kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۱۶۶۹
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۵
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

سازوکار مالی اروپا نمادین و بی‌فایده است اما باید به همین راضی باشیم!




سرویس سیاسی-
روزنامه شرق دیروز در یادداشتی با عنوان «با برجام چه باید کرد؟» نوشت: «احتمالا اروپا به زودی سازوکار مالی وعده داده شده را به نحوی تاسیس خواهد کرد؛ هر چند کاملا نمادین، بی‌فایده و غیر موثر باشد.»
این نوشتار سپس می‌افزاید: «این ناکارآمدی عمدتا به ضعف اقتصادی اروپا در برابرآمریکا و همین‌طور ساختارهای قانونی بازارهای اروپا مربوط می‌شود نه اراده دولت‌های اروپایی برای نقض تعهداتشان»!!
ادعای باطل این نوشتار را می‌توان از مذاکرات هسته‌ای در دوره اصلاحات فهمید. در آن زمان سه کشور اروپایی بدون آمریکا به مذاکره با ایران آمدند. ایران تمام تعهداتش را عمل کرد اما دوسال گذشت و اروپا به تعهداتش عمل نکرد تا اینکه با فرمان رهبرانقلاب پلمب مراکز هسته‌ای را شکسته و به دستاوردهای حیرت‌انگیزی برای صنعت هسته‌ای رسیدند.
سپس این یادداشت در کمال حیرت آورده است: «معیار نقض برجام وضع یا مشارکت آگاهانه دولت‌های اروپایی در هرگونه تحریمی علیه ایران است که در برجام منع شده است»!!
یعنی این نوشته که تفکرات زنجیره‌ای‌ها را نمایندگی می‌کند عمل نکردن اروپا به وعده‌هایش را نقض برجام نمی‌داند و تنها وضع تحریم علیه ایران را نقض این توافق عنوان می‌کند!
این در حالی است که اگر ایران تنها به یکی از تعهداتش کامل عمل نمی‌کرد(و نه اینکه عمل نکند) اروپا همان را به عنوان نقض برجام عنوان می‌کرد. متاسفانه در ایران با چنین طیف منفعل و ساده‌لوح (در بهترین حالت) و سهل اندیشی روبرو هستیم.
سپس این یادداشت تاکید کرده که هر چند غرب تعهداتش را عمل نکرده و حتی آمریکا با وضع تحریم‌های جدید به دشمنی با ایران پرداخته اما ایران نباید به اقدامی در جهت تلافی دست بزند چرا که اگر ایران فقط چند تعهدش را به حالت تعلیق درآورد به نقض برجام از سوی ایران تعبیر می‌شود.
نقش دولت در برهم خوردن برجام!
روزنامه اعتماد دیروز نوشت: «حامیان دولت به خوبی می‌دانند حسن روحانی و اعضای دولت نقشی در برهم خوردن برجام، روی کار آمدن ترامپ، برخورد اتحادیه اروپا با برجام بدون آمریکا ندارند و اینها موضوعاتی است که سبب شده دولت دوازدهم نتواند مانند دولت یازدهم انتظارات عمومی را برآورده کند.»
خسارت محض برجام از ابتدا تا انتها متوجه دولت است. از اتخاذ رویکرد غلط مذاکره و دستیابی به توافق هسته‌ای برای حل مشکلات کشور و نگرفتن تضمین و عبور از خط قرمزها در حین مذاکرات تا پالس به دشمن برای ادامه برجام با خروج آمریکا و تضمین به اتحادیه اروپا برای بقای در برجام. در پسابرجام هم ادامه اجرای تعهدات برجامی از سوی ایران آن هم کامل، دقیق و مو به مو و رویکرد منفعلانه دولت در برخورد با هتک حرمت به دیپلمات‌های ایرانی در اروپا، غربی‌ها را برای معطل سازی، شرط گذاری، امتیازخواهی و وقت کشی در راستای عدم انجام تعهداتشان در برجام تشجیع کرد. دولت روحانی کجا در دوره قبل انتظارات عمومی را برآورده کرد که در این دولت برآورده نکرده باشد؟ اینکه روزنامه اعتماد عدم موفقیت برجام را موجب عدم موفقیت دولت در پاسخ به مطالبات مردم دانسته، مؤید استراتژی همیشگی و خطای دولت در نگاه به بیرون و امید به دست بیگانگان برای گشایش اقتصادی است.
همصدایی روزنامه زنجیره‌ای با ضدانقلاب!
روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان «جدال علیه شکنجه» نوشت: « بعد از آنکه اسماعیل بخشی، نماینده کارگران شرکت نیشکر هفت‌تپه، گفت در دوران بازداشتش شکنجه شده رئیس‌مجلس شورای اسلامی، برخی نمایندگان و تشکل‌های دانشجویی از جمله بسیج دانشجویی دانشگاه چمران اهواز خواستار ورود و رسیدگی هر چه سریع‌تر وزارت اطلاعات به وضعیت این نماینده کارگری شدند».
گفتنی است یکی از کارگران که به دلیل اغتشاش و آشوب، مدت‌ها پیش دستگیر شده بود، یک ماه پس از آزادی و بازگشتن به کار، این روزها مدعی شکنجه شده است. ادعایی که با استقبال گسترده رسانه‌های ضدانقلاب مواجه شده است و البته برخی جریانات سیاسی داخلی نیز فرصت را برای موج سواری خود مناسب دیده‌اند.
این موج‌سازی و موج‌سواری‌ها در حالی است که این افراد و جریانات اگر به راستی دلسوز کارگران بودند باید در زمان واگذاری این صنایع به وظیفه خود عمل می‌کردند و مانع از چنین رخدادهایی می‌شدند و امروز بی‌شک وظیفه آنان رسیدگی به این نابسامانی‌هاست و نه دویدن دنبال موجی که ضدانقلاب ساخته است.
چرا یک پیام‌رسان را معادل فضای مجازی وانمود می‌کنند؟!
روزنامه زنجیره‌ای آرمان در گزارشی به سنت همیشگی به تبلیغ پیام رسان ضد ملی تلگرام که به اذعان کارشناسان در بزنگاه‌ها به ضرر اقتصاد و امنیت کشور عمل کرده است پرداخت. آرمان در گزارش خود به نقل از یک نماینده مجلس نوشت: «مسدودسازی فضای مجازی[!] ‌اشتباه است، زیرا استفاده از آن امروز به یک نیاز اساسی تبدیل شده، نمی‌توان آن را مسدود کرد و راه‌های دسترسی به فضای مجازی به تعداد انسان‌ها وجود دارد.»
این نماینده مجلس در ادامه گفته است: «بهترین راهکار مقابله با مشکلات فضای مجازی افزایش سواد رسانه‌ای مردم و فرهنگ‌سازی است. تا زمانی که اپلیکیشن‌ها، نرم‌افزارها و گوشی‌های گوناگون و دیگر امکانات ارتباطی دست مردم است بهترین راه کنترل و هدایت مردم به سمت توسعه، آموزش استفاده بهینه از این وسایل و فرهنگ‌سازی است.»
فضای مجازی کلیتی است که از صدها پیام‌رسان و شبکه‌های اجتماعی، صدها هزار سایت و وبلاگ و برنامه‌های آموزشی، سرگرمی و بازی تشکیل شده است. اگر امکان داشت مجموع این‌ها را احصا کرد رقمی بزرگ به دست خواهد آمد. حال در میان این همه چرا یک پیام رسان خاص برای طیف موسوم به اصلاح‌طلب تا این اندازه مهم شدخ است؟ آیا آن منافع چنان قابل توجه است که این جماعت چشم‌هایشان را بر تمامی تبعات ویرانگر فرهنگی، امنیتی، سیاسی و اجتماعی این پیام رسان ببندند؟
از سویی دیگر طیف موسوم به اصلاح‌طلب که در ایجاد ترس و نگرانی در مردم برای رسیدن به اهداف حزبی و جناحی سابقه‌ای پربار! دارد در موضوع تلگرام نیز همواره تلاش کرده است تا مسدودسازی یک پیام‌رسان را بسته شدن فضای مجازی وانمود کند. در گزارش فوق نیز این عبارت به کار رفته است: «مسدودسازی فضای مجازی ‌اشتباه است»!!
نکته مهم در گزارش سوءاستفاده از گزاره «فرهنگ‌سازی» است. در این ارتباط باید گفت که راهکارهای سلبی و ایجابی هر کدام در جایگاه خود مطرح هستند و پرداختن به یکی آن دیگری را ساقط نمی‌کند. برای روشن شدن موضوع به این مثال توجه کنید: حکومت‌های در راه مبارزه با موادمخدر اقدامات سلبی و قهری انجام می‌دهند و با جرم انگاری خرید و فروش و ترویج و تبلیغ آن به نوعی تلاش دارند تا موادمخدر به جامعه وارد نشود، یعنی سعی در مسدودسازی دارند. این تلاش قوای قهریه جوامع در حیطه عرضه این مواد است. از دیگر سو با اقدامات فرهنگی تلاش می‌کنند تا از تقاضای آن نیز بکاهند. به عبارتی برنامه‌هایی ساخته می‌شود تا افراد را با نتایج مختلف سوءمصرف این مواد آشنا کنند.
حال باید پرسید آیا این دو نافی همدیگر هستند یا مکمل هم؟! در موضوع فضای مجازی نیز این دو مکمل هم هستند و در طول همدیگر قرار دارند و نه در عرض هم. یعنی حکومت‌ها هم با اعمال فیلتر در عرضه محتوای خطرناک، ناهنجار یا ضدفرهنگی محدودیت ایجاد می‌کنند و هم با فرهنگ‌سازی تقاضا و میل برای آن را در مخاطبان کم می‌کنند. پس اینکه اصلاحاتی‌ها یکی را لعنت و نفرین می‌کنند و آن دیگری را بیش از حد معمول می‌ستایند و برای توانایی قایل می‌شوند دلیلش یا عدم آگاهی و شناخت از ماهیت رسانه‌های جدید است و یا منافعی که بر این طریق‌شان می‌دارد.
اخیرا پایگاه خبری شبکه تلویزیونی NBC به نقل از نیویورک‌تایمز نوشته بود که یک طرح دو میلیارد دلاری به ترامپ پیشنهاد شد تا با بي‌ثبات كردن ايران از لحاظ اقتصادي و ايجاد جو رواني در شبكه هاي مجازي، مردم ايران اعتمادشان را نسبت به دولتشان از دست بدهند. حال باید پرسید چرا این طیف تا این اندازه تمایل دارد تا مجرای آسیب رسان به اقتصاد، امنیت و جو روانی جامعه به هر قیمت باقی ماند.
حامیان FATF؛ تفاوت کنوانسیون و سازمان را نمی‌دانند!
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت: «نظام جمهوری اسلامی ایران چند سالی است که با چند کنوانسیون بین‌المللی در چالش قرار گرفته است. نخست کنوانسیون «پالرمو» که عنوان مقابله با جرایم سازمان‌یافته فراملی است. دوم عضویت در گروه ویژه اقدام مالی (در پولشویی) یا همان «اف‌ای‌تی‌اف» است و سوم، کنوانسیون بین‌المللی مقابله با تامین مالی تروریسم یا همان «سی‌اف‌تی» است».
حامیان FATF که ژست کارشناس به خود می‌گیرند، هنوز تفاوت سازمان با کنوانسیون را نمی‌دانند. FATF یا همان کارگروه ویژه اقدام مالی، یک سازمان بین دولتی است و نه یک کنوانسیون.
دولت روحانی برای پیوستن به سازمان بین دولتی FATF چهار لایحه تقدیم مجلس کرده است. ۲ مورد الحاق به کنوانسیون و ۲ مورد هم اصلاح قانون داخلی جمهوری اسلامی ایران. کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمان‌یافته فراملی(پالرمو) و کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم(CFT) و ۲ مورد اصلاح قانون داخلی؛ یکی مربوط به قانون پولشویی و دیگری اصلاح قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم.
حمایت از خواننده زیرزمینی هتاک به وطن!
روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد در گزارشی به دفاع از خواننده‌ای پرداخت که با انتشار کلیپی ضمن هجمه به دوران پرافتخار دفاع مقدس لباس نازی‌ها را پوشیده و این‌گونه القا کرده بود که دفاع مقدس خیری برای ملت ایران نداشته و ایران آغازگر و تداوم بخش جنگ بوده است!
در بخشی از گزارش آفتاب یزد آمده است: در ابتدا تصور بر این بود که مهدی یراحی خواننده پاپ کشور با غرض‌ورزی و قصد توهین به دوره‌ هشت ساله جنگ این ویدئو کلیپ را ساخته است. لباسی که یراحی در این ویدئو پوشیده نیز مورد نقد واقع شد. او در این کلیپ لباسی شامل یک بازوبند حزب نازی، کلاه روسی، پوتین انگلیسی و اورکت آمریکایی به تن کرده و یک پلاک که نماد جنگ‌های معاصر است به گردن انداخته و شعرش نیز بر صلح و دنیای بدون جنگ تاکید دارد، اما برخی معتقدند که این شعر توهینی به دوران دفاع مقدس است.
روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد در حالی به دفاع از خواننده هتاک پرداخته است که خود وی در مصاحبه‌ای تخلف صورت گرفته را پذیرفته است، مهدی یراحی که با انتشار کلیپ «پاره سنگ» موقتاً ممنوع‌الفعالیت شده است، گفت: من در این مورد شیطنت کردم و هر تصمیمی که ارشاد بگیرد،‌ کاملاً می‌پذیرم.
ویژگی‌های صداوسیمای خوب: بی‌خاصیت، منفعل و مجیزگوی دولت!
روزنامه ایران، تریبون رسمی دولت روز گذشته در یادداشتی بار دیگر به بهانه عدم انعکاس دستاوردهای دولت رسانه ملی را مورد حمله قرار داد و نوشت: «متأسفانه با کم کاری‌های صدا وسیما در پشتیبانی از اقدامات دولت به وضوح می‌توان یک خلأ رسانه‌ای را احساس کرد و بهره‌برداری مخالفان و خصوصاً براندازان را مشاهده نمود... مدیران دولت باید تریبونی داشته باشند تا حتی پیش از به وجود آمدن ابهام‌ها و نواقص به توجیه مردم بپردازند و از گسترش شکاف‌های ذهنی جلوگیری به عمل آورند. در زمانه‌ای که ما در آن قرار داریم رسانه‌ها بازیگران اصلی میدان‌ها و نقش‌آفرین و تأثیر‌گذار در همه امور سیاسی و اجتماعی هستند.»
خوب است روزنامه دولت در شماره‌های آینده و در ادامه ادعای خود در این شماره (مبنی بر اینکه صداوسیما دستاوردهای دولت را منتشر نمی‌کند) لیستی از این دستاوردها که مورد غفلت رسانه ملی واقع شده است را منتشر کند.  البته این را نیز باید متذکر شد که روزنامه ایران (ارگان دولت) در این مورد دقت به خرج دهد و مسایل انتزاعی و بعضا لطیفه گونه را به عنوان دستاورد برای دولت محترم در نظر نگیرد و مطرح نسازد. برای نمونه روزنامه ایران در حالی که قریب به دوماه از اجرای برجام گذشته بود مدعی شد که بعد از این توافق عمر خلبان‌ها و خدمه پرواز افزایش یافته است!
باید این نکته را نیز متذکر شد که از آغاز به کار دولت دهم در سال 1392 تاکنون دولتمردان و طیف موسوم به اصلاح‌طلب و زنجیره‌ای‌ها تلاش کرده‌اند تا با بمباران رسانه ملی با انتقادهای ناصواب و حزبی و جناحی خود به صورت گازانبری این رسانه را مورد هجوم قرار داده و تا آنجا پیش ببرند که به رسانه‌ای منفعل، بی‌خاصیت و مجیزگوی دولت تبدیل شود.