به گزارش فارس، در این نامه آمده است: چنانکه مستحضرید انقلاب اسلامی در شرایطی وارد دهه پنجم خود می‌شود که بین نگاشت و تولید سیاست ها؛ نظام سیاستگذاری با حوزه‌های اجرایی، اجتماعی و... شکاف‌ها یا خلاء‌هایی وجود دارد؛ خلاء‌هایی که ناشی از فقدان تفکر سیستمی مابین حوزه‌های نظر و عمل است؛... مصلحت امری بنیادین در تفقه اسلامی است؛ امری که ضمن کارگشایی‌ها باید مراقبت نمود تا حقیقت و عدالت به مذبح عقل عرفی و سکولار سپرده نشود؛ از سویی بر مجمع نخبگانِ مصلحت‌اندیش است که از موضع تفکر اجتهادی _اسلامی ضمن رفع تزاحمات احتمالی و عبور از بن بست ها؛ مراقبت نمایند تا میزان تحقق سیاست‌های کلی ابلاغی نظام بدون تنازل در حوزه‌های گوناگونِ سیاستی مورد رصد و پایش قرار گیرد؛ موضوع مهمی که برای حصول به آن بسیج استادان کشور در تعامل با دبیر محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال تدوین آیین نامه‌ای در این باره هستند؛ اینک حضور فقیهی نواندیش، باتجربه و امین در صدر این مجمع موجبات تعمیق و بسط جایگاه مهم و تاریخی مجمع تشخیص مصلحت نظام را برای عبور از بن بست‌های غیر واقعی بیش از گذشته در پی خواهد داشت.
در ادامه این نامه آمده است: شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز که به عنوان نهاد سیاستگذار در حوزه علم، فرهنگ، تربیت و فناوری ایفای وظیفه می‌کند به شرایط تاریخی خود رهنمون می‌شود؛ نقشی که با حضور دبیر آگاه، متعهد و تازه نفس خود باید به این پرسش تاریخی بیش از گذشته پاسخ گوید که برای عملی کردن «نظام دانایی» به «نظام توانایی» چه سنجه‌ای اجرایی در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی و اساساً نهادهای آموزش و پرورش ارائه خواهد داد؟ یا بدون هراس از جریان مرتجع شبه روشنفکری مبنی بر علوم انسانی حکومتی! نسبت نظامات تولید علم در دانشگاه‌ها را با تدوین و اجرای الگوی پیشرفت و مراحل تمدنی ایران اسلامی معلوم کند؛ آیا وقت آن نرسیده که دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی نقش اجتماعی خود را در نسبت با محورهای پیشرفت کشور و مجموع استان‌ها ایفا کنند؟ آیا وقت آن نرسیده تا با ارادۀ معطوف به عمل، میل به اجتماعی شدن دانشگاه و جامعه‌گرا شدن استادان و رویکرد حلّ المسایلی را که اینک به گروگان بروکراسی علم در دانشگاه‌ها درآمده از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی در نظام ترفیع و ارتقای استادان، رفع حصر نموده و به ایجاد نشاط در راه‌اندازی جنبش‌های نرم‌افزاری
رهنمون شود؟
در بخش دیگری از نامه استادان بسیجی کشور خاطرنشان شده است: از سویی دیگر، سیر احکام تحولی از سوی رهبر فرزانۀ انقلاب اسلامی در پایگاههای نماز جمعه نیز که اینک به پایگاه و امامت نماز جمعۀ تهران رسید، مبشّر فردایی روشن‌تر در ارتباط مردم و روحانیت که به دلیل روحیات آدمکشیِ منافقین با کاستی مواجه شده بود، در طلیعۀ دهۀ پنجم انقلاب اسلامی بوده است، زیرا موجی از نشاط را در بین نسل‌های سوم و چهارم انقلاب پدید آورده است؛ پایگاههای نماز جمعه در سراسر کشور و بخصوص پایگاه عبادی و سیاسی پایتخت به عنوان شهر امّ القرا باید با آهنگ تندتری به مرکزیت اجتماعات، نشاط و کنشگری‌های مدنی ایرانیان
تبدیل شود.