kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۰۳۱۵
تاریخ انتشار : ۰۲ دی ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۳

سینمای قهقرایی و سوژه‌های تکراری



  رضا صفری
  در سینمای ایران بسیاری از اوقات با موضوعات تکراری و بازیگران تکراری روبرو هستیم که دیگر برای مخاطبان واقعی سینما مانند گذشته جذاب نیستند؛ شاید بتوان به وسیله تولید فیلم در کشورهایی مثل تایلند و ترکیه و... و پوشیدن شلوارک و لباس در کوتاه‌مدت فروش خوبی داشت یا جلب توجه کرد، اما قابلیت تبدیل شدن به یک جریان را ندارد و مانند ظروف پلاستیکی یک بار مصرف است؛ سینمایی موفق خواهد بود که در کنار سرگرمی، فرهنگ متناسب با جامعه محلی را نیز به مردم خود و سایر ملل منتقل کند؛ همان طور که می‌توان ضدفرهنگ را نیز این گونه به مخاطب منتقل کند؛ فیلم را باید فشرده شده چند کتاب و مقاله دانست؛ فیلم، در ذات خود، خواسته یا ناخواسته، فلسفه و اعتقادی را که روح حاکم بر فیلم است، ترویج می‌کند؛ بنابراین فروش خوب گیشه به تنهایی دلیلی بر خوب بودن فیلم نمی‌تواند باشد.
بعد از آنکه در قرون گذشته بعضی از مردم اروپا به قاره آمریکا مهاجرت کرده و سرزمین اجدادی سرخپوستان را به چنگ آوردند، کشور آمریکا را پایه گذاری کردند؛ کشوری که تاریخ، تمدن و فرهنگی کهن ندارد؛ اما چگونه است که هم‌اکنون بر فیلم‌سازی دنیا حکومت می‌کند؟ خودشان تاریخی ندارند اما با سینما هم برای خود تاریخ می‌سازند و هم مانند فیلم 300 تاریخ دیگر کشورها را جعل می‌کنند!
مگر غیر از این است که تاریخ، تمدن و فرهنگ هزاران ساله ایران قابل قیاس با آنها نیست؟ پس چرا سینمای ما به بن‌بست خورده است؟ در حالی که شرق آسیا با فیلم‌های افسانه‌ای و غرب با هری پاتر خیالی و مانند آن، قلوب مردم ما را تسخیر می‌کنند، چرا برخی از حقایق و واقعیت‌های ایران عزیز وقتی به پای فیلم سازی می‌رسند رنگ می‌بازند؟
وقتی غرب از رمان‌های تخیلی مانند هری پاتر، این همه فیلم می‌سازد و در سراسر دنیا مخاطب جذب می‌کند، - حتی از طریق بازدید از برخی لوکیشن‌های این فیلم، پول به دست می‌آورند - چرا رمان‌های واقعی و غیرواقعی ما در کتابخانه‌ها خاک می‌خورند یا فقط از آنها رونمایی می‌شود و جایزه‌ای به آنها تعلق می‌گیرد و به تاریخ سپرده می‌شوند؛ در زمینه تاریخی، سینما و فیلم‌سازی ما تاکنون موفق نبوده است؛ حتی نتوانسته‌ایم تاریخ قاجار و پهلوی و نفوذ کشور‌های غربی در ایران و تغییر فرهنگ چندهزار ساله ایرانی، که در موارد فراوانی قابلیت فیلم سازی دارد را به خوبی نمایش دهیم؛ چند فیلم در مورد جنبش تنباکو، جنگ‌های جهانی، قحطی‌های حاکم بر ایران، علل عقب‌افتادگی ایران در قرون اخیر ساخته‌ایم؟ کشور ترکیه با ساختن سریال «حریم سلطان» و با نشان دادن سلطان سلیم و حکومت عثمانی و پخش آن در ماهواره توانست بسیاری از ایرانی‌ها را تحت تأثیر قرار دهد؛ ما چند فیلم توانستیم از اقتدار صفویه و تاریخ درخشان ایران در آن زمان بسازیم؟
 اصلاً تاریخ را رها کنیم؛ هشت سال دفاع مقدس خودش یک معدن فیلم‌سازی است؛ حتی ممکن است فیلم‌هایی از دفاع مقدس بتوانیم بسازیم که خیلی توپ و‌تانک هم نیاز نداشته باشد؛ اینکه می‌بینیم بعد از نزدیک به 30 سال هنوز هم در مورد دفاع مقدس فیلم ساخته می‌شود و جایزه بهترین فیلم را در جشنواره فجر می‌گیرد، نشان از ظرفیت بالای این حوزه در فیلم‌سازی دارد.
امروزه سینمای سیاسی شاخه‌ای از سینما است؛ چگونه آمریکا برای توجیه سیاست‌ها و جنگ‌افروزی‌های خود فیلم می‌سازد اما کارگردانان ما برای به دست آوردن جایزه‌های خارجی از ایران تصویر کشوری عقب افتاده و بدبخت ارائه می‌دهند؟
کارگردان‌های صلح‌جوی ما! چند فیلم در مورد تحریم آمریکا، چند فیلم در مورد استعمار و استثمار غرب امروز بر دنیا ساخته‌اند؟ چند فیلم درباره توحش مدرن ساخته اند؟ چند فیلم با موضوع بردگی حاکم بر فضای مجازی و غل و زنجیر‌های نامرئی ساخته‌اند؟ ایجاد داعش و انداختن آتش آن بر جان ملت‌های دنیا، ارزش فیلم سازی دارد یا مسخرگی و هرزگی دو بازیگر زن و مرد با چهره‌های عجیب و غریب؟ بسیاری از جوانان به وسیله صحنه‌های اکشن فیلم‌های خارجی جذب می‌شوند، در این زمینه چقدر فکر یا سرمایه‌گذاری کرده‌ایم؟
بحران فرار مغزها، مشکلات جوانان، زنان و دختران، آسیب‌های خانوادگی، بحران‌های اجتماعی، زندگی شهرنشینی، روستانشینی، مهاجرت به خارج یا داخل کشور، سواد رسانه‌ای، کودکان کار، تحصیل دانش‌آموزان روستایی و سختی‌هایی که آنان متحمل می‌شوند، زندگی معلولان و جانبازان، زنان سرپرست خانوار،غرب زدگی جوانان، نمایش حقیقت موجود در غرب برای مردم ایران، مشکلات فرزند نداشتن و تک فرزندی، و فرهنگ‌های نادرست حاکم بر جامعه همگی نمونه‌هایی هستند که به تنهایی می‌توانند موضوع اصلی – نه حاشیه‌ای – فیلم‌ها قرار بگیرند؛ به طور کلی در برخی از زمینه‌های گفته شده، تلویزیون بسیار موفق‌تر از سینما عمل کرده است اما هنوز صنعت سینما و فیلم سازی ایران، دین خود را به این سرزمین ادا نکرده و از آرمان‌ها بسیار فاصله دارد؛ هرچند موفقیت فیلم‌های پس از انقلاب با فیلم‌های قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست، اما گاهی اوقات مشاهده می‌کنیم که برخی از فیلم‌های دم دستی قبل از انقلاب، هم‌اکنون به شیوه‌ای دیگر در رگ‌های سینمای ایران جریان دارد.