به یاد مرحوم زرویی نصرآباد
پهلوانی که به هیچکس باج نداد
آرش فهیم
این صداقت و سلامت در بیان و قلم تا حدی بود که برای گفتن حرف راست، ملاحظه مناسبات و عواقبش را نمیکرد. برای آنان که در فضای روشنفکری و هنری تنفس میکنند، روشن است که برخی صحبتها در این فضا، تبعاتی دارد. اگر کسی بخواهد مستقل و رها باشد و حرف دلش را بگوید، جماعت شبه روشنفکر چنان هزینههایی را برایش ایجاد میکنند تا پشیمان شود و حتی عذرخواهی کند! این اتفاق، بارها در این عرصه رخ داده و تکرار شده است. زرویی نصرآباد هم یکی از هنرمندانی بود که قواعد منفعتجوها و فرصتطلبها را در فضای هنری رعایت نمیکرد. به طور مثال، در آخرین مصاحبهاش که در نشریه سه نقطه منتشر شد، دوران به اصطلاح اصلاحات را سختترین مقطع برای طنزنویسها معرفی کرده بود و به طور مشخص، اسم رئیسآن دولت را هم آورده بود. حتی وقتی با تشکیک مصاحبهگر مواجه شد، تأکید کرده بود که «خیلی سخت بود». دلیلش هم این میدانست که فضا به گونهای شده بود که مردم توقع بالایی از طنز و طنازان داشتند تا مسائل و مفاسد آن دوران را با صراحت بیشتری بیان کنند. در مقابل، از دوران دولت پس از اصلاحات -دولتهای نهم و دهم- به عنوان آزادترین مقطع برای نوشتن یاد کرده بود. تلاش مرحوم زرویی برای کلیشهشکنی و حرکت خلاف مسیر جریان شبهروشنفکرها تا آنجا بود که در همین مصاحبه، به جای تظاهر به مخالفت با سانسور و نق زدن درباره خط و خطوط قرمز، تصریح کرده بود که «هیچ خط قرمزی وجود ندارد». به همین دلایل هم بود که جماعت متظاهر به آزادیخواهی و منورالفکری، او را از قبیله خودشان نمیدانستند و حتی موقع درگذشتش نیز، سکوت کردند. چون زرویی به آنها باج نداده بود؛ به هیچ کس باج نداد! این درحالی است که زرویی میتوانست در این مصاحبه اندکی دروغ بگوید و ریا کند تا مافیای شبه روشنفکران و محافل و جشنوارههای ریز و درشت، تحویلش بگیرند.
استقلال فکری و عملی، دراشعار و نوشتههای مرحوم زرویی نصرآباد نیز جریان داشت. طنز در دست او، انتقاد از کژتابیها و دفاع از حقیقت بود؛ طنزی پاک و فرهیخته که ریشه در ادبیات و اندیشه اسلامی و ایرانی داشت. درست برخلاف مد روز که طنز را با زشتگویی جابجا کردهاند. روش و منش کار این طنز پرداز، گمشده عرصه فرهنگ و هنر ماست. به ویژه در عرصههایی چون سینما و تئاتر که دیگر چیزی به نام طنز باقی نمانده و هر چه عرضه میشود، رکیک و پلشت است، مراجعه به آثار بزرگانی چون زرویی نصرآباد، میتواند راهی برای رهایی از این وضعیت باشد. طنزی که برنده و انتقادی است اما شعار نمیدهد، شیرین و جذاب است اما از ابتذال بری است، درد مردم را بیان میکند اما دروغ نمیگوید، نوگرا و تازه است اما به اصالت هم تعهد دارد. خلاصه اینکه ابوالفضل زرویی نصرآباد از نادران روزگار ما بود که قطعا جایگاه او در ادبیات فارسی، درخشان و مانا خواهد ماند.