اخبار ویژه
زیباکلام: اصلاحطلبان نمیدانند چه خاکی بر سرشان بکنند
زیباکلام میگوید اصلاحطلبان و روحانی، خود را درباره اعتراضات اقتصادی مردم گول میزنند.
صادق زیباکلام در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: نه آقای روحانی، نه دولت دوازدهم و نه جریان اصلاحطلب، این سه نتوانستهاند در قبال حوادث یا ناآرامیهای دی96 یک موضع مشخصی را اتخاذ کنند. من معتقد هستم اصلاحطلبان درباره دی 96 سکوت کردند. برای اینکه چه بگویند؟ اگر آن را تایید بکنند، شعارهایی که علیه اصلاحطلبان دادند، با آنها چه خاکی بر سرمان کنیم. آن شعارهایی که علیه آقای خاتمی دادند. علیه آقای روحانی دادند، با آنها چه کنیم؛ بنابراین مشخص است که اصلاحطلبان نمیدانند چه کار بکنند. نمیدانند تایید کنند یا تکذیب یا حتی محکوم کنند.
وی میافزاید: دولت هم سکوت کرده و نگاهش به آقای روحانی است؛ اما فقط آن تکهای از این اغتشاشات که جرقه اولیهاش برمیگردد به مشهد. آقای روحانی آن تکه را گرفته و محکم نگه داشته؛ در حالی که نمیخواهد قبول کند که درست است که برخی بانی شدند و جرقه را زدند؛ اما عزیز من وقتی رسید به پلدختر وقتی رسید به الیگودرز، وقتی رسید به رشت و کرمانشاه و... دیگر آقای ایکس و وای و اینها نبودند. جوانانی که به خیابان ریخته بودند، این افراد مشکل داشتند. بنابراین چرا آقای روحانی نمیخواهد جلوتر بیاید. برای اینکه اگر آقای روحانی جلوتر بیاید، آنوقت باید گفتمانش را عوض کند. این حرفهایی که ایشان یک سال است دارد میگوید همهچیز خوب است. همهچیز تابناک است را باید کنار بگذارد.
وی در پاسخ این سؤال که اصلاحطلبان چرا بازسازی نمیکنند؟، میگوید: به خاطر این است که اگر شما نگاه کنید، میبینید که رهبران اصلاحطلبان کموبیش همانهایی هستند که 76 هم بودند.
زیباکلام خاطر نشان کرد: مشکل دیگری که اصلاحطلبان با آن درگیر هستند، آن لگد محکمی بوده که در نتیجه ائتلاف با روحانی در 29 اردیبهشت 96 خوردند. برای اینکه اصلاحطلبان چه بخواهند، چه نخواهند، مردم آنها را مقصر میدانند که آنها را پای صندوق رای کشاندند. برای اینکه گفتید بیاید به روحانی رای بدهید. مقدار زیادی که سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان سقوط کرد. شریکشدنشان با روحانی بود و دلیل دیگر اینکه بلد نیستند با مردم خوب صحبت کنند و اشتباهی را که در قبال روحانی کردند، اعتراف کنند یا بگویند ما چارهای جز حمایت از آقای روحانی نداشتیم.
وی تصریح کرد: اصولگرایان در انتخابات سال آینده ۹۸ مجلس را خیلی راحت به دست خواهند آورد؛ یعنی فکر نمیکنند که از حالا تا بهمن یا اسفند ۹۸ اتفاق خاصی بیفتد. همین روند خواهد بود.ای بسا یک مقداری هم بدتر میشود بنابراین به نظر من، مجلس یازدهم را خواهند برد و یکی، دو سال بعد هم در انتخابات ۱۴۰۰ قطعا اصولگرایان پیروز خواهند شد؛ یعنی آن ۱۶، ۱۷ میلیون رأی آقای رئیسی سرجایش هست، به علاوه یک چند میلیونی هم ریزش از سوی این ۲۴ میلیون که میرود به سبد آقای رئیسی یا هرکس دیگری که از اصولگرایان بیاید نامزد شود. ما شانسی نداریم؛ چه در انتخابات ۹۸ برای مجلس و چه در انتخابات ریاست جمهوری 1400. مگر این وسط یک معجزه اتفاق بیفتد.
لیبراسیون فهمید روزنامه کارگزاران نفهمید
در حالی که روزنامههای فرانسه، اعتراضات اخیر در این کشور را شبیه انقلاب توصیف کردند، ارگان روزنامه اشرافی کارگزاران برای امانوئل مکرون مرثیهسرایی کرد و او را در عقبنشینی اخیر شبیه هاشمی و روحانی دانست!
روزنامه سازندگی دو سال قبل، عکس تمام صفحه خود را به مکرون اختصاص داد و تیتر زد «اوبامای فرانسوی»! همین روزنامه دیروز مجدداً عکس تمامقد صفحه اول را به مکرون اختصاص داد و تیتر زد: «پیروزی پوپولیسم بر لیبرالیسم/ مکرون عقب نشست».
این روزنامه همچنین در سرمقاله خود به قلم محمد قوچانی نوشت: اصلاحات ساختاری همواره دشمنان ساختاری دارد و این همان بحرانی است که امروز (در سال 1397) امانوئل مکرون رئیس لیبرال جمهوری فرانسه با آن مواجه است و دیروز (در سال 1396) حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران با آن مواجه بود. سعید لیلاز اقتصاددان آزادیخواه چندی پیش در کنگره کارگزاران سازندگی ایران سخنی گفت که در هیاهوی نقدهای او به دولت پوشیده ماند: او علت غایی شورش دی ماه 96 را بازگشت دولت روحانی از اصلاحات ساختاری در بودجه 97 دانست. شورشی که به هدف اصلی خود رسید و در نهایت دولت را یک گام به عقب برد و اصلاحاتی که حتی رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت روحانی هم دیگر از آن حرف نزد و اکثریت ظاهراً اصلاحطلب و اعتدالگرای مجلس شورای اسلامی خود در حذف آن به سود رأی مردم عقبنشینی کرد؛ همان اتفاقی که در سالهای ابتدایی دهه 70 خورشیدی بر سر برنامه تعدیل اقتصادی دولت اکبر هاشمی رفسنجانی آمد و با شورشهای حاشیه شهری و عدم حمایت نهادهای سیاسی به خصوص مجلس وقت (که در دست محافظهکاران بود) و حمله روشنفکران و روزنامهنگاران جناح چپ بایگانی شد.
وی میافزاید: پیروزی پوپولیسم بر لیبرالیسم البته ایران و فرانسه ندارد. جمهوری فرانسه خود را یک جمهوری اجتماعی میداند که کمتر از جمهوری شوروی، سوسیالیستی نیست. اولین حکومت کمونیستی جهان در پاریس شکل گرفت. هنوز دولتیترین اقتصاد جهان غرب در فرانسه حاکم است. هنوز اصلیترین دو قطبی در فرانسه میان سوسیالیستها و محافظهکاران است و این فقط امانوئل مکرون است که از راه سوم؛ لیبرالیسم حرف میزند. همان تنها سیاستمدار جهان که فیلسوفی مانند یورگن هابرماس نومارکسیست گفته است که تنها میتوان به او در برابر نومحافظهکاری اقتدارگرایانه دونالد ترامپ امیدوار بود.
روشن است که روشنفکران ایران هم مانند بسیاری از روشنفکران جهان به اقتضای روشنفکران پاریس این روزها در ستایش سوسیالیسم و در نکوهش لیبرالیسم و نئولیبرالیسم سخن میگویند و ناشیانه دولت مکرون را که تنها سنگر مقاومت در برابر نومحافظهکاری دونالد ترامپ است نقد خواهند کرد. اما تاریخ قضاوت خواهد کرد که تنها اصلاحطلبی واقعی اصلاحطلبی ساختاری در اجتماع و اقتصاد و رهایی انسان از انقیاد دولت است. عدالت در رهایی از دولت است نه در بردگی و بندگی دولت. شاید امروز پوپولیسم در برابر لیبرالیسم پیروز شده باشد اما این صدای پای فاشیسم است که به جای صدای شکستن استخوانهای آزادیخواهی به گوش میرسد.
مغالطه روزنامه شرق در حالی است که روزنامه فرانسوی لیبراسیون درباره جنبش جلیقه زردها تصریح کرد: شرایط فرانسه، وضعیت انقلابی را نشان میدهد و 80 درصد مردم با مطالبات جلیقه زردها موافق هستند.
یادآور میشود شبهلیبرالهای غربگرا در دولت سازندگی با ادعای تعدیل اقتصادی، رکورد تورم 49/6 درصد را بر جای گذاشتند و موجب اعتراضات مردم در شهرهایی مانند مشهد، اسلامشهر و... شدند. بازآفرینی همین سیاستها در دولت روحانی به انضمام معطل کردن ظرفیتهای اقتصادی ما با برجام، باعث شد همان موج مخرب تورمی دوباره پدیدار شود.
اما صرفنظر از این واقعیت، باید خاطرنشان کرد حزب اشرافی کارگزاران و بقیه لیبرالهای اشرافی با وجود تظاهر به شعار دموکراسی و مردمسالاری، هر جا بروز حقیقی مردمسالاری و دموکراسی را خلاف منافع خود دیدهاند- چه در ایران و چه در فرانسه و آمریکا- نام دموکراسی را به پوپولیسم (عوامزدگی و عوامگرایی) تغییر دادهاند.
تسلیم دربرابر تحمیل دشمن با شعار هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست
اجرای استراتژی خطرناک «هر توافقی بهتر از بیتوافقی است» ادامه دارد؛ روحانی میگوید خوب یا بد باید FATF را بپذیریم.
به گزارش رجانیوز، رئیسجمهور در سفر خود به سمنان در جمع دانشجویان حاضر شد و طبق عادت همیشگی قسمتی از صحبتهای او به تعریف و تمجید از برجامی گذشت که امروز فقط محدودیتهای آن برای کشور مانده است. روحانی سپس سراغ FATF رفت.
روحانی بدون اینکه درخصوص محدودیتها و مضرات خودتحریمی FATF صحبت کند اصرار ویژهای کرد که باید فرمان آنها را خوب یا بد بپذیریم! رئیس دولت در این خصوص گفت: «راهحل مشکلات شفافیت است نه جنجال؛ و افایتیاف خوب باشد یا بد، زیرساخت و لازمه ارتباط مالی با بانکهای جهانی است.»
روحانی در حالی FATF را به شفافیت گره میزند که این سند، راهحل شفاف شدن اطلاعات مالی محرمانه ایران برای دشمنان و زمینه خودتحریمی است و شفافسازی برای مردم کشور میتواند با قوانین داخلی مهیا شود. 5 خرداد 95 طیبنیا وزیر وقت اقتصاد با چراغ سبز ظریف سندی را به صورت غیرقانونی امضا کرده که کشور را متعهد به اجرای 41 بند از مقررات نوشته شده توسط FATF میکند اما تاکنون دولت مدعی شفافیت حاضر به انتشار متن برنامه اقدام (Action Plan) نشده است. رئیس دولت مدعی است که لازمه ارتباط با بانکهای جهانی FATF است اما سوالی که مطرح میشود این است که تاکنون چرا مراودات مالی ایران نیازی به این سند نداشته و به یکباره همه تراکنشهای مالی با دنیا در گرو پذیرش خواستهها و محدودیتهای گروه اقدام مالی قرار میگیرد؟ آیا هر بار قرار است با از بین بردن همان منافع حداقلی برجام، امتیاز بیشتری توسط غربیها مطالبه شود تا دولت روحانی بتواند از ثمرات توافق خود استفاده کند؟ این عقبنشینی تا کجا ادامه خواهد داشت؟
نکته اساسی اما مطرح شدن منطق خطرناک «هر توافقی بهتر از بیتوافقی است» توسط رئیس دولت است. در این استراتژی یک توافق بد و یا پیوستن به یک نهاد و یا گروه خطرناک بهتر از عدم توافق و نپذیرفتن خواست قدرتهاست. برخی دولتمردان در یک ماه گذشته بارها از لزوم پذیرش خواستههای (خوب یا بد!) گروه اقدام مالی صحبت کردهاند.
علاوه بر روحانی ظریف در روز تصویب CFT در مجلس شورای اسلامی گفته بود: «تضمین نمیدهم که با پیوستن به این کنوانسیون مشکلات مالی کشور حل شود». این یعنی خوب یا بد این کنوانسیون محل بحث نیست بلکه توافق کردن و قبول شروط قدرتها یا به قول ظریف «گرفتن بهانه از دست دشمن» موضوع اصلی است که باید اتفاق بیفتد.
استراتژی «هر توافقی بهتر از بیتوافقی است» در ماجرای برجام نیز به کار گرفته شده است و نتایج آن را میتوان امروز مشاهده کرد. اوایل مهرماه سال 93 خبری در شبکههای مجازی منتشر شد که حاکی از راهاندازی یک کمپین توسط 6 فیلمساز ایرانی در توییتر بود. مضمون این کمپین درخواست برای امضا شدن توافق با 5+1 با هر مضمون و هر شرایطی ازجانب دولتمردان و درخواست از مردم برای همراهی با این کمپین عجیب و خفتبار بود. «عباس کیارستمی»، «اصغر فرهادی»، «مجید مجیدی»، «رخشان بنیاعتماد»، «رضا میرکریمی» و «محمدمهدی عسگرپور» سینماگرانی هستند که عکسشان در پوستر این کمپین قرار گرفته و ادعا شده بود که این کمپین توسط این افراد به راه انداخته شده است. عجیبترین بخش از این کمپین، شعار کمپین منتسب به سینماگران بود: «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست.»
پس از انتشار این خبر مجید مجیدی، یکی از هنرمندانی که نام وی به عنوان یکی از اعضای کمپین ذکر شده بود، اظهارات قابل تاملی به زبان آورد و درباره منشأ این اقدام گفت: «چند روز پیش از سوی آقای جواد ظریف وزیر امور خارجه با ما تماسی گرفته و خواسته شد که عدهای از هنرمندان که وجهه بینالمللی دارند در مسیر مذاکرات هستهای و برای احقاق حقوق حقه مردم ایران، دولت را یاری رسانند و به همین منظور پوستری از سوی وزارتخانه آماده شد که ما نیز آن را تایید کردیم و موکدا تشکیل یک کمپین را رد میکنم.»
آقای مطهری! نه سیاست را میفهمید و نه الفبای جوانمردی را
آقای مطهری! شما چگونه سیاستمداری هستید که تبدیل حق مسلم ما در برجام به ابزار اخاذی را نمیبینید؟!
روزنامه قدس در یادداشتی به قلم محمدحسین جعفریان نوشت:آقای مطهری نکتهای را در خصوص برجام گفته بودند، «بخشی از دلایل خروج ترامپ از برجام کارشکنی کسانی بود که اجازه ندادند برجام درست اجرا شود». باور نایب رئیس مجلس مملکت این است که «باید اجازه میدادیم شرکتهای آمریکایی در ایران سرمایهگذاری کنند» و اگر چنین میشد، ترامپ به سادگی قادر نبود از برجام خارج شود، چون این سرمایهگذاریها در معرض خطر قرار میگرفت.
به خدا قسم وقتی به عنوان یک عضو ساده این سرزمین، سخنان برخی از این مسئولان ارشد و تصمیمگیرنده را میخوانم، به وحشت میافتم که اداره مملکت به دست این بزرگواران است.
آقای مطهری معتقد است جناح رقیب است که اجازه نداده سرمایهگذاری غربیها و خاصه آمریکاییها در ایران انجام شود و لذا مسبب پاره کردن این تکه کاغذ توسط ترامپ نیز همین جناح بوده است. جناب آقای مطهری، آیا تلقی شما آن است که طی همین کمتر از یکی دو سال امضای برجام تا رفتار ترامپ، اگر جناح مخالف حرفی نمیزد، آنها آنقدر در اینجا سرمایهگذاری میکردند که مملکت ما گلستان شده و سرمایهها و کارخانجات و داراییهایشان چنان فراوان میشد که ناچار نمیتوانستند از برجام خارج شوند؟ طی همان مدت اندک؟ شما درکی از زمان قرارداد و بررسی و مطالعه و اجرا و بهرهبرداری پروژهها معمول دارید؟ یک داد و ستد ساده بیشتر از آنچه شما گمان کرده و براساس آن حکم دادهاید، زمان میبرد.
مگر آن نمایشهای رنگارنگ را یادتان رفته است؟ مگر صنایع هواپیماییشان مدعی نشدند تمام نیاز ما را برآورده میکنند و پیش قراردادهای مجعولی را هم امضا کردند که به واقع نقشهای بود تا دیگر شرکتها را از ما دور کنند و در حقیقت فرصت طلایی ما را سوزاندند مگر بویینگ جلو نیامد و اقسام قراردادها را پیشنهاد نداد و اما در زمان لازم و سر بزنگاه دست ما را در پوست گردو گذاشت و تازه در همان قرارداد هم بعدها کاشف بهعمل آمد هرچه قازورات و ته انباریهای بیمشتری و غیرقابل فروش داشتهاند را با قیمتهای کذایی به ما فروختهاند...!
آقای نایب رئیس! لابد به خوبی میدانید که همانها را هم ندادند و آن معامله را اسباب تحقیر در سطح سیاست بینالملل ساختند. با این وصف این سؤال باقی میماند که شما به راستی سیاستمدار و دیپلمات هستید و این الفبا را نیاموختهاید؟ شرمآور است! چطور ندیدید که حق مسلم، قانونی و بینالمللی ما را به ابزار اخاذی و بهرهکشی از ما بدل کردند؟ چه کسی این حق و فرصت را به آنها هدیه کرد؟ کدام جریان سیاسی چنین شرمی را در دامان سیاست ما گذاشت و حالا هم در کمال بیشرمی طرف مقابل را متهم میکند؟ آیا واژههایی با عنوان «حیا» و «ندامت» در ادبیات فارسی نداریم؟ اگر داریم برای چه مواقعی است؟
پنهانکاری در دولت محرمانهها پشت شعار شفافیت
آقای روحانی! بهجای دادن شعار شفافیت و آدرس FATF، شفافیت را از دولت آغاز کنید.
وبسایت الف در این زمینه نوشت: حسن روحانی در مراسم روز دانشجو در دانشگاه علوم پزشکی سمنان با تاکید بر موضوع افایتیاف اظهار کرد: روسای قوا به اتفاق لوایح 4گانه مرتبط را تایید کردهاند؛ راهحل مشکلات شفافیت است نه جنجال و افایتیاف خوب باشد یا بد، زیرساخت و لازمه ارتباط مالی با بانکهای جهانی است.
اتفاقا مشابه همین جملات را رئیسجمهور قبلا و در جلسات دیگری بیان کردهاند. اما با وجود این سخنان باید گفت دولت یازدهم و دوازدهم برخلاف سخنان رئیسجمهور حرکت کرده و حرفهای روحانی هیچگاه عملیاتی نشده و فقط تیتر رسانهها شده که اگر اقدامی در اینباره صورت گرفته بود حداقل میباید در رسانهها منتشر میشد و وضعیت مبارزه با فساد اقتصادی بهتر از شرایط فعلی میبود.
در مقابل میتوان به لیست بلندبالایی اشاره کرد که دولت اعتدال برخلاف سخنان روحانی اقدام کرده و در حال حاضر نیز نه تنها اینگونه اقدام میکند بلکه هیچ چشمانداز مثبتی نیز وجود ندارد که چنین رویههایی تغییر کند. دراینباره میتوان به قراردادهای خارجی اشاره کرد که هیچ وقت علنی نشده و متاسفانه تاکنون اقدامی دراینباره صورت نگرفته است. برای همین است که باید گفت اینبار نیز سخنان جناب رئیسجمهور موجب نمیشود تا حداقل امیدی ایجاد شود و انتظار داشت تا اتفاق ویژهای رخ دهد. در واقع بهدلیل همین اتفاقات بود که بسیاری از منتقدان از دولت اعتدال با عنوان دولت محرمانهها یاد میکنند.
زیباکلام میگوید اصلاحطلبان و روحانی، خود را درباره اعتراضات اقتصادی مردم گول میزنند.
صادق زیباکلام در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: نه آقای روحانی، نه دولت دوازدهم و نه جریان اصلاحطلب، این سه نتوانستهاند در قبال حوادث یا ناآرامیهای دی96 یک موضع مشخصی را اتخاذ کنند. من معتقد هستم اصلاحطلبان درباره دی 96 سکوت کردند. برای اینکه چه بگویند؟ اگر آن را تایید بکنند، شعارهایی که علیه اصلاحطلبان دادند، با آنها چه خاکی بر سرمان کنیم. آن شعارهایی که علیه آقای خاتمی دادند. علیه آقای روحانی دادند، با آنها چه کنیم؛ بنابراین مشخص است که اصلاحطلبان نمیدانند چه کار بکنند. نمیدانند تایید کنند یا تکذیب یا حتی محکوم کنند.
وی میافزاید: دولت هم سکوت کرده و نگاهش به آقای روحانی است؛ اما فقط آن تکهای از این اغتشاشات که جرقه اولیهاش برمیگردد به مشهد. آقای روحانی آن تکه را گرفته و محکم نگه داشته؛ در حالی که نمیخواهد قبول کند که درست است که برخی بانی شدند و جرقه را زدند؛ اما عزیز من وقتی رسید به پلدختر وقتی رسید به الیگودرز، وقتی رسید به رشت و کرمانشاه و... دیگر آقای ایکس و وای و اینها نبودند. جوانانی که به خیابان ریخته بودند، این افراد مشکل داشتند. بنابراین چرا آقای روحانی نمیخواهد جلوتر بیاید. برای اینکه اگر آقای روحانی جلوتر بیاید، آنوقت باید گفتمانش را عوض کند. این حرفهایی که ایشان یک سال است دارد میگوید همهچیز خوب است. همهچیز تابناک است را باید کنار بگذارد.
وی در پاسخ این سؤال که اصلاحطلبان چرا بازسازی نمیکنند؟، میگوید: به خاطر این است که اگر شما نگاه کنید، میبینید که رهبران اصلاحطلبان کموبیش همانهایی هستند که 76 هم بودند.
زیباکلام خاطر نشان کرد: مشکل دیگری که اصلاحطلبان با آن درگیر هستند، آن لگد محکمی بوده که در نتیجه ائتلاف با روحانی در 29 اردیبهشت 96 خوردند. برای اینکه اصلاحطلبان چه بخواهند، چه نخواهند، مردم آنها را مقصر میدانند که آنها را پای صندوق رای کشاندند. برای اینکه گفتید بیاید به روحانی رای بدهید. مقدار زیادی که سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان سقوط کرد. شریکشدنشان با روحانی بود و دلیل دیگر اینکه بلد نیستند با مردم خوب صحبت کنند و اشتباهی را که در قبال روحانی کردند، اعتراف کنند یا بگویند ما چارهای جز حمایت از آقای روحانی نداشتیم.
وی تصریح کرد: اصولگرایان در انتخابات سال آینده ۹۸ مجلس را خیلی راحت به دست خواهند آورد؛ یعنی فکر نمیکنند که از حالا تا بهمن یا اسفند ۹۸ اتفاق خاصی بیفتد. همین روند خواهد بود.ای بسا یک مقداری هم بدتر میشود بنابراین به نظر من، مجلس یازدهم را خواهند برد و یکی، دو سال بعد هم در انتخابات ۱۴۰۰ قطعا اصولگرایان پیروز خواهند شد؛ یعنی آن ۱۶، ۱۷ میلیون رأی آقای رئیسی سرجایش هست، به علاوه یک چند میلیونی هم ریزش از سوی این ۲۴ میلیون که میرود به سبد آقای رئیسی یا هرکس دیگری که از اصولگرایان بیاید نامزد شود. ما شانسی نداریم؛ چه در انتخابات ۹۸ برای مجلس و چه در انتخابات ریاست جمهوری 1400. مگر این وسط یک معجزه اتفاق بیفتد.
لیبراسیون فهمید روزنامه کارگزاران نفهمید
در حالی که روزنامههای فرانسه، اعتراضات اخیر در این کشور را شبیه انقلاب توصیف کردند، ارگان روزنامه اشرافی کارگزاران برای امانوئل مکرون مرثیهسرایی کرد و او را در عقبنشینی اخیر شبیه هاشمی و روحانی دانست!
روزنامه سازندگی دو سال قبل، عکس تمام صفحه خود را به مکرون اختصاص داد و تیتر زد «اوبامای فرانسوی»! همین روزنامه دیروز مجدداً عکس تمامقد صفحه اول را به مکرون اختصاص داد و تیتر زد: «پیروزی پوپولیسم بر لیبرالیسم/ مکرون عقب نشست».
این روزنامه همچنین در سرمقاله خود به قلم محمد قوچانی نوشت: اصلاحات ساختاری همواره دشمنان ساختاری دارد و این همان بحرانی است که امروز (در سال 1397) امانوئل مکرون رئیس لیبرال جمهوری فرانسه با آن مواجه است و دیروز (در سال 1396) حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران با آن مواجه بود. سعید لیلاز اقتصاددان آزادیخواه چندی پیش در کنگره کارگزاران سازندگی ایران سخنی گفت که در هیاهوی نقدهای او به دولت پوشیده ماند: او علت غایی شورش دی ماه 96 را بازگشت دولت روحانی از اصلاحات ساختاری در بودجه 97 دانست. شورشی که به هدف اصلی خود رسید و در نهایت دولت را یک گام به عقب برد و اصلاحاتی که حتی رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت روحانی هم دیگر از آن حرف نزد و اکثریت ظاهراً اصلاحطلب و اعتدالگرای مجلس شورای اسلامی خود در حذف آن به سود رأی مردم عقبنشینی کرد؛ همان اتفاقی که در سالهای ابتدایی دهه 70 خورشیدی بر سر برنامه تعدیل اقتصادی دولت اکبر هاشمی رفسنجانی آمد و با شورشهای حاشیه شهری و عدم حمایت نهادهای سیاسی به خصوص مجلس وقت (که در دست محافظهکاران بود) و حمله روشنفکران و روزنامهنگاران جناح چپ بایگانی شد.
وی میافزاید: پیروزی پوپولیسم بر لیبرالیسم البته ایران و فرانسه ندارد. جمهوری فرانسه خود را یک جمهوری اجتماعی میداند که کمتر از جمهوری شوروی، سوسیالیستی نیست. اولین حکومت کمونیستی جهان در پاریس شکل گرفت. هنوز دولتیترین اقتصاد جهان غرب در فرانسه حاکم است. هنوز اصلیترین دو قطبی در فرانسه میان سوسیالیستها و محافظهکاران است و این فقط امانوئل مکرون است که از راه سوم؛ لیبرالیسم حرف میزند. همان تنها سیاستمدار جهان که فیلسوفی مانند یورگن هابرماس نومارکسیست گفته است که تنها میتوان به او در برابر نومحافظهکاری اقتدارگرایانه دونالد ترامپ امیدوار بود.
روشن است که روشنفکران ایران هم مانند بسیاری از روشنفکران جهان به اقتضای روشنفکران پاریس این روزها در ستایش سوسیالیسم و در نکوهش لیبرالیسم و نئولیبرالیسم سخن میگویند و ناشیانه دولت مکرون را که تنها سنگر مقاومت در برابر نومحافظهکاری دونالد ترامپ است نقد خواهند کرد. اما تاریخ قضاوت خواهد کرد که تنها اصلاحطلبی واقعی اصلاحطلبی ساختاری در اجتماع و اقتصاد و رهایی انسان از انقیاد دولت است. عدالت در رهایی از دولت است نه در بردگی و بندگی دولت. شاید امروز پوپولیسم در برابر لیبرالیسم پیروز شده باشد اما این صدای پای فاشیسم است که به جای صدای شکستن استخوانهای آزادیخواهی به گوش میرسد.
مغالطه روزنامه شرق در حالی است که روزنامه فرانسوی لیبراسیون درباره جنبش جلیقه زردها تصریح کرد: شرایط فرانسه، وضعیت انقلابی را نشان میدهد و 80 درصد مردم با مطالبات جلیقه زردها موافق هستند.
یادآور میشود شبهلیبرالهای غربگرا در دولت سازندگی با ادعای تعدیل اقتصادی، رکورد تورم 49/6 درصد را بر جای گذاشتند و موجب اعتراضات مردم در شهرهایی مانند مشهد، اسلامشهر و... شدند. بازآفرینی همین سیاستها در دولت روحانی به انضمام معطل کردن ظرفیتهای اقتصادی ما با برجام، باعث شد همان موج مخرب تورمی دوباره پدیدار شود.
اما صرفنظر از این واقعیت، باید خاطرنشان کرد حزب اشرافی کارگزاران و بقیه لیبرالهای اشرافی با وجود تظاهر به شعار دموکراسی و مردمسالاری، هر جا بروز حقیقی مردمسالاری و دموکراسی را خلاف منافع خود دیدهاند- چه در ایران و چه در فرانسه و آمریکا- نام دموکراسی را به پوپولیسم (عوامزدگی و عوامگرایی) تغییر دادهاند.
تسلیم دربرابر تحمیل دشمن با شعار هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست
اجرای استراتژی خطرناک «هر توافقی بهتر از بیتوافقی است» ادامه دارد؛ روحانی میگوید خوب یا بد باید FATF را بپذیریم.
به گزارش رجانیوز، رئیسجمهور در سفر خود به سمنان در جمع دانشجویان حاضر شد و طبق عادت همیشگی قسمتی از صحبتهای او به تعریف و تمجید از برجامی گذشت که امروز فقط محدودیتهای آن برای کشور مانده است. روحانی سپس سراغ FATF رفت.
روحانی بدون اینکه درخصوص محدودیتها و مضرات خودتحریمی FATF صحبت کند اصرار ویژهای کرد که باید فرمان آنها را خوب یا بد بپذیریم! رئیس دولت در این خصوص گفت: «راهحل مشکلات شفافیت است نه جنجال؛ و افایتیاف خوب باشد یا بد، زیرساخت و لازمه ارتباط مالی با بانکهای جهانی است.»
روحانی در حالی FATF را به شفافیت گره میزند که این سند، راهحل شفاف شدن اطلاعات مالی محرمانه ایران برای دشمنان و زمینه خودتحریمی است و شفافسازی برای مردم کشور میتواند با قوانین داخلی مهیا شود. 5 خرداد 95 طیبنیا وزیر وقت اقتصاد با چراغ سبز ظریف سندی را به صورت غیرقانونی امضا کرده که کشور را متعهد به اجرای 41 بند از مقررات نوشته شده توسط FATF میکند اما تاکنون دولت مدعی شفافیت حاضر به انتشار متن برنامه اقدام (Action Plan) نشده است. رئیس دولت مدعی است که لازمه ارتباط با بانکهای جهانی FATF است اما سوالی که مطرح میشود این است که تاکنون چرا مراودات مالی ایران نیازی به این سند نداشته و به یکباره همه تراکنشهای مالی با دنیا در گرو پذیرش خواستهها و محدودیتهای گروه اقدام مالی قرار میگیرد؟ آیا هر بار قرار است با از بین بردن همان منافع حداقلی برجام، امتیاز بیشتری توسط غربیها مطالبه شود تا دولت روحانی بتواند از ثمرات توافق خود استفاده کند؟ این عقبنشینی تا کجا ادامه خواهد داشت؟
نکته اساسی اما مطرح شدن منطق خطرناک «هر توافقی بهتر از بیتوافقی است» توسط رئیس دولت است. در این استراتژی یک توافق بد و یا پیوستن به یک نهاد و یا گروه خطرناک بهتر از عدم توافق و نپذیرفتن خواست قدرتهاست. برخی دولتمردان در یک ماه گذشته بارها از لزوم پذیرش خواستههای (خوب یا بد!) گروه اقدام مالی صحبت کردهاند.
علاوه بر روحانی ظریف در روز تصویب CFT در مجلس شورای اسلامی گفته بود: «تضمین نمیدهم که با پیوستن به این کنوانسیون مشکلات مالی کشور حل شود». این یعنی خوب یا بد این کنوانسیون محل بحث نیست بلکه توافق کردن و قبول شروط قدرتها یا به قول ظریف «گرفتن بهانه از دست دشمن» موضوع اصلی است که باید اتفاق بیفتد.
استراتژی «هر توافقی بهتر از بیتوافقی است» در ماجرای برجام نیز به کار گرفته شده است و نتایج آن را میتوان امروز مشاهده کرد. اوایل مهرماه سال 93 خبری در شبکههای مجازی منتشر شد که حاکی از راهاندازی یک کمپین توسط 6 فیلمساز ایرانی در توییتر بود. مضمون این کمپین درخواست برای امضا شدن توافق با 5+1 با هر مضمون و هر شرایطی ازجانب دولتمردان و درخواست از مردم برای همراهی با این کمپین عجیب و خفتبار بود. «عباس کیارستمی»، «اصغر فرهادی»، «مجید مجیدی»، «رخشان بنیاعتماد»، «رضا میرکریمی» و «محمدمهدی عسگرپور» سینماگرانی هستند که عکسشان در پوستر این کمپین قرار گرفته و ادعا شده بود که این کمپین توسط این افراد به راه انداخته شده است. عجیبترین بخش از این کمپین، شعار کمپین منتسب به سینماگران بود: «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست.»
پس از انتشار این خبر مجید مجیدی، یکی از هنرمندانی که نام وی به عنوان یکی از اعضای کمپین ذکر شده بود، اظهارات قابل تاملی به زبان آورد و درباره منشأ این اقدام گفت: «چند روز پیش از سوی آقای جواد ظریف وزیر امور خارجه با ما تماسی گرفته و خواسته شد که عدهای از هنرمندان که وجهه بینالمللی دارند در مسیر مذاکرات هستهای و برای احقاق حقوق حقه مردم ایران، دولت را یاری رسانند و به همین منظور پوستری از سوی وزارتخانه آماده شد که ما نیز آن را تایید کردیم و موکدا تشکیل یک کمپین را رد میکنم.»
آقای مطهری! نه سیاست را میفهمید و نه الفبای جوانمردی را
آقای مطهری! شما چگونه سیاستمداری هستید که تبدیل حق مسلم ما در برجام به ابزار اخاذی را نمیبینید؟!
روزنامه قدس در یادداشتی به قلم محمدحسین جعفریان نوشت:آقای مطهری نکتهای را در خصوص برجام گفته بودند، «بخشی از دلایل خروج ترامپ از برجام کارشکنی کسانی بود که اجازه ندادند برجام درست اجرا شود». باور نایب رئیس مجلس مملکت این است که «باید اجازه میدادیم شرکتهای آمریکایی در ایران سرمایهگذاری کنند» و اگر چنین میشد، ترامپ به سادگی قادر نبود از برجام خارج شود، چون این سرمایهگذاریها در معرض خطر قرار میگرفت.
به خدا قسم وقتی به عنوان یک عضو ساده این سرزمین، سخنان برخی از این مسئولان ارشد و تصمیمگیرنده را میخوانم، به وحشت میافتم که اداره مملکت به دست این بزرگواران است.
آقای مطهری معتقد است جناح رقیب است که اجازه نداده سرمایهگذاری غربیها و خاصه آمریکاییها در ایران انجام شود و لذا مسبب پاره کردن این تکه کاغذ توسط ترامپ نیز همین جناح بوده است. جناب آقای مطهری، آیا تلقی شما آن است که طی همین کمتر از یکی دو سال امضای برجام تا رفتار ترامپ، اگر جناح مخالف حرفی نمیزد، آنها آنقدر در اینجا سرمایهگذاری میکردند که مملکت ما گلستان شده و سرمایهها و کارخانجات و داراییهایشان چنان فراوان میشد که ناچار نمیتوانستند از برجام خارج شوند؟ طی همان مدت اندک؟ شما درکی از زمان قرارداد و بررسی و مطالعه و اجرا و بهرهبرداری پروژهها معمول دارید؟ یک داد و ستد ساده بیشتر از آنچه شما گمان کرده و براساس آن حکم دادهاید، زمان میبرد.
مگر آن نمایشهای رنگارنگ را یادتان رفته است؟ مگر صنایع هواپیماییشان مدعی نشدند تمام نیاز ما را برآورده میکنند و پیش قراردادهای مجعولی را هم امضا کردند که به واقع نقشهای بود تا دیگر شرکتها را از ما دور کنند و در حقیقت فرصت طلایی ما را سوزاندند مگر بویینگ جلو نیامد و اقسام قراردادها را پیشنهاد نداد و اما در زمان لازم و سر بزنگاه دست ما را در پوست گردو گذاشت و تازه در همان قرارداد هم بعدها کاشف بهعمل آمد هرچه قازورات و ته انباریهای بیمشتری و غیرقابل فروش داشتهاند را با قیمتهای کذایی به ما فروختهاند...!
آقای نایب رئیس! لابد به خوبی میدانید که همانها را هم ندادند و آن معامله را اسباب تحقیر در سطح سیاست بینالملل ساختند. با این وصف این سؤال باقی میماند که شما به راستی سیاستمدار و دیپلمات هستید و این الفبا را نیاموختهاید؟ شرمآور است! چطور ندیدید که حق مسلم، قانونی و بینالمللی ما را به ابزار اخاذی و بهرهکشی از ما بدل کردند؟ چه کسی این حق و فرصت را به آنها هدیه کرد؟ کدام جریان سیاسی چنین شرمی را در دامان سیاست ما گذاشت و حالا هم در کمال بیشرمی طرف مقابل را متهم میکند؟ آیا واژههایی با عنوان «حیا» و «ندامت» در ادبیات فارسی نداریم؟ اگر داریم برای چه مواقعی است؟
پنهانکاری در دولت محرمانهها پشت شعار شفافیت
آقای روحانی! بهجای دادن شعار شفافیت و آدرس FATF، شفافیت را از دولت آغاز کنید.
وبسایت الف در این زمینه نوشت: حسن روحانی در مراسم روز دانشجو در دانشگاه علوم پزشکی سمنان با تاکید بر موضوع افایتیاف اظهار کرد: روسای قوا به اتفاق لوایح 4گانه مرتبط را تایید کردهاند؛ راهحل مشکلات شفافیت است نه جنجال و افایتیاف خوب باشد یا بد، زیرساخت و لازمه ارتباط مالی با بانکهای جهانی است.
اتفاقا مشابه همین جملات را رئیسجمهور قبلا و در جلسات دیگری بیان کردهاند. اما با وجود این سخنان باید گفت دولت یازدهم و دوازدهم برخلاف سخنان رئیسجمهور حرکت کرده و حرفهای روحانی هیچگاه عملیاتی نشده و فقط تیتر رسانهها شده که اگر اقدامی در اینباره صورت گرفته بود حداقل میباید در رسانهها منتشر میشد و وضعیت مبارزه با فساد اقتصادی بهتر از شرایط فعلی میبود.
در مقابل میتوان به لیست بلندبالایی اشاره کرد که دولت اعتدال برخلاف سخنان روحانی اقدام کرده و در حال حاضر نیز نه تنها اینگونه اقدام میکند بلکه هیچ چشمانداز مثبتی نیز وجود ندارد که چنین رویههایی تغییر کند. دراینباره میتوان به قراردادهای خارجی اشاره کرد که هیچ وقت علنی نشده و متاسفانه تاکنون اقدامی دراینباره صورت نگرفته است. برای همین است که باید گفت اینبار نیز سخنان جناب رئیسجمهور موجب نمیشود تا حداقل امیدی ایجاد شود و انتظار داشت تا اتفاق ویژهای رخ دهد. در واقع بهدلیل همین اتفاقات بود که بسیاری از منتقدان از دولت اعتدال با عنوان دولت محرمانهها یاد میکنند.