kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۸۷۸۳
تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۳۹۷ - ۱۸:۲۷
اهمیت مشاوره تحصیلی و بی توجهی به کمیت و کیفیت آن در نظام آموزشی - بخش نخست

هـدایت تحصیلی انتخاب راه زندگی با هوشمندی و آینده نگری

گروه گزارش

مشاوره تحصیلی مدرسه، عبارتی است که این سال‌ها دانش‌آموزان را یاد اتاقی کوچک، جایی در انتهای یکی از راهروهای مدرسه می‌اندازد. دانش‌آموزان را یاد این می‌اندازد که برای ترک کلاس می‌توانند ساعتی را پیش مشاور مدرسه بروند و بعد هم آن را مورد سوژه زنگ تفریح‌شان قرار دهند. مشاوره تحصیلی مدرسه که غالبا کسی نیست جز یک معلم در سیستم آموزش و پرورش، که در اتاقی از اتاق های مدرسه نشسته و به ارائه مشاوره های بعضا سطحی می پردازد، این در حالی است که اگر همین مشاوران کارشان را به درستی انجام دهند نباید دانش آموزان به خودی خود جذب آموزشگاه‌های آزاد شوند.
در سال‌های اخیر، واحدی که در حقیقت موثرترین و سرنوشت‌ساز ترین بخش در مدرسه برای دانش آموزان است به کم اهمیت‌ترین بخش تبدیل شده و مدیران مدارس برای آن‌که صرفا نام مشاور تحصیلی را زنده نگه دارند یک اتاق و یک معلم همانند دیگر معلمان بی‌آن‌که تجربه لازم در این زمینه را داشته باشد در اختیار دانش آموزان قرار می‌دهند.
در گزارش پیش رو به بررسی و آسیب‌شناسی مشاوره‌های تحصیلی در مدارس خواهیم پرداخت.
هدایت تحصیلی
 یا بسنده کردن به یک تعریف؟
مسئله هدایت تحصیلی دانش‌آموزان از سال‌های قبل مورد بحث بوده و دارای ایرادها و مشکلاتی بوده است. اما در سال‌های اخیر با توجه به رشد جمعیت و برخی تغییرات فرهنگی به وجود آمده در جامعه، این مسئله رشد یافته و شکل بغرنج‌‌تری به خود گرفته است تا جایی که در سال تحصیلی 95-96 با اعترضات گسترده دانش‌آموزان و والدین همراه بوده است.
بر اساس تعریفی که شیوه نامه اجرایی هدایت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه ارائه نموده است، هدایت تحصیلی فرایند ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره به دانش آموزان برای آشنایی با استعدادها، علایق، توانایی‌ها و ویژگی‌های شخصیتی آنهاست تا از طریق مشاوره فردی، گروهی، ارزیابی‌ها، مصاحبه با والدین وتكمیل چك لیست‌های مربوط از یك طرف وشناخت با شاخه‌ها و رشته‌های تحصیلی، حرف و مشاغل مورد نیاز جامعه از طریق ارائه بروشورها، بولتن‌ها، اطلاعات آماری از مشاغل و نیازهای جامعه در برنامه درسی رسمی و غیر رسمی برای انتخاب آگاهانه شاخه و رشته تحصیلی مناسب می‌باشد تا نهایتا منجر به انتخاب مناسب‌ترین مسیر زندگی تحصیلی- شغلی دانش آموزان گردد.
اگرچه این تعریف در جای خود تعریف عملیاتی و بسیار دقیقی است، اما به نظر می‌رسد آن چه سیاست‌گذاران آموزش و پرورش را خصوصا در سال‌های اخیر دچار مشکل کرده، بسنده کردن به تعاریفی از این دست و محدود کردن بحث هدایت تحصیلی به موضوعی چنین حداقلی است. هدایت تحصیلی صرفا مجموعه‌ای از خدمات روانشناختی- اطلاعاتی نیست، بلکه مجموعه‌ای از اقدامات نظام‌مند است که در جریان تعامل اجزایش معنا می‌یابد.
هدف خدمات راهنمایی تحصیلی- شغلی تنها آشنا ساختن نوجوانان با دنیای روبه رشد تحصیل و کار و کمک به آن‌ها در کشف استعدادهای خود و انتخاب رشته تحصیلی یا شغل نیست، بلکه هدف اصلی، پرورش جوانانی است که مجهز به مهارت‌های تصمیم‌گیری و مشکل‌گشایی در همه زمینه‌های زندگی است تا بتوانند به ارزیابی انتقادی عقاید و افکار و راه‌حل‌ها بپردازند.
از این جهت راهنمایی از هر نوعی که باشد؛ تحصیلی – شغلی یا سازشی، پویشی است آموزشی که به صورت فردی یا گروهی به فرد کمک می‌کند تا از طریق شناخت خویشتن (استعدادها، رغبت‌ها، نیازها، ارزش‌ها و ...) و شناخت محیط (امکانات، محدودیت‌ها) و کسب مهارت‌های مشکل گشایی‌ در‌ اخذ تصمیمات عاقلانه، برخورد صـحیح‌ بـا‌ مسایل‌ زندگی و حرکت به‌ سوی‌ کمال وجـودی خـویش، بـه‌ خود‌ رهبری برسد و از همه مهمتر اینکه بحث هدایت تحصیلی بیشتر موضوعی درازمدت و اجتماعی فرهنگی بوده و در واقع مسئله‌ای فرا نهادی است. اگرچه آموزش و پرورش خود یکی از تاثیرگذاران بر فرهنگ و افکار عمومی جامعه است اما این مشکل نیز، همانند بسیاری از مشکلات و مسائل آموزش و پرورش، مسئله‌ای است که از بیرون به سیستم آموزشی کشور تحمیل شده و همان‌گونه که به وجود آمدن این مشکل تنها از سوی آموزش و پرورش نبوده، حل آن نیز تنها به دست این نهاد صورت نخواهد پذیرفت.
از زبان قربانیان تحمیل رشته
پای صحبت دانش‌آموزان می‌نشینیم و برایمان از مشاور تحصیلی که سهمی نه در انتخاب درست‌شان، بلکه در انتخاب اشتباه یک مسیر سرنوشت‌ساز داشته است، می‌گویند.
رضا زاده حالا دانشجوی ترم دو مهندسی رایانه است و در گفت و گو با گزارشگر کیهان می‌گوید: «حدود چند سال که یک سال آن همزمان با انتخاب رشته من بود؛ تبی مشاوران را گرفته بود که با تمام توان بچه‌ها را به سمت رشته‌های علوم انسانی سوق می‌دادند، چون برخی بچه‌ها متقاضی رشته‌های ریاضی و تجربی بودند و برای همین مشاور مدرسه با دلایلی که فقط خودشان را قانع می کرد، سعی کردند و اتفاقا توانستند پیروز شوند و ما را سر کلاس‌های انسانی بنشانند.»
وی می‌افزاید: «اصرار نا بجای مشاور مدرسه به انتخاب یک رشته غیرمرتبط با من و چند تا از دوستانم باعث شد تا ما چهار سال رشته انسانی را بخوانیم؛ یک ترم هم به دانشگاه برویم، اما رشته حقوق را ترک کنیم؛ چون به آن علاقه‌ای نداشتیم و آن‌چیزی که مشاور مدرسه به ما گفته بود، نبود و بعد مجدد کنکور ریاضی بدهیم و رشته‌ای دیگر بخوانیم.»
پس از این سال‌ها، در یکی دو سال اخیر هم شیوه‌ تحمیل رشته به دانش آموزان همچنان ادامه پیدا کرده است.
یک دانش آموز سال دوازدهم رشته ریاضی در گفت‌و‌گو با گزارشگر کیهان می‌گوید: «هدایت تحصیلی که مدرسه برای من انجام داد از روی معدل بود. چون معدل ممتازی داشتم گفتند که ظرفیت رشته تجربی خالی نیست و باید رشته ریاضی را انتخاب کنم اما رشته‌ای که خودم دوست دارم علوم انسانی است. با این که سه سال است دانش آموز ریاضی هستم اما هنوز نمی‌دانم که قرار است چه شغلی انتخاب کنم یا اصلا باید در این رشته بمانم یا نه؟!»
همانند این دانش آموزان بسیار هستند که به دلیل فرآیند نادرست هدایت تحصیلی نظام جدید و قدیم در مدارس و نبود مشاوره تحصیلی مفید و موثر ناگزیر به خواندن رشته‌هایی شده‌اند که بی‌ارتباط با توانایی‌ها و علایقشان بوده است. این گونه هم سرمایه ملی و هم عمر نوجوانانی که می‌توانستند در مسیری دیگر آینده‌ساز کشورمان باشند تباه می‌شوند.
این در حالی است که در مواد 96 تا 100 آیین نامۀ آموزشی دورة متوسطۀ دوم آمده است : هدایت تحصیلی براساس چهار عامل انجام مـی‌شود که عبارتند از: استعداد، علاقه، نیاز‌ و امکانات‌ کشور. از‌ این چهار عامل دو عامل آن یعنی اسـتعداد و علاقه به دانش آموز مربوط است که حاصل عملکرد‌ تحصیلی دانش آموز، نتایج آزمون‌های استعداد و رغبت، توصیه مشاوران مدرسه و ارزیابی‌ آن‌ها‌، و ارزیابی‌ معلمان درباره دانش‌آموزان نسبت به رشته‌ها است.
نیازمند نظام جامع
 هدایت تحصیلی هستیم
رحیم محمودی مشاور تربیتی و تحصیلی آموزش‌وپرورش یکی از شهرستان ها در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان می‌گوید: «بحث هدایت تحصیلی در همه جوامع و کشورها انجام می‌شود. در برخی جاها زیرساخت‌های لازم فراهم‌تر است و کارهای بهتری انجام می‌شود و امیدواریم به نقطه ایده‌آل هدایت تحصیلی دانش‌آموزان برسیم.»
وی ادامه می‌دهد: «برای اصلاح هدایت تحصیلی در مدارس، نیازمند نظام جامع هدایت تحصیلی هستیم که باید در مدارس ابتدایی مستقر شود و از همان مقطع ابتدایی خودشناسی و آگاهی بخشی به دانش‌آموز صورت بگیرد تا از مشاغل اطلاع کافی پیدا کند تا در دوره متوسطه اول با دید باز و آگاهی کافی رشته موردنظر خود را انتخاب کند.»
این فرهنگی با بیان این ‌که انجام این مهم موجب انتخاب بهتر و مؤثرتر می‌شود، بنابراین باید یک نظام جامع برای هدایت تحصیلی و استقرار آن از همان مقطع ابتدایی داشته باشیم، می‌گوید: «این اقدام جزء سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش است و امیدواریم به اهداف موردنظر دست پیدا کنیم.»
او با تأکید بر اینکه هدایت تحصیلی باید متناسب با نیازهای شغلی و حرفه‌ای واقعی و مستند کشور، منطقه‌ای و استان تدوین و انجام شود،بیان می‌کند: « وقتی می‌گوییم چه تعداد دانش‌آموز در رشته‌های موردنیاز است باید سند واقعی آن معلوم باشد. باید فرهنگ درست‌کاری و شغل در جامعه شکل واقعی بگیرد و به جامعه گفته شود که هر شغلی در اهداف خود ارزشمند است و جایگاه خود را دارد و نه ‌فقط فکر کنیم شغل کارمندی جایگاه اجتماعی و اقتصادی دارد.»
وی ادامه می‌دهد: «ایجاد فرهنگ کار و تلاش در هر شغلی در جامعه از سوق پیدا کردن به سمت شغل‌های کاذب و بیهوده جلوگیری می‌کند و عدالت در جایگاه و حقوق و مزایای شغل‌ها می‌تواند توازن شغلی ایجاد کند.»