ایثار و فداکاری در سبک زندگی اسلامی
علی قنبریان
سبک زندگی اسلامی در پرتو شخصیت اسلامی
آنچه که اهمیت دارد، این است که بدانیم اساساً سبک زندگی معلول شخصیت است. اگر کسی شخصیت اسلامی نداشته باشد، قطعاً سبک زندگی اسلامی هم نخواهد داشت چراکه سبک زندگی مثل شاخ و برگ و میوه درخت و شخصیت اسلامی به مثابه ریشه درخت است. پس اگر بخواهیم سبک زندگی اسلامی را در جامعه و بهویژه میان نوجوانان نهادینه کنیم، چارهای نداریم جز اینکه شخصیت آنان را اسلامیکنیم. شخصیت هر فردی در گِرو سه ضلع است که از آن بهعنوان مثلث شخصیت یاد میکنند. در واقع این سه ضلع بهعنوان سازنده شخصیت شناخته میشوند. اولین ضلع «محیط» است که از عوامل مهم محسوب میشود و شخصیت فردی را بهخصوص در دوره نوجوانی میسازد. نوجوانان با انتخاب محیطهای مناسب مثل مساجد و پایگاههای بسیج شخصیت خود را جامعهپسند و اسلامی میکنند. البته محیط نیز به دو دسته تقسیم میشود؛ محیط حقیقی و محیط مجازی که در چند دهه اخیر محیط مجازی شکل و قوت گرفته است.
اگر محیط مجازی از سوی خانوادهها کنترل نشود، میتواند عوارض نامطلوبی را بر شخصیت نوجوانان بگذارد و آنان را از سبک زندگی ایدهآل دور کند، بهویژه بازیهای آنلاین رایانهای، شبیهسازیها و... همهوهمه میتواند ترویجدهنده خشونت باشد یا القای شبهه بیپاسخ.
«تعلیم و تربیت» دومین ضلع شخصیتساز است و اگر خداپسند و الهی باشد، سبب میشود تا افراد جامعه از حیث معنوی، دینی و انسانی رشد کرده و شکوفا گردند. در آیات قرآن نیز به مسئله تربیت و تزکیهاشاره شده است. برای مثال در آیۀ 164 سوره مبارکه «آلعمران» خداوند میفرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَهًْ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِین» «به يقين خدا بر مؤمنان منّت نهاد كه پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت تا آيات خود را بر ايشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند» همچنین در دومین آیه سوره «جمعه» آمده است «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَهًْ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ» «اوست آنكس كه در ميان بىسوادان فرستادهاى از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد و [آنان] قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند»
مسئله تعلیم و تربیت اسلامی را میتوانیم با حفظ ارتباط با مساجد در وجود نوجوانان نهادینه کنیم. معتقدم نوجوانان با همراهی خانواده خود باید تعامل خود را با عالمان دینی و مساجد حفظ کنند. پایگاههای بسیج و مساجد دورههای خوبی را در طول سال برگزار میکنند که اگر ارتباط با این اماکن بیشتر شود، در نتیجه سبک زندگی اسلامی و تربیت ناشی از آن را میتوانیم در رفتار و منش فرزندان شاهد باشیم. نمیتوان مسئله «وراثت» را در شکلگیری شخصیت افراد نادیده گرفت. وراثت موضوعی است که دست خود فرد نیست و روی رفتار و منش افراد تأثیر میگذارد.
با این مقدمات میخواهیم به این نقطه برسیم که در صورتی که فرد، هر سه ضلع شخصیتی را در وجودش داشته باشد، در صورت وجود شرایط مناسب، میتواند در جامعه فرد مفیدی باشد. اگر بخواهیم فرزندان ما براساس سبک زندگی اسلامی و با منش و رفتار بسیجیوار حرکت کنند، باید این شرایط را برایشان فراهم کنیم و مؤلفههای ایثار و فرهنگ فداکاری را در عمل به آنها بشناسانیم. فرهنگ ایران اسلامی و بهویژه دوره هشتساله دفاع مقدس مملو از این ایثارها است که اگر بتوانیم برای فرزندان بیان کنیم، قطعاً تاثیرگذار خواهد بود. امروز باید با بهرهگیری از فرهنگ عملی ایثار از همان دوران کودکی، فرزندان را براساس رویکردی فداکارانه تربیت کنیم، رویکردی که در فرهنگ بسیجی دیده میشود.
ایثار فردی و ایثار اجتماعی
در تعریف ایثار گفتهاند: «و آن عبارت است از بخشش و جود، با وجود احتياج و ضرورت خود» (ملا احمد نراقی، معراج السعاده، ص409) علاوهبر خوبیها و بدیهاى جزئى، فردى و موقت كه محدود به وجدانهاى فردى است، يک سلسله خوبیها و بدیها هست كه همه افراد در آن مشترکاند مانند ايثار و فداكارى.
ایثار و از خودگذشتگی در دو حوزه مطرح میشود:
الف) حوزه فردی مانند: سیر کردن گرسنهای درحالیکه خود ایثارکننده نیازمند به آن غذا باشد و یا انفاق به فقرا و مساکین از طرف شخصی که برای برآورده کردن حاجاتش به آن هزینه و پول محتاج باشد؛
ب) حوزه اجتماعی مانند: دفاع از مرزهای کشور و ممانعت از متجاوزان برای حفظ میهن.
دفاع مقدس از نمونههای بارز ایثار
بعد از انقلاب اسلامی، حزب بعث عراق به سرکردگی صدام به ایران حمله کرد و سبب جنگ 8 ساله شد. دفاع رزمندگان و غیورمردان این مرز و بوم از تجاوز دشمن، از مصادیق ایثار و از خودگذشتگی در بعد اجتماعی است. این نوع ایثار در حقیقت بالاترین و رفیعترین درجه آنست که شخص ایثارکننده از جان خود مایه میگذارد و عزیزترین خواستنی که زندگی باشد را برای اهداف والا تقدیم میکند. در دفاع مقدس بسیاری از جوانان بسیجی بدون هیچ چشمداشت و اجباری وارد نبرد حق در برابر باطل شدند. برخی اعضای بدن خود را از دست دادند، برخی شیمیایی شدند، برخی مقطوع النخاع شدند و برخی به درجه شهادت نائل شدند.
خداوند متعال در آیات 19، 20 و 21 سوره مبارکه توبه درباره فضیلت جهاد در راه خدا و گذشتن از جان و برتری آن بر آبرسانی به حاجیان و آبادانی مسجدالحرام چنین میفرماید: «آیا آنها که به آبرسانی به حاجیان و آبادانی مسجدالحرام مشغولاند را با کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد و در راه خدا جهاد میکند، یکسان میدانید؟ نه هرگز چنین نیست. که خدا هرگز قوم ظالم را هدایت نمیکند. آن مؤمنان مجاهد کسانی هستند که در راه خدا با بذل مال و جانشان هجرت و جهاد کردند و مقامی بس والا نزد خدا دارند و ایشان همان رستگاراناند که پروردگارشان به رحمت و رضایت خود آنها را بشارت میدهد و به باغهایی در بهشت که در آن تا ابد از انواع نعمتها بهرهمند خواهند بود. به راستی پاداش بزرگ تنها نزد خداوند است.»
نقش دین در فرهنگسازی ایثار
فرهنگ ایثار در جوامع دینی بهویژه دین اسلام، نهادینهتر است و افراد جامعه به آن اقبال و رویکرد بیشتری دارند. علت آن هم آیات و روایات بسیاری است که به این امر تشویق میکنند و برای آن پاداشهای دنیوی و اخروی را ذکر میکنند.
براساس تجربه میتوان گفت که اگر نگوییم هم انسانها، دستکم بسیاری از آنها، تا تشویق یا تنبیهی نباشد، چندان رغبتی به انجام کارهای خوب و ترک کارهای بد از خود نشان نمیدهند. بنابراین بدون دین و برخی از آموزههای دینی، همچون اعتقاد به عدالت الهی، وجود معاد، و حسابرسی به اعمال بندگان، اکثریت مردمان چندان التزامی به اصول و ارزشهای اخلاقی نخواهند داشت. در واقع مصلحتخواهی، خودگرایی، و حب ذات در همه مسائل، از جمله مسائل اخلاقی،گریبانگیر عموم انسانها است. بسیاری بهخاطر شوق به بهشت و نعمتهای آن و بسیاری دیگر بهدلیل هراس از جهنم و نقمتهای آن است که به رفتارهای اخلاقی تن میدهند و خود را مقید به انجام کارهای خوب و ترک کارهای بد میکنند. بیتردید در این زمینه دین نیز میتواند با ارائه تضمینهای لازم و بیان تأثیرات و فواید دنیوی و اخروی افعال اخلاقی، آدمیان را به سمت عمل به ارزشهای اخلاقی سوق دهد. بنابراین دین با بیان عالیترین وعدهها برای انجام کارهای خوب و دردناکترین وعیدها برای ارتکاب کارهای بد، موجب به فعلیت رسیدن ارزشهای اخلاقی میشود. (علی قنبریان و علی عسگری یزدی، چرا نگاه نتیجهگرایانه به فعل مستلزم سلب عنوان اخلاقی از آن نخواهد شد؟، ص383-384)
ایثار و نیت
در دین اسلام نیت جایگاه ویژهای دارد تا آنجا که در حدیثی از پیامبر اسلام(ص) چنین آمده است: «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ، وَ لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى» همانا اعمال با نیت سنجیده میشود و برای هر شخصی آن چیزی است که در نیت میگیرد. هر چقدر که نیت الهیتر باشد، کارها و اعمال انسان ارزش بیشتری مییابد.
امام علی(ع) درباره نیت در حکمتی از کتاب ارزشمند نهجالبلاغه چنین فرماید: و قال: «إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا الله رَغْبَهًْ فَتِلْكَ عِبَادَهًْ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَهًْ فَتِلْكَ عِبَادهًْ الْعَبِيدِ وَ إِنَ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَهًْ الْأَحْرَار» «بندگان خدا سه دسته هستند: گروهى خدا را به اميد بخشش پرستش كردند، كه اين پرستش بازرگانان است، و گروهى او را از روى ترس عبادت كردند كه اين عبادت بردگان است، و گروهى خدا را از روى سپاسگزارى پرستيدند و اين پرستش آزادگان است.» (نهجالبلاغه: حکمت 237) بنابراین در منظومه معرفتی دین اسلام، عمل رابطه مستقیمی با نیت دارد. ایثار و فداکاری هم از این امر مستثنا نیست. آنهایی که ایثار و فداکاری میکنند و از مال و جان خود میگذرند و نیتشان صرفاً بهدست آوردن رضایت و خشنودی الهی است، عملشان ارزش بیشتری دارد نسبت بهاشخاصی که برای بهدست آوردن لذت بهشت و یا دوری از جهنم، فداکاری میکنند.
«وَ مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّهًْ بِرَبْوَهًٍْ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَها ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصير» «و (كار) كسانى كه اموال خود را براى خشنودى خدا، و تثبيت (ملكات انسانى در) روح خود، انفاق مىكنند، همچون باغى است كه در نقطه بلندى باشد، و بارانهاى درشت به آن برسد، (و از هواى آزاد و نور آفتاب، به حد كافى بهره گيرد،) و ميوه خود را دو چندان دهد (كه هميشه شاداب و با طراوت است.) و خداوند به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.» (بقره ـ 265)
خوابیدن امام علی(ع) در بستر پیامبر(ص)
از نمونههای ایثار و از خودگذشتگی از جان، خوابیدن حضرت علی(ع) در بستر پیامبر(ص) (لیله المبیت) است. خداوند متعال این قضیه را در قرآن مطرح کرده است. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد» «بعضى از مردم (با ايمان و فداكار، همچون على(ع) در ليله المبيت به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر(ص)) جان خود را بهخاطر خشنودى خدا مىفروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.» (بقره ـ 207) مفسران مطرح کردهاند که آیه فوق در شأن حضرت علی(ع) نازل شده است. در زیارت غدیریه از زبان امام هادی(ع) درباره این فداکاری چنین میخوانیم: «و خوابیدن تو بهجای پیامبر(ص) در شب هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه، مثل جریان ذبح حضرت اسماعیل(ع) شد. مثل او دعوت خدا و ایثار جان در راهش را پذیرفتی و مثل او با صبر و ایمان به وعده الهی از فرمانش اطاعت کردی. آنگاه که طبق گفته قرآن «ابراهیم به پسرش گفت:ای پسرکم، در خواب دیدهام که تو را ذبح میکنم! پس نظر تو چیست؟ گفت :ای پدر! به آنچه مأمور شدهای عمل کن که انشاءاللّه مرا از صابران خواهی یافت» (صافات ـ 102) و تو هم در آن شب (لیله المبیت) وقتی پیامبر(ص) به تو امر کرد، در بسترش بخوابی تا با گذشتن از جانت، جان پیامبر(ص) حفظ شود، سریع امر او را اطاعت کردی و خود را برای کشته شدن آماده نمودی. پس خداوند متعال هم به پاس این اطاعتت، با نزول آیه شریفه «و در میان مردم کسی هست که از جان خود در عوض رضای خدا میگذرد و خداوند بر بندگانش رئوف و مهربانست» (بقره ـ 207) از رفتار زیبایت در آن شب پرده برداشت.» (مهدی عطائی جعفری، امیر بهشت: زیارت مخصوص امیرالمؤمنین(ع) در عید غدیر از زبان امام هادی(ع)، ص71ـ72)
اطعام مسکین، یتیم، و اسیر
در آیات 8 و 9 سوره انسان چنین آمده است: «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلىَ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَ يَتِيمًا وَ أَسِيرًا إِنمَّا نُطْعِمُكمُْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكمُْ جَزَاءً وَ لَا شُكُورًا» آیتاللّه مکارم شیرازی این آیات را چنین معنا کرده است: «و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند، به «مسكين» و «يتيم» و «اسير» مىدهند! (و مىگويند:) ما شما را بهخاطر خدا اطعام مىكنيم، و هيچ پاداش و سپاسى از شما نمىخواهيم!» از این دو آیه دو نکته مهم دانسته میشود:
الف) اینکه کسی که غذا را به مسکین، یتیم، و اسیر میدهد، خود به آن احتیاج و علاقه دارد. زیرا در آیه لفظ «عَلىَ حُبِّهِ» آمده است. این اطعام نمونهای از ایثار و فداکاری است.
ب) نیت اطعامکننده (غذادهنده) کاملاً الهی است و برای بهدست آوردن رضایت و خشنودی الهی است نه برای شهرت و خودنمائی و...
در تفسیر آیات الاحکام درباره تفسیر و شأن نزول این آیات چنین آمده است:
«اطعام كردن آنها ساده نيست، بلكه توأم با ايثار در هنگام نياز شديد است، و از سوى ديگر اطعامى است گسترده كه انواع نيازمندان را از «مسكين»، «يتيم»، و «اسير» شامل مىشود، و به اين ترتيب رحمتشان عام و خدمتشان گسترده است و جميع اهل بيت(ع) و اكثر مفسران تصريح نمودهاند به آن كه مراد از آیه، اميرالمؤمنين، سيدهًْ النساء، امام حسن، و امام حسين صلوات اللَّه عليهم اجمعين است و اين آيات بلكه اين سوره در شأن ايشان نازل شده است.
چنانكه مروياست از ابن عباس(رضىاللَّهعنه) كه گفت مريض شدند امام حسن و امام حسين(ع) كه پيغمبر(ص) به عيادت ايشان رفت و به امير المؤمنين(ع) گفت كه اى ابوالحسن اگر نذر كنى از براى شفاى فرزندان مناسب خواهد بود. پس نذر كردند امير المؤمنين(ع) و سيدهًْ النساء(س) و فضه كه كنيزک ايشان بود كه اگر امام حسن(ع) و امام حسين(ع) شفا يابند، هر كدام سه روز روزه دارند. حق سبحانه و تعالى ايشان را شفاى عاجل كامل ارزانى فرمود.
در آن وقت اميرالمؤمنين(ع) و سيدهًْ النساء(س) آن قدر چيزى نداشتند كه به آن افطار كنند. پس اميرالمؤمنين(ع) سه صاع جو قرض كرد و سيدهًْ النساء(س) به دستاس كرد و پنج قرص نان پخت از براى پنج كس كه بودند. پس قدرى پيش نهادند تا به آن روزه بگشايند. ناگاه سائلى آمد و گفت: السلام عليكم اى اهل بيت رسول خدا. مرد مسكينم از مسكينان مسلمانان. طعامى كه در پيش خود نهاده بودند به او دادند و خود به آب اكتفاء نموده شب گذرانيدند. و روز ديگر قدر ديگر از آن قرصها نزد خود نهادند كه بدان روزه بگشايند. يتيمى آمد و سؤال كرد آنچه پيش خود داشتند به او دادند و خود به آب افطار نموده شب گذرانيدند. روز ديگر اسيرى آمد و سؤال كرد به همان دستور حصه (نصیب، بهره) كه باقى مانده بود به او دادند. پس جبرئيل به اين سوره فرود آمد نزد پيغمبر(ص) و گفت بگير اين سوره را اى محمد كه جهت تهنيت تو فرستاده است، از خداى تعالى در شأن اهل بيت تو و عبادت پسنديدهای كه از ايشان صادر شده و اين سوره را بر آن حضرت خواند. (سيّدامير ابوالفتوح حسينى جرجانى، آيات الاحكام ج2، ص242ـ243)
ايثار، بالاترين مرتبه سخاوت
مرحوم ملا احمد نراقی در کتاب ارزشمند معراج السعاده درباره فضیلت ایثار و رابطه آن با سخاوت چنین گوید:
«و مخفى نماند كه بالاترين مراتب سخاوت، ايثار است و اين، مرتبهاى است رفيع، و محلى است عظيم. هركسى را اين رتبه حاصل نه، و هر شخصى به اين مرتبه واصل نيست. خلاّق عالم در مدح اين طايفه مىفرمايد:
«وَ يُؤْثِروُنَ عَلى انْفُسِهِمْ وَ لَو كانَ بِهِمْ خَصاصَهًْ» يعنى: «بودند كه اختيار مىكردند ديگران را بر خود، اگرچه خود احتياج داشتند» (حشر ـ 9)
از حضرت پيغمبر(ص) مروى است كه: «هر مردى كه خواهش به چيزى داشته باشد پس خود را از آن نگاه دارد و ديگرى را بر خود اختيار كند، آمرزيده مىشود.» (ملا محمدمحسن فیض کاشانی، محجة البيضاء، ج 5، ص 169)
و اين شيو مرضيّه، صفت جليله، شعار منبع جود و احسان، و برگزيده انس و جان، پيغمبر آخرالزمان، و بعد از آن طريقه پيشرو اهل ايمان و اميرمؤمنان(ع) و اولاد طاهرين(ع) او بوده. بعضى از زنان پيغمبر(ص) گفت كه: «آن سرور هرگز سه روز پىدرپى چيز سير نخوردى تا از دنيا رفت. و هرگاه مىخواست مىتوانست سير بخورد و ليكن آنچه داشت به مردم مىداد و گرسنگان را بر خود مقدم مىداشت.» (همان، ج5، ص149)
مروى است كه: «موسىبنعمران عرض كرد كه: پروردگارا! بعضى از درجات محمد و امت او را به من بنماى. خطاب رسيد كه: اى موسى! تو را طاقت ديدن آنها نيست وليكن به تو مىنمايم يكى از منازل جليله پيغمبر آخرالزمان را كه بهواسطه آن او را بر تو و بر جميع مخلوقات خود تفضيل دادهام. پس پرده آسمانها از پيش ديده موسى برداشته شد، نگاه كرد ديد: منزلهاى كه نزديک بود كه از پرتو انوار آن، و قرب آن به حريم خاص الهى، موسى قالب تهى كند.
عرض كرد: پروردگارا! به چه چيز به اين كرامت رسيدى؟ فرمود: به صفتى كه مخصوص او گردانيدهام، كه ايثار و اختيار كردن فقرا در ضرورتى بر خود و عيال خود است. اى موسى از امت او احدى به نزد من نمىآيد كه وقتى از اوقات ديگرى را بر خود در ضرورتى اختيار كرده باشد، مگر اينكه شرم مىكنم حساب او را برسم و او را در هر جاى از بهشت كه خواهد جاى مىدهم». (محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج3، ص223)
و حكايات ايثار حيدر كرار در السنه و افواه مشهور و در تواريخ و كتب مسطور است. و ايثار آن بزرگوار به جایى رسيد كه در «ليله المبيت»، حيات پيغمبر(ص) را بر حيات خود اختيار كرد، و در خوابگاه خاتم الانبيا(ص) خوابيد. و به اين سبب خداوند عالم بر ملائكه مباهات نمود و آيه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد» (بقره ـ207) نازل شد. و بعد از آن بزرگوار، ائمه اطهار(ع) و خواص شيعيان ايشان در اين طريقه مرضيّه به ايشان اقتدا نموده و سعى در مراعات اين فضيلت مىكردهاند. (ملا احمد نراقی، معراج السعاده، ص409ـ410)