تفویض در مکتب انسانگرایی (اومانیسم)
جبر و تفويض دو مکتب اعتقادي تاثيرگذار در رفتار انسان است. اين دو مکتب فکري همواره در طول تاريخ با انسان بوده و زيان هاي بسياري بر جامعه بشري وارد کرده است.
جبرگرايي بر اين باور است که دست انسان در افعال و کارهايش بسته است. اين دروغي بزرگ است؛ زيرا انسانها با این باور کارهاي زشت و بد خود را به خدا نسبت خواهند داد؛ چنانکه يزيد و ابن مرجانه در قتل امام حسين(ع) گفتند: خدا او را کشت؛ اين در حالي است که خداوند با تشريع احکام و مکلف کردن انسان به تکاليف شرعي عملا در چارچوب واجبات و محرمات، اين قول را باطل دانسته است؛ زيرا اگر براساس آموزههای قرآن و دیگر کتب آسمانی از تورات و انجیل، تکاليفي براي انسان است و پاداش بر اساس آن سامان يافته است؛ پس بايد گفت که جبرگرايي باطل است و انسان در کارهايش داراي اختيار بوده و قدرت ترک و انجام آن را داشته و بايد پاسخگوي اعمالش باشد.
تفويضگرايان براين باورند که خداوند خلق را به خودشان واگذار کرده و کاري به کار آنان ندارد. يهوديان اينگونه ميگفتند و عمل ميکردند. خداوند ميفرمايد: وَ قَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللهِ مَغْلُولَهٌ؛ و يهود گفت: دست خداوند بسته است.(مائده، آيه 64) در حقیقت آنان خداوند را پس از خلقت خلق ناتوان ميدانستند و بر اين باور بودند که خداوند پس از خلقت، خلق را به حال خودش رها کرده و آزاد گذاشته است. بر همين اساس آنان خود به وضع قوانين پرداخته و بر خلاف آموزههاي وحياني تورات و انجيل، به هر کار منکر و زشتي رو مي آورده و فسق و فجور کرده و از گناه اجتناب نمي کردند. خداوند مي فرمايد: كَانُوا لاَ يَتَنَاهُوْنَ عَن مُنكَرٍ فَعَلُوهُ؛ آنان از هيچ کار زشتي که انجام ميدادند، اجتناب نميکردند. (مائده، آيه 79)
پس براساس این آیه باید گفت پذيرش ديدگاه تفويض نيز موجب مي شود تا انسان به فسق و فجور رو آورده و اعتقادي به قوانين شريعت نداشته باشد و برخلاف آن رفتار کند.
امروزنیز همين ديدگاه در جامعه غربي در قالب اومانيستي از سوي يهوديان به عنوان يک فلسفه درباره هستي مطرح شده و انسانگرايي يهودي و مسيحي شکل گرفته است تا جایی که هر چه امروز در جوامع بشری رخ میدهد بر اساس همین اصل تفویضگرایی یهودی است. بر اساس این دیدگاه، خداوندِ دست بسته، کنار گذاشته شده و خود انسانها به وضع قوانين براساس اصالت لذت پرداختند. اين گونه است که امروز در جوامع بشری بهویژه جوامع غربی، هرگونه منکري در قالب اصالت لذت به عنوان قانون در ميآيد و همجنسگرايي و مانند آن قانوني ميشود.
اصولا يهوديان از سوي خداوند و پيامبرانشان به سبب اينگونه تفکرات و رفتارها لعن شدهاند.(مائده، آيه 78)
جبرگرايي بر اين باور است که دست انسان در افعال و کارهايش بسته است. اين دروغي بزرگ است؛ زيرا انسانها با این باور کارهاي زشت و بد خود را به خدا نسبت خواهند داد؛ چنانکه يزيد و ابن مرجانه در قتل امام حسين(ع) گفتند: خدا او را کشت؛ اين در حالي است که خداوند با تشريع احکام و مکلف کردن انسان به تکاليف شرعي عملا در چارچوب واجبات و محرمات، اين قول را باطل دانسته است؛ زيرا اگر براساس آموزههای قرآن و دیگر کتب آسمانی از تورات و انجیل، تکاليفي براي انسان است و پاداش بر اساس آن سامان يافته است؛ پس بايد گفت که جبرگرايي باطل است و انسان در کارهايش داراي اختيار بوده و قدرت ترک و انجام آن را داشته و بايد پاسخگوي اعمالش باشد.
تفويضگرايان براين باورند که خداوند خلق را به خودشان واگذار کرده و کاري به کار آنان ندارد. يهوديان اينگونه ميگفتند و عمل ميکردند. خداوند ميفرمايد: وَ قَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللهِ مَغْلُولَهٌ؛ و يهود گفت: دست خداوند بسته است.(مائده، آيه 64) در حقیقت آنان خداوند را پس از خلقت خلق ناتوان ميدانستند و بر اين باور بودند که خداوند پس از خلقت، خلق را به حال خودش رها کرده و آزاد گذاشته است. بر همين اساس آنان خود به وضع قوانين پرداخته و بر خلاف آموزههاي وحياني تورات و انجيل، به هر کار منکر و زشتي رو مي آورده و فسق و فجور کرده و از گناه اجتناب نمي کردند. خداوند مي فرمايد: كَانُوا لاَ يَتَنَاهُوْنَ عَن مُنكَرٍ فَعَلُوهُ؛ آنان از هيچ کار زشتي که انجام ميدادند، اجتناب نميکردند. (مائده، آيه 79)
پس براساس این آیه باید گفت پذيرش ديدگاه تفويض نيز موجب مي شود تا انسان به فسق و فجور رو آورده و اعتقادي به قوانين شريعت نداشته باشد و برخلاف آن رفتار کند.
امروزنیز همين ديدگاه در جامعه غربي در قالب اومانيستي از سوي يهوديان به عنوان يک فلسفه درباره هستي مطرح شده و انسانگرايي يهودي و مسيحي شکل گرفته است تا جایی که هر چه امروز در جوامع بشری رخ میدهد بر اساس همین اصل تفویضگرایی یهودی است. بر اساس این دیدگاه، خداوندِ دست بسته، کنار گذاشته شده و خود انسانها به وضع قوانين براساس اصالت لذت پرداختند. اين گونه است که امروز در جوامع بشری بهویژه جوامع غربی، هرگونه منکري در قالب اصالت لذت به عنوان قانون در ميآيد و همجنسگرايي و مانند آن قانوني ميشود.
اصولا يهوديان از سوي خداوند و پيامبرانشان به سبب اينگونه تفکرات و رفتارها لعن شدهاند.(مائده، آيه 78)