بســیج از آغـاز تاکنون
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران امکان ورود و نقشآفرینی مردم در ساختارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی فراهم شد. مهمترین عرصه ایفای نقش مردم ایران در یک قالب منسجم و سازماندهی شده، «بسیج» بود، سازمانی که شکل گیری آن تنها 9 ماه پس از پیروزی انقلاب بنیان نهاده شد. در آن زمان گروهی از نیروهای سپاه پاسداران با حضور در محضر امام خمینی(ره) نسبت به توطئهها آمریکا و ایادی او در کشور هشدار دادند. در پاسخ به این مسئله، امام (ره) فرمودند: «یک مملکتی که پس از چند سال، 20 میلیون جوان دارد، باید 20 میلیون تفنگدار داشته باشد.» و این سخن مبنای تاسیس بزرگترین سازمان مردم نهاد در کشور شد.
به دنبال فرمایش امام (ره) در دی ماه سال 1359، تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، تلاش خود را برای انسجام بسیج و قانونی کردن آن آغاز کردند و موفق شدند، اداره و سازماندهی بسیج را که همان آموزش و سازماندهی مردم بود، به سپاه پاسداران واگذار کنند.
مطابق اساسنامه بسیج، این سازمان به عنوان نهادی به فرماندهی رهبری و با هدف جهاد در راه پروردگار، حراست از دستاوردهای انقلاب اسلامی، تقویت کامل توان دفاعی کشور و کمک به مردم در هنگام بروز بلا و حوادث غیرمترقبه باید ایفای نقش کند که با آغاز جنگ تحمیلی کارکرد و ماهیت بسیج آشکار و تقویت شد.
حمله یکباره ارتش صدامحسین با همراهی چندین کشور غربی و منطقهای که در طول هشت سال به چهل کشور افزایش یافت، نظام نوپای اسلامی را با یک تهدید بزرگ روبرو کرد. در واکنش به این مسئله علاوهبر ارتش جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب به عنوان یک ساختار نظامی برآمده از بطن انقلاب اسلامی و به تبع آن بسیج مردمی وارد عمل شدند.
در همین راستا نیروهای فعال در بسیج که غالبا شامل مردان و زنان غیرنظامی میشدند به چند دسته تقسیم شدند: الف)نیروهایی که به دلیل برخورداری از آموزش نظامی و توانایی کار با سلاح به جبههها اعزام میشدند، ب)نیروهایی که در کنار فراگیری آموزشهای اعتقادی-سیاسی، دورههای آموزشی نظامی را در محلهای کار، مدارس و مساجد میگذراندند، ج) نیروهایی که دورههایی برای آموزش فرهنگی و تقویت تشکل بسیج دریافت میکردند.
حضور مردم در صحنه نبرد علیه باطل
براین اساس انقلاب اسلامی موفق شد با وارد کردن مردم به صحنه فرهنگی و نظامی دوران سخت جنگ، از پتانسیل غیرنظامیان در جهت تحقق پیروزی در میدان نبرد استفاده کند. شکل گیری بسیج عشایری، بسیج دانشآموزی، بسیج ادارات و کارخانجات و همچنین بسیج خواهران باعث شد تا علاوهبر نیروهای آموزش دیده ارتش و سپاه، بخش عظیمی از مردم تبدیل به بازوی مسلح کشور شوند.
ماحصل مدیریت نیروی مردمی در جنگ، ایجاد همدلی و تقویت وحدت، بروز شکوفایی ابتکارات و نوآوریها در عرصه نبرد، خدمت رسانی منسجمتر به نیروهای فعال در جبهه، افزایش توان ساخت بخشی از مهمات جنگی مانند گلولههای توپ و خمپاره بود. در این رابطه میتوان فتح خرمشهر را بزرگترین ثمره حضور خودجوش مردم در جنگ در شاکله بسیج دانست.
در واقع پیوستن مردم به نظامیان که منجر به چند برابر شدن توان مبارزه ارتش و سپاه شد، معادلات جنگ را تغییر داد و نقشه صدام حسین و متحدانش را بینتیجه گذاشت. زیرا در شرایطی که بخش زیادی از نظامیان برای جلوگیری از ورود دشمن از سایر مرزها و انجام وظیفه مرزبانی در مناطق مختلف حضور داشتند، ورود یک نیروی بزرگ انسانی به مناطق درگیر جنگ، موجب دلگرمی و روحیه نظامیان در مبارزه با دشمن بود.
مسئله قابل توجه در عملکرد بسیج این بود که این تفکر و راهبرد باعث شد تا کمترین و کوچکترین ارادههای معطوف به حمایت از انقلاب و کشور عملیاتی شود. بسیج مردمی به معنای کامل کلمه استفاده از تمامی ظرفیتهای کشور بود. لذا همان طور که تصاویر و فیلمهای آن دوران نشان میدهد، بسیج زمینهساز حضور گسترده مردان و زنان در سنین مختلف شد؛ افرادی که تا پیش از آن شاید کمترین آموزشهای کمکرسانی و کار با سلاح داشتند.
نکته مهم آن است که فعالیت بسیج به دوران جنگ محدود نماند و پس از آن نیز با تمرکز بر ابعاد فرهنگی و نرمافزاری حراست از انقلاب و مقابله با دشمن، تلاش کرده است راههای نفوذ را شناسایی و با آنها مقابله کند.
شکلگیری «بسیج مردمی» در سوریه
بحران سوریه در نتیجه استفاده غرب و متحدان خاورمیانهای آن از اعتراضات و نارضایتیهای محدود مردم این کشور در جهت اجرای اهدافشان در منطقه به وجود آمد. آمریکا، اسرائیل و عربستان امیدوار بودند با هدایت جریان تظاهرات مردم اتفاقی که در تونس، مصر و لیبی به وقوع پیوست را این بار در راستای منافع خود، در سوریه با سرنگونی دولت قانونی این کشور تکرار کنند. طبق این سناریو، حذف بشار اسد به معنای از بین رفتن حلقه مهمی از زنجیره محور مقاومتی بود که ایران را به حماس و حزبالله لبنان متصل میکرد.
اما روند حوادث یکسال پس از شروع تحولات سوریه تغییر کرد، در این راستا تجربه انقلاب اسلامی ایران در مقابله با دشمن راهگشا بود و مقامات کشور روسیه با الهام گیری از الگوی مقاومت بسیج در ایران، ارتشی مردمی به نام «نیروهای دفاع ملی» را پایهگذاری کردند.
در این راستا نقش شهید سردار حاج حسین همدانی، از سرداران دفاع مقدس و از نظامیان برجسته جمهوری اسلامی ایران که در آن دوران به دعوت دولت سوریه برای ارائه کمک مستشاری به این کشور رفته بود، بیبدیل و قابل توجه است. در واقع شهید سردار همدانی با پیشنهاد تشکیل کمیتههای مردمی و تجهیز آنها به سلاح زمینهساز تقویت توان ارتش سوریه شد. ایشان با جلب نظر بشار اسد در اعتماد به غیرنظامیان، این فضا را به وجود آورد که حکومت سوریه هم به تاسی از جمهوری اسلامی ایران از تمامی ظرفیتهای خود برای مقابله با دشمن استفاده کند.
بنابراین در تابستان سال 2012 نیروهای دفاعی مردمی سوریه زیر نظر هلال اسد پسر عموی بشار اسد، متشکل از گروههای مردمی شیعه، سنی، علوی و مسیحی در مناطق مختلف این کشور شکل گرفت. این نیروها در گردانهای داوطلب زنان و مردان جداگانه سازماندهی شدهاند و آموزش سلاحهای ساده مانند کلاشینکف و نارنجک را دریافت و با ایجاد پستهای ایست بازرسی اقدام به پشتیبانی از ارتش کردند.
در شرایطی که رهبران کشورهای متجاوز امیدوار بودند با هجوم همهجانبه از طریق فعال کردن ناراضیان، ورود تروریستهای خارجی به این کشور و ایجاد شکاف در ارتش حکومت بشار اسد به سرعت سقوط کند، ورود یک نیروی با انگیزه و با تعداد بالا برنامهریزیهای آنها را به هم ریخت. طبق آمار، در فاصله یکسال از شکل گیری بسیج مردمی سوریه، 100 هزار نفر به توان عملیاتی و نظامی این کشور افزوده شد که مهمترین مناطق عملیاتی آنها استانهای حلب در شمال، حماه و حمص در مرکز، لاذقيه و طرطوس در غرب، دمشق و سويداء در جنوب بود.
دستاوردهای بسیج مردمی در سوریه
نیروهای داوطلب فعال در جیش الشعبی در چند زمینه باعث شکست تروریستها و بازپس گیری مناطقاشغال شده از دشمن شدند.
1) سپردن امنیت بخشی از شهرها به نیروهای مردمی و بسیجی این فرصت را برای ارتش سوریه فراهم کرد تا بتواند با نیروهای بیشتری در صحنههای درگیری با تروریستها ظاهر شود. جیش الشعبی نقش مهمی را در پاک سازی شهر «حلب»، در شمال سوریه از گروههای تروریستی مسلح به خصوص گروه مسلح موسوم به «ارتش آزاد» ایفا کرد. اعضای فعال در این گروه ضمن دریافت آموزشهای نظامی مختلف، با برپایی ایستهای بازرسی و گشت در شهرها امنیت را بالا بردند و مانع از ورود افراد مسلح به برخی مناطق شدند. به عنوان مثال امنیت محله زینبیه در دست این نیروها بود که جوانان شیعه این منطقه با در اختیار گرفتن امور امنیتی آنجا امنیت حرم حضرت زینب(س) و حرم حضرت رقیه(س) را تضمین کردند. براین اساس جوانان غیرنظامی که تا پیش از این خود برای تامین امنیت جانشان نیازمند نیروهای ارتش بودند، تبدیل به بازیگران فعال و مبارز سوریه شدند.
2) ورود یک نیروی بزرگ نظامی کمکی به میدان نبرد، علاوهبر آنکه دست رهبران ارتش را در برنامهریزیهای دفاعی باز کرد، به آرامش خیال و اطمینان سربازان در جهت ادامه مبارزه افزود. تا پیش از آن رهبران ارتش نگران از دست دادن مناطقی بودند که از چنگ تروریستها خارج میکردند لذا آنها مجبور میشدند برای محافظت از آن مناطق بخشی از نیروهای خود را در آنجا مستقر کنند. این مسئله به تدریج میتوانست از قدرت عمل ارتش در حوزههای وسیعتر بکاهد. اما شکل گیری نیروهای مردمی و محول شدن وظیفه پاسداری از مناطق بازپس گرفته شده و یا شهرهایی که کماکان در اختیار دولت بود، باعث آسودگی خیال سربازانی شد که در این مسیر باید از جان خود میگذشتند. لذا تقویت روحیه ارتش یکی از مهمترین دستاوردهای شکل گیری بسیج مردمی در سوریه بود.
3) رسانههای غربی و برخی کشورهای عربی با فرافکنیهای گسترده تلاش داشتند ضمن پوشش راهپیمایی ناراضیان عنوان کنند که حکومت اسد مورد قبول قاطبه مردم سوریه نیست. اما شکلگیری بسیج مردمی و پیوستن 100 هزار نفر در همان سال نخست، ادعای دروغین رسانههای مذکور را افشا کرد. از سوی دیگر حضور گسترده نیروهای داوطلب مردمی از ادیان، مذاهب و گروههای مختلف در قالب تشکل بسیج اعتماد سربازان ارتش را نسبت به آینده وظیفهای که پیش رو داشتند بیشتر کردند.
4) دستاورد دیگر شکلگیری کمیتههای مردمی سوریه، حذف گزینه حمله نظامی گسترده کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا بود. رهبران کشورهای حامی تروریستهای سوریه میدانستند صرف حمله هوایی نمیتواند کاری از پیش ببرد. اما ورود پیاده نظام به داخل این کشور هم میتوانست بهای سنگینی برای آنها به بار بیاورد. اگر تا پیش از سال 2012 تنها بازیگر میدان نبرد، ارتش سوریه بود، اینک هر یک از شهروندان سوری تبدیل به یک نظامی بالقوه شده بود که در قالب ساختار نیروهای دفاع ملی میتوانست ریسک حمله به این کشور را بسیار بالا ببرد.
5) از دیگر تاثیرات ایجاد بسیج مردمی، کاستن از قدرت چانه زنی تروریستها بود. زیرا آنها میدیدند که پس از پاکسازی مناطق تحت اشغالشان توسط ارتش، نیروی بسیج به سرعت در آنجا شکل میگیرد و تبدیل به مانعی در برگشت تروریستها به آن منطقه میشود. در این میان همراهی مردم مناطق آزاد شده در قالب نیروی دفاع میهنی با بسیج، امکان نفوذ در بین ساکنین آن مناطق را به صفر تقلیل میداد.
6) نتیجه دیگر تشکیل نیروهای دفاع ملی زمینهسازی برای به وجود آمدن حزبالله دوم منطقه است. حزباللهی که هدف آن مقابله با هرگونه مداخله خارجی، تجزیهطلبی و بیثباتی خواهد بود و در این رابطه با فعالیت زیر نظر ارتش، توان عملیاتی حکومت در برابر هرگونه توطئه را ارتقا خواهد داد.
زمانی که ایران پس از پیروزی انقلاب با انواع ترورهای کور، عملیات بمبگذاری در داخل شهرها روبرو بود، به فرموده رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) نگاه به اکثریت قریب به اتفاق جوانان کشور، نگاهی حاکی از اعتماد بود. در این رابطه مردم هم جواب اعتماد امام(ره) و مسئولین را با ورود به عرصه نبرد و مقابله با دشمن دادند. در سوریه هم این تجربه تکرار شد و در هنگامه درگیری شدید ارتش با تروریستها که موفق شده بودند در برخی مناطق از میان شهروندان سوری یارگیری کنند، به مردم اعتماد شد و آنها به انواع سلاح تجهیز شدند.
لذا موفقیت ایران در انتقال تجارب خود درخصوص اعتماد به ملت و کسب دستاوردهای قابل توجه در سوریه منجر به آن شد که «لئون پانهتا» وزیر وقت دفاع آمریکا در همان ابتدای راه این تشکل مردمی، ضمن متهم کردن تهران به دخالت در سوریه، «نیروهای دفاع ملی» را یک نگرانی عمده آمریکا برشمرد.
منبع: بصیرت
به دنبال فرمایش امام (ره) در دی ماه سال 1359، تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، تلاش خود را برای انسجام بسیج و قانونی کردن آن آغاز کردند و موفق شدند، اداره و سازماندهی بسیج را که همان آموزش و سازماندهی مردم بود، به سپاه پاسداران واگذار کنند.
مطابق اساسنامه بسیج، این سازمان به عنوان نهادی به فرماندهی رهبری و با هدف جهاد در راه پروردگار، حراست از دستاوردهای انقلاب اسلامی، تقویت کامل توان دفاعی کشور و کمک به مردم در هنگام بروز بلا و حوادث غیرمترقبه باید ایفای نقش کند که با آغاز جنگ تحمیلی کارکرد و ماهیت بسیج آشکار و تقویت شد.
حمله یکباره ارتش صدامحسین با همراهی چندین کشور غربی و منطقهای که در طول هشت سال به چهل کشور افزایش یافت، نظام نوپای اسلامی را با یک تهدید بزرگ روبرو کرد. در واکنش به این مسئله علاوهبر ارتش جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب به عنوان یک ساختار نظامی برآمده از بطن انقلاب اسلامی و به تبع آن بسیج مردمی وارد عمل شدند.
در همین راستا نیروهای فعال در بسیج که غالبا شامل مردان و زنان غیرنظامی میشدند به چند دسته تقسیم شدند: الف)نیروهایی که به دلیل برخورداری از آموزش نظامی و توانایی کار با سلاح به جبههها اعزام میشدند، ب)نیروهایی که در کنار فراگیری آموزشهای اعتقادی-سیاسی، دورههای آموزشی نظامی را در محلهای کار، مدارس و مساجد میگذراندند، ج) نیروهایی که دورههایی برای آموزش فرهنگی و تقویت تشکل بسیج دریافت میکردند.
حضور مردم در صحنه نبرد علیه باطل
براین اساس انقلاب اسلامی موفق شد با وارد کردن مردم به صحنه فرهنگی و نظامی دوران سخت جنگ، از پتانسیل غیرنظامیان در جهت تحقق پیروزی در میدان نبرد استفاده کند. شکل گیری بسیج عشایری، بسیج دانشآموزی، بسیج ادارات و کارخانجات و همچنین بسیج خواهران باعث شد تا علاوهبر نیروهای آموزش دیده ارتش و سپاه، بخش عظیمی از مردم تبدیل به بازوی مسلح کشور شوند.
ماحصل مدیریت نیروی مردمی در جنگ، ایجاد همدلی و تقویت وحدت، بروز شکوفایی ابتکارات و نوآوریها در عرصه نبرد، خدمت رسانی منسجمتر به نیروهای فعال در جبهه، افزایش توان ساخت بخشی از مهمات جنگی مانند گلولههای توپ و خمپاره بود. در این رابطه میتوان فتح خرمشهر را بزرگترین ثمره حضور خودجوش مردم در جنگ در شاکله بسیج دانست.
در واقع پیوستن مردم به نظامیان که منجر به چند برابر شدن توان مبارزه ارتش و سپاه شد، معادلات جنگ را تغییر داد و نقشه صدام حسین و متحدانش را بینتیجه گذاشت. زیرا در شرایطی که بخش زیادی از نظامیان برای جلوگیری از ورود دشمن از سایر مرزها و انجام وظیفه مرزبانی در مناطق مختلف حضور داشتند، ورود یک نیروی بزرگ انسانی به مناطق درگیر جنگ، موجب دلگرمی و روحیه نظامیان در مبارزه با دشمن بود.
مسئله قابل توجه در عملکرد بسیج این بود که این تفکر و راهبرد باعث شد تا کمترین و کوچکترین ارادههای معطوف به حمایت از انقلاب و کشور عملیاتی شود. بسیج مردمی به معنای کامل کلمه استفاده از تمامی ظرفیتهای کشور بود. لذا همان طور که تصاویر و فیلمهای آن دوران نشان میدهد، بسیج زمینهساز حضور گسترده مردان و زنان در سنین مختلف شد؛ افرادی که تا پیش از آن شاید کمترین آموزشهای کمکرسانی و کار با سلاح داشتند.
نکته مهم آن است که فعالیت بسیج به دوران جنگ محدود نماند و پس از آن نیز با تمرکز بر ابعاد فرهنگی و نرمافزاری حراست از انقلاب و مقابله با دشمن، تلاش کرده است راههای نفوذ را شناسایی و با آنها مقابله کند.
شکلگیری «بسیج مردمی» در سوریه
بحران سوریه در نتیجه استفاده غرب و متحدان خاورمیانهای آن از اعتراضات و نارضایتیهای محدود مردم این کشور در جهت اجرای اهدافشان در منطقه به وجود آمد. آمریکا، اسرائیل و عربستان امیدوار بودند با هدایت جریان تظاهرات مردم اتفاقی که در تونس، مصر و لیبی به وقوع پیوست را این بار در راستای منافع خود، در سوریه با سرنگونی دولت قانونی این کشور تکرار کنند. طبق این سناریو، حذف بشار اسد به معنای از بین رفتن حلقه مهمی از زنجیره محور مقاومتی بود که ایران را به حماس و حزبالله لبنان متصل میکرد.
اما روند حوادث یکسال پس از شروع تحولات سوریه تغییر کرد، در این راستا تجربه انقلاب اسلامی ایران در مقابله با دشمن راهگشا بود و مقامات کشور روسیه با الهام گیری از الگوی مقاومت بسیج در ایران، ارتشی مردمی به نام «نیروهای دفاع ملی» را پایهگذاری کردند.
در این راستا نقش شهید سردار حاج حسین همدانی، از سرداران دفاع مقدس و از نظامیان برجسته جمهوری اسلامی ایران که در آن دوران به دعوت دولت سوریه برای ارائه کمک مستشاری به این کشور رفته بود، بیبدیل و قابل توجه است. در واقع شهید سردار همدانی با پیشنهاد تشکیل کمیتههای مردمی و تجهیز آنها به سلاح زمینهساز تقویت توان ارتش سوریه شد. ایشان با جلب نظر بشار اسد در اعتماد به غیرنظامیان، این فضا را به وجود آورد که حکومت سوریه هم به تاسی از جمهوری اسلامی ایران از تمامی ظرفیتهای خود برای مقابله با دشمن استفاده کند.
بنابراین در تابستان سال 2012 نیروهای دفاعی مردمی سوریه زیر نظر هلال اسد پسر عموی بشار اسد، متشکل از گروههای مردمی شیعه، سنی، علوی و مسیحی در مناطق مختلف این کشور شکل گرفت. این نیروها در گردانهای داوطلب زنان و مردان جداگانه سازماندهی شدهاند و آموزش سلاحهای ساده مانند کلاشینکف و نارنجک را دریافت و با ایجاد پستهای ایست بازرسی اقدام به پشتیبانی از ارتش کردند.
در شرایطی که رهبران کشورهای متجاوز امیدوار بودند با هجوم همهجانبه از طریق فعال کردن ناراضیان، ورود تروریستهای خارجی به این کشور و ایجاد شکاف در ارتش حکومت بشار اسد به سرعت سقوط کند، ورود یک نیروی با انگیزه و با تعداد بالا برنامهریزیهای آنها را به هم ریخت. طبق آمار، در فاصله یکسال از شکل گیری بسیج مردمی سوریه، 100 هزار نفر به توان عملیاتی و نظامی این کشور افزوده شد که مهمترین مناطق عملیاتی آنها استانهای حلب در شمال، حماه و حمص در مرکز، لاذقيه و طرطوس در غرب، دمشق و سويداء در جنوب بود.
دستاوردهای بسیج مردمی در سوریه
نیروهای داوطلب فعال در جیش الشعبی در چند زمینه باعث شکست تروریستها و بازپس گیری مناطقاشغال شده از دشمن شدند.
1) سپردن امنیت بخشی از شهرها به نیروهای مردمی و بسیجی این فرصت را برای ارتش سوریه فراهم کرد تا بتواند با نیروهای بیشتری در صحنههای درگیری با تروریستها ظاهر شود. جیش الشعبی نقش مهمی را در پاک سازی شهر «حلب»، در شمال سوریه از گروههای تروریستی مسلح به خصوص گروه مسلح موسوم به «ارتش آزاد» ایفا کرد. اعضای فعال در این گروه ضمن دریافت آموزشهای نظامی مختلف، با برپایی ایستهای بازرسی و گشت در شهرها امنیت را بالا بردند و مانع از ورود افراد مسلح به برخی مناطق شدند. به عنوان مثال امنیت محله زینبیه در دست این نیروها بود که جوانان شیعه این منطقه با در اختیار گرفتن امور امنیتی آنجا امنیت حرم حضرت زینب(س) و حرم حضرت رقیه(س) را تضمین کردند. براین اساس جوانان غیرنظامی که تا پیش از این خود برای تامین امنیت جانشان نیازمند نیروهای ارتش بودند، تبدیل به بازیگران فعال و مبارز سوریه شدند.
2) ورود یک نیروی بزرگ نظامی کمکی به میدان نبرد، علاوهبر آنکه دست رهبران ارتش را در برنامهریزیهای دفاعی باز کرد، به آرامش خیال و اطمینان سربازان در جهت ادامه مبارزه افزود. تا پیش از آن رهبران ارتش نگران از دست دادن مناطقی بودند که از چنگ تروریستها خارج میکردند لذا آنها مجبور میشدند برای محافظت از آن مناطق بخشی از نیروهای خود را در آنجا مستقر کنند. این مسئله به تدریج میتوانست از قدرت عمل ارتش در حوزههای وسیعتر بکاهد. اما شکل گیری نیروهای مردمی و محول شدن وظیفه پاسداری از مناطق بازپس گرفته شده و یا شهرهایی که کماکان در اختیار دولت بود، باعث آسودگی خیال سربازانی شد که در این مسیر باید از جان خود میگذشتند. لذا تقویت روحیه ارتش یکی از مهمترین دستاوردهای شکل گیری بسیج مردمی در سوریه بود.
3) رسانههای غربی و برخی کشورهای عربی با فرافکنیهای گسترده تلاش داشتند ضمن پوشش راهپیمایی ناراضیان عنوان کنند که حکومت اسد مورد قبول قاطبه مردم سوریه نیست. اما شکلگیری بسیج مردمی و پیوستن 100 هزار نفر در همان سال نخست، ادعای دروغین رسانههای مذکور را افشا کرد. از سوی دیگر حضور گسترده نیروهای داوطلب مردمی از ادیان، مذاهب و گروههای مختلف در قالب تشکل بسیج اعتماد سربازان ارتش را نسبت به آینده وظیفهای که پیش رو داشتند بیشتر کردند.
4) دستاورد دیگر شکلگیری کمیتههای مردمی سوریه، حذف گزینه حمله نظامی گسترده کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا بود. رهبران کشورهای حامی تروریستهای سوریه میدانستند صرف حمله هوایی نمیتواند کاری از پیش ببرد. اما ورود پیاده نظام به داخل این کشور هم میتوانست بهای سنگینی برای آنها به بار بیاورد. اگر تا پیش از سال 2012 تنها بازیگر میدان نبرد، ارتش سوریه بود، اینک هر یک از شهروندان سوری تبدیل به یک نظامی بالقوه شده بود که در قالب ساختار نیروهای دفاع ملی میتوانست ریسک حمله به این کشور را بسیار بالا ببرد.
5) از دیگر تاثیرات ایجاد بسیج مردمی، کاستن از قدرت چانه زنی تروریستها بود. زیرا آنها میدیدند که پس از پاکسازی مناطق تحت اشغالشان توسط ارتش، نیروی بسیج به سرعت در آنجا شکل میگیرد و تبدیل به مانعی در برگشت تروریستها به آن منطقه میشود. در این میان همراهی مردم مناطق آزاد شده در قالب نیروی دفاع میهنی با بسیج، امکان نفوذ در بین ساکنین آن مناطق را به صفر تقلیل میداد.
6) نتیجه دیگر تشکیل نیروهای دفاع ملی زمینهسازی برای به وجود آمدن حزبالله دوم منطقه است. حزباللهی که هدف آن مقابله با هرگونه مداخله خارجی، تجزیهطلبی و بیثباتی خواهد بود و در این رابطه با فعالیت زیر نظر ارتش، توان عملیاتی حکومت در برابر هرگونه توطئه را ارتقا خواهد داد.
زمانی که ایران پس از پیروزی انقلاب با انواع ترورهای کور، عملیات بمبگذاری در داخل شهرها روبرو بود، به فرموده رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) نگاه به اکثریت قریب به اتفاق جوانان کشور، نگاهی حاکی از اعتماد بود. در این رابطه مردم هم جواب اعتماد امام(ره) و مسئولین را با ورود به عرصه نبرد و مقابله با دشمن دادند. در سوریه هم این تجربه تکرار شد و در هنگامه درگیری شدید ارتش با تروریستها که موفق شده بودند در برخی مناطق از میان شهروندان سوری یارگیری کنند، به مردم اعتماد شد و آنها به انواع سلاح تجهیز شدند.
لذا موفقیت ایران در انتقال تجارب خود درخصوص اعتماد به ملت و کسب دستاوردهای قابل توجه در سوریه منجر به آن شد که «لئون پانهتا» وزیر وقت دفاع آمریکا در همان ابتدای راه این تشکل مردمی، ضمن متهم کردن تهران به دخالت در سوریه، «نیروهای دفاع ملی» را یک نگرانی عمده آمریکا برشمرد.
منبع: بصیرت