آیا قانون منع به کار گیری بازنشستگان اجرا میشود؟ - بخش پایانی
اشتغالزایی تکمیلکننده حضور نسل سوم انقلاب در بدنه اجرایی
هدیه آقاپور
قانون منع بکارگیری بازنشستهها شامل دستگاههای اجرایی موضوع ماده قانون مدیریت خدمات کشوری و همه دستگاههایی که به نحوی از بودجه عمومی استفاده میکنند میشود، طبق این ماده همه وزارتخانهها، موسسات دولتی، موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی، شرکتهای دولتی و همه دستگاههایی که مشمول قانون بر آنها مستلزم ذکر یا تصریح است، جزو این قانون خواهند شد.
همانطور که پیش از این گفته شد با ابلاغ قانون منع به کارگیری بازنشستهها در فاصله حداکثر دو ماه از لازمالاجرا شدن این قانون تمامی بازنشستههای شاغلی که مشمول استثنائات این قانون نمیشدند، سازمانها و دستگاههای مربوطه را ترک کرده و با آن تسویه حساب کنند.
اکنون با پایان مهلت تحویل پستها از سوی بازنشستگان میطلبد تا دستگاههای نظارتی با دقت بیشتر روند اجرایی شدن این قانون را زیر نظر بگیرند، اما اجرای دقیق این قانون چه دست آوردهایی خواهد داشت؟ آیا مکملی هم برای بازدهی بالای این قانون وجود دارد؟ در ادامه این گزارش به پاسخ این سؤالها خواهیم پرداخت.
چالش بهانهها برای حفظ مسئولیت
هدف از تصویب و اجرای این قانون، خروج افراد مسن و بازنشسته از سیستم اداری و خالی شدن برخی از کرسیهای مدیریتی کشور، به منظور ایجاد فرصتهای شغلی برای نسل جوان و خلاق جامعه و تحول در نظام مدیریت دولتی کشور بود.
گرچه این امکان وجود دارد که در فرایند رشد نیروی انسانی در نظام مدیریتی کشور، وجود برخی مشکلات در ساختار اداری، مسیر رشد و تکامل آن را با کاستیهایی مواجه کند اما همین حرکت میتواند گامی موثر در بازشدن حلقههای بسته مدیریتی و احیای نظام اداری کشور باشد.
این درحالی است که با چالش بهانهها برای حفظ مسئولیت مواجه هستیم. قلی قلی زاده نماینده مردم کلیبر و عضو کمیسیون عمران در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید:«قانون منع به کار گیری بازنشستگان به ظاهر اجرا شده اما احساس میشود متاسفانه در برخی دستگاهها نسبت به آن مقاومتهایی وجود دارد که بعضا به بهانههای مختلف از جمله قرار داد ساعتی و... برخی را در مسئولیتها نگه میدارند.»
وی ادامه میدهد: «یقینا دور زدن قانون و نگه داشتن بازنشستگان به بهانههای مختلف تخلف محسوب میشود و دیوان محاسبات در آینده به این مسئله ورود خواهد کرد و مجلس شورای اسلامی نیز بیتفاوت به این ماجرا نخواهد بود.»
عضو کمیسیون عمران مجلس تصریح میکند: «توقع این است که دولت و دولتیان به طور کامل و بدون دور زدن قانون، قانون را اجرا کنند، چرا که قانون عدم به کارگیری بازنشستگان روشن و شفاف است اما معمولا مشکلاتی که پیش میآید در تفسیر و اجرای آن است.»
قلی زاده تاکید میکند: «به فرض وجود ابهام در قانون باید از مجلس سؤال پرسیده شود تا رفع ابهام شود اما به نظر میآید در این عدم اجرایی در برخی دستگاهها عمدی وجود دارد اما امیدواریم دولت به طور کامل قانون را اجرایی کند، در غیر این صورت مجلس ورود خواهد کرد.»
حضور نسل سوم انقلاب
در بدنه مدیریتی و اجرایی
چند سالی است که فعالان سیاسی و رسانهای بارها و بارها از بالا بودن سن مدیران دولتی کشور گلایه دارند و معتقدند که زمان آن رسیده نسل اول خود را کنار بکشند و اجازه دهند جوانان وارد عرصه مدیریتی شوند.
سیستم اداری کشور به اندازه کافی نیروی کارشناس جوان و با انگیزه دارد و در واقع این مصوبه فرصت مناسبی برای جوانان جسور و پرانرژی در نظام اداری کشور است که بتوانند توانمندیهای خودشان را نشان دهند، چنانکه در دوران جنگ تحمیلی نیز با اعتماد به جوانان کارهای بزرگی را که قدرت ریسک بالایی نیز داشت به مرحله اجرا درآمد.
نفس اجرایی شدن چنین طرحی گذشته از جوانگرایی، به نوبه خود امر بسیار خوبی است که میتواند ضریب اعتماد عمومی مردم به حاکمیت و التزام به قانون در کشور را افزایش دهد؛ اگرچه این امر به مراتب، نیازمند حمایت دولت و پشتیبانی نهادهای نظارتی میباشد.
دکتر امین اسدی عضو علی البدل شورای مرکزی حزب رهپویان انقلاب اسلامی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید:«جوانگرایی در همه زمینهها میتواند مزیتهای بسیاری داشته باشد، جوانی به معنای انرژی سرشار، جسارت، خلاقیت، استفاده بهتر از علوم روز و نظیر آن است.»
وی ادامه میدهد: «جوانان میتوانند باعث افزایش شاخصهایی نظیر پویایی، بهرهوری و ریسکپذیری شوند و به تبع آن با وجود انگیزه سرشار باعث برداشتن گامهای بلندتر در مسیر توسعه کشور باشند، ناگفته نماند جوانان نیازمند مشاورانی با تجربه هستند که در مواقع حساس از مشورت آنها استفاده کنند البته این مشاوران همان افراد بازنشسته هستند و موظفند تجارب چندین ساله خود را به آن مدیر جوان منتقل کنند.»
اسدی میافزاید: «مسئله محرز آن است که باید به جوانان فرصت نمایش استعدادها و تواناییها داده شود تا هم کشور بتواند از این استعدادها استفاده کند و هم اینکه برای مسیر آینده کشور مدیران مجرب و جدید که به دانش روز مجهز هستند به وجود آید.»
عضو علی البدل شورای مرکزی حزب رهپویان انقلاب اسلامی تصریح میکند:« افراد بازنشسته با توجه به شرایط سنی نه کشش کارهای سخت و اجرایی را دارند و نه قدرت ریسک کردن، لذا این دسته از افراد بایستی جای خود را به جوانترها بدهند تا کار، پویایی خود را حفظ کند.»
وی بااشاره به اینکه بهکارگیری جوانان در سطوح مدیریتی، فضای جدیدی را باز میکند اظهار میدارد: «بهکارگیری جوانان در سطوح مدیریتی خون جدیدی در شریانهای مدیریتی کشور جاری میسازد. البته جوانگرایی این نیست که مدیری را بیاورند که ۵ سال یا حتی ۱۰ سال کوچکتر از مدیر بازنشسته باشد یا اینکه جوانی باشد که پسر، برادر یا اقوام فلان مسئول باشد. باید فردی باشد که علاوهبر اینکه متخصص است دارای نشاط و حداقلترین سن برای مدیریت باشد.»
اسدی تاکید میکند: «البته شاید بار مالی ناشی از بازنشستگی ناگهانی تعداد زیادی از مدیران ممکن است مسایلی را ایجاد کنند ولی کلیت موضوع بسیار مثبت است به ویژه اگر درست اجرا شود. در واقع نیروسازی جوان برای آینده کشور خیلی موضوع مهمی است، همانطور که مقام معظم رهبری برای این موضوع اهمیت ویژهای قائل هستند.»
عضو علی البدل شورای مرکزی حزب رهپویان انقلاب اسلامی با بیان اینکه بعد از گذشت ۴ دهه از انقلاب حتی موضوع ورود جوانان دیر هم شده، میگوید: «اگر از امروز این موضوع پیگیری و اجرا بشود ما شاهد موفقیت روز افزون توام با جامعه پرنشاط خواهیم بود و البته نظر اکثریت مردم نیز به استفاده از جوانان در زمینههای گوناگون میباشد.»
وی در ادامه با تاکید بر اینکه مسئولین باید به جوانان اعتماد کنند، میافزاید: «8 سال دفاع مقدس، یکی از مصادیق بارز این موفقیت و تاثیرگذاری جوانگرایی است و به روشنی اثبات شد در شرایطی که بسیاری از فرماندهان لشگر و تصمیم گیران عرصه نظامی و دفاعی در میدان عمل از عناصر جوان این مرز و بوم بودند،موفقیتها و دستاوردهایی حاصل شد که جهان را مات و مبهوت خویش ساخت.»
اسدی خاطرنشان میکند: «استفاده از نیروی جوان و استفاده از آن در پستهای مدیریتی،صرفا به گزینش، انتخاب و انتصاب عناصر کم سن و سال معطوف نمیشود، زیرا روشن است بسیاری از پستها و مدیریتها عرصه آزمون و خطا نخواهد بود و نمیتوان از آن به عنوان فرصتی برای تجربه اندوزی و آموزش بهره برد زیرا این رویکرد میتواند هزینههای سنگین و قابل تاملی را برای کشور ایجاد کند،اما با همه ملاحظات موجود،کم نیستند نیروهای جوانی که با خلاقیت،نوآوری،هوشمندی،ذکاوت و انگیزههای بسیار بالا قادر خواهند بود یک مجموعه و سازمان را با تحولی عظیم همراه و همگام سازند.»
لزوم توجه بهاشتغالزایی
به کار گیری جوانان در پستهای اجرایی و مدیریتی اتفاق بسیار مهمی در کشورخواهد بود که میتواند زمینهساز تحرک و پویایی شود اما این به تنهایی کافی نیست، قطعا مکمل این امر برای پیشرفت در عرصههای مختلف از جمله اقتصادی توجه به مسئله رفع معضل بیکاری واشتغالزایی است.
رفع معضل بیکاری که یکی از شعارهای انتخاباتی دولت یازدهم و دوازدهم بود که با گذشت بیش از پنج سال همچنان محقق نشد و آمار و ارقام نشان میدهد کلید قفل بیکاری قصد باز شدن ندارد به گونهای که در تابستان امسال، استانهای کرمانشاه با 16/4 درصد، خوزستان 15/6 درصد، کهگیلویه و بویر احمد با ۱۵.۵ درصد، سیستان و بلوچستان با 15/3 درصد و اصفهان با ۱۵ درصد، در صدر استانهای دارای بیشترین جمعیت بیکار قرار گرفتند.
نرخ بیکاری
بررسی نرخ بیکاری افراد ١٠ ساله و بیشتر نشان میدهد که ۱۲/۲ درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، طی تابستان سال جاری بیکار بودهاند و جمعیت بیکار کشور با افزایش ۲۳۷ هزار نفری به ٣ میلیون و ٣٢۶ هزار نفر رسیده است.
گفتنی است که ایران در سال 2015 رتبه 25 را در اختیار داشت و اینجایگاه در سال 2016 شش پله نزول کرد و به جایگاه نوزدهم و در سال 2017 با دو پله نزول به جایگاه 17 رسید. در عین حال، رتبه ایران به لحاظ بیکاری هنوز نتوانسته به جایگاه پیش از دولت یازدهم بازگردد و طی سالهای 2013 تا 2018 (1392 تا 1397) 16 پله بدتر شده است.
رتبه ایران در ردهبندی کشورهای جهان به لحاظ بیکاری در سال 2013 برابر با 29 و در سال 2014 برابر با 26 بوده است که در سال 2015 به 25 و در سال 2016 به 19 و در سال 2017 به 17 رسیده که به معنای بدتر شدن جایگاه ایران در ردهبندی جهانی است. هرچه رتبه از این لحاظ بیشتر باشد، آن کشور بیکاری کمتری دارد.
همچنین این حجم از بیکاری با بازنشستگی 170 مدیر از کشور جبران نخواهد شد اما حداقل فایده آن در این است که جامعه به صورت ملموس همراهی مسئولین را درمییابد.
مسئولانی در آستانه بازنشستگی اگر دغدغه خدمت به کشور دارند اکنون باید دریابند که نیاز کنونی کشور به مدیریت جهادی و پویا در جنگ اقتصادی است. بنابراین بیراه نخواهد بود که هم و غم خویش را ازحوزه اجرایی به سمت تربیت نیرو و مشاوره نیروهای جوان هدایت کنند و تلاش بر این داشته باشند که نیروها و مدیران جوان میانی را با دست خود جایگزین سازند. مدیران جوانی که تعداد آنها کم نیستند و صرفا نیازمند بها دادن به این دسته از مدیران هستیم.
از سوی دیگرعدم شایستهسالاری منجر بهاشتغال افراد بیتخصص در شغلهای تخصصی میگردد و این مسئله خود تشدیدکننده بیکاری این نیروهاست، بنابراین با توجه به تاکید مقام معظم رهبری براشتغالزایی برای جوانان و توجه به نیروی تحصیل کرده و نخبگان، میتوان با یک برنامهای دقیق و جهادی کشور را در مسیر پیشرفت و توسعه قرار داد.