شاخصهای رهبری و فرماندهی پیامبر(ص)(پرسش و پاسخ)
پرسش: شاخصها و ویژگیهای رهبری و فرماندهی پیامبر گرامی اسلام(ص) در جنگ بدر چگونه بود؟
پاسخ
بعضی از نکات آموزنده رهبری پیامبر گرامی اسلام(ص) در نبرد بدر، عبارتند از:
1. اتکال به خداوند
در شب هفدهم رمضان- که خواب بر لشکریان اسلام در بدر غلبه کرد- تنها شخص بیدار، پیامبر(ص) بود که تا صبح به اقامه نماز و راز و نیاز با پروردگار خود مشغول بود. در هنگام آغاز نبرد، دست به دعا برداشت و از درگاه خداوند، وفای به وعده و پیروزی مسلمانان را خواستار شد و چنان مشغول دعا بود که عبا از دوش وی افتاد. آن حضرت با راز و نیاز و دعای خود، توانست این باور را به سپاه منتقل کند که تنها خداوند، شایسته اتکال است و هیچ نیرویی، توان مقاومت در مقابل اراده الهی را ندارد و وعده او قطعی است.
2. عدم تبعیض در استفاده از امکانات
در این نبرد، سپاه اسلام تنها دارای هفتاد شتر بود که هر سه نفر به نوبت سوار بر یک شتر راهپیمایی میکردند. پیامبر خدا با آن که رهبری این نبرد را برعهده داشت، به تنهایی از یک شتر اختصاصی استفاده نمیکرد؛ بلکه به همراه حضرت علی(ع) و زید بن حارثه، به نوبت، از یک شتر استفاده میکردند. پس از پایان نبرد نیز پیامبر(ص) از غنایم نبرد، برای خود، چیزی بیش از آن که سهمش بود، برنداشت.
3. استفاده از نظرات کارشناسی
هنگام برپایی اردو، پیامبر با عبارت «اشیروا علی فی المنزل»، ازاصحاب درخواست کرد تا موقعیتی مناسب را از نظر نظامی به او معرفی کنند. وقتی حباب بن منذر انصاری، کنار چاههای بدر را از نظر نظامی، مناسب معرفی کرد، حضرت دیدگاه مشورتی و کارشناسانه او را پذیرفت و دستور انتقال از محلی را که خود قبلاً اعلام کرده بود، به محل معرفی شده، صادر کرد (المغازی، ج 1، ص 53)
4. رعایت تاکتیکهای نظامی
پیامبر گرامی(ص) از همان آغاز خروج از مدینه، درصدد کسب اطلاعات از سپاه دشمن بود؛ از این جهت، در راه حرکت، از سپاه جدا شد و به شخصی به نام سفیان ضمری برخورد کرد و بدون آن که خود را معرفی کند، اطلاعات دقیقی از زمان خروج قریشیان و نیز محل استقرار آنان به دست آورد. هنگامی که آن شخص از پیامبر(ص) خواست تا خود را معرفی کند، آن حضرت به صورت مبهم، به او جواب داد و پس از آن که از استقرار قریش آگاه شد، درصدد ارزیابی نفرات و نیروی نظامی آنان برآمد و با آگاه شدن از این که در روز، بین نه تا ده شتر برای غذای خود نحر میکنند، تعداد آنان را بین نهصد تا هزار تن ارزیابی کرد(همان). پیامبر اسلام(ص) محل استقرار سپاه خود را به گونهای انتخاب کرده بود که سپاه اسلام، در سمت مغرب و پشت به خورشید قرار گرفتند و در مقابل، سپاه کفر رو به روی خورشید مستقر شدند که همین نکته، به شکست آنان کمک فراوانی کرد.(همان)
5. پرهیز از آغازیدن نبرد
پس از استقرار دو سپاه، پیامبر گرامی(ص) با استراتژی دعوت نهایت سعی خود را برای ترغیب قریش به بازگشت انجام داد؛ اما قریشیان متکبر نپذیرفتند و سرانجام، آنان بودند که با کشتن برخی از مسلمانان، اولین خون را بر صحنه نبرد، جاری ساختند.
6. حضور فعالانه در نبرد
حضور فعالانه پیامبر گرامی(ص) در صحنه نبرد و در صف مقدم جنگ، از نکات بسیار بارز این جنگ بود. حضرت علی(ع) که بیشترین نقش را در پیروزی این نبرد ایفا کرد، درباره حضور رسول خدا در نبرد میگوید: «روز بدر، چون کار سخت و دشوار میشد، به رسول خدا پناه میبردیم که از همه مردم، دلیرتر و بیباکتر بود و هیچ کس از آن حضرت، به دشمن نزدیکتر نبود.» (طبقات الکبری، ج 2، ص 20)
7. رعایت مسائل اخلاقی
پیامبر(ص) پس از هویدا شدن آثار شکست در سپاه قریش، به مسلمانان دستور داد ابوالبختری را- که در هنگام محاصره شعب ابیطالب به مسلمانان کمک میرساند-، نکشند. همچنین از آنان خواست تا کسانی را که به اجبار قریش وارد صحنه کارزار شدهاند، از بین نبرند (السیرهًْ النبویه، ج 2، ص 629)
سفارش به نیک رفتاری با اسیران نیز یکی دیگر از صحنههای هیجانانگیز اخلاقی این نبرد است. مسلمانان به این سفارش، عمل کردند؛ به طوری که اسیران را در خوراک بر خود ترجیح میدادند و ایثار خود را اثبات میکردند.
8. پیشگامی خویشاوندان در نبرد
پیامبر(ص)، خویشان شجاع خویش را در سختترین لحظات پیکار، به میدان میفرستاد و به فرموده امیر مؤمنان علی(ع)، «رسول خدا(صلیالله علیه و آله) چون کارزار دشوار میشد و مردم پای پس مینهادند، کسان خود را به نبردی فرستاد و به این وسیله، یارانش را از سوزش نیزهها و شمشیرها باز میداشت؛ چنان که عبیده، سپس حارث (پسر عموی پیامبر)، در نبرد بدر... شهید شدند(نهجالبلاغه- نامه 9)
9. توجه به بالا بردن سطح آموزشی مسلمانان
در پایان نبرد، در میان اسیران مشرک، تعدادی از افراد با سواد و آشنا به خط حضور داشتند که از نظر مالی نه خود و نه خانوادههایشان، توانایی پرداخت فدیه را نداشتند. پیامبر گرامی(ص) از این موقعیت به بهترین شکل استفاده کرد و فرمود: هر اسیری که بتواند به ده نفر از مسلمانان سواد بیاموزد، آزاد خواهد شد. بدین ترتیب، گام مهمی در سوادآموزی مسلمانان برداشته شد. (طبقات الکبری، ج 2، ص 19)