عمر انسان در دنیا و قیامت
وقتی از عمر انسان سؤال میشود، هر کسی عددی را میگوید که بیانگر وضعیت آن شخص است. وقتی شما در زندگی خودتان لحظات شادی داشته باشید، گذر عمر بسیار تند و شتابان است؛ اما وقتی گرفتار رنج و سختی هستید، ساعت به کندی میگذرد و زمان برای آدمی طولانی و دراز میشود.
با نگاهی به آیات قرآن میتوان دریافت که وضعیت انسانها در دنیا و عالم برزخ میتواند متفاوت باشد. برخی وضعیت مناسبی را تجربه میکنند و برخی دیگر در وضعیت نامناسبی قرار دارند. این گونه است که حقیقت زمان برای آنان به معنای واقعی تغییر میکند.
البته شکی نیست که زمان از ابعاد جسم است و ارتباط مستقیمی با حرکت دارد. از این رو زمان در زمین غیراز زمان در سیارات دیگر از جمله مشتری و زهره است. طول شبانهروز و نیز سال در هر یک از این سیارهها با سیارهای دیگر متفاوت است. بنابراین، اگر پرسشی درباره زمان مطرح میشود باید بطور مشخص گفته شود که مراد از زمان مثلا زمانی است که انسان در زمین تجربه میکند.
از آنجا که عالم انسانی در همه عوالم، مجرد محض نیست و انسان هرگز عالم مجرد محض را تجربه نمیکند؛ زیرا نفسی دارد که همواره در همه عوالم به جسم و کالبدی از جنس همان عالم نیاز دارد، بنابراین، زمانی مناسب با همان عالم و جسم را تجربه خواهد کرد. این گونه است که تجربه زمانی انسان در زمین غیراز تجربه زمانی در عالم برزخ و یا عالم قیامت است.
در قرآن در چند جا از مقدار زمانی سخن به میان میآید که آدمی به عنوان عمر از آن یاد میکند. در این آیات از شخص پرسیده میشود: چه مقدار از زمان را زندگی کردهاید:
1- يَوْمَ يَدْعُوكُمْ فَتَسْتَجِيبُونَ بِحَمْدِهِ وَتَظُنُّونَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً؛ روزى كه شما را فرا مىخواند، پس در حالى كه او را ستايش مىكنيد اجابتش مىنماييد و مىپنداريد كه جز اندكى در دنيا نماندهايد.(اسراء، آیه 52) در این آیه سخن خداوند درباره وضعیت زندگی انسان در دنیا و حتی عالم برزخ است. وقتی قیامت بر پا میشود و انسان به درخواست برپا شدن خدا پاسخ مثبت میدهد، گمان میکند که زمان اندکی عمر کرده است. این گمان یک گمان مثبت، صادق، مقبول و معقولی است و از نوع علم عرفی و اطمینان نزدیک به یقین و قطع است ،هر چند که صد در صد نیست؛ یعنی این افراد میدانند که از نظر زمانی عمر اندکی داشتند. دلیل این اندک شمردن میتواند احتمالاتی باشد ولی یکی از مهمترین احتمالات، اندک بودن عمر آدمی در عالم دنیا و برزخ نسبت به ابدیت و بینهایت باشد؛ زیرا هر عدد حتی میلیاردی در برابر بینهایت، عددی اندک و کوچک است.
2- قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ؛ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلْ الْعَادِّينَ؛ قَالَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلا لَّوْ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ؛ مىفرمايد: «چه مدت به عدد سالها در زمين مانديد؟» مىگويند: «يك روز يا پارهاى از يك روز مانديم. از شمارشگران بپرس.» مىفرمايد: «جز اندكى درنگ نكرديد، كاش شما مىدانستيد.»(مومنون، آیات 112 تا 114) این پرسش و پاسخ در قیامت انجام میگیرد. از افراد پرسش میشود چند سال زمینی، عمر کردید؟ آنان به سبب گیج و منگی پاسخ میدهند، یک روز یا بخشی ازیک روز. از آنجا که اصلا درک درستی از اوضاع و احوال خود ندارند، میدانند که این پاسخ درستی نیست لذا به شمارشگران ارجاع میدهند که از آنان پرسیده شود. خداوند در این آیات اعلام میکند که این درنگ شما اندک بود؛ یعنی حتی اگر بگوییم مثلا چند سال زمینی عمر کردید تا به اینجا آمدهاید این عدد سالهای زمینی نسبت به بینهایت اندک است. البته برخی در عالم برزخ در خواب هستند و این مدت طولانی که میتواند میلیونها سال باشد، برای آنان روزی یا نیم روزی خواهد بود.(یس، آیه 52) اینان همان طوری که اصحاب کهف خواب سیصدساله خود را یک روز یا نیم روز دانسته اند(کهف، آیه 19)، چنین گمانی خواهند داشت.حضرت آیتالله جوادی آملی در درس تفسیر میفرمود:مدت زمان عمر دنیایی ما در برابر زندگی ابدی، به اندازه یک لحظه است.
3- وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَيْرَ سَاعَهًْ كَذَلِكَ كَانُوا يُؤْفَكُونَ وَ قَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالْإِيمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِلَى يَوْمِ الْبَعْثِ فَهَذَا يَوْمُ الْبَعْثِ وَلَكِنَّكُمْ كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ و روزى كه رستاخيز برپا شود، مجرمان سوگند ياد مىكنند كه جز ساعتى بيش درنگ نكردهاند. اين گونه به دروغ كشانيده مىشدند؛ ولى كسانى كه دانش و ايمان يافتهاند، مىگويند: «قطعاً شما به موجب آنچه در كتاب خداست تا روز رستاخيز ماندهايد، و اين، روزِ رستاخيز است ولى شما خودتان نمىدانستيد.» (روم، آیات 55 و 56) اینجا دو دسته مومن و کافر دو پاسخ متفاوت از مقدار عمر خویش میدهند که نوع نگاه و نیز وضعیت آنان را نیز مشخص میکند. حال چه این پرسش درباره مقدار زمانی باشد که در عالم برزخ و در قبر بودند یا مقدار زمانی که در دنیا زیستند، فرقی نمیکند، چرا که مجرمان پاسخهایشان براساس گمانههای باطل و دروغ است و چون در دنیا همه چیز را وارونه درک میکنند و قلبی نداشتند تا حقایق را آنچنان که هست درک کنند، همین وارونگی قلب خودنمایی میکند و پاسخ آنان از زمان به ساعت است که مقداری اندک از یک روز را تشکیل میدهد. از آنجا که خداوند آنان را متهم به افک میکند دانسته میشود که اینجا هم دروغ میگویند تا این گونه ارزش عمر خویش را کاهش دهند و عذابی را که باید در برابر ابدیت تحمل کنند، خلاف عدالت بشمارند؛ زیرا شخص را برای یک ساعت گناه و خطا تا ابد مجازات و عقوبت نمیکنند. این سخن آنان برای رهایی از عذاب است.
در مقابل،مومنان دارای علم و ایمان را به این واقعیت توجه میدهند که مقدار عمر شما چه کم یا زیاد در کتاب الله مشخص بوده و این زمان از دنیا تا زمان رستاخیز ادامه داشته است. در حقیقت شما دایره عمر خود را نباید به عمر دنیوی محدود سازید بلکه آن را با عمر برزخی نیز همراه کنید؛ چرا که اگر در دنیا کار خوب و باقیات صالحاتی داشتید در عالم برزخ از آن سود برده اید، پس عمر خویش را نباید تنها همان سالهای دنیوی ندانید بلکه عمر برزخی نیز جزوی از عمر شما است.