kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۷۲۱۹
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۴
گزارش خبری تحلیلی کیهان

کار دستگاه دیپلماسی از انفعال به توجیه بدعهدی اروپا رسید!

در چندماه اخیر به رغم افزایش میزان دشمنی آمریکا و هم‌چنین بدعهدی‌های اعضای باقی‌مانده در برجام، مسئولین دستگاه دیپلماسی کشور بعضا مواضعی داشته‌اند که پیام‌های خطرناکی را به طرف غربی مخابره می‌کند!




بیراه نیست اگر بگوییم یکی از دلایل اصلی بدعهدی‌ها و بدرفتاری‌های غرب با ایران در سال‌های اخیر، مدل رفتاری دستگاه دیپلماسی دولت دوازدهم است. زمانی که موعد اجرای تعهدات آمریکا در برجام رسید، آمریکا شروع به افزایش کارشکنی و نقض روح و جسم برجام به بهانه‌های غیرهسته‌ای کرد. آمریکا بعد از برجام اقدام به افزایش تعداد افراد و نهادهای تحریمی، تصویب قوانین تحریمی، مصادره اموال ایران نمود. طی دوسال و نیم گذشته که از اجرای برجام می‌گذرد آمریکا به واسطه 16 لیست تحریمی، نزدیک به 100 فرد و نهاد ایرانی را به لیست تحریم‌ها افزوده و تعداد افراد و نهادهای تحریمی را از 178 به 280 فرد و نهاد رسانده است. آمریکا افراد و نهادها را به بهانه موضوعاتی چون گسترش سلاح‌های کشتار جمعی (موشکی)، حقوق بشری، تروریسم (حضور ایران در منطقه) و... وارد لیست تحریمی کرد.
اعتراض مسئولین نسبت به اقدام خصمانه‌ آمریکا، اعتراض‌های سطحی بود که به ارسال نامه‌ به مقامات مختلف مانند اتحادیه اروپا، شورای امنیت سازمان ملل و... محدود می‌شد و دولت هیچگاه در مقابل این نقض‌های روحی و جسمی برجام، اقدام متقابل همتراز (تعدیل تعهدات هسته‌ای در برجام) انجام نداد. تحریم‌ها از 27 دی ماه 94 شروع شد و در 13 نوبت افراد و نهادهای ایران به بهانه‌های موشکی، منطقه‌ای و حملات سایبری تحریم شدند و عملا موضع مسئولین دولت سکوت بود. این مواضع مسئولین دولت نهایتا مقامات آمریکا را به این تصمیم رساند که آمریکا می‌تواند از برجام خارج شود بدون اینکه در انجام تعهدات ایران نسبت به برجام خدشه‌ای وارد شود.
دولت آمریکا با مشاهده عقب‌نشینی و انفعال مسئولین دولت دوازدهم به این نتیجه رسید که می‌تواند بدون نیاز به فرایند مرحله‌ای در اعمال فشار از طریق اعمال تحریم‌ها و برداشتن فشار بعد از امتیازگیری از ایران، به یکباره فشار حداکثری اقتصادی، روانی و سیاسی بر دولت و ملت ایران وارد نماید و امتیازی را که می‌خواهد در بلندمدت بدست بیاورد، در کوتاه مدت نقد کند. مسئولین دولت آمریکا بارها گفته‌اند که هدف فشار حداکثری متوقف کردن ایران در مسائل موشکی، منطقه‌ای، حقوق بشر و... است و آخرین بار استیون منوچین، وزیر خزانه‌داری آمریکا بعد از اعمال تحریم‌های نفتی طی یادداشتی در فایننشال تایمز این موضوع را مطرح کرد.
ادامه‌‌ انفعال دولت در برابر غرب
 واکنش مسئولین نسبت به خروج آمریکا از برجام نیز انفعال بوده و دولت کماکان برجام را با اروپا ادامه داده است. دولت شش ماه است بر سر گرفتن تضمین‌های عملی و جدی از اروپا در حال مذاکره است، اما دستاورد آن خروج شرکت‌ها از ایران، کاهش 50 درصدی صادرات نفت ایران به کشورهای اروپایی و محدودیت بیشتر روابط بانکی حتی نسبت به قبل از خروج آمریکا از برجام بوده است. دولت در برابر بدعهدی‌های اتحادیه اروپا از جمله تعلل در راه‌اندازی سازوکار ویژه (SPV) اقدام متقابل انجام نداده است، بلکه آنها را توجیه نموده و بعضا در طول این چندماه اخیر با مواضع منفعلانه‌‌ خود پیام‌های خطرناکی را به طرف غربی خود فرستاده است.
ظریف در جلسه‌‌ علنی مجلس بر سر موضوع تصویب لایحه‌‌ CFT گفت: « نه بنده و نه آقای رئیس‌جمهور نمی‌توانیم تضمین بدهیم که با تصویب لایحه‌‌ عدم حمایت مالی از تروریسم، مشکلات ما حل خواهد شد اما می‌توانیم تضمین بدهیم که با عدم تصویب این لایحه آمریکا بهانه‌ای برای افزایش مشکلات ما پیدا خواهد کرد». ظریف در ادامه‌‌ صحبت‌ها در رابطه با سازوکار مالی ویژه اتحادیه اروپا برای دور زدن تحریم‌ها می‌گوید: « اروپا می‌گوید برای اینکه بتوانیم مکانیزم مالی را اجرایی کنیم نیاز است ایران به این کنوانسیون ملحق شود».
این اظهارات دو پیام خطرناک دارد؛ این صحبت این پیام را می‌دهد که عده‌ای در کشور هستند که می‌خواهند با حرکت در راستای خواسته‌های آمریکا بهانه‌ را از دست او بگیرند و این پیام باعث می‌شود آمریکا در دستگاه محاسباتی خود به این نتیجه برسد که فشار بیشتر روی ایران جواب می‌دهد و فلذا سعی می‌کند فشار حداکثر وارد کند. دومین پیام خطرناک سخن ظریف این است که اروپا می‌تواند بدون اینکه به تعهدات خود در قبال برجام عمل نماید و بدون اینکه امتیازی به ایران بدهد، امتیاز دریافت نماید؛ دقیقا به همین جهت است که خواسته‌‌ اروپا برای پذیرش FATF را می‌توان یک پیش‌شرط سیاسی تلقی کرد و نه فنی. چرا که تاکنون هرگونه قطع همکاری که از سوی بانک‌های خارجی، از جمله بانک‌های اروپایی و چینی با بانک‌های ایران صورت گرفته است، دلیل آن از سوی بانک‌ها، تحریم‌های آمریکا عنوان شده است و نه استانداردهای بانکی. بنابراین این پیش‌شرط سیاسی یک امتیازگیری است که اروپا بدون ارائه‌ تضمین‌های عملی و لازم به ایران می‌خواهد آن را دریافت کند و احتمالا بعد از این گام نیز، پیش‌شرط‌های دیگری حوزه‌‌ موشکی، منطقه‌ای و حقوق بشری ایران دارد.
واکنش منفعلانه‌‌ عراقچی
 نسبت به عدم اجرای SPV
عراقچی نیز در 14 آبان در گفت‌وگو با شبکه خبر اظهاراتی در رابطه با کانال مالی اروپا یا همان SPV داشته است. وی در این رابطه گفته است: «البته این مکانیزم مالی جدید پیچیده است و عملیاتی شدن آن زمان می‌خواهد که بعد از عملیاتی شدن، کشورهای غیراروپایی هم خواهند توانست به آن بپیوندند. ». این صحبت‌ها در حالی صورت می‌گیرد که طبق گفته‌‌ دکتر ظریف، با نزدیک شدن به موعد تحریم‌های نفتی آمریکا در 13 آبان (4 نوامبر) سازوکار ویژه اتحادیه اروپا نیز به زمان اجرا باید نزدیک شود و قبل از اعمال تحریم‌های مذکور، سازوکار ویژه اروپا باید عملیاتی شده باشد. بنابراین صحبت‌های عراقچی تنها توجیه بدعهدی و کارشکنی اروپایی‌هاست و این پیام را به طرف غربی می‌دهد که هر چقدر اروپا در انجام تعهدات خود بدعهدی نماید و یا اینکه اصلا عمل ننماید، ایران به اجرای یک‌طرفه‌‌ تعهدات خود در برجام ادامه می‌دهد.
علاوه‌بر SPV، عراقچی در پاسخ به سؤالی مبنی براینکه وزیر امورخارجه آمریکا درمورد از سر گیری فعالیت‌های هسته‌ای ایران موضع‌گیری داشته است و اینطور ادعا کرده است که ایران به شرایط هسته‌ای خود در پیش از برجام بازنخواهد گشت، ارزیابی شما از این صحبت‌های پمپئو و اطمینان خاطرش درباره این موضوع چیست؟ توضیح داد: «اگر او اطمینان خاطر دارد که ما به برنامه‌های هسته‌ای قبل از برجام باز نمی‌گردیم شاید از این جهت است که می‌داند که کماکان برجام به نفع جمهوری اسلامی ایران است، آمریکایی‌ها مدعی هستند که در برجام ضرر زیادی کردند و به همین دلیل هم تصمیم گرفتند که از آن خارج شوند. برنامه هسته‌ای ما هیچ‌گاه تعطیل نشده است که بخواهد دوباره از سر گرفته شود و همچنان با قوت ادامه دارد. در برخی حوزه‌های خاص ما سرعت خود را کمتر کردیم وگرنه هیچ حوزه‌ای در برنامه هسته‌ای ما تعطیل نشده که فعالیت آن بخواهد از سر گرفته شود، در تمام حوزه‌ها آمادگی داریم مجددا به سرعت گذشته یا حتی سرعت جدید‌تری برگردیم و با سرعت بیشتری برنامه خود را ادامه بدهیم».
این صحبت‌ها در قامت معاون وزارت امور خارجه کشور بهت‌آور است. عراقچی می‌گوید آمریکا به این دلیل از برجام خارج شد که به نفع ایران و به ضرر وی بود و این در حالی است که ایران در برجام امتیاز نقد به طرف مقابل داد و امتیاز نسیه گرفت؛ امتیاز برچیدن ساختارهای هسته‌ای در برابر توقف اجرای تحریم‌ها و نه لغو ساختار آنها. حال که آمریکا از برجام خارج شده و تحریم‌های دوباره بازگشته است، آمریکا هم‌چنان این امتیاز نقد را در کف خود دارد، در حالی که همان امتیاز نسیه را هم به ایران نداده است. این اظهارت به غرب پیام می‌دهد که ایران در وضعیت ضعف مفرط قرار دارد.بهت‌آورتر اظهارات عراقچی در مورد هسته‌ای است که می‌گویند هیچ حوزه‌ای در هسته‌ای تعطیل نشده است و در برخی جاها تنها سرعت پیشرفت کند شده است. در حالت خوشبینانه می‌توان گفت تیم مذاکره‌کننده نمی‌داند چه چیز‌هایی را در برجام تعهد داده است و شاید تا به حال برجام را نخوانده است!
پایبندی به برجام به رغم بدعهدی اروپا
ظریف نیز شنبه 19 آبان در گفت‌وگو‌ با رادیو تهران در مورد صحبت‌های خود درباره‌‌ برجام گفته است: « اینکه اروپایی‌ها تا حالا نتوانستند به تعهداتشان عمل کنند، یک واقعیت است، ولی این در مورد اصل فواید برجام برای ایران و به صلح و امنیت بین‌المللی خدشه‌ای وارد نمی‌‌کند». در اینجا نکته مثبت این است که ظریف برخلاف عراقچی بدعهدی اروپا را توجیه نمی‌کند، اما مسئله‌‌ مهمی که وجود دارد این است که ظریف با بیان اینکه اصل فواید برجام برای صلح و امنیت بین‌الملل هنوز باقی است، پیامی به طرف غربی جز این ندارد که ادعای غرب مبنی بر خطر و تهدید‌اشاعه‌ برنامه‌ هسته‌ای ایران خطر واقعی بوده و غرب حق داشت که به نوعی با ابزارهای مختلف از جمله تحریم‌ها به ایران فشار بیاورد. نکته‌ دیگر اینکه فلسفه‌ وجودی برجام این بود که تحریم‌های ظالمانه را بردارد و حال که تحریم‌ها بازگشته است و اروپا هم نتوانست منافع ایران را تضمین نماید، دیگر نیازی به برجام نیست و ایران می‌تواند طبق بند 37 برجام، اجرای تعهدات خویش را متوقف نماید.
به هر جهت این مواضع مقامات دستگاه دیپلماسی کشور و مهم‌تر از آن ماندن ایران در برجام، حداقل تبعاتی که دارد افزایش فشارها از سوی غرب است؛ آمریکا از یک طرف تحریم‌ها را تشدید کند و اروپا از طرف دیگر اقدام موثر برای حفظ منافع اقتصادی ایران انجام نمی‌دهد و این حداقل تبعات این صحبت‌هاست و معلوم نیست غرب با توجه به این انفعال ایران، به چه تصمیمی برسد و به دنبال آن تصمیم چه اقداماتی را در پیش بگیرد.