راه دستیابی به مقام محمود
محمد علی فرزانه
در مطلب پیشرو نویسنده با بررسی چیستی و حقیقت مقام محمود در قرآن، راه رسیدن به این درجه معنوی را بیان کرده است.
***
یکی از اصطلاحات قرآنی مقام محمود است. خدا میفرماید: وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلهًًْ لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا، و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو به منزله نافله اى باشد، اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.(اسراء، آیه 79) بر اساس این آیه شریفه قرآن، مقام محمود به جایگاهی ستودهاشاره دارد که خدا برای انسانی چون پیامبر(ص) ایناشرف آفریدههای الهی، وعده دستیابی به آن را داده است. بنابراین، باید مقامی بلند و بسیار ارزشمند باشد که واژه حمد به شکل محمود برای آن به کار رفته است، در حالی که طبق آموزههای قرآن، همه حمد ویژه خدا است و هر کسی که حمدی نسبت به کسی یا چیزی دارد و آن را میستاید در حقیقت خدا را ستوده است که آفریدگار و پروردگار آن است. از سویی هر کسی که حمدی میکند در حقیقت خاستگاه آن خدا است و این خدا است که از زبان او حمد میکند، چرا که «این همه آوازهها از شه بود/ گر چه از حلقوم عبدالله بود.» بنابراین، این مقام و جایگاه محمود و ستوده شده، در چارچوب همان «الحمدلله رب العالمین» قرار گرفته و معنا میشود.
با این همه چه ویژگی در این مقام است که نه تنها از سوی خدا محمود است، بلکه خلق نیز آن را محمود دانسته است و به شکلی خواهان دستیابی به این مقام است. جالبتر آنکه یکی از خواستههای کسانی که زیارت عاشورا را میخوانند دستیابی به این مقام است، چنانکه در زیارت نامه آمده است: و اسئله ان یبلغنی المقام المحمود لکم عند الله، و از او میخواهم تا مرا به مقام محمودی برساند که برای شما در نزد خدا است.
باید توجه داشت که واژه مقام از ریشه قوم به معنای قیام و ایستادن است. از اسمای الهی قیوم است که به معنای بسیار قیام بخش به هرچیز، از نظر کمی و کیفی است، یعنی به هر چیزی چنان قیام میبخشد که دیگر نیازی به غیر خدا نداشته باشد. اینکه انسان به موقعیتی دست یابد و بتواند خود به چیزی قیام داشته باشد و نیازی به غیر نداشته باشد، کمال بزرگی است که ارزش دارد انسان همه چیز را برای آن هزینه کند. البته فقر انسان نسبت به خدا دائمی است(فاطر، آیه 15) اما کسی که خدا در او قیام کرده است، دیگر نیازی به کسی یا چیزی ندارد و به نوعی از قیام درونی و باطنی برخوردار است، زیرا خدا همه حقیقت هر چیزی را تشکیل میدهد و چنین حالتی به معنای قیومیت خدا برای آن شخص است که دیگر نیازی به غیر نداشته باشد. این قیومیت خدا نسبت به شخص انسانی، فراتر از آن قیومیتی است که به طور تکوینی برای همه است، زیرا در این حالت، انسان در قالب تشریعی نیز قیومیت را به اراده و اختیار پذیرفته و آن را برای خود به نمایش میگذارد. این گونه است که قیومیت الهی برای چنین کسی یک قیومیت هویت بخش است و هویت وجودی شخص را نیز در برمیگیرد. چنانکه معلوم است، قیام ،غیر از حال خواهد بود که تقلب احوال را به دنبال خواهد داشت، زیرا قیام دلالت بر این معنا میکند که شخص در یک حالت ثبات و استوار و ایستادگی است که تقلب احوال در آن راه نخواهد یافت. پس مقام محمود به معنای قیومیتی است که تمام ساختار وجودی و هویتی انسان را در بر میگیرد و نیازهای او را به غیر برطرف کرده و از ثبات و استواری برخوردار خواهد بود. بنابراین، مقام محمود هویتی قوام بخش است که مورد ستایش خدا و خلق است و در آن شخص غیر قابل تغییر خواهد بود و ترسی از دست رفتن آن نخواهد داشت.
حقیقت و چیستی مقام محمود
شاید از نظر واژه شناسی بتوان معنای مقام محمود را دانست، ولی مفهوم و مقصودی که از این ترکیب اراده شده سخت فهم است، زیرا خدا در آیه توضیحی بیان نکرده است که مراد و مقصود از مقام محمود چیست؟ حقیقتی که این اصطلاح ترکیبی به آناشاره دارد چیست؟ آیا مقام محمود که مورد ستایش خالق و خلق است، جایگاه و منزلتی مادی است یا معنوی؟ جایگاهی در دنیا است یا آخرت؟ و در یک کلمه ماهیت و حقیقت آن چیست؟
هر کسی تفسیری از حقیقت مقام محمود بیان کرده است که از آن جمله مقام شفاعت است که از نظر آموزههای قرآنی تنها کسانی به این مقام دست مییابند که مرضی الهی باشند و خدا از آنان راضی باشد: وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ، جز براى كسى كه خدا رضايت دهد شفاعت نمى كنند و خود از بيم او هراسانند.(انبیاء،آیه 28)
البته در این آیه صفتی از افراد مورد رضایت یعنی خشیت همراه با شفقت بیان شده است، اما در جایی دیگر به شکل تفصیلیتر این افراد را دارای نفس مطمئنه دانسته و فرموده است: يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهًُْ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَهًًْ مَرْضِيَّهًًْ فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي ، اى نفس مطمئنه خشنود و خداپسند،به سوى پروردگارت بازگرد و در ميان بندگان من درآى و در بهشت من داخل شو.(فجر،آیات 27 تا 30) پس نفس مطمئنه همان نفس راضی و مرضی است که در مقام شفاعت قرار میگیرد. شکی نیست که از مهمترین مصادیق آنها پیامبران و اولیای الهی بویژه حضرت محمد مصطفی(ص) و امامان معصوم (ع) هستند.
از این رو، گفته شده که مراد از مقام محمود همان مقام شفاعت است(تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 211، ح 402؛ تفسير التحرير والتنوير، ج 7، جزء 15، ص 185؛ مجمعالبيان، ج 5 - 6 ، ص 671) ، زیرا زمانی چیزی محمود همگان است که همگان از آن بهره مند شوند.
در «المیزان» از «تفسیر عیاشی» از عبید بن زراره روایت کردهاند که: «از حضرت صادق(ع) پرسیدند: آیا مؤمن مورد شفاعت واقع میشود؟ فرمود: آری! مردی از آن گروه گفت: آیا مؤمن نیازی به شفاعت محمد(ص) دارد؟ حضرت فرمود: آری! مؤمنین نیز خطاها و گناهانی دارند؛ و هیچ کس یافت نمیشود، مگر آنکه در آن روز نیازمند به شفاعت محمد(ص) است!» (المیزان فی تفسیر القرآن ج13، ص191 و نیز ج1، ص178)
البته شکی نیست که همه افراد از شفاعت بهرهمند نمیشوند، زیرا برای اینکه شخص از سوی شفیع شفاعت شود باید شرایطی داشته باشد که اولین آن اسلام و عمل به شرایع اسلامی است، زیرا بدون توحید و یکتاپرستی شفاعت معنا و مفهومی ندارد. اما اینکه شخصی در یک مقامی قرار گیرد که بتواند هر یکتاپرستی را به بهشت برساند به طور طبیعی حتی از سوی کافران دوزخی ممدوح است و آن شخص به آن مقام ستوده میشود.
با همه این اوصاف به نظر میرسد که شفاعت از باب مصداق بیان شده است، زیرا این مقام فراتر از آن است که تنها محدود به مقام شفاعت شود. همچنین از قرآن بر میآید که تهجد شبانه و اقامه نماز شب که از مهمترین بلکه تنهاترین راه دستیابی به مقام محمود است، انسان را به مقام رضا میرساند، چنانکه خدا در آیه 29 سوره فتح از تاثیر نماز شب برای رسیدن به مقام رضوان سخن به میان آورده است. از نظر قرآن، اصولا کسانی از اهل کتاب که دنبال رهبانیت و ریاضت غیر شرعی رفته و خودشان قوانین سختگیرانهای را وضع و اجرا کرده بودند، دنبال رضوان الهی بودند.(حدید، آیه 27)
به سخن دیگر، هر کسی بر اساس اسلام و شریعت عمل میکند و قوانین و حدود آن را اجرا کرده و از آن تخطی و تعدی نمیکند و به جهاد علیه دشمنان اسلام میرود، دنبال رضوان الهی است.(آل عمران، آیات 169 تا 174) کسانی که دنبال رضوان الهی هستند، خودشان میزان و معیار سنجش قرار میگیرند و در واقع میزان الاعمال میشوند، چنانکه امیرمومنان علی(ع) و دیگر معصومان(ع) به عنوان میزان الاعمال در دنیا و آخرت مطرح شدهاند. خدا در آیات 162 و 163 سوره آل عمران، از چنین افرادی که دنبال رضوان الهی هستند به عنوان «هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَاللَّهِ» یاد میکند که آنان خود درجه هستند نه آنکه به ایشان درجهای از درجات داده شود. اینان در جایگاهی قرار میگیرند که معیار سنجش دیگران میشوند. از همین رو در ادامه در آیه 164 سوره آل عمران از مقام تعلیم و تزکیه پیامبر(ص) سخن به میان میآید که معیاری برای تعلیم بلکه محل تزکیه است. پس هر چه حکمت و قانون و علم و رشد و نموی در هستی است، از برکات وجودی حضرت(ص) است.
از نظر قرآن، بهشت و بهشتی شدن فوز عظیم است، ولی برتر از آن رضوان الله است که از هر چیزی برتر است. چنانکه خدا بصراحت میفرماید:خداوند به مردان و زنان با ايمان باغهايى وعده داده است كه از زير درختان آن نهرها جارى است، در آن جاودانه خواهند بود و نيز سراهايى پاكيزه در بهشتهاى جاودان به آنان وعده داده است و رضوان و خشنودى خدا، بزرگتر است. اين است همان كاميابى بزرگ. (توبه، آیه ۷۲)
دستیابی به مقام محمود با مرکب رهوار شب
از نظر قرآن دستیابی به حقیقت مهم و اساسی مقام محمود تنها با بهرهگیری از مرکب رهوار شب شدنی است.(اسراء، آیه 79، فتح،آیه 29،مزمل، آیه20)
در آیه 79 سوره اسراء، شب زنده داری به عنوان نافله و عبادتی افزون بر عبادتهای دیگر که برای همگان وضع شده برای پیامبر(ص) وضع میشود.
شب زنده داری زمینه بهره مندی انسان از الهامات الهی را فراهم میآورد و مایه زدودناشتغالات دنیایی از دل و ازدیاد صفای قلب انسان میشود.(مزمل، آیه 6) تغییراتی که در شب در جان شب زنده داران پدید میآید موجب میشود تا انسان به مقاماتی خاص از جمله احسان برسد.(ذاریات،آیات 16 و 17). براساس آموزههای قرآنی مقام احسان مقام بسیار بزرگی است که میتوان آن را قریب به مقامات پیامبران دانست؛ چرا که مقامی است که حکمت و یقین و اموری از این دست در جان آدمی پرورش مییابد.
خداوند بااشاره به برخی از اهل کتاب که به شب زنده داری میپرداختند(آل عمران، آیه 113) از مومنان و یاران پیامبر(فتح، آیه 29، مزمل، آیه 20) میخواهد این گونه باشند. از نظر قرآن تنها، متقین(آل عمران، آیات 15 تا 18) عبادالرحمان(فرقان، آیات 63 و 64) و محسنان(ذاریات، آیات 15 تا 18) همانند پیامبر(ص) به تهجد و شب زنده داری میپردازند و برایشان این عمل عبادی، گران و سخت نیست؛ چرا که ایشان قدر و ارزش شب زنده داری و اعمال نیمه شبها را میدانند و برای رسیدن به آن مقامات الهی و انسانی تلاش میکنند تا با درک شب زنده داری به درک آن مقامات نائل شوند.
بر اساس همین آموزههای قرآن است که امام حسن عسکری(ع) جهت اعتلاء نفس ناطقه انسانی و طی عقبات نفس، خواهان بهره مندی از مرکب شب یعنی شب زنده داری و عبادت در شب و تربیت نفس در دل شب میشود.
نفسی که در دل شب پرورش یافته و رنجش شب زنده داری و تهجد را تحمل کند در مسیر تعالی بهتر گام بر میدارد و به تعبیر قرآنی، اقوم خواهد بود، یعنی قیام او استوارتر است.(مزمل/6) بر همین اساس امام حسن عسکری چنین میفرماید: إِنَ الْوُصُولَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ- لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّيْلِ مَنْ لَمْ يُحْسِنْ أَنْ يَمْنَعَ لَمْ يُحْسِنْ أَنْ يُعْطِيَ، وصال به خداوند سفري است كه جز با مركب قرار دادن شب بدست نميآيد. کسی که خوب نمیتواند نه بگوید خوب نمیتواند ببخشد. (بحارالانوار، ج 18، ص 379)
به هر حال، برترین و بهترین راه دستیابی به مقام محمود رضوان الهی از طریق وجه الله شدن و مظهریت اسما و صفاتی الهی قرار گرفتن، چیزی جز بهره مندی از شب نیست.