تلاش انگلستان برای پنهان سازی نقش خود در بروز قحطی انگشت اتهام به سوی روسها
متهم ساختن روسها و ایرانیان
درست از همان آغاز، انگلیسیها تلاش هدایتشدهای را پی گرفتند تا نقش خود را در قحطی و خریدهای هنگفت غله و ارزاق پنهان کنند. دنسترویل در بحث قحطی و دلایل آن، قحطی ایران را با نمونههای مشابهش در هند مقایسه میکند و میگوید هنگامی كه در هند قحطی رخ داد، انگلیسیها اقدامات مؤثری برای كمك به قحطیزدگان انجام دادند. اما در ایران، نه دولت و نه مؤسسات خصوصی هیچ كاری برای برطرف كردن رنج مردم
نكردند.
دنسترویل چند «دلیل» برای قحطی ذكر میكند: نخست آن كه برداشت محصول سال 1917 به دلیل جنگ و خشكسالی، كم بود. دوم، نیروهای روس و ترك مقدار قابل توجهی از غله و دیگر ارزاق را در دوران اشغال ایران مصادره كرده بودند. سوم، ملاكان و دلالان، غله را احتكار میكردند. افزایش سریع قیمتهای غله، پیشبینی افزایشهای بیشتر را در پی داشت و مالكان انبارهای غله از عرضه آن به بازار سر باز زدند و باز هم «در انتظار قیمتهای بهتر بودند؛ بدون توجه به این واقعیت كه كوچكترین افزایش قیمت به معنای افزایش هنگفت در نرخ مرگ و میر افراد بسیار فقیر بود.»30 در این فهرست به اصطلاح «دلایل» از خرید غله توسط انگلیسیها ذكری نشده است. با این حال همان طور كه توضیح داده خواهد شد، دنسترویل خود شواهد كافی درباره خرید غله توسط انگلیسیها به دست میدهد.
نمونههایی از گزارشهای مطبوعات از چپاول روسها
رعد 24 اکتبر 1915 (شماره 25) از اوضاع آذربایجان گزارش میدهد. این روزنامه مینویسد روسها هر چه غله در جاهایی مثل سلماس بوده خریدهاند و یا انبار میکنند و یا به روسیه میبرند. قیمت گندم در تبریز به خرواری 25 تومان رسیده و جماعت زیادی در مقابل خبازیها جمع میشوند و دست خالی برمیگردند. کیفیت نانی که میشود پیدا کرد بسیار بد است و عملاً قابل خوردن نیست. در انزلی، که در اشغال روسیه است، قیمتها هر روز بالاتر میرود و مردم عادی در مشقت بسیارند. بعد از پیروزیهای روسیه در پاییز 1915 و بهار 1916 در ایران و اشغال نیمه شمالی کشور به دست روسیه، انتشار روزنامههای مخالف متوقف شده بود. بعد از انقلاب روسیه در بهار 1917 انتشار آنها از سر گرفته شد.
کالدول به نقل از روزنامه ایران 21 می 1917 از زورگویی قشون روسیه چنین گزارش میکند:
اخیراً از مناطق مختلف اطلاعاتی واصل شده است كه حكایت از بدرفتاری قشون روسیه با مردم میكند. تلگرامهای دیروز از قزوین و قم حكایت از بدرفتاری آنها با دكانداران دارد. این امر در زمانی كه روسیه دارد آزاد میشود و مردم از اهالی آن انتظار رفتار مناسب دارند، مایه تأسف است... از طرف تعدادی از تجار اردبیلی مقیم رشت تلگرام شكایتآمیزی رسیده كه قشون روسیه با كمك برخی از اهالی، به خانههای مختلف میروند و به مالك آن میگویند كه باید ملکش را برای استفاده ارتش در اختیار آنها قرار دهد. مالک درمانده هم برای آن که دست از سر خانهاش بردارند پولی به آنها میدهد و سپس آنها به سراغ خانه همسایه میروند تا همین داستان را برای او تکرار کنند. برخی از مردم زندگی خود را از این راه میگذرانند، این در حالی است که قشون روس گلدولت را در اشغال دارند که بیش از آنچه آنها لازم دارند خانه دارد. ما از دولت میخواهیم که اینگونه امور را چارهای كند... راپورت مستقیمی به این دفتر رسیده است كه میگوید چندی قبل قشون روسیه در بیجار، پنجاه و دو نظمیهچی را بازداشت و به گنجه بردهاند.
کالدول به نقل از روزنامه ایران 31 می 191733 مینویسد: «طی ایام گذشته از بلوکات تهران شكایاتی واصل شده مبنی بر این كه قشون روس به تاراج این مناطق مشغول بوده و شترها و قاطرها و خرها و دیگر اموال زنده روستائیان را به یغما میبردند. این امر مردم را به زحمت و سختی انداخته است، زیرا دیگر وسیلهای در اختیار ندارند تا با آن غله و میوه خود را به بازار عرضه كنند. امید میرود این اقدامات فوراً متوقف شود. به نظر میرسد دولت اقدامات لازم را در این باره انجام دهد.» در همین شماره در تلگرامی از قم آمده است:
یک سال و نیم است که ما، مردم نگونبخت قم زیر ستم ارتش روسیه هستیم و برای آن که برای دولت خود مشکل ایجاد نکنیم، این ستم را تاب آوردهایم، اما اکنون طاقتمان طاق شده است. ما امسال در خشکسالی بودهایم و محصولمان خوب نیست و آن اندک باقیمانده را هم ملخ دارد از میان میبرد. قشون روس به زور آنچه لازم دارند میبرند و تنها اندكی پول به جایش میدهند. مالكان مزارع و باغها را تازیانه میزنند و محصول و میوهشان را میبرند. شما را به خدا به دادمان برسید. امضاء: جمعی از تجار و روحانیون از طرف سكنه قم.
این روزنامه میافزاید: «دولت ایران در حال مذاكره با دولت روسیه درباره غارتهای قشون روسیه در ایران است.»
نوبهار 26 ژوئیه 1917 (شماره 17) گزارش میدهد ارتش روسیه در حال چپاول شهرها و روستاهای کشور است و میزان این غارتها رو به افزایش است. کالدول به نقل از روزنامه ایران در 18 اوت 191735 مینویسد:
بار دیگر از کردستان خبر میرسد که ارتش روسیه در همه جای این ولایت به مردم خساراتی وارد کرده است. مردم باز شکایت کرده و خواستار رسیدگی دولت شدهاند.
زبان آزاد 30 اوت 1917 (شماره 12) خبر میدهد سربازان روس در قزوین بسیاری از دکانها را غارت کرده و اجناس آنها به ارزش 400/000 تومان را غارت کردهاند. این روزنامه از یک شاهد عینی نقل میکند دکانها خالی شده و آن مختصری که باقی مانده را دکانداران از ترس غارت روسها پنهان کردهاند. روسها باغها و تاکستانها را خالی کردهاند و مالک و زارع را از دم کتک میزنند. زبان آزاد 4 سپتامبر 1917 (شماره 14)، از درگیری میان قشون غارتگر روس و سکنه قزوین خبر میدهد که در آن روسها به روی مردم آتش گشودهاند. این روزنامه خبر میدهد ملک سیدمحمد رضویزاده، از تجار محلی که در جوار اداره بانک شاهی انگلیس در ایران بوده غارت شده و اجناسی به ارزش 1500 تومان از آن به غارت رفته است. در پی این حادثه، همه تجار قزوین دکانها را بسته و در تلگرافخانه پناه گرفتهاند و به دولت در تهران تلگراف زده و کمک خواستهاند. در همین شماره این روزنامه گزارش شده ارزاق در زنجان کمیاب است و ورود ارتش روسیه به شهر هراس به دل مردم محلی انداخته است. زبان آزاد 18 سپتامبر 1917 (شماره 20) گزارش میکند مقامهای روسیه در منجیل برای گردآوری غله به طارم رفتهاند و مقدار زیادی غله برای انبار کردن به زنجان بردهاند.
ایران 2 نوامبر 1917 خبر میدهد: «فیالحال در شهر قزوین امنیت نیست و قشون روس مصائب بسیار را باعث شده بازارها را غارت کردهاند.» اخبار رسیده از همدان حاکی است: «دو روز پیش تعدادی از سربازان روس دکانهای بازار را چپاول کردند.» ستاره ایران 21 نوامبر 1917 (شماره 72) گزارش میدهد روسها در همدان مشغول غارت دکانها و بردن اجناس بدون دادن پول آنها هستند. در نتیجه، دکانها و بازار بسته ماندهاند. به علاوه، به خاطر گرسنگی و فقر، گروهی یاغی تعدادی دکان را غارت کرده و اجناس آنها از جمله تریاک و پول نقدشان را بردهاند. حاکم و نظمیه به زور خواستهاند دکانها را باز کنند و غله کافی برای رفع نیاز قشون روس و مردم فراهم کردهاند. اما قیمت گندم و جو خرواری 100 و 90 تومان شده است. رعد 25 نوامبر 1917 مینویسد: «بعد از تخلیه وان تعداد زیادی از قشون روسیه به خوی آمدهاند. آن گاه کنسول روسیه به کارگزار راپورت داده که این قشون ممکن است خوی را غارت کنند و او نمیتواند جلوی آنها را بگیرد زیرا تلگراف به روسیه میسر نیست.» رعد 9 دسامبر 1917 از غارتها گزارش میدهد: «از خوی تلگرام رسیده که ارتش روسیه با خلاص شدن از وان به خوی رسیده و همه بازار و اکثر خانهها را چپاول کرده است.» و از قزوین خبر میرسد: «راپورت مخصوصی حکایت از آن دارد که سواره نظام روس محموله دولتی را در خارج از شهر به سرقت برده و 6000 تومان وجه نقد را نیز برده است.»37 نوبهار 11 دسامبر 1917 (شماره 71) گزارش میکند در قزوین کمبود ارزاق بسیار جدی است و گرسنگی رو به زیاد شدن است: «فقرا در نیاز مبرم هستند، و غارت و چپاول قشون روس مصائبشان را شدت داده است.»
رعد 28 ژانویه 1918، خبر از ورود نماینده بلشویکها و خروج نیروهای روسیه از ایران میدهد: «آقای بریوین38، «مأمور دیپلماتیک روسیه» از سوی بلشویکها به دربار ایران، شنبه گذشته وارد تهران شده و در گراند هتل اتاق گرفته است. دیروز تعداد زیادی از اهالی و نمایندگان دمکراتها با او ملاقات کرده و ورودش را تبریک گفتهاند.» این روزنامه همچنین ذکر میکند: «وزارت خارجه رسماً اطلاع یافته است که تمام قشون روس، ایران را ترك خواهند گفت و اقدامات لازم برای جلوگیری از بروز مشكل به هنگام عبور آنها از كشور انجام خواهد گرفت.» اما آنها همچنان به مشكلآفرینی ادامه دادند. همین شماره رعد مینویسد: «قشون روس كه از وان باز میگشتند وارد بازار خوی شدند، چند گلوله شلیك كرده و غارت بازار را آغاز كردند، كنسول روس با تعدادی افسر روس وارد بازار شد و آنها را از بازار بیرون برد و به مردم اطمینان داد كه دیگر چنین نخواهد شد. ساعتی بعد آنها دوباره وارد بازار شدند و تا نیمه شب به غارت ادامه دادند و سپس تمام بازار را آتش زدند.» رعد 29 ژانویه 1918 از رشت اینگونه گزارش میدهد: «هر روزه از قزوین تعدادی از قشون روس وارد رشت میشوند. آنها هر چه دزدیدهاند میفروشند و روبل و لباس میخرند.»
دو گزارش مطبوعاتی [سفارت آمریکا] در 2 فوریه 1918 و 27 فوریه 1918، حاوی اطلاعات بسیاری از سوء رفتار روسها در ایران هستند. از رعد 11 ژانویه 1918 نقل میشود: «سکنه سیاهدره تلگراف کردهاند روسها پس از تمام شدن کارشان در همدان، آنها را غارت کردهاند، دو مرد و یک دختر بچه را کشتهاند و دختر دیگری را هم مجروح کردهاند. آنها حتی غله دولتی را میبرند، مردم پراکنده شده و به قزوین و دیگر نقاط میگریزند.» رعد 16 ژانویه 1918 مینویسد: «بر اساس تلگرامی مخصوص، روسها همه انبارهای غله مردم و دولت را در نهاوند بسته و ضبط کردهاند و میخواهند آنها را به همدان ببرند.» در همین شماره گزارشهایی از زنجان آمده است: «نایب حاکم زنجان راپورت میدهد قشون روس باز برای مردم شهر و بلوکات آن مصیبت میسازند و هیچ چیز در این ناحیه امنیت ندارد.» رعد 20 ژانویه 1918 از کارهای ناشایست روسها گزارش میکند: «وقتی روسها از سنه (مرکز کردستان) رفتند هر چه گوسفند و دیگر احشام توانستند با خود بردند.» اوضاع در قزوین چندان بهتر نبود: «از قزوین راپورت میرسد کنسول روسیه قزاقهایی را که دولت ایران برای حفاظت از شهر فرستاده بوده به انقیاد خود درآورده است. بسیاری از سکنه برای دفع از خود مسلح شدهاند.» این روزنامه میافزاید: «بسیاری از قشون روس هر روز از قزوین به رشت و دیگر نقاط ایران میرسند. هر چه دارند میفروشند و روبل میخرند، الآن هر اسب هشت تا ده تومان فروخته میشود.»
رعد 4 فوریه 1918 مینویسد: «درباره اعمال قوای روس و تشکیلات جدید آنها در قزوین، غارتگریهایشان در تبریز، زنجان، همدان، کرمانشاه و دیگر نقاط به سفارت روسیه مکاتبه شده است. تلگرامهای طولانی نیز به پطروگراد و تفلیس در اعتراض به اعمال روسها ارسال شده و خواسته شده از ایران خارج شوند.» در گزارش مطبوعاتی 27 فوریه 1918، موارد دیگری ذکر شده است. رعد 8 فوریه 1918 از زنجان گزارش میدهد: «تلگرامهای طولانی از زنجان واصل میشود که میگوید 5000 روس مشغول غارت بلوکات و کشتار سکنه آنها هستند. آنها به زنان نیز تعرض میکنند.»در همین شماره رعد آمده است: «از ساوجبلاغ راپورت واصل شده قشون روس در این ناحیه شهر را غارت کرده و آتش زدهاند. مردم علیه این مهاجمان قیام کردهاند و بعد از کشته شدن 12 روس و 18 ایرانی امور در حال حاضر آرام یافته است. روسها در همه دوایر دولتی در آنجا مداخله میکنند.»
درست از همان آغاز، انگلیسیها تلاش هدایتشدهای را پی گرفتند تا نقش خود را در قحطی و خریدهای هنگفت غله و ارزاق پنهان کنند. دنسترویل در بحث قحطی و دلایل آن، قحطی ایران را با نمونههای مشابهش در هند مقایسه میکند و میگوید هنگامی كه در هند قحطی رخ داد، انگلیسیها اقدامات مؤثری برای كمك به قحطیزدگان انجام دادند. اما در ایران، نه دولت و نه مؤسسات خصوصی هیچ كاری برای برطرف كردن رنج مردم
نكردند.
دنسترویل چند «دلیل» برای قحطی ذكر میكند: نخست آن كه برداشت محصول سال 1917 به دلیل جنگ و خشكسالی، كم بود. دوم، نیروهای روس و ترك مقدار قابل توجهی از غله و دیگر ارزاق را در دوران اشغال ایران مصادره كرده بودند. سوم، ملاكان و دلالان، غله را احتكار میكردند. افزایش سریع قیمتهای غله، پیشبینی افزایشهای بیشتر را در پی داشت و مالكان انبارهای غله از عرضه آن به بازار سر باز زدند و باز هم «در انتظار قیمتهای بهتر بودند؛ بدون توجه به این واقعیت كه كوچكترین افزایش قیمت به معنای افزایش هنگفت در نرخ مرگ و میر افراد بسیار فقیر بود.»30 در این فهرست به اصطلاح «دلایل» از خرید غله توسط انگلیسیها ذكری نشده است. با این حال همان طور كه توضیح داده خواهد شد، دنسترویل خود شواهد كافی درباره خرید غله توسط انگلیسیها به دست میدهد.
نمونههایی از گزارشهای مطبوعات از چپاول روسها
رعد 24 اکتبر 1915 (شماره 25) از اوضاع آذربایجان گزارش میدهد. این روزنامه مینویسد روسها هر چه غله در جاهایی مثل سلماس بوده خریدهاند و یا انبار میکنند و یا به روسیه میبرند. قیمت گندم در تبریز به خرواری 25 تومان رسیده و جماعت زیادی در مقابل خبازیها جمع میشوند و دست خالی برمیگردند. کیفیت نانی که میشود پیدا کرد بسیار بد است و عملاً قابل خوردن نیست. در انزلی، که در اشغال روسیه است، قیمتها هر روز بالاتر میرود و مردم عادی در مشقت بسیارند. بعد از پیروزیهای روسیه در پاییز 1915 و بهار 1916 در ایران و اشغال نیمه شمالی کشور به دست روسیه، انتشار روزنامههای مخالف متوقف شده بود. بعد از انقلاب روسیه در بهار 1917 انتشار آنها از سر گرفته شد.
کالدول به نقل از روزنامه ایران 21 می 1917 از زورگویی قشون روسیه چنین گزارش میکند:
اخیراً از مناطق مختلف اطلاعاتی واصل شده است كه حكایت از بدرفتاری قشون روسیه با مردم میكند. تلگرامهای دیروز از قزوین و قم حكایت از بدرفتاری آنها با دكانداران دارد. این امر در زمانی كه روسیه دارد آزاد میشود و مردم از اهالی آن انتظار رفتار مناسب دارند، مایه تأسف است... از طرف تعدادی از تجار اردبیلی مقیم رشت تلگرام شكایتآمیزی رسیده كه قشون روسیه با كمك برخی از اهالی، به خانههای مختلف میروند و به مالك آن میگویند كه باید ملکش را برای استفاده ارتش در اختیار آنها قرار دهد. مالک درمانده هم برای آن که دست از سر خانهاش بردارند پولی به آنها میدهد و سپس آنها به سراغ خانه همسایه میروند تا همین داستان را برای او تکرار کنند. برخی از مردم زندگی خود را از این راه میگذرانند، این در حالی است که قشون روس گلدولت را در اشغال دارند که بیش از آنچه آنها لازم دارند خانه دارد. ما از دولت میخواهیم که اینگونه امور را چارهای كند... راپورت مستقیمی به این دفتر رسیده است كه میگوید چندی قبل قشون روسیه در بیجار، پنجاه و دو نظمیهچی را بازداشت و به گنجه بردهاند.
کالدول به نقل از روزنامه ایران 31 می 191733 مینویسد: «طی ایام گذشته از بلوکات تهران شكایاتی واصل شده مبنی بر این كه قشون روس به تاراج این مناطق مشغول بوده و شترها و قاطرها و خرها و دیگر اموال زنده روستائیان را به یغما میبردند. این امر مردم را به زحمت و سختی انداخته است، زیرا دیگر وسیلهای در اختیار ندارند تا با آن غله و میوه خود را به بازار عرضه كنند. امید میرود این اقدامات فوراً متوقف شود. به نظر میرسد دولت اقدامات لازم را در این باره انجام دهد.» در همین شماره در تلگرامی از قم آمده است:
یک سال و نیم است که ما، مردم نگونبخت قم زیر ستم ارتش روسیه هستیم و برای آن که برای دولت خود مشکل ایجاد نکنیم، این ستم را تاب آوردهایم، اما اکنون طاقتمان طاق شده است. ما امسال در خشکسالی بودهایم و محصولمان خوب نیست و آن اندک باقیمانده را هم ملخ دارد از میان میبرد. قشون روس به زور آنچه لازم دارند میبرند و تنها اندكی پول به جایش میدهند. مالكان مزارع و باغها را تازیانه میزنند و محصول و میوهشان را میبرند. شما را به خدا به دادمان برسید. امضاء: جمعی از تجار و روحانیون از طرف سكنه قم.
این روزنامه میافزاید: «دولت ایران در حال مذاكره با دولت روسیه درباره غارتهای قشون روسیه در ایران است.»
نوبهار 26 ژوئیه 1917 (شماره 17) گزارش میدهد ارتش روسیه در حال چپاول شهرها و روستاهای کشور است و میزان این غارتها رو به افزایش است. کالدول به نقل از روزنامه ایران در 18 اوت 191735 مینویسد:
بار دیگر از کردستان خبر میرسد که ارتش روسیه در همه جای این ولایت به مردم خساراتی وارد کرده است. مردم باز شکایت کرده و خواستار رسیدگی دولت شدهاند.
زبان آزاد 30 اوت 1917 (شماره 12) خبر میدهد سربازان روس در قزوین بسیاری از دکانها را غارت کرده و اجناس آنها به ارزش 400/000 تومان را غارت کردهاند. این روزنامه از یک شاهد عینی نقل میکند دکانها خالی شده و آن مختصری که باقی مانده را دکانداران از ترس غارت روسها پنهان کردهاند. روسها باغها و تاکستانها را خالی کردهاند و مالک و زارع را از دم کتک میزنند. زبان آزاد 4 سپتامبر 1917 (شماره 14)، از درگیری میان قشون غارتگر روس و سکنه قزوین خبر میدهد که در آن روسها به روی مردم آتش گشودهاند. این روزنامه خبر میدهد ملک سیدمحمد رضویزاده، از تجار محلی که در جوار اداره بانک شاهی انگلیس در ایران بوده غارت شده و اجناسی به ارزش 1500 تومان از آن به غارت رفته است. در پی این حادثه، همه تجار قزوین دکانها را بسته و در تلگرافخانه پناه گرفتهاند و به دولت در تهران تلگراف زده و کمک خواستهاند. در همین شماره این روزنامه گزارش شده ارزاق در زنجان کمیاب است و ورود ارتش روسیه به شهر هراس به دل مردم محلی انداخته است. زبان آزاد 18 سپتامبر 1917 (شماره 20) گزارش میکند مقامهای روسیه در منجیل برای گردآوری غله به طارم رفتهاند و مقدار زیادی غله برای انبار کردن به زنجان بردهاند.
ایران 2 نوامبر 1917 خبر میدهد: «فیالحال در شهر قزوین امنیت نیست و قشون روس مصائب بسیار را باعث شده بازارها را غارت کردهاند.» اخبار رسیده از همدان حاکی است: «دو روز پیش تعدادی از سربازان روس دکانهای بازار را چپاول کردند.» ستاره ایران 21 نوامبر 1917 (شماره 72) گزارش میدهد روسها در همدان مشغول غارت دکانها و بردن اجناس بدون دادن پول آنها هستند. در نتیجه، دکانها و بازار بسته ماندهاند. به علاوه، به خاطر گرسنگی و فقر، گروهی یاغی تعدادی دکان را غارت کرده و اجناس آنها از جمله تریاک و پول نقدشان را بردهاند. حاکم و نظمیه به زور خواستهاند دکانها را باز کنند و غله کافی برای رفع نیاز قشون روس و مردم فراهم کردهاند. اما قیمت گندم و جو خرواری 100 و 90 تومان شده است. رعد 25 نوامبر 1917 مینویسد: «بعد از تخلیه وان تعداد زیادی از قشون روسیه به خوی آمدهاند. آن گاه کنسول روسیه به کارگزار راپورت داده که این قشون ممکن است خوی را غارت کنند و او نمیتواند جلوی آنها را بگیرد زیرا تلگراف به روسیه میسر نیست.» رعد 9 دسامبر 1917 از غارتها گزارش میدهد: «از خوی تلگرام رسیده که ارتش روسیه با خلاص شدن از وان به خوی رسیده و همه بازار و اکثر خانهها را چپاول کرده است.» و از قزوین خبر میرسد: «راپورت مخصوصی حکایت از آن دارد که سواره نظام روس محموله دولتی را در خارج از شهر به سرقت برده و 6000 تومان وجه نقد را نیز برده است.»37 نوبهار 11 دسامبر 1917 (شماره 71) گزارش میکند در قزوین کمبود ارزاق بسیار جدی است و گرسنگی رو به زیاد شدن است: «فقرا در نیاز مبرم هستند، و غارت و چپاول قشون روس مصائبشان را شدت داده است.»
رعد 28 ژانویه 1918، خبر از ورود نماینده بلشویکها و خروج نیروهای روسیه از ایران میدهد: «آقای بریوین38، «مأمور دیپلماتیک روسیه» از سوی بلشویکها به دربار ایران، شنبه گذشته وارد تهران شده و در گراند هتل اتاق گرفته است. دیروز تعداد زیادی از اهالی و نمایندگان دمکراتها با او ملاقات کرده و ورودش را تبریک گفتهاند.» این روزنامه همچنین ذکر میکند: «وزارت خارجه رسماً اطلاع یافته است که تمام قشون روس، ایران را ترك خواهند گفت و اقدامات لازم برای جلوگیری از بروز مشكل به هنگام عبور آنها از كشور انجام خواهد گرفت.» اما آنها همچنان به مشكلآفرینی ادامه دادند. همین شماره رعد مینویسد: «قشون روس كه از وان باز میگشتند وارد بازار خوی شدند، چند گلوله شلیك كرده و غارت بازار را آغاز كردند، كنسول روس با تعدادی افسر روس وارد بازار شد و آنها را از بازار بیرون برد و به مردم اطمینان داد كه دیگر چنین نخواهد شد. ساعتی بعد آنها دوباره وارد بازار شدند و تا نیمه شب به غارت ادامه دادند و سپس تمام بازار را آتش زدند.» رعد 29 ژانویه 1918 از رشت اینگونه گزارش میدهد: «هر روزه از قزوین تعدادی از قشون روس وارد رشت میشوند. آنها هر چه دزدیدهاند میفروشند و روبل و لباس میخرند.»
دو گزارش مطبوعاتی [سفارت آمریکا] در 2 فوریه 1918 و 27 فوریه 1918، حاوی اطلاعات بسیاری از سوء رفتار روسها در ایران هستند. از رعد 11 ژانویه 1918 نقل میشود: «سکنه سیاهدره تلگراف کردهاند روسها پس از تمام شدن کارشان در همدان، آنها را غارت کردهاند، دو مرد و یک دختر بچه را کشتهاند و دختر دیگری را هم مجروح کردهاند. آنها حتی غله دولتی را میبرند، مردم پراکنده شده و به قزوین و دیگر نقاط میگریزند.» رعد 16 ژانویه 1918 مینویسد: «بر اساس تلگرامی مخصوص، روسها همه انبارهای غله مردم و دولت را در نهاوند بسته و ضبط کردهاند و میخواهند آنها را به همدان ببرند.» در همین شماره گزارشهایی از زنجان آمده است: «نایب حاکم زنجان راپورت میدهد قشون روس باز برای مردم شهر و بلوکات آن مصیبت میسازند و هیچ چیز در این ناحیه امنیت ندارد.» رعد 20 ژانویه 1918 از کارهای ناشایست روسها گزارش میکند: «وقتی روسها از سنه (مرکز کردستان) رفتند هر چه گوسفند و دیگر احشام توانستند با خود بردند.» اوضاع در قزوین چندان بهتر نبود: «از قزوین راپورت میرسد کنسول روسیه قزاقهایی را که دولت ایران برای حفاظت از شهر فرستاده بوده به انقیاد خود درآورده است. بسیاری از سکنه برای دفع از خود مسلح شدهاند.» این روزنامه میافزاید: «بسیاری از قشون روس هر روز از قزوین به رشت و دیگر نقاط ایران میرسند. هر چه دارند میفروشند و روبل میخرند، الآن هر اسب هشت تا ده تومان فروخته میشود.»
رعد 4 فوریه 1918 مینویسد: «درباره اعمال قوای روس و تشکیلات جدید آنها در قزوین، غارتگریهایشان در تبریز، زنجان، همدان، کرمانشاه و دیگر نقاط به سفارت روسیه مکاتبه شده است. تلگرامهای طولانی نیز به پطروگراد و تفلیس در اعتراض به اعمال روسها ارسال شده و خواسته شده از ایران خارج شوند.» در گزارش مطبوعاتی 27 فوریه 1918، موارد دیگری ذکر شده است. رعد 8 فوریه 1918 از زنجان گزارش میدهد: «تلگرامهای طولانی از زنجان واصل میشود که میگوید 5000 روس مشغول غارت بلوکات و کشتار سکنه آنها هستند. آنها به زنان نیز تعرض میکنند.»در همین شماره رعد آمده است: «از ساوجبلاغ راپورت واصل شده قشون روس در این ناحیه شهر را غارت کرده و آتش زدهاند. مردم علیه این مهاجمان قیام کردهاند و بعد از کشته شدن 12 روس و 18 ایرانی امور در حال حاضر آرام یافته است. روسها در همه دوایر دولتی در آنجا مداخله میکنند.»