آثار گناه در قلب و تفکر(پرسش و پاسخ)
پرسش:
براساس آموزههای وحیانی گناه چه آثاری در قلب و روح و تفکر انسان از خود به جای میگذارد؟
پاسخ:
تکرار گناه و مداومت آن موجب تیرگی و واژگونی قلب و مسخ انسان از حالت انسانیت به حالت درندهخویی و حیوانصفتی میگردد و نیز باعث گناهان بزرگتر میشود.
به عنوان مثال: گنهکاری که برای اولین بار لب به شراب میزند، چون مسلمان است، آشامیدن چند قطره از شراب برای او بسیار سخت است، ولی بار دوم کمی آسان میشود و وقتی زیاد تکرار شد، آشامیدن چند لیوان از آن برای او از آب خوردن هم آسانتر میگردد.
آری! تداوم گناه حتی گناهان بزرگ را برای انسان آسان میکند.
در قرآن آیات متعددی در این رابطه وجود دارد، ازجمله: «ثم کان عاقبهالذین اساوا السوای ان کذبوا بآیاتالله و کانوا بها یستهزءون»
«سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخریه گرفتند.»(روم - 10)
در تاریخ بسیار دیده شده که افرادی بر اثر تداوم گناه و طغیان کارشان به کفر و انکار حق و به مسخره گرفتن آن رسیده است، اینها از آثار شوم گناه است که دامنگیر گنهکار میشود، چنانکه مداومت بر کارهای نیک و عبادات، موجب صفای دل و نورانیت بیشتر روح و جان میشود. در این باره به روایات زیر توجه کنید:
امام صادق(ع) فرمودند، پدرم میفرمود:
«ما من شیء افسد للقلب من خطیئه، ان القلب لیواقع الخطیئه فما تزال به حتی تغلب علیه فیصیر اعلاه اسفله»
«چیزی بیشتر از گناه، قلب را فاسد نمیکند، قلب گناه میکند و بر آن اصرار میورزد و درنتیجه سرنگون و وارونه میگردد و موعظه در آن اثر نمینماید.» (کافی، ج 2، ص 268)
امام کاظم(ع) میفرماید:
«اذا اذنب الرجل خرج فی قلبه نکته سوداء فان تاب انمحت و ان زاد زادت حتی تغلب علی قلبه فلا یفلح بعدها ابدا»
«وقتی که انسان گناه میکند، در قلب او نقطه سیاهی پدید میآید، اگر توبه کرد، آن نقطه پاک میشود و اگر بر گناه خود افزود آن نقطه گسترده میگردد به طوری که همه قلب او را فرامیگیرد و بعد از آن هرگز رستگار نمیشود.» (بحارالانوار، ج 73، ص 327)
به طور کلی هرگونه نکبت و بلا، خواه روحی و خواه جسمی از گناه سرچشمه میگیرد که امام باقر(ع) فرمود:
«و ما من نکبه تصیب العبد الا بذنب»
«هیچ نکبتی به بنده نرسد مگر به خاطر گناه.» (کافی، ج 2، ص269)
براساس آموزههای وحیانی گناه چه آثاری در قلب و روح و تفکر انسان از خود به جای میگذارد؟
پاسخ:
تکرار گناه و مداومت آن موجب تیرگی و واژگونی قلب و مسخ انسان از حالت انسانیت به حالت درندهخویی و حیوانصفتی میگردد و نیز باعث گناهان بزرگتر میشود.
به عنوان مثال: گنهکاری که برای اولین بار لب به شراب میزند، چون مسلمان است، آشامیدن چند قطره از شراب برای او بسیار سخت است، ولی بار دوم کمی آسان میشود و وقتی زیاد تکرار شد، آشامیدن چند لیوان از آن برای او از آب خوردن هم آسانتر میگردد.
آری! تداوم گناه حتی گناهان بزرگ را برای انسان آسان میکند.
در قرآن آیات متعددی در این رابطه وجود دارد، ازجمله: «ثم کان عاقبهالذین اساوا السوای ان کذبوا بآیاتالله و کانوا بها یستهزءون»
«سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخریه گرفتند.»(روم - 10)
در تاریخ بسیار دیده شده که افرادی بر اثر تداوم گناه و طغیان کارشان به کفر و انکار حق و به مسخره گرفتن آن رسیده است، اینها از آثار شوم گناه است که دامنگیر گنهکار میشود، چنانکه مداومت بر کارهای نیک و عبادات، موجب صفای دل و نورانیت بیشتر روح و جان میشود. در این باره به روایات زیر توجه کنید:
امام صادق(ع) فرمودند، پدرم میفرمود:
«ما من شیء افسد للقلب من خطیئه، ان القلب لیواقع الخطیئه فما تزال به حتی تغلب علیه فیصیر اعلاه اسفله»
«چیزی بیشتر از گناه، قلب را فاسد نمیکند، قلب گناه میکند و بر آن اصرار میورزد و درنتیجه سرنگون و وارونه میگردد و موعظه در آن اثر نمینماید.» (کافی، ج 2، ص 268)
امام کاظم(ع) میفرماید:
«اذا اذنب الرجل خرج فی قلبه نکته سوداء فان تاب انمحت و ان زاد زادت حتی تغلب علی قلبه فلا یفلح بعدها ابدا»
«وقتی که انسان گناه میکند، در قلب او نقطه سیاهی پدید میآید، اگر توبه کرد، آن نقطه پاک میشود و اگر بر گناه خود افزود آن نقطه گسترده میگردد به طوری که همه قلب او را فرامیگیرد و بعد از آن هرگز رستگار نمیشود.» (بحارالانوار، ج 73، ص 327)
به طور کلی هرگونه نکبت و بلا، خواه روحی و خواه جسمی از گناه سرچشمه میگیرد که امام باقر(ع) فرمود:
«و ما من نکبه تصیب العبد الا بذنب»
«هیچ نکبتی به بنده نرسد مگر به خاطر گناه.» (کافی، ج 2، ص269)