kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۵۳۱۷
تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۳۹۷ - ۲۰:۲۷

اربعین حســـینی تجلی‌گاه اقتصــاد و تمدن نوین اسلامی

سال‌هاست اقتصاد جهان‏ صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشته است. هر دانشجوی رشته اقتصاد در اولین ترم تحصیلی خود این تعریف را فرامی‌گیرد که اقتصاد یعنی «تخصیص بهینه منابع محدود به نیازهای نامحدود»، اما در چند دهه اخیر، علم اقتصاد مدرن بیش از هر زمان دیگری ناکارآمدی خود را در این رابطه نشان داده است.

براساس آمار سازمان ملل متحد سالانه نزدیک یک میلیارد نفر درجهان شب‌ها گرسنه می‌خوابند در حالی که بخش زیادی از غذای تولیدی در جهان قبل از اینکه به مصرف برسد از بین می‌رود. سازمان خواربار جهانی، فائو، در جدیدترین گزارش خود اعلام کرده سالانه 1/3 میلیارد تن مواد غذایی در جهان در مسیر مزرعه تا بازار از بین می‌رود، به این معنی که که این غذا هیچگاه به دست مصرف‌کنندگان نمی‌رسد.
آکسفام، گروه غیردولتی مبارزه با فقر، نابرابری و گرسنگی هم با انتشار گزارشی اعلام کرده که ۸۲ درصد ثروت جهان در اختیار تنها یک درصد از جمعیت کره زمین است. این گزارش می‌افزاید که اگر توزیع ثروت عادلانه انجام می‌شد ۲۰۰ میلیون نفر از فقر شدید نجات پیدا می‌کردند.
از سوی دیگر، جهان به واسطه فراگیر شدن دلار، اسیر و مرعوب سلطه آمریکا شده است. این کشور با چاپ پول بدون پشتوانه -که چیزی جز اعداد و ارقام کامپیوتری نیست- تولید جهان را می‌بلعد و در ازای آن تکه کاغذی به نام دلار تحویل می‌دهد. بدهی جهان در زمان نگارش این گزارش، بیش از 73 تریلیون دلار و به سرعت رو به افزایش است که بیش از 21 تریلیون دلار آن را بدهی آمریکا تشکیل می‌دهد.
سقوط آزاد
در سالیان گذشته یک نظم ذهنی بین اقتصاددانان جهان شکل گرفته که نظام کنونی را تنها راه نجات اقتصاد جهان تصور نموده و الگوی معیشت حاکم بر جهان را یک سازوکار نهایی برای اداره اقتصاد معیشت جهان تلقی می‌کند. این نظام ذهنی در حال فروریختن است.
از 2007 به این سو این اعتراض‌ها جدیتر شده و بسیاری از اقتصاددان‌ها اعتراف کرده‌اند که دوران اقتصاد فعلی به سر آمده و مدل فعلی نمی‌تواند مدل نهایی باشد و پاسخ نیازهای جهان را از حیث معیشتی بدهد.
جوزف استیگلیتز، اقتصاددان آمریکایی دارنده جایزه نوبل، در کتابی به نام «سقوط آزاد» (Free Fall) میگوید که نه تنها اقتصاد جهان، که حتی علم اقتصاد در حال سقوط است. او در این کتابش می‌نویسد: «وقتی اقتصاد جهانی در ۲۰۰۸ به ورطه سقوط آزاد افتاد، باورهایمان نیز سقوط آزاد را تجربه کرد. دیدگاه‌های دیرپا درباره اقتصاد، درباره آمریکا و درباره قهرمانان ما نیز سقوط آزاد کردند».
الگوهای فرومانده
چه بدیلی برای اقتصاد کنونی وجود دارد؟ برای مقایسه یک الگوی جایگزین با نظام فعلی، بهتر است الگوهایی که اجرا شده‌اند را مقایسه کنیم.
نظام سوسیالیستی که در شوروی بر اساس اندیشه‌های مارکس و هگل بر پا شد، در سال 1991 رسما فروپاشید و بقایای آن در کره شمالی و کوبا هم حرفی برای گفتن ندارند. چین کمونیستی هم تا حدودی از این تفکر فاصله گرفته و در دامن نظم جهانی افتاده است.
اقتصادهای نوظهور هم هر چند در برخی مولفه‌ها پیشرفت کرده و اصلاحاتی صورت داده‌اند، اما الگوی متفاوتی محسوب نمی‌شوند و باز هم در چارچوب نظام اقتصادی کنونی تحلیل می‌شوند. حتی روسیه که در برابر آمریکا قرار گرفته، مقابله بنیادی با اقتصاد غرب ندارد و دعوای آنها صرفا در حوزه توسعه نفوذ بین‌المللی و جنگ‌های تجاری و ارزی است.
رویش تمدنی
اما در این بین چند سالی است اتفاقاتی در جنوب غرب آسیا در حال رخ دادن است که توجه مراکز مطالعاتی جهان را به سمت خود جلب نموده است. گویا سه هزار سال پس از خاموشی تمدن بین‌النهرین، رویش تمدن جدیدی در حاشیه رودهای دجله و فرات در حال شکل‌گیری است.
در چند سال گذشته یک اجتماع عظیم چند ده میلیونی در یک بازه زمانی چند هفته‌ای و در یک منطقه محدود جغرافیایی پدیده اربعین را در ابعادی بی‌سابقه رقم زده‌اند.
اینکه در عین سرکوب خبری غول‌های رسانه‌ای جهان، مستندسازان آماتور تا دوربین به‌ دست‌ها و کارگردان‌های اسکار گرفته، به پدیده اربعین توجه می‌کنند و راهی عراق می‌شوند، همچنین برخی مراکز دانشگاهی جهان برای پژوهش نظری و میدانی پیرامون این تجمع متفاوت دست به کار شده‌اند، گویای این حقیقت است که یک مدل جدید فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در این آئین در حال اجراست که اتفاقا به خوبی جواب می‌دهد و کار می‌کند.
اگر قرار است نظم کنونی فرو بریزد و الگوی جدیدی شکل بگیرد، دو الگو باید با یکدیگر مقایسه شوند. یعنی الگوی معیشت غرب باید با الگویی که در طول ده تا 20 روز اتفاق می‌افتد، بصورت عینی مقایسه گردد.
معمای جمعیت
در الگوهای توسعه، همواره یکی از مشکلات اصلی، بحث مدیریت جمعیت است. بر اساس برخی الگوهای موجود، برخی کشورها مناطقی را در جهان در نظر می‌گیرند و با برنامه‌ریزی برای نابودی مردم بومی آنجا، سرریز جمعیت‌شان را به آن کشورها منتقل می‌کنند.
آمارهای مختلفی از جمیعت زائران اربعین منتشر شده که کمترین برآوردها 20 میلیون نفر را تخمین می‌زند. به گفته مسئولان، فقط دو میلیون و دویست هزار زائر ایرانی در اربعین سال گذشته راهی عراق شده‌اند.
این در شرایطی است که عربستان در موسم حج تمتع، تنها پذیرای دو تا سه میلیون نفر است؛ یعنی معادل تعداد کل افرادی که برای حج تمتع به عربستان می‌روند، تنها از ایران راهی عراق شده‌اند. همچنین سعودی‌ها پیچیده‌ترین امکانات و تکنولوژی‌های مدیریت جمعیت و کارشناسان بین‌المللی را به خدمت می‌گیرند، اما بازهم حوادثی مانند فاجعه منا رخ می‌دهد.
سوال اینجاست که چطور ممکن است در اربعین، بر عکس مدل‌ها و نمونه‌های فوق، شما با یک الگوی «جمعیت‌پذیر» مواجه هستید، آن هم از سوی یک کشور جنگ‌زده که با محدودیت شدید امکانات مواجه است! در مراسم چند ده میلیونی اربعین حسینی، مردم عراق از دارایی خود می‌گذرند تا از زوار امام حسین علیه‌السلام از کشورهای مختلف پذیرایی کنند و هیچ کمبود و مشکلی هم پیش نمی‌آید؟ آیا این اتفاق قابل تأمل نیست؟
جمعه سیاه
یک مقایسه دیگر هم در این رابطه قابل توجه است. در سال‌های اخیر، ایام اربعین با «جمعه سیاه» (Black Friday) در آمریکا مصادف شده است. جمعه سیاه یا حراج جمعه در آمریکا روز بعد از روز شکرگزاری است که آخرین جمعه ماه نوامبر (آبان) به‌شمار رفته و آغاز آیین خرید برای کریسمس محسوب می‌شود. مردم در این روز به واسطه تخفیف فروشگاه‌ها، برای خرید اقدام می‌کنند و سال‌ها است که این روز، شلوغترین روز برای فروشنده‌ها است.
اما تصاویری که از هجوم مردم آمریکا به فروشگاه‌ها برای خرید ارزانتر منتشر شده منزجرکننده است. این هجمه بسیار جدی است و حتی در بسیاری از سال‌ها کشته هم داده است تا آنجا که سایتی مختص آمار مجروحان و قربانیان این روز وجود دارد (BlackFridayDeathCount.com).
بر اساس آمار این سایت، از سال 2006 تا کنون 10 نفر در هجوم به فروشگاه‌ها کشته شده و 111 نفر زخمی شده‌اند. تنها در سال 2016 تعداد قربانیان هجوم مردم به فروشگاه‌ها به سه کشته و هفت زخمی رسید، این در حالی است که هیچ عملیات تروریستی یا اتفاق خاصی رخ نداده است.
حال این شرایط را با اربعین مقایسه کنید که در این مراسم کسی از فشار و هجمه دیگران کشته نمی‌شود و اگر آسیبی وجود داشته، در اثر مشکلات جسمی شخصی یا عامل بیرونی مانند حملات تروریستی بوده است؛ مانند اتفاقی که در سال‌هاي گذشته در اثر اقدام تکفیری‌ها علیه یک اتوبوس ایرانی در یک پمپ بنزین بین راهی در ایام اربعین رخ داد.اگر قرار است یک الگوی معیشت در نهایت و در اوج عملکرد خود این وضعیت را به ارمغان بیاورد، واقعا الهام‌بخش و قابل تقلید نیست.
مسئله آب و غذا
مسئله امنیت غذایی، یکی دیگر از دغدغه‌های الگوهای توسعه غربی است. حتی دفاع از تولید محصولات تراریخته و کشاورزی صنعتی، با هدف تأمین مواد غذایی است. همانطور که در ابتدای گزارش آمد، آمارهای رسمی بین‌المللی نشان می‌دهد در هزاره سوم میلادی و با ادعاهایی که نظام اقتصادی کنونی دارد، هر شب یک میلیارد نفر گرسنه می‌خوابند در حالی که سالیانه چند میلیارد تن غذا در جهان هدر می‌رود.
اگر با یک برآورد معمولی، جمعیت اربعین را 20 میلیون نفر، بازه زمانی را 10 روز، وعده غذایی را 3 وعده و میانگین هر وعده را 10 هزار تومان بگیریم (که این برآوردها بسیار کمتر از واقعیت در نظر گرفته شده است)، در این مراسم 600 میلیون وعده غذایی تأمین می‌شود که رقم بسیار بزرگ و قابل تأملی است.
با این وجود در اربعین، کسی نگران تأمین غذای خود نیست. حجم گسترده‌ای از مواد غذایی برای 20 تا 30 میلیون نفر در یک بازه زمانی و منطقه جغرافیایی محدود تأمین می‌شود. آن هم در کشوری که در اثر حمله آمریکا به عراق در سال 2003 بخش زیادی از کشاورزی این کشور از بین رفته و بسیاری از گونه‌های بذرهای بومی این کشور زیر نظر حاکم آمریکایی در زمان جنگ از بین رفت.
بحث آب هم بسیار حیاتی است. دجله و فرات در عراق جاری است، اما با وجود خشکسالی‌ها، آب هم با همه سختی‌هایش تأمین می‌شود و مردم به مشکلی برنمی‌خورند.
شکستن آقایی دلار
یکی دیگر از بحران‌هایی که در نظام اقتصادی موجود گریبان جهان را گرفته، سلطه دلار است که به عنوان ابزار کلیدی آمریکا برای مدیریت جهان و جنگ ارزی علیه کشورها استفاده می‌شود. بحران ارزی کشورمان و برخی کشورهای دیگر از جمله ترکیه، پاکستان و برخی دیگر از کشورها نیز به واسطه همین ابزار است.
با این افق دید بود که رهبر انقلاب شهریور‌ماه 95 در دیدار فرماندهان سپاه یک وعده و فرمان تاریخی بیان کردند که «اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از «جادوی مالی و پولی دشمن» خلاص کنند و «ارزش و آقایی دلار» را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشورهای دیگر را نیز نجات داده‌اند و برای آنها الگو خواهند شد.»
جالب است که اربعین، محلی است که می‌توان به وضوح شکستن آقایی دلار را مشاهده نمود. موضوع دلار و آقایی آن، در این فضا شکسته می‌شود و در این فضا حاکمیت پول و کارنسی (Currency) مشاهده نمی‌شود. این الگو با حداقل کارکرد پول اداره می‌شود. لذا خواسته رهبر انقلاب برای شکستن آقایی و سروری دلار عملا در اربعین پیاده می‌شود.
حتی جنبش‌هایی مانند پویش «اربعین بدون دلار» که در سال‌های اخیر شکل گرفته، یک تمرین عملی و موفق برای حذف کامل دلار بوده است.
ولایت، محور الگوی اربعین
فراتر از این اعداد و ارقامی که قابل مقایسه و رقابت با الگوی توسعه غربی است، باید به رفتار مردم میزبان و میهمان در اربعین توجه شود. اینکه این تجمع میلیونی و معیشت آن چگونه و بر چه اساسی شکل می‌گیرد؟
واقعیت آن است که نهادهای متعددی ذیل نظام اقتصادی اسلامی، این معیشت را سامان می‌دهند. یعنی نهادهایی ماند نذر، خمس، زکات، انفاق و ... هستند که این الگوی معیشتی را اداره می‌کنند و به وضوح کارکرد آنها قابل مشاهده است.
همه این نهادها بر اساس یک «محبت» و در واقع مبتنی بر «ولایت» شکل می‌گیرد. یعنی وقتی پرسيده شود که این پیاده‌روی برای چه کسی انجام می‌شود و این نذرها برای چه کسی صورت می‌گیرد، پاسخ آن است که همه این موارد حول محور «ولایت» و مبتنی بر آن سامان می‌یابد.
ولایت در اینجا به معنای حکومت است. یکی از معانی اصلی ولایت، بحث حکومت است؛ حکومت ائمه و کسانی که خدا تعیین کرده است، به عنوان افرادی که می‌توانند بشریت را اداره کنند و نجات دهند.
کارکرد موضوع ولایت در اربعین به صورت تام مشاهده می‌شود. این ولایت و محبت، مهمترین ثروتی است که در اینجا وجود دارد و البته قابل احصاء نیست اما همه نهادهای مورد اشاره، و تمام این جمعیت و الگوی معیشت را حول خودش سازمان می‌دهد.
مبانی رفتاری افراد در این الگو را می‌توان در آیه 46 سوره کهف مشاهده نمود: «مال و فرزندان زیب و زینت حیات دنیاست و اعمال صالح که (تا قیامت) باقی است نزد پروردگار از نظر ثواب بهتر و از نظر امیدمندی نیکوتر است». یعنی عمل خیر مردم هر چند زینت دنیاست، مهم‌تر از آن، خیر آخرتی دارد و همین موضوع عاملی برای ترغیب مردم به انجام چنین رفتارهایی است.
رفتار و ایثاری که میزبانان و زائران اربعین بر اساس اندیشه قرآنی و حول محور ولایت دارند ابعادی فراتر از نمونه‌های غربی را به نمایش می‌گذارد و به نظر می‌رسد این الگو می‌تواند اقتصاد جهان را نجات دهد. به این موضوع بیاندیشیم که اگر این الگو از حیث مکانی به کل جهان و از حیث زمانی به کل زمان‌ها بسط یابد، چه اتفاق بزرگی می‌افتد؟