اختلافات تیم بزرگسالان و امید به اوج رسید
چه کسی در فدراسیون فوتبال حرف آخر را میزند؟ وقتی همه چیز فدای رسیدن به جام جهانی میشود
درگیری مسئولان دو تیم فوتبال بزرگسالان و امید در حالی بالا گرفته که فدراسیون فوتبال به جای مدیریت کردن ماجرا نقش تماشاگر را ایفا میکند.
در ادامه اتفاقات عجیب در فوتبال ایران دو تیم ملی کشورمان که خود را برای دو رویداد مختلف آماده میکنند علیه همدیگر موضع گرفتهاند. تیم ملی بزرگسالان آماده حضور در جام ملتهای آسیا میشود و تیم امید هم میخواهد طلسم سالها نرفتن به المپیک را بشکند.
در تاریخ فوتبال ایران کم نبوده مشکلاتی که بر اثر نداشتن تعامل بین تیمهای ملی با باشگاهها یا تیم ملی بزرگسالان با تیم امید رخ داده است. کافی است مروری به گذشته داشته باشید تا به یاد بیاورید اتفاقات و درگیریهایی که همگی از نداشتن تعامل و عدم مدیریت فدراسیون فوتبال در زمانهای مختلف نشات گرفته است. درگیری بین دو تیم بزرگسالان و امید هم در گذشته بوده اما این بار واقعاً نوبر است.
ماجرا از کجا شروع شد؟
کمپ تیمهای ملی یا همان مرکز ملی فوتبال ایران محلی است برای استفاده «تمام تیمهای ملی». ساختمان «پِک» هم که از امکانات خوبی برای ریکاوری و تمرینات آمادهسازی بازیکنان برخوردار است، در همین محل واقع شده است. ماجرا از جایی شروع شد که حمید استیلی مدیر تیم فوتبال امید گفت که «هنوز پک را ندیدیم چه برسد بخواهیم از آن استفاده کنیم». همین اظهار نظر کافی بود تا امیرحسین حسینی مدیر رسانهای تیم ملی علیه استیلی موضع بگیرد و او را به فرافکنی برای پوشش دادن نتایج تیم امید متهم کند. بعد هم رضا شاهرودی و سهراب بختیاریزاده مربیان تیم امید به انتقاد از کیروش پرداختند و گفتند که ساختمان پک باید در اختیار تمام تیمهای ملی باشد. آنها از این گلایه کرده بودند که چرا تیم امید باید هر روز در یک زمین تمرین کند. کرانچار نیز روز گذشته در حاشیه تمرین تیم امید اعلام کرد «هنوز با چراغ سبزی برای استفاده از پک مواجه نشده است».
ادبیات «بدِ» استاد به شاگرد سرایت کرد
کیروش روز گذشته در حاشیه تمرین تیم ملی و در جمع خبرنگاران گفت: «استیلی چطور وقت کرد به روسیه بیاید و از تماشای بازیهای تیم ملی لذت ببرد؟» و استیلی هم گفت که «با خرج خودش به روسیه رفته است». این اما پایان ماجرا نبود و این بار نوبت به میک مک درموت دستیار کیروش رسید که با ادبیاتی که قبلا هم از سوی کیروش و اطرافیانش دیده بودیم بگوید: «به نظر میرسد آقای استیلی تیم ملی را با سیرکاشتباه گرفته است. اگر شما به دنبال استفاده از خرس برای سیرک هستید بهتر است خرسهایی که در میانمار جا گذاشتهاید را استفاده کنید.» استیلی روز گذشته برای تلطیف فضا به سایت فدراسیون فوتبال گفت که «تیم امید و بزرگسالان در کنار هم هستند» اما این اظهارنظر هم باعث نشد مشکلات فروکش کند.
نقش فدراسیون فوتبال چیست؟
اینکه چرا چنین دعوایی به وجود آمده یک طرف ماجرا است و اینکه مربی تیم ملی از ادبیاتی بد و به دور از شأن یک مربی استفاده کند، بحثی دیگر. موضوع مهم اما این است که چرا فدراسیون فوتبال همانند یک تماشاگر نظارهگر دعوای مسئولان دو تیم ملی است؟ پس نقش فدراسیون فوتبال چیست؟ چرا همان روزی که جرقه اولیه این اتفاق رخ داد فدراسیون فوتبال برای حل مشکل پا پیش نگذاشت و طرفین ماجرا را به سکوت دعوت نکرد؟ چرا فدراسیون فوتبال اجازه میدهد این درگیریها اینچنین رسانهای شوند؟ یعنی هیچکس در فدراسیون فوتبال نیست که این ماجرا را مدیریت و پشت درهای بسته آن را حل کند؟ چرا تیم امید باید هر روز سرگردان باشد و در یک زمین تمرین کند؟ مگر این تیم برای فدراسیون و فوتبال ایران نیست؟ مگر این تیم نمیخواهد طلسم رفتن به المپیک را بشکند و مگر نیاز به حمایت ندارد؟
کیروش میگوید: «سال پیش وقتی ساختمان پک آماده شد جلسهای با مسئولان فدراسیون در محل ساختمان پک داشتیم. در آن جلسه کادر تیم ملی زیر 17 سال، کادر تیم ملی بانوان و تیم ملی زیر 23 سال نیز حضور داشتند. تک تک آنها محلهایی (دفتر کار) برای خود در اینجا انتخاب کردند اما تا به امروز هیچ یک از آنها در دفتر خود حضور پیدا نکردند و این دفترها همانند همان روز اول افتتاح ساختمان پک است». حال سؤال این است که چرا تا امروز هیچکدام از مربیان این تیمها سری به اتاقهایشان نزدند؟ شاهرودی گفته بود «به آنها گفتهاند فقط تیم بزرگسالان حق استفاده از این ساختمان را دارد». آیا واقعا فدراسیون فوتبال به تیمهای دیگر ملی اجازه استفاده از امکانات کمپ تیمهای ملی را نمیدهد؟
وقتی «صعود به جام جهانی» هدف میشود
پیش از این بارها و بارها نوشته ایم وقتی «صعود تیم ملی بزرگسالان به جام جهانی» برای مدیران فدراسیون فوتبال هدف میشود و فکر میکنیم با راه یابی به جام جهانی تمام مشکلات فوتبال داخلی مان حل شده و وارد دنیای حرفهای شده ایم سخت دراشتباهیم.
سرمربی تیم ملی و دستیارانش باید حد و حدود خود را بدانند و پا را از گلیم شان درازتر نکنند. البته آنها مقصر نیستند بلکه مقصر مسئولان فدراسیون هستند که از روز اول بخاطر عدم مدیریت صحیح، نگذاشتن چارچوب مشخصی برای کادرفنی تیم ملی، باعث شدند این گستاخیها به عوامل مختلف خودِ فدراسیون، مدیران، مربیان و پیش کسوتان فوتبال به اوج برسد و کار به اینجا بکشد.
جای کارگر و کارفرما در تیم ملی تغییر کرده
آیا رفتن به جام جهانی اینقدر میارزد که کی روش و دستیاران خارجیاش برای رسیدن به هدفشان هر از گاهی با این نوع دیالوگهای توهینآمیز، حاشیه، جنجال و درگیری لفظی در فوتبال بوجود بیاورند؟
آیا عدم مدیریت رفتارهای گذشته کیروش زمینهساز این موضوع نبوده که امروز دستیار خارجی او هم این جسارت را به خود میدهد که به یک بازیکن پرافتخار، مربی فوتبال و مدیر تیم امید اینگونه حمله کند و پا را از دایره اختیارات و مسئولیتش فراتر بگذارد و در نهایت هم به هیچ کس پاسخگو نباشد؟
بدون شک تمام مشکلات به مدیریت ضعیف فدراسیون فوتبال برمی گردد،مدیریتی که همه چیز را فدای رسیدن به جام جهانی کرده است. در چنین شرایطی یاد جمله وزیر سابق ورزش افتادیم که میگفت:جای کارگر و کارفرما در تیم ملی فوتبال تغییر کرده است.