دنیاپرستان از اجرای حق و عدالت گریزانند (پای درس علی(ع))
(ای سهل بن حنیف انصاری!)
«به من خبر رسیده که گروهی از مردم مدینه به سوی معاویه گریختند، مبادا برای از دست دادن آنان و قطع شدن کمک و یاریشان افسوس بخوری! که این فرار برای گمراهیشان، و نجات تو از رنج آنان کافی است، آنان از حق و هدایت گریختند و به سوی کوردلی و جهالت شتافتند. آنان دنیاپرستانی هستند که به آن روی آوردند و شتابان در پی آن روانند. عدالت را شناختند و دیدند و شنیدند و به خاطر سپردند و دانستند که همه مردم در نزد ما، در حق یکسانند، پس به سوی انحصارطلبی گریختند. سوگند به خدا! آنان از ستم نگریختند و به عدالت نپیوستند» نهجالبلاغه - نامه 70
«به من خبر رسیده که گروهی از مردم مدینه به سوی معاویه گریختند، مبادا برای از دست دادن آنان و قطع شدن کمک و یاریشان افسوس بخوری! که این فرار برای گمراهیشان، و نجات تو از رنج آنان کافی است، آنان از حق و هدایت گریختند و به سوی کوردلی و جهالت شتافتند. آنان دنیاپرستانی هستند که به آن روی آوردند و شتابان در پی آن روانند. عدالت را شناختند و دیدند و شنیدند و به خاطر سپردند و دانستند که همه مردم در نزد ما، در حق یکسانند، پس به سوی انحصارطلبی گریختند. سوگند به خدا! آنان از ستم نگریختند و به عدالت نپیوستند» نهجالبلاغه - نامه 70