بررسی توهینهای سریالی رئیسجمهور آمریکا به عربستان
راز سکوت بن سلمان در برابر ترامپ
محمدرضا مرادی
چند نمونه از توهینهای ترامپ
- بعد از آنکه«محمد بن سلمان» فروردین ماه 97 در دفتر کاخ سفید با ترامپ دیدار کرد، رئیسجمهور آمریکا از کارمندانش خواست «همه صندلیها و اسبابی را که بن سلمان رویش نشسته یا دست زده، به خوبی تمیز کنند، تا مبادا شپشی از خود به جای گذاشته باشد».
- رئیس جمهور آمریکا در توهینی دیگر، اعلام کرد که عربستان برای ما گاوی شیرده است و هر وقت بخواهیم از آن طلا و دلار میدوشیم و هروقت شیرش تمام شود، «آن را سر میبریم».
- ترامپ شهریور گذشته در واکنش به افزایش قیمت نفت خطاب به کشورهای عربی گفت: «ما از کشورهای خاورمیانه محافظت میکنیم. امنیت آنها بدون ما مدت زیادی دوام نخواهد آورد. اوپک باید همین حالا قیمتها را پایین بیاورد.»
-ترامپ اخیرا با اشاره به گفتوگوی تلفنی خود با «ملک سلمان»، پادشاه سعودی گفت: «عربستان را دوست دارم. گفتوگویی طولانی با پادشاه فوقالعادهشان سلمان داشتم. به او گفتم، پادشاه! شما چندین تریلیون پول دارید. بدون ما چه کسی میداند برای شما چه اتفاقی میافتد؟» رئیسجمهور آمریکا اضافه کرد: «با ما، آنها کاملاً ایمن هستند. ولی ما چیزی که باید به دست بیاوریم را به دست نمیآوریم. ما از ارتش آنها حمایت مالی میکنیم. گفتم بگذار یک سؤال بپرسم: چرا ما داریم به ارتش این کشورهای بسیار ثروتمند کمک مالی میکنیم؟»
-روزنامه واشنگتنپست 12 مهر 96 گزارش داد رئیسجمهور آمریکا، در ادامه اظهارات تحقیرآمیز خود درباره عربستان، چندی پیش در یک نشست انتخاباتی به عربستان توهین کرده است. طبق این گزارش، ترامپ در یک نشست انتخاباتی غیرعلنی که با حضور حامیان مالی حزب جمهوریخواه در هتل بینالمللی خودش (هتل ترامپ) در واشنگتن برگزار شده بود، درباره موضوعات مختلفی از جمله رابطه با عربستان صحبت کرده و با افتخار گفته بود که در سفر سال گذشته خود به عربستان بر خلاف عرف معمول، در برابر پادشاه این کشور تعظیم نکرده است. او در ادامه گفته است که پیش از این دیده بود که چطور «باراک اوباما» (رئیسجمهور سابق آمریکا) تعظیم کرده و به همین دلیل، تصمیم گرفته در سفر خود به عربستان، چنین کاری انجام ندهد. ترامپ در ادامه اظهارات خود در این نشست، مجددا موضوع حمایت نظامی آمریکا از عربستان را تکرار کرده و گفته است اگر حمایتهای آمریکا نباشد، ایران ظرف دو هفته بر عربستان غلبه میکند. بر اساس گزارش واشنگتنپست، رئیسجمهور آمریکا همچنین در این نشست انتخاباتی فاش کرده است که «ملک سلمان»، پادشاه سعودی، چندی پیش با او تماس گرفته و از او خواسته که آمریکا در انجام یک عملیات نظامی بزرگ به عربستان کمک کند اما او به پادشاه عربستان گفته که اگر عربستان خواهان این همکاری است باید چهار میلیارد دلار بابت آن بپردازد. ترامپ درباره ماهیت این عملیات و کمک درخواستی عربستان و حتی زمان این درخواست، سخنی به زبان نیاورده است. اما واشنگتنپست اسفند سال گذشته به نقل از منابع آگاه گزارش داد که رئیسجمهور آمریکا از عربستان خواسته برای کمک به کاهش نفوذ ایران در سوریه، چهار میلیارد دلار به واشنگتن بپردازد.
در هر حال، معما این است که در مقابل این توهینها، عربستان نه تنها اعتراضی نکرده، بلکه سطح روابط با آمریکا را نیز گسترش داده و در مسئله فلسطین، به دنبالهرو ترامپ تبدیل شده و حتی به دنبال عادی سازی روابط با اسرائیل است. این در حالی است که عربستان اخیرا به دنبال یک انتقاد ساده دولت کانادا، روابط خود با این کشور را بسیار محدود کرده بود. اما چرا ریاض در برابر واشنگتن منفعل است؟
حمایتهای ویژه
نخستین دلیل سکوت بن سلمان به عنوان فردی که عملاً حاکم عربستان است، به نقش ترامپ در به قدرت رسیدن بن سلمان برمیگردد؛ ولیعهد سعودی قدرت گرفتن خود را مدیون حمایتهای ترامپ میداند چند سال قبل گزینه نخست آمریکا برای جانشینی ملک سلمان، «محمد بن نایف» بوده است. ولی ترامپ وی را برکنار و زمینه را برای قدرت گرفتن بن سلمان هموار کرده است. به همین دلیل، بن سلمان مجبور به اطاعت از فرامین ترامپ است.
ترامپ از زمانی که توانست «هیلاری کلینتون» را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شکست دهد، سیاست منطقهای این کشور نیز دچار تغییراتی شده است. مهمترین نمود این تغییر نیز در قبال عربستان رخ داده است. در زمان «باراک اوباما» محمد بن نایف به عنوان شخص مورد اعتماد آمریکا شناخته میشد و به نوعی واشنگتن وی را برای پادشاهی سعودی انتخاب کرده بود. اما نگاه تاجر مسلکی ترامپ باعث شد که وی به سمت گزینهای در عربستان حرکت کند که منافع اقتصادی بیشتری برای آمریکا به همراه داشته باشد. از این رو، تلاشهای چند ماهه «عادل الجبیر» در آمریکا باعث تغییر نگاه تیم ترامپ شد و بن سلمان برای پادشاهی، رضایت واشنگتن را نیز گرفت. انتخاب عربستان به عنوان اولین مقصد سفر خارجی ترامپ، نشان از اهمیت ریاض در سیاست منطقهای آمریکا داشت. در این سفر، واشنگتن و ریاض قراردادهایی به ارزش 500 میلیارد دلار امضا کردهاند. در هر حال، دلارهای سعودی در اقناع ترامپ برای پادشاهی بن سلمان نقش اصلی را ایفا کردهاند. در واقع، نگاه امنیتی ترامپ به منطقه و اینکه مسائل خاورمیانه از طریق بازیگران متحد آمریکا پیگیری شود باعث شد تا بن سلمان در نقشه سیاسی منطقهای ترامپ، صاحب جایگاهی مهم شود. دو هفته پس از این سفر، پادشاه سعودی با فرمانی، بن نایف را از ولیعهدی برکنار و بن سلمان را جانشین وی کرد. سفر ترامپ باعث شد که بن سلمان حامی قابل اتکایی برای رسیدن به تخت پادشاهی پیدا کند و همین مسئله، برنامههای وی برای رسیدن به پادشاهی را بسیار شتاب داده است.
در یک جمعبندی، با به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا، بن سلمان جانشین ولیعهد سعودی نیز موفق شد خود را به عنوان گزینهای مناسب در جهت منافع آمریکا معرفی کند و از اینرو، حمایتهای ترامپ از وی باعث شد تا بن سلمان در کودتایی، محمد بن نایف را از ولیعهدی برکنار و خود بر این پست تکیه زند. کتاب «آتش و خشم درون کاخ سفید ترامپ» نوشته «مایکل وُلف»، روزنامه نگار آمریکایی، بخشی از این مسئله را افشا کرده است.
به خاطر اینکه بن سلمان ولیعهدی خود را مدیون ترامپ میداند، تحقیرها و توهین وی را تحمل میکند. چرا که قدرت بن سلمان قائم به ترامپ بوده و در صورت عدم حمایتهای ترامپ، بن سلمان نیز جایگاه خود را به سرعت از دست خواهد داد.
نداشتن مشروعیت در داخل
نکته دیگر نیز به عدم مشروعیت داخلی، آلسعود بر میگردد. این رژیم به دلیل ضعف مشروعیت داخلی برای بقا مجبور به دنباله روی از یک قدرت بزرگ است و به اصطلاح باید خود را زیر چتر امنیتی قدرتی بزرگ قراردهد تا از هرگونه تهدید در امان باشد. عربستان این چتر امنیتی را از سال 1930 در ابتدا، انگلیس و سپس، آمریکا قرارداده و به همین دلیل، مطیع سیاستهای آمریکا است.
طبق گزارش المانیتور، ثبات در عربستان همزمان با افزایش فزاینده تردیدها درباره تصمیمات ولیعهد این کشور، بسیار شکننده شده است. طی نیم قرن گذشته ثبات در عربستان سعودی تا این اندازه به خطر نیفتاده بود. پس از آنکه «ملک فیصل» برادر خود را در سال ۱۹۶۴ برکنار کرد، روند جانشینی در رأس این پادشاهی، کاملا مشخص بوده و هیچ رقابتی در آن مطرح نبوده است. در تمام آن سالها، با وجود تحولات ناگوار داخلی و خارجی که این کشور با آن مواجه بوده، تا این اندازه ثبات رژیم آل سعود به خطر نیفتاده بود.
یادداشت المانیتور در ادامه تأکید میکند که یکی از طرحهای ابتکاری ولیعهد عربستان که به شدت ثبات این کشور را به خطر انداخته، به راه انداختن جنگ علیه یمن بوده است. «احمد بن عبدالعزیز» از شاهزادگان بلندپایه سعودی در مصاحبه اخیر خود در لندن، علنا محمد بنسلمان را مقصر جنگ یمن معرفی کرد. طبق گزارش المانیتور، محمد بن سلمان به حدی در داخل تحت فشار است که حتی شبها را در کشتی 500 میلیون دلاری خود در آن سوی جده سپری میکند. مادامی که ملک سلمان در قدرت است، محمد بن سلمان محتملترین وارث تاج و تخت به نظر میرسد، اما شرایط فعلی عربستان به گونهای است که در صورت مرگ پادشاه، فرایند جانشینی وی ممکن است یک روند جنجالبرانگیز و حتی خشن باشد.
طبق این گزارش، ثبات در عربستان تاکنون تا این اندازه به طور جدی، مورد نگرانی رؤسای جمهور آمریکا قرار نگرفته بود. دستکم در ۵۰ سال گذشته، روند جانشینی آلسعود نسبتا مشخص و قابل پیشبینی بوده است، اما حالا با چک سفیدامضایی ترامپ برای عربستان و حمایت بیچون و چرا از جنگ در یمن، به نظر میرسد که کاخ سفید رویکرد خطرناکی را در پیش گرفته است. در حال حاضر که ولیعهد عربستان، وجهه خود را بر سر رهایی از باتلاق وحشتناک یمن از دست داده، به نظر میرسد که دوست آمریکایی وی باید به دنبال روشی محترمانه برای پایان هر چه زودتر این تراژدی در یمن باشد.
از سوی دیگر، مجتهد افشاگر اسرار سعودی اعلام کرده، بن سلمان به خاطر درز اطلاعات حساس دفتر پادشاهی به شاهزاده «احمد» (عمویش)، بسیار ناراحت است و در حال حاضر چند نفر مشکوک به درز این اطلاعات هستند. مجتهد تاکید کرده، نگرانی و ترس بن سلمان در ماههای اخیر دوچندان شده است. این امر سبب شده که او همه اوقات خودش را در کشتی تفریحی در حدفاصل جده و شهر نیوم در دریای سرخ بگذراند و اگر مجبور به حضور در جشنها و مراسم یا دیدار با مسئولان خارجی شود، این کار را در جده انجام دهد، زیرا از شدت ترس نمیخواهد از دریا دور شود تا بتواند در صورت احساس خطر سریع فرار کند. این افشاگر اسرار آلسعود درباره محافظان شخصی ولیعهد سعودی نیز نوشته: «بن سلمان به عناصر سعودی برای حفاظت مستقیم از خود دیگر اعتماد ندارد و درحال حاضر، بنسلمان به مزدوران آموزش دیده خارجی متکی است. و فقط هنگامی که میخواهد از دریا برای حضور در جشنها و مراسمها بیایید، به طور مستقیم از گارد سلطنتی کمک میگیرد.»
این شرایط به خوبی نشان دهنده این است که بن سلمان در بین نیروهای امنیتی نتوانسته است جایگاه مطمئنی کسب کند و یا حمایت قبایل و شاهزادههای آلسعود را داشته باشد. بنابراین در سایه عدم مشروعیت داخلی وی تنها قدرت قابل اتکا را ترامپ دانسته و به همین دلیل سعی دارد تا به نحوی رفتار نکند که حمایتهای ترامپ از وی کاهش یابد.
شکستهای منطقهای
عربستان در شرایط کنونی در عرصه منطقهای جایگاه مناسبی ندارد. شکست این کشور در پروندههای مهم منطقهای مانند جنگ یمن ، بحران سوریه، لبنان و عراق باعث شده است تا سیاست خارجی عربستان به صورت کامل در این چهار پرونده با شکست مواجه شود. در لبنان نیروهای حامی حزبالله در انتخابات پارلمانی موفق به کسب اکثریت کرسیهای پارلمانی شدند. در عراق نیز علاوهبر اینکه عربستان تلاش زیادی کرد تا نیروهای «حشدالشعبی» را در انتخابات پارلمانی با ناکامی مواجه کند، اما شکست خورده است. نکته مهمتر این است که هم نخستوزیر هم رئیسجمهور و حتی رئیسپارلمان عراق از شخصیتهای طرفدار محور مقاومت هستند. سوریه نیز شکست کامل سیاستهای عربستان را در حمایت از تروریستها به نمایش گذاشته است.
اما در یمن اوضاع بن سلمان بسیار ناگوارتر است. بن سلمان از فرودین ماه 94 در حالی جنگ یمن را آغاز کرد که پیشبینی میکرد این جنگ در چند هفته با شکست انصارالله به پایان برسد. اما با گذشت بیش از 40 ماه از این جنگ، اوضاع کاملا به سود انقلابیون یمن است. انصارالله به همراه دیگر گروههای انقلابی توانستهاند از 22 استان یمن بر 11 استان مسلط شوند. در واقع مهمترین استانهای یمن اکنون در اختیار انصارالله قرار دارد. در شرایط کنونی انصارالله بر استانهای صعده، عمران، حجه، المحویت، الحدیده، صنعا، ذمار، ریمه، اِب، البیضاء و تعز مسلط است. البته علاوهبر این استانها بر بخشهایی از استانهای الجوف، مارب، لحج و الضالع نیز مسلط است. در واقع انصارالله در شرایط کنونی از 528 هزار کیلومتر مربع مساحت یمن بر 125 هزار کیلومتر مسلط است. البته باید توجه داشت که استان حضرموت با 193 هزار کیلومتر یعنی 36 درصد از مساحت یمن در اختیار گروههای تروریستی(داعش و القاعده) قرار دارد. حضرموت از مناطق كمجمعیت یمن و جزیرةالعرب است و به جز بخش هاى معدودى در مغرب آن كه تراكم جمعیتى بیش از هزار نفر در هر كیلومتر مربع دارند، تقریباً در سراسر حضرموت تراكم جمعیت كمتر از پنجاه نفر است. استان المهره هم با 82 هزار کیلومتر مربع، یک منطقه مستقل شده است و اخیرا(13 تیرماه 97) شبکه تلویزیونی الجزیره در خبری اعلام کرد، فرماندار استان المهره در شرق یمن ضمناشغالگر خواندن نیروهای سعودی و اماراتی خواستار خروج سریع این نیروها از خاک یمن شده است.
علاوهبر این، اکنون شاهد نوعی تغییر استراتژی در جنگ یمن نیز هستیم. انصارالله اکنون از فاز پدافندی خارج شده و به فاز آفندی و حمله روی آورده است. در این مسیر، موشکهای بالستیک و انواع پهپادهای انقلابیون یمن تبدیل به کابوسی برای آلسعود و امارات شدهاند. ارتش و یگانهای موشکی یمن تاکنون دو بار فرودگاه بینالمللی دوبی را با پهپادها مورد هدف قرارداده و سال گذشته نیز تاسیسات هستهای «البراکه» در ابوظبی را هدف قرارداده بود. علاوهبر این، کاخ «الیمامه» نیز به عنوان یکی از مهمترین کاخهای سلطنت عربستان، توسط موشکهای انصارالله مورد هدف قرار گرفت و پهپادهای یمنی بارها به تاسیسات آرامکو و پادگانهای نظامی عربستان خسارت وارد کردهاند.
این مسائل نشان دهنده این است که بن سلمان بازی را در عرصه منطقهای به محور مقاومت واگذار کرده و بنابراین، باید در برابر توهینهای ترامپ سر تعظیم فرود آورده و هیچ اعتراضی نکند تا شاید حمایت های ترامپ از وی همچنان ادامه یابد.
واکنش به سبک بنسلمان
ولیعهد سعودی که خود، پدر و کشورش طی چند هفته اخیر بارها از سوی ترامپ تحقیر شدهاند، در گفتوگو با «بلومبرگ» و در واکنش به این تحقیرها گفته: « باید بپذیریم که هر دوستی، هم حرفهای خوب میزند و هم حرفهای بد.» بن سلمان در پاسخ به این مسئله که ترامپ اخیراً گفته بود در صورت قطع حمایتهای نظامی واشنگتن از ریاض، ایرانیها ظرف دو هفته این کشور را فتح میکنند، نیز اینگونه واکنش نشان داده: «عربستان پیش از آمریکا وجود داشت. ما از سال ۱۷۴۴ میلادی وجود داریم و فکر کنم که این یعنی بیش از ۳۰ سال قبل از به وجود آمدن آمریکا.» خبرنگار بلومبرگ سپس از بن سلمان پرسید که «آیا اهمیت نمیدهید که ترامپ این چیزهای واقعاً گستاخانه را درباره پدر شما میگوید؟» که بنسلمان پاسخ داد: «خُب، میدانید، باید قبول کرد که دوستان چیزهای خوب و بد درباره ما میگویند. شما نمیتوانید دوستانی داشته باشید که ۱۰۰ درصد چیزهای خوبی درباره شما میگویند. این ماجرا حتی درون خانوادهها هم صادق است. همیشه سوءتفاهمهایی وجود دارد و ما این (سخنان ترامپ) را هم در همین دسته طبقهبندی میکنیم. »(!) خبرنگار بلومبرگ درخصوص همکاریهای ترامپ و سعودیها در موضوع نفت هم سؤالاتی مطرح کرد که ولیعهد سعودی در پاسخ گفت: «آمریکا عملاً از عربستان و دیگر اعضای اوپک خواست که به آنها اطمینان بدهند که کاهش تولیدی از جانب ایران نخواهد بود مگر اینکه ما آن را جبران کنیم. همین اتفاق هم افتاد. ایرانیها اگراشتباه نکنم اخیراً ۷۰۰ هزار بشکه از تولید نفت خود را کاهش دادهاند و عربستان، اعضای اوپک و حتی کشورهای خارج از اوپک روزانه یک و نیم میلیون بشکه (بیشتر) نفت تولید کردهاند. به این ترتیب، ما به ازای هر بشکه نفت ناپدید شده ایران، دو بشکه نفت صادر کردهایم.»(!)
نتیجه
سکوت عربستان در برابر آمریکا در این دوره حتی بر خلاف دورههای قبل نیز است. به نوشته رایالیوم، سکوت ریاض همچنین با موضعی که عربستان پیشتر در برابر اظهارات «باراک اوباما» اتخاذ کرد نیز مغایرت دارد. اوباما مارس ۲۰۱۶ در مصاحبه با مجله «آتلانتیک»، از کاهش اهمیت کشورهای خلیجفارس در برنامههای آمریکا سخن گفت و این کشورها را مسئول مشکلاتی دانست که آمریکا را گرفتار خود کرده است. عربستان به این اظهارات، به شدت انتقاد کرده بود. به گفته منابع آگاه از سیاستهای جدید آمریکا، آنچه مقامات عربستان را به سکوت در برابر اظهارات ترامپ وا داشته، این است که آنها میدانند، رئیسجمهور آمریکا به هرگونه اظهارات نامناسب عربستان، با خشونت بسیار و چه بسا با تحریمهای اقتصادی پاسخ دهد. همچنین، آنچه ریاض را به سکوت واداشته، نگرانی آن از احتمال توقف حمایتهای نظامی آمریکا در جنگ علیه یمن است. در صورت توقف حمایتها، عملکرد نظامی عربستان به شدت دچار ضعف شده و این باعث حملات بیشتر یمنیها علیه خاک عربستان خواهد شد. حمایت آمریکا از عربستان، در فراهم آوردن اخبار و اطلاعاتی درباره مواضع نیروهای یمنی و نیروهای انصارالله، مشارکت افسران سابق به ویژه فرماندهان در جنگ، همچنین حضور نیروهای فنی آمریکا برای نظارت بر برخی حملات، از جمله رهگیری موشکهای بالستیک که انصارالله با آنها خاک عربستان را هدف قرار میدهند، نمود مییابد. به طور کلی، میتوان گفت که بن سلمان به دلیل اینکه موجودیت خود را قائم به ترامپ میداند، از هرگونه رفتار و یا اقدامی که احتمالا باعث رنجش ترامپ شود حذر میکند. به همین دلیل، توهینهای ترامپ هر قدر هم که باشد، نباید انتظار داشت که بن سلمان به این توهینها، واکنش نشان بدهد.