قانون شکنیهای دو خواهر در دانشگاه آزاد
«سرویس علمی/آموزشی»
چهار دههای میشود که نشان رفسنجانیها با سیاست ایران عجین شده است. از سِمتهای پرشمار رأس خاندان یعنی مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی گرفته تا فرزندان و برادر و برادر همسر و...، همگی نشان از آن دارد که اثرگذاری این خاندان بر اوضاع گذشته و حال کشور، غیر قابل انکار است.
این اثرگذاری اما در دانشگاه پیشتر خانوادگی «آزاد اسلامی» به بالاترین حد خود رسید به نحوی که از محسن و مهدی و یاسر گرفته تا فاطمه و فائزه رفسنجانی، در این دانشگاه، همچون میراث آبا و اجدادیشان، آمد و شد فراوان داشتند و کُرسی و پست و مقام برای خود تعریف کرده بودند!
این همه ادامهدار بود تا آنکه در 19دی ماه 1395 رئیس پیشین هیئت امنای دانشگاه آزاد به دیار باقی شتافت. پس از آن با قرارگیری علی اکبر ولایتی در رأس هرم مدیریتی دانشگاه آزاد، دیگر خبری از سفارش و رانت و فامیل بازی در «ملک طلق خدا» نبود و هر آنکه با رابطه و بدون ضوابط مقرر وارد مجموعه شده بود، باید جایش را به شایستگان میداد.
با آغاز سال تحصیلی 1397 اما اینبار نوبت به دختران آن مرحوم یعنی، فاطمه و فائزه هاشمی بهرمانی رسید تا بار سفر از دانشگاه را ببندند و به طرف درب خروج، راهنمایی شوند!
بر این اساس، فاطمه هاشمی استاد دانشگاه آزاد تهران جنوب و مدیر گروه علوم سیاسی و فائزه هاشمی استاد واحد علوم و تحقیقات و عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد واحد پردیس، دیگر اجازه فعالیت علمی در هیچیک از واحدهای این دانشگاه را ندارند.
در این بین سؤالی که در ذهن تداعی میشود آن است که فارغ از حواشی سیاسی ماجرا، به کدامین دلایل موجه از ادامه فعالیت خواهران رفسنجانی در مجموعه دانشگاه آزاد جلوگیری بهعمل آمده است؟
پیگیریهای صورتگرفته نشان میدهد «فاطمه هاشمی» بدون رعایت ضوابط جذب و عدم صلاحیت علمی به عضویت گروه علوم سیاسی واحد تهران جنوب دانشگاه آزاد اسلامی درآمده است؛ و مدرک دکتری ارائه شده توسط نامبرده از دانشگاهی در لهستان و به صورت غیرحضوری است که وزارت علوم تنها در یک مقطعی خاص آن را ارزشیابی کرده و در ادامه از تایید آن امتناع کرده است. همچنین وی در زمان درخواست برای عضویت هیئت علمی در دانشگاه (سال ۱۳۸۵) ۴۶ سال داشته که پذیرش او برخلاف ضوابط و آییننامههای مصوب (حداکثر 40 سال) بوده است. او در سال ۱۳۸۵ با مدرک کارشناسیارشد برای عضویت در هیئت علمی استخدام شده و از سال ۱۳۸۷ شروع بکار کرده و صلاحیت علمی وی نیز در سال ۱۳۹۲ تایید شده است که خلاف رویههای جاری دانشگاه و آموزش عالی بوده است!
افزون بر این، پرونده فائزه هاشمی که در دوره تصدی پدرش در هیئت موسس و هیئت امنا به عضویت هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پردیس درآمده است و در این دوره علیرغم قراردادی بودن، رئیسگروه شده و حتی در مقطعی معاون آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پردیس بوده، حاوی تخلفات محرزی است که باعث اخراج وی از دانشگاه آزاد اسلامی شده است. در عین حال هیچ مدرکی مبنی بر مصاحبه عمومی در پرونده وی وجود نداشته در حالی که یکی از الزامات پذیرش افراد بهعنوان هیئتعلمی دانشگاه دولتی و غیردولتی، مصاحبه عمومی است که البته ممکن است بهخاطر انتساب وی به مرحوم هاشمی، مسئولان وقت دانشگاه در آن دوره از انجام این مصاحبه پرهیز کردهاند. این در حالی است که موضوعاتی نظیر حبس، حمایت از فرقه ضاله بهائیت، حمایت از روند بدحجابی و امثال مسیح علینژاد و... در سوابق فائزه هاشمی غیرقابل انکار است. بعلاوه، اساساً موضوع جذب فائزه هاشمی در شورای جذب مطرح نشده و مسئولان وقت واحد، سرخود اقدام به جذب نامبرده با سفارشهای رسمی و غیررسمی میکنند. این درحالیست که نتیجه ارزشیابی فائزه هاشمی بهرمانی از ۱۶۵ امتیاز، برابر 80/3 یعنی زیر ۵۰ درصد است و در پرونده وی مدرکی دال بر قبولی در مصاحبه علمی موجود نیست. این ارزشیابی مشتمل بر شاخصهایی نظیر چاپ مقالات در مجلههای معتبر علمی، چاپ و تالیف کتاب، شرکت در پروژههای پژوهشی و... است که متاسفانه فائزه هاشمی نتوانسته نمره لازم را کسب کند ولی با این حال در یک تخلف آشکار علمی و قانونی در زمان تصدی پدر مرحومش در دانشگاه آزاد اسلامی واحد پردیس جذب شده است. نکته دیگر اینکه شرکت فائزه هاشمی در فراخوان جذب ۹۲۱ عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی نیز خالی ازاشکال نبوده زیرا حداکثر سن در فراخوان باید ۴۰ سال باشد در حالی که وی متولد سال ۱۳۴۱ است و در زمان ثبتنام در فراخوان ۵۱ ساله بوده است، در حالی که در پرونده ایشان در همان فراخوان اعلام شده شرایط سنی را دارد!
با این همه، پس از اعلام پایان همکاری دانشگاه آزاد با خواهران هاشمی، موجی از هجمهها علیه مدیریت دانشگاه در رسانههای زنجیرهای شکل گرفت، بهطوریکه روزنامه «آرمان امروز» بهعنوان پیشقراول، یکه تاز میدان این حملات نامنصفانه بود!
در همین زمینه روزنامه «آرمان امروز» (مشهور به ارگان رسانهای خاندان رفسنجانی) در گزارشی اغراقآمیز و احساسی که در آن 18 بار از عبارت «آیتالله هاشمی» استفاده کرده بود، ماجرا را اینگونه تشریح نمود: «کوتاه بود و تامل انگیز. دو دختر آیتالله هاشمی از دانشگاه آزاد اخراج شدند؛ آنها همانند پدر بر این عقیدهاند که راه بهبود وضعیت کشور با سواد شدن و بالا رفتن میزان آگاهی جامعه است. بنابراین در کلاسهای درس به دانشجویان از آنچه میگویند که میدانند برای آینده ایران مفید است. خرداد 96 در اذهان بسیاری هست؛ روزی که خبر رسید یاسر هاشمی از ریاست دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد برکنار شده است! شهریور 96 محسن هاشمی هم با دانشگاه آزاد خداحافظی کرد. این نبودن هم معنای زیادی داشت و تقویت تلاش برای حذف گفتمان و منش آیتالله هاشمی از این دانشگاه بود. پس از سالها سایه تدابیر و گفتمان آیتالله هاشمی بر دانشگاه آزاد کمرنگ نشده و برخی از این موضوع به شدت ناراضی هستند. به نظر میرسد آنها از هر مسیری برای زدودن یاد و خاطره آیتالله هاشمی استفاده میکنند که کمرنگ کردن حضور یادگاران آیتالله هاشمی از جمله این اقدامات است، اما اگر 2 فرزند دختر آیتالله هاشمی هم با دانشگاه آزاد خداحافظی کنند، نمیتوان اندیشه و اهداف آیتالله و دیگر دلسوزان کشور را از این دانشگاه زدود، چرا که ستون دانشگاه آزاد بر پایه آرمانهای آیتالله بنا نهاده شده است که اینها قابل تخریب نیست.»!
در پایان، پس از اعلام پایان همکاری «صادق زیباکلام» -بعلت دوشغلگی- و «خواهران رفسنجانی» -بهعلت تخلفات علمی- موجی از سیاهنمایی و هجمه در رسانهها و جراید زنجیرهای علیه این اقدام کاملاً قانونی مدیریت جدید دانشگاه آزاد شکل گرفته است که این خود دلیلی مبرهن بر قبیلهگرایی و حمایت بیقید و شرط از همقطاران جناح تجدیدنظرخواه، ولو به قیمت تخلفات محرز و مفاسد پرشمار در پروندهشان است!