سفارتخانههای حامی صدام و هنر برای صلح!
محمد حمیدی
هرساله و همزمان با ایام هفته دفاع مقدس در حوزه فرهنگ و هنر و برای گرامیداشت هشت سال مجاهدت و محافظت از مرزهای ایمانی و اعتقادی انقلاب شکوهمند اسلامی رویدادهای فرهنگی و هنری مختلفی برگزار میشود، اما نکته قابلتأمل زمانیست که این رویدادها در چند دوره اخیر خود به سمت و سویی غیرازآنچه دلیل و علت برگزاریشان هست کشانده شدهاند. بهعنوان نمونه جشنوارهای هنری با نام «هنر برای صلح» که هرساله دقیقاً در ایام هفته دفاع مقدس توسط بخش خصوصی و با همکاری برخی سفارتخانهها برگزار میگردد، جشنوارهای که ششمین دوره خود را پشت سر گذاشت، با این تفاوت که بهجای خانه هنرمندان در پردیس ملت برگزار شد، فستیوالی که هر چه در این دوره و ادوار گذشتهاش کندوکاو کردیم نهتنها ارتباطی با هفته دفاع مقدس نیافتیم که ازقضا نکات قابلتأمل بسیاری را نیز دیدیم؛ جشنوارهای که شاید از دفاع هیچ نگفت و هیچ نداشت اما تا دلتان بخواهد پستی، پلیدی و تباهی جنگ را به انواع مختلف و در تمامی هنرها نشان داد.
تا اینجای کار هیچ مشکلی نبوده و همه ارکان برگزاری درست و حسابشده پیشرفتهاند اما نکته قابلتأمل دقیقاً زمانیست که باکمی دقت موارد جالب و حسابشدهای را در پس پرده این جشنواره میتوان رؤیت کرد. بهعنوان نمونه برای بیان تمامی ویرانگری و تباهیهای مربوط به جنگ بازیگران و اجراکنندگان از البسه نظامی گرفته تا ادوات جنگی همگی مشخصاً متعلق به نظامیان کشورمان را استفاده کردند، مثال دمدستی آن دقیقاً پرفورمنس آرتی بود که بازیگر و اجراکننده لباس ارتشیان کشورمان را بر تن کرده و بهعنوان یک فرد جنگجو و جنگطلب به اجرا میپردازد و مخاطبان نیز در پایان به مذمت ایشان و درنهایت به ویرانگری جنگ میرسند! آری کسی با شعار اصلی این اثر هنری مشکلی ندارد اما مسئله زمانیست که برای رسیدن به آن شعار و هدف بازیگر و اجراکننده با تن کردن لباس یک سرباز و فرد نظامی ایرانی در اذهان مخاطبانش آن را جنگطلب و بانی اصلی ویرانگری معرفی کرده درحالیکه دقیقاً در همین نقطه است که تفاوت لغت دفاع و جنگ مشخص و روشن میشود.
البته از این مدل اهداف و پیغامها در آن فستیوال کم نبوده و دهها نمونه دیگر که با یک گشت زدن ساده در محل برگزاری بهکرات قابلرؤیت بودند را میتوان دید درحالیکه حتی یکبار و در یک اثر هنری حاضر در جشنواره هم دیده نشد لباس نظامی بازیگران و ارکان مختلف جشنواره حتی ذرهای شباهت به لباسهای نظامیان آمریکایی و یا کشورهای متخاصم به کشورمان را داشته باشند.
توجه شمارا مجدد به عبارت آغازین این یادداشت جلب کرده و آن بخشی که برای نشان دادن تباهی جنگ از صلح استفاده میشود و تردید نداشته باشید که هستند برخی مدیران هنری و فرهنگی کشور که حسابشده و تعمدی در پازل دشمن از صلحی که در مقابل جنگ است سخن میگویند و دم میزنند درحالیکه ما هرگز جنگ نکردیم و تنها در مقابل یک تجاوز آشکار از مرزهایمان دفاع کردیم و اگر قرار باشد در جای و برای عدهای از صلح و دوستی سخن گفته شود هیچ جا بهتر و مناسبتر از آن کشورهایی نیستند که در هشت سال دفاع مقدس حامی رژیم صدام بودند و تجهیزات و تسلیحاتشان را برای کشتار ملت ایران در اختیارش قراردادند. همانهایی که این روزها دم از صلح و دوستی برای ما میزنند و حامی فستیوالهای هنریمان نیز میشوند.
این جشنواره تنها یک مورد از چندین جشنواره بزرگ و کوچکیست که در سایه غفلت مدیران و مسئولین مربوطه ذیل نام و عنوان صلح در حال برگزاریست اما بیتردید ریشه چنین انحرافاتی را میبایست در سیاستگذاریهای برخی از مدیران سادهلوح فرهنگی یافت که تعبیرشان از آن هشت سال، جنگ بوده و نه دفاع مقدس، آنوقت است که علت و دلیل برگزار کردن جشنوارههایی با مضمون صلح و دوستی کاملاً محرز و مشخص میشود. طنز تلخ داستان زمانی است که به بهانه مراودات بینالمللی حوزه فرهنگ و هنر و البته توجیهات کورکورانهای چون کمبود بودجه و حمایتهای مادی و معنوی، بانیان و سرمایهگذاران این قسم جشنوارهها، سفارتخانههای همان کشورهایی میشوند که در دوران هشت سال دفاع مقدس حتی حاضر نبودند یک سیمخاردار به ملت و کشور ما بفروشند؛ نمونهای که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با رزمندگان و هنرمندان بیان فرمودند و حتی از دو کشور فرانسه و آلمان نیز بهصراحت نام بردند. دولتهایی که تنها کافیست در همین چندسال اخیر فعالیتهای سفارتهایشان را در حوزههای تخصصی هنر رصد کرد تا بهروشنی دید که ریلگذاریهای هنری کشور ریشه در کدام محافل دارد و برخی مدیران هنری به چه بهایی روابط وطن فروشانه و غیرعزتمندانه را با رابطین و دلالهای آنان برقرار کردهاند.
درهرصورت ششمین دوره از جشنواره «هنر برای صلح» نیز به پایان رسید و آنچه باید میکردند را در غفلت مسئولین به انجام رساندند اما خبرهایی مبنی بر برگزاری یک جشنواره هنری با مضمون صلح در شهر تبریز به گوش میرسد و چه اتفاق و تصادف جالبی آنهم در شهری که اولین مقصد سفیر تازهوارد انگلیس بوده و بسیار از آن شهر و مراوداتی که قرار است در دوران مأموریتش با آن شهر برقرار شود در بدو ورود سخن گفته است، حال امیدواریم مسئولین مربوطه در این مورد غفلت و کوتاهی نکرده و مراقب نفوذ بیشازپیش دشمن در حوزه فرهنگ و هنر با ظواهری چون صلح و دوستی آن هم در سایر نقاط و استانها باشند.