حاجعلی کیا و سازمان کوک به روایت اسناد ساواک - ۲۹
چرا کوک ؟
وجه تسمیه
سپهبد حاجعلی کیا، در حین تحصیلاتِ عالی در رسته اطلاعات نظامی، با چگونگیِ نامگذاری با حروف اختصاری و رمز نیز آشنایی یافته بود. انتخابِ نام «کیاکا» برای شرکتی که با شراکتِ علی کاشانچی، دایر کرده بود، نشانگر علاقمندیِ وی به اینگونه نامگذاری، که البته در برههای از زمان نیز مرسوم بود، میباشد.
وی در خصوصِ انتخابِ نامِ «کوک» برایِ این سازمان، ضمن اشاره به پیشینهی تشکیل حزب جنگل در منطقه کجور و کلارستاق، که در قبل به آن اشاره شد، میگوید :
«این سازمان را به احترام مغزِ این که در آنجا یک کمیتهای تشکیل داده بودیم، همقسم شدیم، اسمش را گذاشتیم کوک، یعنی کجور و کلارستاق.»
باوجود این نقل و اعلام تأسیس سازمان در خرداد ماه سال 1331ش با نام «کوک»، این نکته قابل ذکر است که سازمان کوک در آغاز فعالیت، برای نامِ خود، تنها از دو حرف به هم پیوسته «ک» که در ابتدای نام منطقه «کُجور» و «کلارستاق» قرار دارد، بهره برد و در اولین صورت جلسه رسمی نیز که پس از کودتای 28 مرداد 1332 تشکیل شد، نام سازمان، تحت عنوان «کمیته مرکزی کُک» به ثبت رسید؛و اینگونه به نظر میرسد که پس از گذشت زمان، ضمّهای که روی حرف «ک» در ابتدای «کُجور» قرار داشت، به عنوان حرفِ واسط بین دو حرف «ک» قرار گرفت و به شکلِ «کوک» قرائت گردید. این نام در تعدادی از اسناد سال 1337ش نیز به صورت «کُک» نوشته شده است.
پس از تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت کشور، فعالیتها و تشکیلاتِ سازمان کوک مورد حساسیت قرار گرفت و در سال 1336ش، در برخی از نشریات مطالب جسته و گریختهای درباره آن نوشته شد و از این پس، نام سازمان کوک، با نام «سازمان مقاومت ملی» مترادف گردید.
ولی سپهبد کیا در سال 1343ش، از سازمان کوک و نیروی مقاومت ملی به عنوانِ دو سازمان جدا از هم که توسط وی ایجاد گردیده، یاد نموده است:
«سازمان کوک و سازمان نیروی مقاومت ملی که من آنها را با اجازه اعلیحضرت همایونی به وجود آوردم، تنها سازمان مورد اعتمادی بود که طبقات مختلف مردم را با شاهنشاه نزدیکتر میکرد.»
پس از دستگیری سپهبد حاجعلی کیا در دوران نخستوزیری دکتر علی امینی، از سویِ ساواک تلاش بیشتری برای شناسایی فعالیتهای احتمالی و اعضایِ سازمان کوک صورت گرفت. در این موقع، ساواک مهاباد، در رابطه با فعالیت سازمان کوک در آن منطقه و تحلیلِ نام آن نوشت:
«در مورد تشکیلات سازمان کوک، تا آنجایی که تحقیق گردیده است، اصولاً سازمانی به این نام شناخته نشده است، منتها با بررسی که به عمل آمده است، احتمال میرود که کلمه (کوک) علامت اختصاری بوده که معنی زیر را میتوان برای آن تعبیر و تفسیر نم د.
1. کو علامت اختصاری کوژ (به معنی پسر)، ک علامت اختصاری کرد (به معنای کرد)، نتیجه (به معنی پسر کرد میتوان نام برد)
2. کو، علامت اختصاری کردستان، ک، علامت اختصاری کبیر یا بزرگ، نتیجه (میتوان کردستان بزرگ نامید)»
چون معلوم بود که ساواک مهاباد، در تحلیلِ این نام، گرفتار توهمات اطلاعاتی شده است؛ در ذیل این گزارش نوشته شد:
«شایع است که کوک، مخفف کلمات کیا و کجوری است. نام فامیل تیمسار کیا گویا کیا و کجوری باشد.»
در گزارشی پیرامون فعالیتهای این سازمان، در کنار نام سازمان کوک، در داخل پرانتز، این سازمان به عنوان «سازمان برادری» نیز معرفی شد. که این لفظ، برگرفته از اصطلاحات به کار برده شده در جریانات تشکیلاتی است که در جایِ خود به آن پرداخته شده است.
در سال 1352ش که شاه فرمان عمومیِ انحلالِ سازمان کوک را صادر کرد، این سازمان به عنوان «سازمان امور اجتماعی» معرفی شد. و در نهایت، در اردیبهشت ماه سال 1353ش، این سازمان، با نام «جمعیت فدائیان شاه» مورد تحقیق قرار گرفت:
«با توجه به اینکه نیرویهوایی شاهنشاهی، چگونگی فعالیت و سوابق جمعیت مزبور را استعلام نموده، خواهشمند است دستور فرمایید هرگونه سابقهای از جمعیت مذکور (تحت عنوان سازمان کوک و یا غیره) در آن بخش مستقل موجود است خلاصهای از آن را به این اداره اعلام دارند.»
ساختار تشکیلاتی
در فروردین ماه سال 1331ش، دکتر محمد مصدق طی پیام نوروزی خود، مردم را در مقابلِ فشارِ فقر، بیکاری، بینظمی و امنیت قضایی به ایستادگی دعوت کرد و سه روز پس از آن، دولت انگلیس، دادخواست مجدد خود علیه اقدام ایران مبنی بر ملی اعلام نمودنِ صنعت نفت و خلعِ ید از شرکت نفت انگلیس و ایران را، به دیوان بینالمللی لاهه ارائه داد.
در همین ایام، بخشنامهای با درجهی «بکلی سرّی» و «به فرمان شاهنشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی»، در خصوصِ تشکیل گروههای پارتیزانی و جمعآوری اطلاعات، برای مقابله با اشغالِ احتمالی کشور توسط نیروهای اجنبی صادر شد، که اصولِ اولیه آن به شرح زیر ابلاغ گردید:
«1. بنا به تصویب شاهانه در هر منطقه از کشور که مورد نظر قرار گیرد، از بین اشخاص فوقالعاده فداکار، که شاه دوستی و میهنپرستی آنها کاملاً ثابت شده است، یک کمیته اصلی 3 تا 7 نفری تشکیل و مسئولیت منطقه بر عهده آن کمیته واگذار میشود.
2. کمیته اصلی با در نظر گرفتن اینکه تمامی فعالیتهایش، چه در زمان صلح یا هنگام جنگ، به کلی سری و محرمانه است، در جلسه اول با حضور سرپرست خود که نماینده اعزامی شاهنشاه از مرکز میباشد، (در مرکز با حضور رابط کمیته) سوگند وفاداری و فداکاری نسبت به ذات مقدس ملوکانه و میهن عزیز خورده، بلافاصله پس از مراسم سوگند، برای توسعه سازمان و انتخاب فداکاران کوک مشغول کار میشود.
سپهبد حاجعلی کیا، در حین تحصیلاتِ عالی در رسته اطلاعات نظامی، با چگونگیِ نامگذاری با حروف اختصاری و رمز نیز آشنایی یافته بود. انتخابِ نام «کیاکا» برای شرکتی که با شراکتِ علی کاشانچی، دایر کرده بود، نشانگر علاقمندیِ وی به اینگونه نامگذاری، که البته در برههای از زمان نیز مرسوم بود، میباشد.
وی در خصوصِ انتخابِ نامِ «کوک» برایِ این سازمان، ضمن اشاره به پیشینهی تشکیل حزب جنگل در منطقه کجور و کلارستاق، که در قبل به آن اشاره شد، میگوید :
«این سازمان را به احترام مغزِ این که در آنجا یک کمیتهای تشکیل داده بودیم، همقسم شدیم، اسمش را گذاشتیم کوک، یعنی کجور و کلارستاق.»
باوجود این نقل و اعلام تأسیس سازمان در خرداد ماه سال 1331ش با نام «کوک»، این نکته قابل ذکر است که سازمان کوک در آغاز فعالیت، برای نامِ خود، تنها از دو حرف به هم پیوسته «ک» که در ابتدای نام منطقه «کُجور» و «کلارستاق» قرار دارد، بهره برد و در اولین صورت جلسه رسمی نیز که پس از کودتای 28 مرداد 1332 تشکیل شد، نام سازمان، تحت عنوان «کمیته مرکزی کُک» به ثبت رسید؛و اینگونه به نظر میرسد که پس از گذشت زمان، ضمّهای که روی حرف «ک» در ابتدای «کُجور» قرار داشت، به عنوان حرفِ واسط بین دو حرف «ک» قرار گرفت و به شکلِ «کوک» قرائت گردید. این نام در تعدادی از اسناد سال 1337ش نیز به صورت «کُک» نوشته شده است.
پس از تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت کشور، فعالیتها و تشکیلاتِ سازمان کوک مورد حساسیت قرار گرفت و در سال 1336ش، در برخی از نشریات مطالب جسته و گریختهای درباره آن نوشته شد و از این پس، نام سازمان کوک، با نام «سازمان مقاومت ملی» مترادف گردید.
ولی سپهبد کیا در سال 1343ش، از سازمان کوک و نیروی مقاومت ملی به عنوانِ دو سازمان جدا از هم که توسط وی ایجاد گردیده، یاد نموده است:
«سازمان کوک و سازمان نیروی مقاومت ملی که من آنها را با اجازه اعلیحضرت همایونی به وجود آوردم، تنها سازمان مورد اعتمادی بود که طبقات مختلف مردم را با شاهنشاه نزدیکتر میکرد.»
پس از دستگیری سپهبد حاجعلی کیا در دوران نخستوزیری دکتر علی امینی، از سویِ ساواک تلاش بیشتری برای شناسایی فعالیتهای احتمالی و اعضایِ سازمان کوک صورت گرفت. در این موقع، ساواک مهاباد، در رابطه با فعالیت سازمان کوک در آن منطقه و تحلیلِ نام آن نوشت:
«در مورد تشکیلات سازمان کوک، تا آنجایی که تحقیق گردیده است، اصولاً سازمانی به این نام شناخته نشده است، منتها با بررسی که به عمل آمده است، احتمال میرود که کلمه (کوک) علامت اختصاری بوده که معنی زیر را میتوان برای آن تعبیر و تفسیر نم د.
1. کو علامت اختصاری کوژ (به معنی پسر)، ک علامت اختصاری کرد (به معنای کرد)، نتیجه (به معنی پسر کرد میتوان نام برد)
2. کو، علامت اختصاری کردستان، ک، علامت اختصاری کبیر یا بزرگ، نتیجه (میتوان کردستان بزرگ نامید)»
چون معلوم بود که ساواک مهاباد، در تحلیلِ این نام، گرفتار توهمات اطلاعاتی شده است؛ در ذیل این گزارش نوشته شد:
«شایع است که کوک، مخفف کلمات کیا و کجوری است. نام فامیل تیمسار کیا گویا کیا و کجوری باشد.»
در گزارشی پیرامون فعالیتهای این سازمان، در کنار نام سازمان کوک، در داخل پرانتز، این سازمان به عنوان «سازمان برادری» نیز معرفی شد. که این لفظ، برگرفته از اصطلاحات به کار برده شده در جریانات تشکیلاتی است که در جایِ خود به آن پرداخته شده است.
در سال 1352ش که شاه فرمان عمومیِ انحلالِ سازمان کوک را صادر کرد، این سازمان به عنوان «سازمان امور اجتماعی» معرفی شد. و در نهایت، در اردیبهشت ماه سال 1353ش، این سازمان، با نام «جمعیت فدائیان شاه» مورد تحقیق قرار گرفت:
«با توجه به اینکه نیرویهوایی شاهنشاهی، چگونگی فعالیت و سوابق جمعیت مزبور را استعلام نموده، خواهشمند است دستور فرمایید هرگونه سابقهای از جمعیت مذکور (تحت عنوان سازمان کوک و یا غیره) در آن بخش مستقل موجود است خلاصهای از آن را به این اداره اعلام دارند.»
ساختار تشکیلاتی
در فروردین ماه سال 1331ش، دکتر محمد مصدق طی پیام نوروزی خود، مردم را در مقابلِ فشارِ فقر، بیکاری، بینظمی و امنیت قضایی به ایستادگی دعوت کرد و سه روز پس از آن، دولت انگلیس، دادخواست مجدد خود علیه اقدام ایران مبنی بر ملی اعلام نمودنِ صنعت نفت و خلعِ ید از شرکت نفت انگلیس و ایران را، به دیوان بینالمللی لاهه ارائه داد.
در همین ایام، بخشنامهای با درجهی «بکلی سرّی» و «به فرمان شاهنشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی»، در خصوصِ تشکیل گروههای پارتیزانی و جمعآوری اطلاعات، برای مقابله با اشغالِ احتمالی کشور توسط نیروهای اجنبی صادر شد، که اصولِ اولیه آن به شرح زیر ابلاغ گردید:
«1. بنا به تصویب شاهانه در هر منطقه از کشور که مورد نظر قرار گیرد، از بین اشخاص فوقالعاده فداکار، که شاه دوستی و میهنپرستی آنها کاملاً ثابت شده است، یک کمیته اصلی 3 تا 7 نفری تشکیل و مسئولیت منطقه بر عهده آن کمیته واگذار میشود.
2. کمیته اصلی با در نظر گرفتن اینکه تمامی فعالیتهایش، چه در زمان صلح یا هنگام جنگ، به کلی سری و محرمانه است، در جلسه اول با حضور سرپرست خود که نماینده اعزامی شاهنشاه از مرکز میباشد، (در مرکز با حضور رابط کمیته) سوگند وفاداری و فداکاری نسبت به ذات مقدس ملوکانه و میهن عزیز خورده، بلافاصله پس از مراسم سوگند، برای توسعه سازمان و انتخاب فداکاران کوک مشغول کار میشود.