خطرناکترین دشمن(۱)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
اینکه در روایت آمده است؛ خطرناکترین و یا دشمنترین دشمنانت، نفس تو است چه مفهومی دارد و چرا نفس خطرناکترین دشمن انسان به حساب میآید؟
پاسخ:
مفهوم نفس و انواع آن
نفس در لغت به معنای جان، روح، روان و قوهای است که بدان جسم زنده، زنده است. (لغتنامه دهخدا) لغتنامه معین نفس را به معنی تن و جسم، شخص و ذات، جان و خون، حقیقت هر چیز، روح و روان تعبیر کرده است. به نظر میرسد معنایی که در تبیین روایت مولا علی(ع) بهکار میآید این است که نفس جوهری است مجرد که متعلق به تدابیر و تصرفات هر انسان است و جسم و جسمانی و مادی نیست. و این مذهب بیشتر محققان از حکما و متکلمان است. به بیان دیگر نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت میکند در ظاهر و باطن و نشانهاش این است که خواسته دارد.
واژه نفس در قرآن، معانی و وجوه بسیار دارد که به پارهای از معانی آن اشاره میکنیم:
1- روح و جسم: «کل نفس ذائقه الموت» هر کس طعم مرگ را میچشد (آل عمران- 185)
2- روح: «الله یتوفی الانفس حین موتها» خداست آنکه وقت مرگ ارواح مردم را میگیرد. (زمر- 43)
3- ذات و شخص: «و اتقو یوماً لا تجزی نفس عن نفس» و حذر کنید از روزی که در آن روز کسی به جای دیگری مجازات نشود. (بقره 48)
4- خواهش نفسانی: «ان النفس الاماره بالسوء» همانا خواهشهای نفسانی بسیار امر کننده انسان به بدیها است. (یوسف- 53)
5- جان، قلب، دل، باطن: «و اذکر ربک فی نفسک» پروردگارت را در دلت یاد کن (اعراف- 205)
6- انسان، بشر: «خلقکم من نفس واحده» خداوند شما را از یک تن (بشر یا انسان) آفرید، (نساء -1)
در علوم اسلامی و قرآن، نفس به عنوان جهتدهنده حرکت و اندیشه انسان شناخته میشود، و بسیاری از کردارها و رفتارهای انسان به پیروی از نفس او شکل میگیرد به گونهای که در قرآن کریم به چهار نوع نفس انسانی اشاره شده است:
1- نفس اماره (روان بدفرما): ان النفس الاماره بالسوء (یوسف- 53)نفس اماره انسان را به سوی کارهای زشت هدایت میکند.
2- نفس لوامه (روان سرزنشگر): ولااقسم بالنفس اللوامه (قیامت -2)
این نفس انسان را به خاطر اعمال زشتی که مرتکب میشود سرزنش میکند. از این نفس به وجدان هم تعبیر شده است. براثر تکرار گناهان و کارهای زشت این نفس کارکرد خود را از دست میدهد.
3- نفس ملهمه (روان الهامگیرنده): فالهمها فجورها و تقویها (الشمس-7) این نفس موجب نوعی پیوند میان انسان و عالم غیب است و از عالم غیب به آن الهام میشود.
4- نفس مطمئنه (روان صاحب یقین): یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک (فجر- 27) این نفس متصل به خدا است، و به واسطه این پیوند، دارای اطمینان و یقین است. کسی که این نفس در او بیدار میشود، راه و روش خود را مییابد و به دنبال یقین بیشتر و اطمینان حرکت میکند. در نوشتههای اسلامی گونههای دیگری از نفس را نیز ذکر میکنند که عبارت است از: نفس راضیه (روان خرسند): در این مرحله، جان فرد از آنچه بر او میگذرد، راضی و خرسند است. نفس مرضیه (روان خرسند یافته): جانی که خدا از او خرسند است.
نفس صافیه (روان پالوده): جانی که به کمال رسیده است.
ادامه دارد
اینکه در روایت آمده است؛ خطرناکترین و یا دشمنترین دشمنانت، نفس تو است چه مفهومی دارد و چرا نفس خطرناکترین دشمن انسان به حساب میآید؟
پاسخ:
مفهوم نفس و انواع آن
نفس در لغت به معنای جان، روح، روان و قوهای است که بدان جسم زنده، زنده است. (لغتنامه دهخدا) لغتنامه معین نفس را به معنی تن و جسم، شخص و ذات، جان و خون، حقیقت هر چیز، روح و روان تعبیر کرده است. به نظر میرسد معنایی که در تبیین روایت مولا علی(ع) بهکار میآید این است که نفس جوهری است مجرد که متعلق به تدابیر و تصرفات هر انسان است و جسم و جسمانی و مادی نیست. و این مذهب بیشتر محققان از حکما و متکلمان است. به بیان دیگر نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت میکند در ظاهر و باطن و نشانهاش این است که خواسته دارد.
واژه نفس در قرآن، معانی و وجوه بسیار دارد که به پارهای از معانی آن اشاره میکنیم:
1- روح و جسم: «کل نفس ذائقه الموت» هر کس طعم مرگ را میچشد (آل عمران- 185)
2- روح: «الله یتوفی الانفس حین موتها» خداست آنکه وقت مرگ ارواح مردم را میگیرد. (زمر- 43)
3- ذات و شخص: «و اتقو یوماً لا تجزی نفس عن نفس» و حذر کنید از روزی که در آن روز کسی به جای دیگری مجازات نشود. (بقره 48)
4- خواهش نفسانی: «ان النفس الاماره بالسوء» همانا خواهشهای نفسانی بسیار امر کننده انسان به بدیها است. (یوسف- 53)
5- جان، قلب، دل، باطن: «و اذکر ربک فی نفسک» پروردگارت را در دلت یاد کن (اعراف- 205)
6- انسان، بشر: «خلقکم من نفس واحده» خداوند شما را از یک تن (بشر یا انسان) آفرید، (نساء -1)
در علوم اسلامی و قرآن، نفس به عنوان جهتدهنده حرکت و اندیشه انسان شناخته میشود، و بسیاری از کردارها و رفتارهای انسان به پیروی از نفس او شکل میگیرد به گونهای که در قرآن کریم به چهار نوع نفس انسانی اشاره شده است:
1- نفس اماره (روان بدفرما): ان النفس الاماره بالسوء (یوسف- 53)نفس اماره انسان را به سوی کارهای زشت هدایت میکند.
2- نفس لوامه (روان سرزنشگر): ولااقسم بالنفس اللوامه (قیامت -2)
این نفس انسان را به خاطر اعمال زشتی که مرتکب میشود سرزنش میکند. از این نفس به وجدان هم تعبیر شده است. براثر تکرار گناهان و کارهای زشت این نفس کارکرد خود را از دست میدهد.
3- نفس ملهمه (روان الهامگیرنده): فالهمها فجورها و تقویها (الشمس-7) این نفس موجب نوعی پیوند میان انسان و عالم غیب است و از عالم غیب به آن الهام میشود.
4- نفس مطمئنه (روان صاحب یقین): یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک (فجر- 27) این نفس متصل به خدا است، و به واسطه این پیوند، دارای اطمینان و یقین است. کسی که این نفس در او بیدار میشود، راه و روش خود را مییابد و به دنبال یقین بیشتر و اطمینان حرکت میکند. در نوشتههای اسلامی گونههای دیگری از نفس را نیز ذکر میکنند که عبارت است از: نفس راضیه (روان خرسند): در این مرحله، جان فرد از آنچه بر او میگذرد، راضی و خرسند است. نفس مرضیه (روان خرسند یافته): جانی که خدا از او خرسند است.
نفس صافیه (روان پالوده): جانی که به کمال رسیده است.
ادامه دارد