kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۳۳۴۶
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۳۹۷ - ۲۰:۰۸
گفت وگو با سیدمهدی علیزاده موسوی، رئیس ‌موسسه بین‌المللی البیان

شبکه‌های برون مرزی و مسئله وحدت در جهان اسلام

محمد پارسا نجفی

دکترای علوم سیاسی با گرایش اندیشه سیاسی و سطح چهار حوزه علمیه قم با تخصص فرق و جنبش‌های اسلامی، رصد و بررسی روزانه شبکه‌های خبری دنیا، تسلط بر زبان‌های عربی و انگلیسی، دلایلی کافی است تا با سیدمهدی علیزاده موسوی درباره نقش و کارکرد شبکه‌های برون مرزی در جهان اسلام و به ویژه منطقه غرب آسیا گفت‌و‌گو کنیم. نظرات متفاوت رئیس‌موسسه بین‌المللی البیان را با هم می‌خوانید.
- به نظر شما اهمیت فعالیت شبکه‌های برون مرزی ایران چیست؟چرا جمهوری اسلامی ایران باید شبکه‌هایی را برای مخاطب جهانی تدارک ببیند؟
دنیا، شعار‌گریز و گرفتار بحران معناست و مردم جهان صدایی مخالف صدای کلیشه‌ای رسانه‌های غربی می‌خواهند. شبکه‌هایی چون العالم و پرس‌تی‌وی از آنجا که تریبون و فریاد مظلومیت انسان‌ها در برابر استکبار و در حمایت از محور مقاومت هستند مورد توجه قرار گرفته‌اند و با این جایگاه در جهان شناخته شده‌اند. به دلیل سفرهای بسیاری که به کشورهای دیگر دارم شاهد جذب مخاطب در عراق، لبنان، عربستان، ایتالیا، پاکستان، هند و... بودم. اتباع این کشورها بر حسب آشنایی که با زبان‌های مورد نظر دارند مخاطب پرس‌تی‌وی و العالم هستند و علاقه دارند تحلیل و اخبار این شبکه‌ها را به این دلیل که هدف دار و متفاوت‌اند درباره حوادث و تحولات جدید ببینند و بشنوند. بنابراین توجه مردم جهان به شبکه‌های برون مرزی ایرانی عالی است.
- با توجه به اینکه رسانه‌های مختلف را رصد می‌کنید چه راهکاری برای تقویت محتوای این شبکه‌ها در نظر دارید؟
معتقدم کیفیت تحلیل باید در شبکه‌های برون مرزی ما تقویت شود. به این دلیل که خبر خام در دنیای ارتباطات امروزی بسیار زیاد است و مخاطب به دنبال تحلیل آن خبرهاست نه خود اخبار. البته نه لزوما اینکه همیشه تحلیل‌ها به صورت مصاحبه باشد و شبکه، با شخصیتی در کشوری دور دست گفت‌و‌گو کند که نظراتش به ما نزدیک باشد بلکه نگاه‌ها به چیستیِ تحلیلی است که یک شبکه ارائه می‌دهد.
اهمیت قضیه در این است که اگر بتوانیم از تحولات منطقه، تحلیل خوبی به مخاطب منتقل کنیم در آن صورت شبکه ما به عنوان رسانه صاحب تحلیل در جهان شناخته خواهد شد. همچنین می‌توان راهکارهایی را مد نظر قرار داد که به افزایش قدرت تحلیل و شناخت مردم از حوادث منطقه منتهی شود.
دقت کنید، رسانه‌های مسلط جهان سخن خود را به زبان ساده یک مجری بیان نمی‌کنند بلکه به شکلی برنامه می‌سازند که هدفشان، در فکر مخاطب متبادر شود و شخص تصور کند که خودش به تحلیل مد نظر آنها رسیده. همان تحلیلی که در این مثال شبکه بی‌بی‌سی قصد دارد آن را به مخاطب القا کند.
- قدرت القاگری در یک شبکه به چه معنی است؟
منظور من این نیست که شبکه‌هایی مانند پرس تی وی یا العالم روش تحلیل کردن را به مردم جهان آموزش دهند بلکه منظورم این است که تحلیلی که مورد نیاز کشور است را به روش‌های جدید رسانه‌ای به مخاطب منتقل کنیم تا مخاطب بتواند خود به دلیل یک مسئله پی ببرد بدون آنکه به صورت مستقیم بیان شود. برای مثال برنامه‌های شبکه‌هایی مانند الکوثر، العالم و... بهتر است به نحوی باشد که مخاطب اهل سنت بتواند درک کند چرا در سوریه یا عراق حضور داریم و با تکفیری‌هایی مانند داعش یا النصره مبارزه می‌کنیم. خود اهل سنت بتوانند به این نتیجه برسند که وهابیت دشمن آنهاست و هدف ما (ایران) ایجاد امنیت برای همه از جمله سنی‌هاست. در نتیجه با فعالیت رسانه باید اختلاف‌ها به اتفاق نظر تبدیل شود.
- با این حساب نظر شما این است که شبکه‌های فعال در منطقه، باید راهبردی متفاوت داشته باشند؟
بله ما نیازمند اتاق فکر هستیم تا چالش‌ها در حوزه بین‌الملل را رصد کرده و بعد اولویت بندی کرده و برای هر کدام یک نقشه راه در ابعاد رسانه‌ای داشته باشیم.
یکی از مهم‌ترین مسائل ما در فراسوی مرزها وحدت با اهل سنت است. به صورت طبیعی می‌توانید حضور اهل سنت را در اماکن مذهبی یا مساجد شیعیان را در ایران ببینید. یعنی اختلافی در میان خود مردم سنی و شیعه نیست اما وضعیت به این سادگی هم نیست. شبکه‌ها و رسانه‌های بسیاری در حال فعالیت هستند تا حد امکان تفرقه و نفرت را جایگزین وحدت مسلمانان کنند. این در حالی است که طبق فتوای رهبری و همه مراجع، هر آنچه به وحدت مسلمانان آسیب بزند، حرام است اما نکته این است که چگونه می‌توان این پتانسیل را که در امنیت ملی و جایگاه ایران در منطقه تاثیرگذار باشد، رسانه‌ای کرد. به بیان دیگر برای پاسخ به هر چالشی باید برنامه‌هایی مانند مستند، تحلیل تصویری و... تولید کرد، البته نه آنچنان سنگین که خاص نخبگان باشد بلکه هر کسی بتواند به سهولت آن را درک کند.  
- رقابت با شبکه‌های غربی چون بی‌بی‌سی و الجزیره و... که از منابع مالی بسیاری برخوردارند چگونه ممکن است؟
ببینید، علت مورد توجه بودن الجزیره این است که خلاف جهت جریان آب شنا می‌کند. این هم اثبات همان صحبت قبل است که مردم از فرهنگ غالب رسانه‌های خبری مطرح دنیا خسته شده‌اند. اگر به شبکه مشابه آنکه حتی از جاذبه‌های جنسی هم بهره می‌گیرد مانند العربیه نگاه کنید اصلا مورد توجه جهان عرب قرار نگرفته است. درخصوص بی‌بی‌سی هم این شبکه حرف خود را به صورت فریبنده‌ای به مخاطب القا می‌کند و از این جهت است که با چالشی بودن سعی در موفق شدن همان فریب خود دارد نه اینکه برای حقیقت تلاش کرده باشد.
اما رقابت امری است که هنر رسانه را می‌طلبد. برای مثال شبکه‌های المنار و المیادین خاستگاه فکری مشابه با شبکه‌های برون مرزی ایران دارند اما در عمل فعالیت‌شان کمی متفاوت است. المیادین بیشتر خبری بوده و اغلب میدانی فعالیت می‌کند اما المنار حضور میدانی کمتری دارد ولی بیشتر تحلیلی است و هدفمند عمل می‌کند. بنابراین باز هم بر تشکیل اتاق فکر و تهیه نقشه راه متعدد برای اهداف مختلف تاکید دارم.