kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۲۷۳۴
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۹۷ - ۱۹:۲۹
نگاهی به جنگ علیه ایران در فضای مجازی

وسیع و شدید ؛ جنگ ، جنگ است

فرزاد میرحمیدی

 عمده انتقاد وارد بر رسانه‌های مدرن از جمله تئاتر، تلویزیون، فیلم و موسیقی مردم‌پسند، از سوی منتقدان ماتریالیسم سیاسی مدرن (اندیشمندان مکتب فرانکفورت و...)، بار ایدئولوژیک و سلطۀ توده‌وار این رسانه‌ها در سطحی‌سازی و تک‌ساحتی کردن جوامع است. از جمله برتولد برشت که معتقد بود؛ تئاتر تبلیغی(معمولی) بیش از آنکه داوری عقلانی مخاطب را برانگیزد، بر احساسات او تأثیر می‌گذارد و با نزدیک کردن مخاطب به «عادات حسی» موجب «از خود‌بیگانگی» او می‌شود. حال آنکه تئاتر روایی با دور نگاه داشتن مخاطب از این عادات و شکستن حس همزادپنداری، موجب تأمل و تعقل و در نتیجه آگاهی‌بخشی و عملگرایی می‌شود.
 در اینجا از این «از خودبیگانگی» و «عادات حسی» در تئاتر تبلیغی و ماتریالیسم سیاسی رسانه‌های مدرن، نقبی می‌زنیم به شبکه‌های اجتماعی و کارکرد رسانه‌ها در سیاست‌های فرهنگی عصر حاضر (ماتریالیسم فرهنگی) و به ویژه موضع اخیر توییتر در مسدود سازی حساب‌هایی از کاربران ایرانی که مدیر این شبکه- جک دروسی- آنها را متهم به بات بودن می‌کند و واکنش وزیر خارجه کشورمان که در توییتی خطاب به مدیر این شبکه پیشنهاد می‌کند که آقای دروسی نگاهی نیز به ربات‌های واقعی بیاندازد که از پایتخت آلبانی و با حمایت واشنگتن پروپاگاندایی برای تغییر رژیم (Regime Change) در ایران به‌راه انداخته‌اند.
 جدا از مواضع دوگانۀ توییتر و دیگر رسانه‌های مشابه، آنچه در این میان واضح و غیر قابل انکار می‌نماید؛ حضور و نفوذ بات‌ها و ربات‌ها در چنین شبکه‌هایی است که علاوه‌بر ‌اشتراک در «از خود بیگانگی» و «عادات حسی» با رسانه‌های مدرن، خود گویای ویژگی تازه و منحصر به فرد دیگری است که می‌توان آن را «هدایت رباتیک» نامید. یعنی تأثیرگذاری و جهت‌دهی برنامه‌ریزی شده که توأمان و همراه با عادات و عواطف، فکر و منطق مخاطب را نیز به طریقی فن آوری شده- با «شدت» و «وسعت» تکنیکال و تصنعی- به سمت و سو و هدفی خاص هدایت می‌کند. درست مانند سلاح‌های هوشمند و بیولوژیک که مدتی پیش ایالات متحده و کرۀ شمالی یکدیگر را متهم به آزمایش و استفاده از آن می‌کردند. سلاح‌هایی که چه در بخش انسانی و چه در منابع طبیعی- همچون آب، خاک و محصولات کشاورزی- توان تأثیرگذاری به مراتب وسیع‌تر و شدیدتر از تحریم و جنگ‌های معمولی دارند.
 «وسیع» و «شدید»؛ جنگ، جنگ است. چه با سلاح‌های بیولوژیک و چه با دیگر فناوری‌های هدایت شده در عادات و عواطف و حتی در رفتار،گفتار و تفکرات انسانی. یعنی در آنچه می‌اندیشید، آنچه می‌پوشید، آنگونه که حرف می‌زنیم و توییت می‌کنیم یا کامنت می‌گذاریم و شیر (Share) می‌کنیم و حتی در آنچه می‌خوریم و می‌نوشیم.
 تنها نگاهی به عملکرد این بات‌ها و کاربران مصنوعی و غیرمصنوعی در توییتر، خود آشکار کنندۀ شدت و وسعت این برنامه‌ریزی فن‌آورانه و رسانه‌ای است. نه فقط هدایت افکار عمومی به موضوع تغییر رژیم (# regime_change) که نوع پست‌ها و سبک کامنت‌ها و بازخوردها، نشان از هدایت رباتیک و تصنعی (دستکاری شدۀ) افکار و احساسات در جامعۀ هدف دارند. انواع فحاشی، بد گویی و بی‌اخلاقی‌هایی که به سوی تخریب فرهنگ ارتباطی جامعه،وسعت و شدت می‌یابند و در پی آن؛ افزایش گسل‌های اجتماعی و شکاف‌های فرهنگی که بواسطۀ هدایت رباتیک در شبکه‌های اجتماعی و دیگر رسانه‌های پسامدرن، نه تنها به سمت سطحی سازی و تک‌ساحتی کردن جامعۀ هدف، که با هدف نابودی کل فرهنگ تاریخی و ارتباطی آن پیش می‌روند.
 بدین شکل می‌توان اذعان داشت؛ ماهیت مشترک رسانه در ماتریالیسم سیاسی مدرن و سیاست‌های فرهنگی عصر حاضر، همان سلطه و نفوذ فرهنگی و سیاسی در جوامع هدف است. با این تفاوت که اگر عملکرد رسانه‌های مدرن (همچون فیلم، تئاتر و دیگر نمایش‌های تبلیغی و مردم پسند) از طریق «از خودبیگانگی» و «عادات حسی» به یکسان‌سازی و سطحی نگری در جوامع هدف می‌پرداخت، اینک در پشت پردۀ این تئاتر (نمایش) پسامدرن- در شبکه‌های اجتماعی و دیگر فناوری‌های دیجیتال- نه فقط تغییر رژیم، که فروپاشی کل نظام فرهنگی و اخلاقی این جوامع مد نظر و برنامه‌ریزی شده است.