جرعه های معرفت-شرح حدیث معصومین (ع) در کلام رهبر انقلاب
صدقه مالی و رفتاری؛ ضامن رهایی از آتش دوزخ
عن امیرالمومنین(ع) قال رسولالله (ص): کلکم مکلم ربه یوم القیامهًًْْ لیس بینه و بینه ترجمان فینظر امامه فلایجد الاما قدم و ینظر عن یمینه فلایجد الا ما قدم ثم ینظر عن یساره فاذا هو بالنار، فاتقوا النار ولو بشق تمره فان لم ید احد کم فبکلمهًْ طیبهًًْ.(1)
«امیرالمومنین(ع) از قول پیامبر(ص) نقل میکنندکه فرمود: افراد در روز قیامت بیواسطه با خدای متعال سخن میگویند؛ پس فرد به جلوی خود نگاه میکند و هیچچیز جز عملی که از پیش فرستاده نمییابد. آنگاه به سمت راست خود نگاه میکند و چیزی جز عملی که از پیش فرستاده نمییابد، به طرف چپ خود نگاه میکند و آتش دوزخ الهی را میبیند! پس خودتان را از آتش برحذر بدارید ولو با تکهای از خرما. پس اگر این توانایی را هم نداشتید، با حرف خوبی، روی خوشی با مردم رفتار کنید.»
-کلکم مکلم ربه یوم القیامهًْ لیس بینه و بینه ترجمان؛ ]امیرالمومنین(ع) از قول پیامبر(ص) میفرماید:[ در روز قیامت همه آحاد خلایق، بیواسطه با خدای متعال تکلم میکنند؛
-فینظر امامه فلا یجد الا ما قدم؛ انسان در روز قیامت به جلوی خود نگاه میکند و هیچچیزی جز عملی که از پیش فرستاده، به چشم او نمیآید.
- و ینظر عن یمینه فلا یجد الا ما قدم؛ به سمت راست خود نگاه میکند، همه آنچه را میبیند، عبارت است از عمل خود که پیش فرستاده.
- ثم ینظر عن یساره فاذا هو بالنار؛ به طرف چپ نگاه میکند، آنجا دوزخ الهی را و آتش الهی را میبیند. این صحنهسازیهای قیامت یکی از آن مباحث بسیار مهم قرآنی است که عرصه قیامت را با صحنهها و تصویرهای محسوسی و ملموسی برای ما بیان میکنند. البته دقت در اینها و فهم اینها برای ماها خیلی آسان نیست؛ اجمالا اینکه فرق بین یمین و یسار چیست.
در قرآن- شاید در دو جا - درباره مومنین ]آمده[ «یسعی نورهم بین ایدیهم و بایمانهم»؛(2) نور خودشان را جلوی خودشان و طرف راست خودشان مشاهده میکنند. اینها یک معانی نمادینی هم دارد که ما نمیتوانیم با این محدودیتی که در دید خودمان در این حصار مادی داریم، آن عرصههای عظیم ولاینتهی و عجیب را درست تصویر کنیم؛ وضع روز قیامت به کلی از محاسبات این دنیا خارج است؛ حتی وضع برزخ؛ با اینکه برزخ با روز قیامت خیلی تفاوت دارد، در عین حال برای ما قابل تصور نیست؛ اجمالا یک نشانههایی، یک جرقههایی، یک روزنههایی جلوی چشم ما باز میکنند که یک تصویری ولو مبهم برای ما باقی بماند. به هر حال در اینجا فرق گذاشته شده است بین یمین و یسار؛ به جلوی خود و به یمین خود که نگاه میکند عمل خود را میبیند، به یسار خود که نگاه میکند آتش را میبیند که آن آتش هم در حقیقت، عمل ما است، آن هم تجسم عمل خلاف و زشتی است که انسان در دنیا انجام داده؛ آن هم به یک نحوی عمل است. شاید مراد این باشد که اعمال خوب را در یک طرف مشاهده میکند، اعمال بد را در یک طرف مشاهده میکند؛ به قرینه «یسعی نورهم بین ایدیهم و بایمانهم» که عمل خوب که به نور تعبیر شده، طرف راست است و جلوی رو است و عمل بد که از آن تعبیر شده به آتش، طرف چپ است. حالا این صحنه قیامت: عمل نیک شما این طرف و عمل سوء شما آن طرف.
-فاتقوا النار و لو بشق تمرهًًْْ؛ بعد میفرماید با صدقه خودتان را از آتش برحذر بدارید. «فاتقوا» یعنی برحذر بدارید. ببینید چقدر مسئله ارتباطات اجتماعی و پر کردن شکاف فقیر و غنی مهم است. این یکی از این مسائل بسیار مهم ]است[؛ یعنی در صدقه دو مسئله مهم وجود دارد: یکی که خیلی مهم است، همین مسئله پر کردن شکاف بین غنی و فقیر است که البته یکی از راههایش صدقه است؛ و یکی هم «ومن یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون». (3) با قطع نظر از اینکه این پول به کجا میرود و به چه کسی میرسد، خود این هم که شما محض رضای خدا این تعلق را از خودتان بِکَنید و قطع کنید، یکی از آن دو چیز مهمی است که در صدقه وجود دارد.
بعد میفرماید: حالا اگر چنانچه ندارید، «شق تمره» یعنی یک قسمت خرما ]را بدهید[. حالا آن زمان فرض کنید که یک نفری زحمت میکشید، ده تا دانه خرما گیرش میآمد که در دهنش بگذارد، سد جوعی (رفع گرسنگی) بکند؛ میفرماید حالا نصف یک خرما را هم شما بدهید به یک کسی که ندارد؛ خود این هم یک چیز مهم است. «جهد مقل» همین است دیگر: آدمی که ندارد، یک تلاشی میکند، یک چیزی ]هم بدهد[؛ هرچه داری، هر چه میتوانی. گاهی کندن یک رقم کوچک از یک آدم فقیر، خیلی سختتر است برای آن فقیر، از کندن یک تکه بزرگ از یک آدم غنی که اصلا لایبالی (باکی ندارد)، آنقدر دارد که اصلا برایش اهمیتی ندارد. ارزش آن اولی بیشتر است. حالا اگر همین را هم ندارید، چه کار کنید؟ این تکه دیگر برای من و شما- به خصوص بعضی از آقایان که مسئول هستید و با مردم سروکاردارید- خوب است:
- فان لم یجد احدکم، فبکلمهًْ طیبهًْ؛ اگر همین را هم ندارید، یک حرف خوب، یک کلمه خوب، یک روی خوش، یک دعا(ع) «قول معروف و مغفرهًْ خیر من صدقه یتبعها اذی»؛ (4) یک کلمه خوشی، یک زبان خوشی، روی خوشی که به یک مراجعی نشان بدهید - در حالی که کاری هم برایش نمیتوانید انجام بدهید - بهتر از این است که او را کمک کنید، بعد هم دو تا فحش و ]حرف[ قلمبه (ناهنجار) هم سوارش کنید و منتی هم سرش بگذارید.
* شرح حدیث در ابتدای درس خارج، 83/9/3
_______________________
1. نوادر راوندی، ص 86 به نقل از کتاب نسیمسحر.
2. سوره حدید، بخشی از آیه 12؛ «... که نورشان پیشاپیششان و به جانب راستشان دوان است...»؛ همچنین سوره تحریم، بخشی از آیه 8 (با اندکی تفاوت)
3. سوره حشر، بخشی از آیه 9 ؛ «... و هر کس از خسّت نفس خود مصون ماند، ایشانند که رستگارانند...»
4. سوره بقره، بخشی از آیه 263؛ «...گفتاری پسندیده ] دربرابر نیازمندان[ و گذشت]از اصرار و تندی آنان[ بهتر از صدقهای است که آزاری به دنبال آن باشد،...»
«امیرالمومنین(ع) از قول پیامبر(ص) نقل میکنندکه فرمود: افراد در روز قیامت بیواسطه با خدای متعال سخن میگویند؛ پس فرد به جلوی خود نگاه میکند و هیچچیز جز عملی که از پیش فرستاده نمییابد. آنگاه به سمت راست خود نگاه میکند و چیزی جز عملی که از پیش فرستاده نمییابد، به طرف چپ خود نگاه میکند و آتش دوزخ الهی را میبیند! پس خودتان را از آتش برحذر بدارید ولو با تکهای از خرما. پس اگر این توانایی را هم نداشتید، با حرف خوبی، روی خوشی با مردم رفتار کنید.»
-کلکم مکلم ربه یوم القیامهًْ لیس بینه و بینه ترجمان؛ ]امیرالمومنین(ع) از قول پیامبر(ص) میفرماید:[ در روز قیامت همه آحاد خلایق، بیواسطه با خدای متعال تکلم میکنند؛
-فینظر امامه فلا یجد الا ما قدم؛ انسان در روز قیامت به جلوی خود نگاه میکند و هیچچیزی جز عملی که از پیش فرستاده، به چشم او نمیآید.
- و ینظر عن یمینه فلا یجد الا ما قدم؛ به سمت راست خود نگاه میکند، همه آنچه را میبیند، عبارت است از عمل خود که پیش فرستاده.
- ثم ینظر عن یساره فاذا هو بالنار؛ به طرف چپ نگاه میکند، آنجا دوزخ الهی را و آتش الهی را میبیند. این صحنهسازیهای قیامت یکی از آن مباحث بسیار مهم قرآنی است که عرصه قیامت را با صحنهها و تصویرهای محسوسی و ملموسی برای ما بیان میکنند. البته دقت در اینها و فهم اینها برای ماها خیلی آسان نیست؛ اجمالا اینکه فرق بین یمین و یسار چیست.
در قرآن- شاید در دو جا - درباره مومنین ]آمده[ «یسعی نورهم بین ایدیهم و بایمانهم»؛(2) نور خودشان را جلوی خودشان و طرف راست خودشان مشاهده میکنند. اینها یک معانی نمادینی هم دارد که ما نمیتوانیم با این محدودیتی که در دید خودمان در این حصار مادی داریم، آن عرصههای عظیم ولاینتهی و عجیب را درست تصویر کنیم؛ وضع روز قیامت به کلی از محاسبات این دنیا خارج است؛ حتی وضع برزخ؛ با اینکه برزخ با روز قیامت خیلی تفاوت دارد، در عین حال برای ما قابل تصور نیست؛ اجمالا یک نشانههایی، یک جرقههایی، یک روزنههایی جلوی چشم ما باز میکنند که یک تصویری ولو مبهم برای ما باقی بماند. به هر حال در اینجا فرق گذاشته شده است بین یمین و یسار؛ به جلوی خود و به یمین خود که نگاه میکند عمل خود را میبیند، به یسار خود که نگاه میکند آتش را میبیند که آن آتش هم در حقیقت، عمل ما است، آن هم تجسم عمل خلاف و زشتی است که انسان در دنیا انجام داده؛ آن هم به یک نحوی عمل است. شاید مراد این باشد که اعمال خوب را در یک طرف مشاهده میکند، اعمال بد را در یک طرف مشاهده میکند؛ به قرینه «یسعی نورهم بین ایدیهم و بایمانهم» که عمل خوب که به نور تعبیر شده، طرف راست است و جلوی رو است و عمل بد که از آن تعبیر شده به آتش، طرف چپ است. حالا این صحنه قیامت: عمل نیک شما این طرف و عمل سوء شما آن طرف.
-فاتقوا النار و لو بشق تمرهًًْْ؛ بعد میفرماید با صدقه خودتان را از آتش برحذر بدارید. «فاتقوا» یعنی برحذر بدارید. ببینید چقدر مسئله ارتباطات اجتماعی و پر کردن شکاف فقیر و غنی مهم است. این یکی از این مسائل بسیار مهم ]است[؛ یعنی در صدقه دو مسئله مهم وجود دارد: یکی که خیلی مهم است، همین مسئله پر کردن شکاف بین غنی و فقیر است که البته یکی از راههایش صدقه است؛ و یکی هم «ومن یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون». (3) با قطع نظر از اینکه این پول به کجا میرود و به چه کسی میرسد، خود این هم که شما محض رضای خدا این تعلق را از خودتان بِکَنید و قطع کنید، یکی از آن دو چیز مهمی است که در صدقه وجود دارد.
بعد میفرماید: حالا اگر چنانچه ندارید، «شق تمره» یعنی یک قسمت خرما ]را بدهید[. حالا آن زمان فرض کنید که یک نفری زحمت میکشید، ده تا دانه خرما گیرش میآمد که در دهنش بگذارد، سد جوعی (رفع گرسنگی) بکند؛ میفرماید حالا نصف یک خرما را هم شما بدهید به یک کسی که ندارد؛ خود این هم یک چیز مهم است. «جهد مقل» همین است دیگر: آدمی که ندارد، یک تلاشی میکند، یک چیزی ]هم بدهد[؛ هرچه داری، هر چه میتوانی. گاهی کندن یک رقم کوچک از یک آدم فقیر، خیلی سختتر است برای آن فقیر، از کندن یک تکه بزرگ از یک آدم غنی که اصلا لایبالی (باکی ندارد)، آنقدر دارد که اصلا برایش اهمیتی ندارد. ارزش آن اولی بیشتر است. حالا اگر همین را هم ندارید، چه کار کنید؟ این تکه دیگر برای من و شما- به خصوص بعضی از آقایان که مسئول هستید و با مردم سروکاردارید- خوب است:
- فان لم یجد احدکم، فبکلمهًْ طیبهًْ؛ اگر همین را هم ندارید، یک حرف خوب، یک کلمه خوب، یک روی خوش، یک دعا(ع) «قول معروف و مغفرهًْ خیر من صدقه یتبعها اذی»؛ (4) یک کلمه خوشی، یک زبان خوشی، روی خوشی که به یک مراجعی نشان بدهید - در حالی که کاری هم برایش نمیتوانید انجام بدهید - بهتر از این است که او را کمک کنید، بعد هم دو تا فحش و ]حرف[ قلمبه (ناهنجار) هم سوارش کنید و منتی هم سرش بگذارید.
* شرح حدیث در ابتدای درس خارج، 83/9/3
_______________________
1. نوادر راوندی، ص 86 به نقل از کتاب نسیمسحر.
2. سوره حدید، بخشی از آیه 12؛ «... که نورشان پیشاپیششان و به جانب راستشان دوان است...»؛ همچنین سوره تحریم، بخشی از آیه 8 (با اندکی تفاوت)
3. سوره حشر، بخشی از آیه 9 ؛ «... و هر کس از خسّت نفس خود مصون ماند، ایشانند که رستگارانند...»
4. سوره بقره، بخشی از آیه 263؛ «...گفتاری پسندیده ] دربرابر نیازمندان[ و گذشت]از اصرار و تندی آنان[ بهتر از صدقهای است که آزاری به دنبال آن باشد،...»