شروع مهم است،تداوم مهمتر...! (نکته ورزشی)
نماینده تامالاختیار وزیر ورزش و جوانان در موضوع واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در یکی از اولین روزهای هفته گذشته اعلام کرد: «بعد از تعطیلات خرداد ماه وارد موضوع تحویل دو شرکت دولتی استقلال و پرسپولیس به سازمان خصوصیسازی و برگزاری مزایده میشویم و...»
سخنی که نشان دهنده عزم جزم تشکیلات ورزش برای روشن کردن وضعیت مالکیتی و مدیریتی دو باشگاه بزرگ کشور و در نتیجه ثبات و هویت بخشیدن به این دو نامی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم در ورزش ما و نزد اهالی و هواداران آن از جایگاه مهم و معتبری برخوردارند و در صورت سر و سامان یافتن مناسب میتوانند نقش تعیینکنندهای را در تحولات آینده ورزش کشور ایفا کنند.
معنی دیگر سخن آقای امیرخادم این است که تغییر و تحولات اخیر و انتصاب و انتخابات صورت گرفته در بخش مدیریتی دو تیم، جنبه دائمی نداشته و موقتی بوده است و کار اصلی درباره این دو تیم که همانطور که گفته شد روشن کردن وضعیت مالکیتی و مدیریتی آنهاست در هر صورت انجام خواهد شد. در این باره گفتنیهایی به نظر میرسد که عرض میشود. نکته اول اینکه علیرغم موقتی بودن تغییرات اخیر، خوشبختانه یک نوع جدیت چه در بخش مالی و چه در بخش مدیریتی آن دیده میشود گویی که کار قرار است سالها بر این منوال ادامه پیدا کند. طبق گفته مسئولان وزارت ورزش و همین آقای خادم هم حامیان خوب و مطمئنی برای این دو تیم در نظر گرفته شده و هم چهرهها و مدیران امتحان پس داده و معتبری برای انجام این کار ولو به طور موقت به میدان خدمت فراخوانده شدهاند. امیدواریم این عزیزان هم که تا آنجا که ما شناخت و اطلاع داریم به خاطر عشق و علاقه به ورزش و خدمت به مردم و در یک کلام «تکلیف»، قبول مسئولیت کرده، بدون توجه به مدت زمانی که قرار است عهدهدار مسئولیتهای کنونی باشند با جدیت و آن طور که از تیپ و جنس امثال آقایان افشارزاده و رحیمی و... انتظار میرود، مسئولیت خود را انجام دهند و به تکلیف خود عمل کنند که حتما هم چنین خواهد بود.
نکته دیگر همان است که در آغاز مطلب آمد، برخلاف بسیاری از گمانهزنیها، حدسها و... که بحث «واگذاری دو تیم» در این دوره مدیریتی ورزش هم مثل دورههای قبل، یک بحث تبلیغاتی و گذراست و عملا آب از آب تکان نخواهد خورد و درباره این دو تیم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و... الخ. میبینیم که وزارت ورزش کماکان بر تداوم راهی که درباره این دو تیم آغاز کرده، پا میفشارد و قصد دارد تا رسیدن به مقصد، به مسیر در پیش گرفته شده ادامه دهد و این مایه خوشحالی و امیدواری است چرا که اولا همیشه گفتهاند برای ایجاد تحول و تغییر شروع حرکت خیلی مهم و در حکم طی کردن نیمی از راه است اما مهمتر از آن تداوم حرکت تا رسیدن به هدف است. این نکته مدیریتی و اصل مهم اجتماعی و اصلاحی را خوشبختانه تا اینجای کار در عملکرد مسئولان محترم ورزش دیدهایم و امیدواریم در ادامه هم شاهد باشیم. ثانیا وقتی این اصرار و مداومت را درباره سر و سامان دادن به اوضاع دو تیم پرآوازه کشورمان میبینیم، امیدوار میشویم که دیگر شعارها و برنامههایی که وزارت ورزش و شخص محترم وزیر به عنوان رئوس کاری خود اعلام کرده مثل: توجه به فرهنگ و اخلاق، کیفی کردن ورزش، حاکمیت مدیریت در ورزش، شفافسازی و... گامهای ابتدایی هم در بعضی جهات برداشته شده... نیز علیرغم همه دشواریها و موانع تا رسیدن به مقصد و منزل مورد نظر ادامه پیدا خواهد کرد.
نکته بعدی این که ما اگر صحبت از اصلاح وضع ورزش میکنیم، اگر از لزوم مبارزه با فساد در فوتبال سخن به میان میآوریم و با وجود جریانات و باندهایی که به خاطر منافع خود هرگز راضی به سر و سامان یافتن و اصلاح و دفع فساد در فوتبال نیستند، و در این راه میبینیم و خواهیم دید به هر حربهای که متوسل میشوند، آن را صریح و با صدای بلند اعلام میکنیم، باید بدانیم که اصلاح و مبارزه با فساد، با هیاهو و شلوغکاری و جنجال و درگیریهای رسانهای وتشویش ذهن و فکر مردم و عموم و... شدنی نیست، کسانی که قصد اصلاح و مبارزه با فساد دارند، کسانی هستند که سکان هدایت ورزش را برعهده دارند و از قدرت و حمایت و ابزار لازم- نمیگوئیم کافی چون اگر قرار باشد «کافی» هم باشد باید دستگاهها و سازمانهای دیگری چون وزارت ارشاد، صداوسیما، سایر رسانهها و...، به میدان بیایند- هم برخوردارند، بنابراین آنها باید برای عملی کردن برنامههای خود از «راهش» وارد شوند. چقدر در آموزههای دینی و آثار ادبی و اخلاقی ما درباره اینکه هر کاری «راهی» دارد، توصیه و تاکید شده است؟ قرآن کریم در سوره بقره ظاهرا به نکتهای بدیهی اشاره دارد که: «اگر قرار است وارد خانهها بشوید از در آن خانهها وارد شوید.»(آیه 189)
اما مفسران و عالمان قرآن (مثل شهید مطهری و...) معتقدند، در این آیه خداوند به مومنان دارد میگوید برای رسیدن به هدف و حرکت به سوی سعادت و رستگاری در هر کاری باید از «راهش» وارد شد. انسان باید «درها» و «راهها» را بشناسد و... به قول شاعر:
مپیچ از ره راست بر راه کج
چو در هست حاجت به دیوار نیست
بدون تردید یکی از راههای اصلاح وضع ورزش و درهای ورودی برای سر و سامان دادن و تقویت و دفع معایب و دفع مفاسد آن، اصلاح وضع این دو تیم بزرگ است که اگر به سامان و رو به راه شوند، میتوانند با توجه به پتانسیلی که دارند به نوبه خود به صورت دو بازوی قوی و کارساز در خدمت ورزش و برنامههای کلان مدیران ورزش در ابعاد فنی و فرهنگی، عمل کنند. خوشبختانه شعارها و برنامههای دیگری هم که به چند مورد آن بالاتر اشاره شد و به عنوان رئوس کاری مدیران فعلی ورزش اعلام شده است، آنها هم «بیراه» نیست و راهها و درهایی است که اگر مثل ماجرای «دوتیم»، در عمل به شکل جدی دنبال شوند... میتواند بدون جنجال و حاشیه و تنش و... ضمن برطرف کردن موانع و سدهای در پیش راه و خاموش کردن صداهایی که منفعتطلبانه و به ناحق علیه حرکات اصلاحی در ورزش راه افتاده، ورزش مستعد ما را به سمت اهداف بزرگ و اصلاحگرانه خود جلو ببرد.