چگونه زمینهای زراعی شمال ویلا میشوند؟ ( بخش نخست ) (گزارش روز)
پیامکهایی که راه ویلاسازی در شالیزار را هموار میکنند! (گزارش روز)
حسن آقایی
باغات و شالیزارهایی که روزگاری منبع درآمد کشاورزان شمال کشور بود اینک در بازار دلالی افراد سودجوی بعضا وابسته به باندهای قدرت دست به دست میشوند و با قیمتهای آنچنانی به فروش میرسند تا شاید بتوان با هزار حیله و دغل، کاربری آن را تغییر داده و به جای مزارع کشاورزی، به ساخت ویلا بپردازند و مأمنی باشند برای تفریح و خوشگذرانی عدهای معدود ثروتمند!
ماجرای تغییر کاربری باغات و شالیزارهای سرسبز شمال به ویلا و منطقه مسکونی از آن حکایت هایی است که سر دراز دارد و هر روز هم اغلب شمارههای تلفن همراه ساکنان پایتخت شاهد دریافت پیامکهای رنگارنگی در خرید و فروش ملک و املاک شمال هستند و هیچ سازمان و دستگاهی هم جلودار بلدوزر این تغییرات کاربری اراضی کشاورزی به ویلا نیست.
در گزارش امروز و فردای کیهان به واکاوی این مهم با نظر کارشناسان و صاحبنظران میپردازیم. همراه ما در این گزارش باشید.
فروش پیامکی زمین زراعی
در صف نانوایی، نگران وضعیت آب و هوا، جستوجوی کار، مقایسه مبلغ فیش حقوق با ارقام قبوض آب، گاز و...، هزینههای تحصیل فرزند ارشد، کرایه خانه، دویدن و رسیدن به اتوبوس در ایستگاه، پنچر شدن لاستیک بدون زاپاس و یا تو فکر تبدیل به احسن کردن مبلمان منزل و غوطهور چنین و چنان مواردی هستی که ارسال پیامک موبایل کنجکاوت میکند: آگهی، فروش زمین در یک شهر شمالی است. لبخندی میزنی... در یک فرصت مناسب و برای جابهجایی افکار درهم گره خورده شماره تلفن آگهی را میگیری. از طرف مخاطب مشخصات زمین را میپرسی. مالک شرح میدهد: «دو قطعه زمین 300 متری حصارکشی شده است. میپرسی وضعیت زمینها چطور است؟ طرف میگوید: الان داخل هر دو قطعه درختان پرتقال و سیب دارند. کنارشان واحد مسکونی است. بغلشان باغ بوده که صاحبش مجوز خرد کردن (قطعهبندی) برای ویلاسازی را گرفته است. سؤال میکنم آن دو قطعه زمینش سند دارد؟ جواب میدهد: 80درصد کارهایش انجام شده و تا دو ماه دیگر سند صادر میشود. قیمت زمین را میپرسی، میگوید: «متری 300هزار تومان است. نشانی محل را میپرسی مالک آدرس دقیق میدهد: «تنکابن... مقابل...»
2 دقیقه فاصله تا ساحل!
از این شیوه آگهی فروش زمینهای زراعی در سطح وسیع، آگهی فروش چنین اراضی در روزنامهها رایج شده و گفته میشود حتی شدت هم یافته است. برخی از این نوع آگهیها در بعضی شهرستانهای شمال را میخوانیم: قطعه زمین 200 متری داخل شهرک از دم قسطی، 300 متر زمین شهرکی میان دریا و جنگل، شهرک با 2 دقیقه زمان تا ساحل آماده ساخت، 250 متر زمین حصارکشی با دید دریا و جنگل... میلیون تومان پیش مابقی قسطبندی، 6هزار متر زمین با چشمانداز عالی، قطعات 250-600 متری با سند منگولهدار.»
شگرد تغییر کاربری و علل دیگر
نظر یک شخص مطلع در امور کشت و کار و تولید در گیلان پیرامون علت فروش برخی اراضی کشاورزی را میپرسم، او علت را بالا بودن قیمت زمین برای ساخت و ساز مسکونی نسبت به بهای اراضی زیر کشت برنج میداند. بدین شکل که مالک مزرعه با تغییر کاشت نوع محصول و یا درختکاری طی چند سال شکل و وضعیت اولیه زمین را عوض کرده و سپس آن را به قیمت بالاتر در مقایسه با زمان شالیکاری، به فروش میرساند. دلیل دیگر هم برای فروش زمین زراعی آن است که فرزندان وارث اراضی کار کشاورزی پدری را ادامه نمیدهند و از روستا به شهر میروند و مجبور به فروش زمینها میشوند.
«شفیعی» جزئیات بیشتری درخصوص پرسشم میدهد و میگوید: «درباره این که چرا بعضی کشاورزان زمین خود را میفروشند، باور دارم یک دلیلش مقایسه قیمت زمین زراعی با زمین برای احداث مسکن است. به این صورت که قیمت یک متر زمین مزارع کشاورزی یا برنجکاری چهار هزار تومان است، در حالی که یک متر زمین مسکونی در حال حاضر در روستاهای گیلان بین پنجاه تا یکصد هزار تومان است. بنابراین به دلیل بالا بودن نرخ زمین مسکونی، خیلیها مزارع برنجکاری را به حال خود واگذاشته یعنی برنجکاری نمیکنند و به جای آن محصولات صیفیکاری و یا درختکاری میکنند تا بتوانند 2-3 سال بعد، از حالت کشاورزی خارج کنند و سپس همانطور که گفته شد، به صورت زمین آزاد برای ساخت ویلاها با قیمت مناسب مطابق نرخ زمینهای مسکونی مذکور بفروشند.»
وی دلیل دیگر فروش زمینهای کشاورزی را با این توضیحات مطرح میکند که پدران نسل قدیم ما چنین کارهایی که برخی کشاورزان امروز انجام میدهند را صورت نمیدادند چرا که برای برنجکاری ارزش قایل بودند و برای نگهداری زمینهای شغلیشان زحمات زیاد میکشیدند. پس از فوتشان زمینهای کشاورزی در روستاها به دست فرزندان افتاد. آنها قدر ندانسته و نیز نبود شغل در محل و هم برای ادامه تحصیل، روستا را ترک کرده و به کلانشهرها رفتند و شکل زندگیشان عوض شد. خیلیها ناچار شدند به دلیل پایین بودن نرخ برنج در مقابل هزینهها تغییر کاربری بدهند که اکثرا خود کشاورزان این کار را انجام میدهند.
رفع مشکل پراکندگی
منع کاربری مزارع
«شفیعی» ادامه بیان نظرات خود را متوجه اقدامات جهاد کشاورزی عمدتا در دو بخش شامل تجمیع پراکندگی مزارع و منع کاربری آنها در روستاهای گیلان میکند.
او در این خصوص چنین اظهار میدارد: «که در حال حاضر حساسیت جهاد کشاورزی گیلان در روستاها زیاد شده است و آن اینکه اکثر مزارع که پراکنده بودند با فاصله معین منسجم شدهاند. این اقدام باعث رفع مشکل پراکندگی گردید. مورد دیگر از کاربری مزارع در روستاها جلوگیری شده است. اما با این وجود باز تغییر کاربری زمین کشاورزی در بعضی روستاها انجام میشود. درباره پراکندگی اراضی، اضافه میکنم که خرج برای داشت، کاشت و برداشت در وضعیت پراکندگی را خود کشاورز میداد که اصلا قرین به صرفه نمیشد.»
چطور اراضی وراثی
به قطعات کوچک فروش میرود
در گفتوگو با یک باغدار، وی انگیزه فروش و تغییر کاربری برخی زمینهای کشاورزی شمال را افزونی مخارج تولیدی مطرح کرده و زمینهسازی مناسب برای فروش را قطعه قطعه کردن زمین میخواند.
وی که تمایل ندارد نامش برده شود تحصیلکرده مقطع دکتراست و در ارتباط با موضوع مطروحه بیشتر توضیح میدهد: «هزینههای تولید به شدت بالاست به طوری که مخارج با درآمد کشاورز به واسطه عرضه محصول، یک به یک یعنی برابر هم هستند. این در حالی است که کشاورز خود سرمایهگذاری کرده و کار شخم زدن و کارگر را انجام میدهد.»
سویه دیگر نظر او به عنوان یک علت فروش اراضی زراعی و باغی، تقسیم زمین مانده از نسل پدری توسط چند نفر فرزند وارث میداند و میگوید: «متاسفانه زمینهای قدیمی که از نسل اول پدران به بچهها رسیده بود بین وراث تقسیم و به هر یک مثلا 2-3 هزار متر رسیده، برخی از آنها که کارگر نبوده و کارمند هستند و فرصت رسیدگی به امور زراعت نداشته، سهم زمین خود را میفروشند. بدین صورت کل متراژ زمین بعد از نسل اول فروخته شده و یا فروخته خواهد شد. که طبعا ساختمانسازی میشود.»
پول فروش زمین چه میشود؟
از این کشاورز میپرسم مالک، پول فروش زمین خود را در چه زمینههایی خرج میکند، او با اشاره به توصیه پدرشان که گفته بود کار مرا دنبال نکن، پاسخ پرسشم را چنین میگوید: «کسانی که زمین خود را فروختهاند با پول آن در کاری سرمایهگذاری یا سپرده بانکی میکنند، یا برای ازدواج فرزندان هزینه میکنند و یا بیهوده مصرف میکنند.»
5هکتار باغ= 30ویلا و دور زدن قانون!
وی در ادامه ضمن بیان این که در عباسآباد یک باغ پنج هکتاری تبدیل به حدود سی ویلا شده است، از کاهش محصول چای و با صرفه نبودن، از دور زدن قانون و فروش زمین چایکاری چنین میگوید: «امسال تولید برگ چای کم شده و نوع مرغوب آن هر کیلو 18-19 هزار تومان است که با هزینههای دستمزد کارگر، چینش برگ و حمل و نقل ماشین مقرون به صرفه نیست. این وضع خود میتواند سبب فروش زمین و تبدیل کاربری آن به آپارتمانسازی شود. این تغییر کاربری در واقع دور زدن قانون و تکهتکه کردن زمین به قطعات 200متری است. در چنین حالتی کافی است یک قطعه زمین ساخته شود در نتیجه اجازه قطعه دوم برای ساخت مسکونی بغل آن هم ممکن خواهد شد.»
برنج و پرتقال بیمه نیستند
700 میلیون خسارت، 700هزار کمک!
این کشاورز در ادامه گفت و گوی تلفنی در ارتباط با خسارات ناشی از سرمازدگی محصول پرتقال در مازندران، وضعیت کمک به کشاورز و نبود بیمه محصولات پرتقال و برنج اشاراتی دارد.
به گفته وی، پارسال 30درصد از درختان پرتقال در مازندران به علت برف سنگین شکسته شدند. آن اتفاق در حالی رخ داد که بیشتر کشاورزان میانگاشتند چنانچه پرتقال باغ خود را به دلالها نفروشند و در انبار نگهداری کنند و برای شب عید هر کیلو 1500تومان بفروشند که چنین گمانی تحقق نیافت و محصول انباری به هر کیلو 1000 تومان هم فروش نرفته است. در نتیجه کشاورز خطه این استان به واقع خسارت دید و هیچ کمکی هم نشد!»
او هم چنین از زیان باغات پرتقال در چهار سال پیش به دلیل سرما و برف میگوید که محصول 20هزار متر باغ از بین رفت و بابت خسارت 700هزار تومان به کشاورز داده شد در حالی که 700میلیون تومان ضرر خورده بود. وی با بیان اینکه پرتقال و برنج را مشمول بیمه نمیکنند، میافزاید:«با صدمات مالی و هزینههای تولیدی، امکان آن که طرف زمین خود را بفروشد دور از انتظار خواهد بود.»
«کشاورزی زیربنای طبیعی تداوم زندگی انسان است که در عین حال یک منبع غنی اقتصادی در هر کشور است. متاسفانه قدر و ارزش حیاتی و اقتصادی این شغل و فواید مصارف محصولات پرتعداد و شمار آن کمتر مورد توجه مدیریتها و حتی مصرفکنندگان بوده است.»
«حسینزاده» به عنوان دوستدار طبیعت و پژوهشگر مستقل گیاهان دارویی، با چنین تعریفی از کشاورزی، در ادامه با این اظهارنظر که در ارزیابی منابع طبیعی چه در عمق زمین مثل نفت و چه روی زمین مشخصا کشت و برداشت محصولات هر کشور از کشاورزی به عنوان یک پشتوانه کلان اقتصادی نام برده میشود. هم چنین میدانیم کشورهایی که چندان منابع طبیعی ندارند و در مضایق اقتصادی و حتی ضعف در تامین نیازهای مختلف جامعهاند، لیکن دارای کشاورزی وسیع و قوی هستند و امید و دلخوشیشان به تولیدات زراعت، زمینه اشتغال و صادرات محصولات است که باز خورد آن موجب تحولات و مبادلات داخلی و گردش پولی عمومی جامعه میشود. به عنوان مثال در جغرافیای نواحی آفریقایی، برخی، منبع درآمد مهمشان تک محصولی و از جمله قهوه و دیگر محصولات کشاورزی نظیر موز است که به کشورهای دیگر و حتی غربی صادر میشوند. بنابراین، بخش عظیم و پراهمیت نبض اقتصاد، اشتغال و رونق داد و ستدهای کلان و خرد، کشاورزی است. این دوستدار طبیعت باور دارد کشاورز با هر نوع محصول صیفی یا باغی و تولید و عرضه به بازار مصرف، جدا از امور یاد شده در بالا، نقش بسیار مفیدی در تغذیه و سلامت افراد جامعه دارند با این اوصاف وقتی شرایطی به وجود آید که کشاورز در هر زمینه تولیدی و در اثر وضعیت جوی آسیب ببیند باید یاری داده شود.
این که صحبت از فروش زمین زراعت است، باعث تاسف است. کاهش هر مقدار زمین تولید کشاورزی، به همان میزان میتواندسبب نیاز به واردات شود. ویلا و برج و پاساژ روی زمین تولیدی هیچ فایده عمومی ندارد و فقط برخی سود میبرند.