سانسورهای سانسور شده !!!
در روزهای اخیر چالشی در فضای مجازی با عنوان «من و سانسورچی» توسط برخی از بازیگران و نویسندگان صورت گرفت که تقریباً به پایان راه خود رسیده است؛
فارغ از اینکه ادعاهای مطرح شده توسط آنان، قابل دفاع است یا خیر و یا اینکه قصد تخریب حجاب و عفاف وجود دارد یا نه و امثال آن، ما نیز به عنوان عضوی از جامعه، خاطراتی از سانسورهای صورت گرفته توسط دوستان و احیاناً خود آنان را برای پایان دادن به این دورهمی مجازی، یادآوری میکنیم تا کمی در این موارد هم تأمل کنیم؛
سلبریتیهای سطحی نگر، همان کسانی هستند که در کارهای هنری و نیز در جشنوارههای داخلی و خارجی، حجاب و عفت کلامی و رفتاری زن در برابر مرد را به سخره میگیرند، اما آیا در تاریخ نخواندهاند که زن ایرانی حتی قبل از اسلام نیز حجاب داشته است و حتی زنان غربی نیز در طول تاریخ مانند امروز بیحیا نبودند؟ آنان تاریخ را فقط در قرن بیستم و بیست و یکم میبینند و قبل آن را سانسور میکنند؛
سگ را که حیوان نجسی است، پاک میدانند؛ برای سگ و گربههای خود جای گرم و نرم فراهم میکنند و با آنها عکس میگیرند و بهاشتراک میگذارند اما نوزادان و کودکان بیپناه یمنی و فلسطینی را که انساناند و زیر موشکها دست و پا میزنند ، سانسور میکنند؛
سلبریتیهای خرامیده در آغوش غرب، فرزندان خود را در آمریکا و کشورهای دیگر به دنیا میآورند و بعد سانسور شخصیتی میکنند و خود را سینه چاک وطن میخوانند؛
حرف از ایران باستان و کوروش میزنند اما خودشان از نوک انگشتان پا تا فرق سر، در منجلاب ناهنجاریهای غرب و مدرنیسم دست و پا میزنند؛
سلبریتیهای کم سواد سیاسی آنهایی هستند که فریب وعدههای جریانهای غرب گرا را میخورند و در انتخابات هشتگ و مربع میزنند و جاده صاف کن افراد بیلیاقت برای اداره امور کشور میشوند؛ وسیلهای برای سانسور کردن خیانتهای جریان غربگرا شده و خودشان هم حقیقت این جریان را سانسور میکنند؛ بنابراین متحمّل سانسور در سانسور میشوند؛
سلبریتیهای کم سواد اجتماعی و فرهنگی، در برابر افراد ضعیف احساس ترحم و دلسوزی میکنند، از بیعدالتی اجتماعی سخن میگویند، اما دستمزدهای میلیونی و میلیاردی ماهانه و سالانه خود را برای مردم سانسور میکنند؛
حقوق سالانه کارگر و پارکبان و معدنکار را جمع بزنیم، از دستمزد یک فیلم برخی از بازیگران به مراتب پایینتر است؛ این نابرابریها را سانسور میکنند و به جای آن در فضای مجازی و واقعی از حقوقهای نجومی و اختلاس و مانند آن حرف میزنند و از گرانی و مشکلات گلهمندند؛ برای دوغ و ماست و لباس و...حاضرند از شخصیت خود هزینه کنند تا پولی به دست آورند اما حاضر نیستند از به خاک و خون کشیده شدن انسانهای مظلوم در سایر کشورها حرفی بزنند؛
سلبریتیهای شهرت طلب، همانهایی هستند که حاضرند دین خود را بفروشند اما دیده شوند؛ حاضرند در جشنوارههای خارجی، دین و مملکت خودرا زیر پا بگذارند تا خرس و مجسمه طلایی و نقرهای را بالای دست بگیرند؛ اینها حاضرند از جمهوری اسلامی در برابر رسانههای خارجی انتقاد کنند اما در برابر آمریکا و غرب خفه شدهاند و جنایات غرب بر بشر امروز و دیروز را سانسور میکنند؛
به گونهای سوار بر دریای احساسات و هیجانهای کاذب مردم میشوند که عقل را سانسور و به جای آن وهم و خیال را برای اجتماع به ارمغان آوردهاند؛ عقل و شخصیت آنها را در نوع لباس پوشیدنشان و حرص دیده شدن میتوان به دست آورد؛
برخی از آنان، بعد از به دست آوردن افتخارات گوناگون،زحمتهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در معرفی کردن آنها به جامعه را سانسور میکنند و خود را شخصیتهای خاص میدانند؛
مالهکشان فرهنگی همانهایی هستند که فرهنگ و هنر را در سینما و موسیقی عامیانه و مبتذل خلاصه میکنند تا فرهنگ و هنر واقعی و اصیل برای نسل جوان سانسور شود؛
نام اصلی این عده سلبریتی است اما بسیاری از اوقات میبینیم که نامشان را سانسور کرده و در ردیف هنرمندان حقیقتگرا و آزاده، جای میدهند؛
بنابراین سلبریتیها با توجه به جایگاهی که نزد مردم دارند و اظهار نظرهای سطحی که در مورد مسائل مختلف دارند، یکی از بیرحمترین سانسورچیها محسوب میگردند.
رضا صفری