اخبار ویژه
تمجید شبکه دولتی انگلیس از حمله سازمان یافته به شورای نگهبان
دم خروس جنجال چند هفته اخیر علیه نظارت استصوابی شورای نگهبان، از شبکه دولتی انگلیس بیرون زد.
ظرف هفتههای اخیر برخی نمایندگان و نشریات اجارهای، برای فرار از پاسخگویی درباره بزک توافق شیطان بزرگ و تحمیل خسارتهای بزرگ اقتصادی و سیاسی به کشور، اقدام به حمله هماهنگ علیه نظارت استصوابی شورای نگهبان شده و ادعا کردند اگر این نظارت نبود، منتخبان قویتر در مجلس حاضر میشدند. پدرخواندههای افراطیون حتی در این زمینه، پادوهایی چون سلحشوری و حیدری را در مجلس وادار به خودزنی و خودتحقیری کردند!
دیروز شبکه دولتی بیبیسی، ضمن یادداشت مفصلی نوشت: «اعتراض به نظارت استصوابی، بازسازی گفتمان نیروهای سیاسی میانهرو است. پیشنهاد «مبارزه با نظارت استصوابی» به علل گوناگون جدی گرفته شده. ایران با چالشهای بیسابقه در سیاستهای داخلی و خارجی و اقتصادی روبرو است و نیروهای سیاسی برای اینکه بتوانند راهحلهایی برای مدیریت و بهرهبرداری از این شرایط ارائه دهند به تلاش افتادهاند.
چالشهای اخیر سیاسی در ایران نیروهای میانهرو را به بازسازی گفتمان خود واداشته است. در بررسی این تلاشها، طی یک ماه گذشته، میتوان برخی روندها را شناسایی کرد، ازجمله استراتژی نوین میانهروها عناصر متفاوتی دارد و «مبارزه با نظارت استصوابی» یکی از آنها است.
پیشنهاد بیبیسی برای بازسازی جبهه فروپاشیده افراطیون درحالی است که طی هفتههای اخیر، حزب غربگرای کارگزاران به خاطر تشدید سوءمدیریت دولت، بیانیهای تند و علنی علیه دولت و حزب اعتدال و توسعه صادر کرد. همچنین برخی نمایندگان عضو فراکسیون امید با مردم و منتقدان در انتقاد از عملکرد عقیم برخی مدیران دولتی همراه کردند. اکنون به نظر میرسد پدرخواندههای افراطیون با هدایت بیگانگان تلاش دارند. مطالبات اقتصادی مردم را با حاشیههای سیاسی منحرف کنند تا تکنوکراتهای غربگرا را از زیر ضرب انتقاد مردم و صاحبنظران خارج کنند.
بیبیسی در یادداشت خود از خاتمی و طیفی از اصلاحطلبان که بحثهایی نظیر نظارت استصوابی را پیش میکشند تمجید کرد. بیبیسی مینویسد:
بحث «مبارزه با نظارت استصوابی» طی ماه اخیر به تدریج اوج گرفت. شاید بتوان گفت که کار با مصطفی تاجزاده و محمد خاتمی آغاز شد. تاجزاده «با صراحت» اعلام کرد که با نظارت استصوابی مخالف است. چندروز بعد خاتمی در ملاقاتی گفت «محدودیتهای بیجا» را نمیپذیرد و ضروری است «زمینه برگزاری انتخابات باز و آزاد با محوریت مردم» فراهم آید. سپس، گروهی از فعالان اصلاحطلب برخی از همان پیشنهادها را در بیانیه «نجات ایران» آوردند و اعلام کردند نظارت استصوابی ارکان انتخاباتی را بیمعنا کرده است. سه هفته بعد مهدی کروبی، طی نامهای خطاب به مجلس خبرگان، موضع مفصل و مشروحی درقبال این موضوع گرفت.»
مردم گرفتار تورم مسکن وزیر، سرگرم مقالهنویسی
وزیر راه و شهرسازی در بحبوحه آشفتهبازار مسکن، درباره دریا و دریانوردی مقاله مینویسد.
عباس آخوندی که پیش از این هم درباره ایرانشهری و نوروز و... قلمفرسایی کرده، در روزنامه همشهری مینویسد: «دریانوردی در ایران، ریشهای دیرینه دارد. این دیرینگی را با مراجعه به اسناد مختلف میتوان به اثبات رساند، اما در جهان مدرن امروز که هر مفهومی ارزشهای چندگانه دارد، دریانوردی ایرانیان نیز مثل همیشه تاریخ، جایگاه مهم و چند وجهی در فرآیند دریانوردی، تجارت، حمل و نقل و ترانزیت بار در دنیا یافته است. بخش عمدهای از حمل و نقل تجاری در جهان امروز از طریق خطوط کشتیرانی و با تکیه بر ناوگان بزرگ دریانوردان انجام میشود و ایران به عنوان کشوری با مرزهای آبی گسترده در شمال و جنوب، جایگاه خود را به عنوان یکی از اثرگذارترین و قدرتمندترین کشورهای دنیا در این عرصه تثبیت کرده است.
یکی از نشانههای این حضور قدرتمند را میتوان در قدمت عضویت ایران در سازمان بینالمللی دریانوردی (IMO) دریافت؛ نهادی که در طول نزدیک به 70 سال کوشیده با تصویب و تدوین کنوانسیونها، آییننامهها و مقررات فنی و تخصصی، راه را برای امنیت، ایمنی و محیط زیست دریا و دریانوردی هموارتر کند.
اکنون، پس از 70 سال، برای نخستین بار مهمترین عضو این نهاد کانونی دریایی جهان، مهمان ایرانیان شده است. حضور آقای کیتاک لیم، دبیر کل سازمان بینالمللی دریانوردی، در مناسبتی که جهان آن را به عنوان پاسداشت زحمات دریانوردان به این نام ثبت کرده، ارزشی دوچندان برای میزبانی که ما هستیم، خواهد داشت.»
سرگرمی وزیر راه و شهرسازی با این قبیل مطالب در حالی است که بنابر گزارش روزنامههای اصلاحطلب حامی دولت، در پنج سال گذشته به اندازه یک سال مسکن ساخته شده است.
بنابر آمار رسمی بانک مرکزی، قیمت مسکن در تهران در مقایسه با مرداد ماه سال گذشته 62 درصد افزایش یافته است.
بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم، وزارت راه و شهرسازی در سال 94 مکلف به ایجاد سامانه ثبت املاک و مسکن و اخذ مالیات از واحدهای مسکونی خالی در شهرهای بالای 100 هزار نفر جمعیت است.
طبق آمار رسمی، تعداد واحدهای خالی (احتکار شده) در کشور از سال 90 تا 95، به میزان 60 درصد افزایش داشته و از 1/6 میلیون واحد به 2/5 میلیون واحد مسکونی رسیده است.
وزیر راه در 5 سال گذشته بیشترین بدگویی را علیه مسکن مهر داشت که 2 میلیون خانوار را صاحب خانه کرد. او از 20 سال پیش مدعی ساخت مسکن اجتماعی است اما نه تنها هنوز حتی یک واحد از این مسکن ساخته نشده بلکه حتی یک نقشه و تصویر طراحی شده از آن نیز به مردم عرضه نشده است.
ناگفتهای نمانده جز اینکه 18 میلیارد دلار را به چه کسی دادید؟!
رئیسجمهور برای چندمین بار چنین القا کرد که حرفهای ناگفتهای داشته اما بنابر مصلحت، از گفتن آنها در روز پاسخگویی به سوال نمایندگان مجلس صرفنظر کرده است.
روحانی دیروز در جشنواره شهید رجایی گفت: بعد از حضورم در مجلس و پاسخگویی به سوالات نمایندگان، یکی از دوستان خوبم نامهای برای من نوشت و در آن به من گفت که ای کاش فلان مطلب را در پاسخ به سوالات میگفتی اما من در پاسخ به او تنها در چند پاراگراف نوشتم که همه حرفهایت درست است اما این حرفها برای شرایط صلح است؛ اگر دشمن به میدان نیامده بود و آمریکا نیز شمشیرش را از غلاف خارج نکرده بود، من جور دیگری سخن میگفتم اما امروز روز جنگ با دشمن است.
وی افزود: مردانگی، مروت، اخلاق، اصول انقلاب و منافع ملی همه اقتضا میکند که امروز در کنار یکدیگر باشیم و همدیگر را یاری کنیم. چراکه دولت نمیتواند از یک طرف با آمریکا مبارزه کند و از طرفی دیگر حواسش به راست و چپ باشد؛ دولت که نمیتواند در سه جبهه بجنگد. امروز روبهروی دولت، آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستاده است و راست و چپ به عنوان دو جناح باید حامی دولت در این میدان جنگ باشند وگرنه اگر من بخواهم به راست یا چپ جواب دهم، ما به جایی نمیرسیم.
روحانی با اشاره به انتخابات مجلس یازدهم که در سال آینده برگزار میشود، گفت: من میفهمم که سال دیگر انتخابات است و من به نوعی این کاره هستم و سالها در انتخابات شرکت کردم و میدانم شرایط انتخابات به چه معناست اما امروز همه چیز را باید کنار بگذاریم چراکه امروز روز آزمایش بزرگ ملی ماست.
آقای روحانی در روز پاسخگویی نیز با لحنی منتگذارانه درباره ناگفتن برخی مسائل سخن گفته بود و چون این ادعا تکرار میشود، نیازمند نقد و بررسی است.
در اینکه امروز باید بیش از گذشته وحدت و همدلی در کشور حاکم باشد و همه دستگاهها و صاحبان سلایق سیاسی در کنار هم و در مقابل دشمن باشند، تردیدی نیست. اتفاقا از همین منظر میتوان فهمید اصرار بر ایجاد دوقطبیهای سیاسی دشمنپسند در انتخابات 92 و 94 و 96 برای جمع کردن چند رای بیشتر، چهقدر بیانصافانه و جفاکارانه بوده است؟ اتفاقا آن روز هم برخی طیفهای همسو با آقای روحانی و احیانا خود وی، به برخی تقابلها و اختلافها بر سر اصول دامن میزدند.
نکته دوم این است که امروز منتقدان دلسوز غالبا نجابت به خرج میدهند و از 100 اعتراض، یکی را آن هم با ملاحظه و مماشات بیان میکنند. در نقطه مقابل، احزاب تندرویی مانند کارگزاران و ... قرار دارند که بیشترین سهم را از غنیمتهای انتخاباتی بردهاند اما اکنون دولت را صریحا دچار سرگشتگی معرفی میکنند. آقای روحانی خود باید راسا تکلیف خود را با مدعیان اصلاحطلبی که دولت را رحم اجاره و شخص او را -با عرض پوزش - ساندیس معرفی کردند، معلوم و مرزبندی کند که متاسفانه تاکنون نکرده است.
اما درباره ادعای وجود ناگفتهها و منت گذاشتن بر سر نظام و مردم مبنی بر اینکه آنها را نگفته تا وحدت و امنیت کشور به خطر نیفتد، ملاحظاتی هست. اولا اگر ناگفته منصفانه و واقعی - نه سیاستبازی و شانتاژ و عملیات روانی - درباره علل سوءمدیریت دولت و نابسامانی اقتصادی موجود در میان است، چرا نباید گفته شود و مردم مطلع شوند و مسئولان راه آن را ببندند. مثلا دولت چرا توضیح نمیدهد که در کدام فرآیند تصمیمگیری رانت 18 میلیارد دلاری و واگذاری ارزان قیمت 7 میلیون سکه را ایجاد کرد و چه کسانی با کدام رانتهای اطلاعاتی از این واگذاریها سود بردند؟ و... سئوالاتی از این قبیل.
اما اگر مقصود، جنجال سیاسی و ترور شخصیت سایر نهادها به قصد فرافکنی (نقشه دشمن و نفوذیها و پادوهای بیگانه) است، باید پرسید مگر حرف ناگفتهای هم در عملیات روانی و دروغسازی و منفیبافی علیه نهادهایی مانند سپاه پاسداران، شورای نگهبان، قوه قضاییه و از این قبیل باقی مانده که نگفته باشند و تازگی داشته باشد؟ مگر در همین انتخابات 96، کم دروغ و سیاهنمایی علیه سپاه پاسداران و شورای نگهبان و ... گفته شد؟ و فراتر از اینها مگر ادعا نشد اینها 38 سال است میخواهند چوبههای دار بلند کنند و در پیادهروها خیابان بکشند و ... حرفهایی که سازمان تروریستی منافقین و سلطنتطلبان در رسانههای بدنامی چون BBC و VOA را سر ذوق آورد؟
و بالاخره اینکه سوءمدیریت اقتصادی، نیازمند بازنگری در راهبرد اقتصاد، تیم اقتصادی دولت و تغییر نگرش شخص رئیس دولت از خارج به ظرفیتهای انبوه داخلی است. هر پاسخ غیراقتصادی و سیاسیکارانه پس از 5 سال وعده و وعید به مردم و اخذ امتیازات کمسابقه، مسموع نیست وگوینده(گان) را بیشتر از گذشته، از چشم عوام و خواص میاندازد. فراموش نکنیم یک عضو حزب کارگزاران بود که گفت اگر به یک چوب خشک، اختیارات داده شده به دولت را واگذار میکردند، اقتصاد اکنون سامان یافته بود.
واقعیت این است که متاسفانه آقای روحانی با علم به اینکه حرف ناگفتهای ندارد، وسوسه میشود از فضاسازی محافل ضدانقلاب و نفوذی درباره ناگفتهها، به شکلی متفاوت استفاده کند و منتی هم برای اینکه دوباره به رادیکالیسم دامن نزده، سر مردم بگذارد!
پاسخ اعتدال و توسعه به منطق کارگزارانی رها کردن نرخ ارز
عضو حزب اعتدال و توسعه گفت: مدافعان اقتصاد آزاد در دولت باید پاسخگوی شرایط اقتصادی باشند.
مرتضی محمد خان وزیر اقتصاد دولت هاشمی در گفتوگو با فرهیختگان اظهار داشت: در روزهای اخیر اکثر رسانهها به گفتوشنودهای یک هفته اخیر بین اعتدالیها و کارگزارانیها پرداختهاند که بازیگر نقش اول این ماجرا هم آقای حسین مرعشی، از دوستان عزیز و بزرگوار ما بود. حرف اصلی آقای مرعشی این است که آقای نوبخت عملکرد خوبی نداشته و باید فرد دیگری جایگزین وی در سازمان برنامه و بودجه شود. نظر شخصی و حزبی آقای مرعشی است و ضمن احترامی که برای حرفهایش قائلم، لازم میدانم بگویم تصمیمگیری حول چنین مواردی در صلاحیت رئیس جمهور مملکت است و نظر آقای مرعشی در مورد اینکه چه کسی تصدی مسئولیت سازمان برنامه و بودجه را داشته باشد، ملاک نیست.
وی با انتقاد از هجمههای کارگزاران به نوبخت و سازمان برنامه و بودجه میافزاید: اینکه عدهای بگویند عملکرد آقای نوبخت در سازمان برنامه و بودجه بد بوده است که نشد حرف! باید بیایند و استدلال کارشناسی برای حرفشان بیاورند. زیر سؤال بردن عملکرد سازمانی که متخصصان بسیاری در آن مشغول به کار هستند و کار کارشناسی هم انجام میدهند، آن هم بدون هیچ استدلال خاصی قابل قبول نیست. بالاخره آقای نوبخت این کارشناسان را از خانهاش که نیاورده است. اینها از قبل هم بودهاند و در آنجا فعالیت میکردهاند.
به نظر من منتقدان به عملکرد آقای نوبخت اگر میخواهند رفتاری منصفانه داشته باشند، باید بیایند و در مواردی مثل درآمدهای مالیاتی، بودجه عمرانی، بودجه جاری، تخصیص ارز و فروش ارز در کشور، به ارائه نظر کارشناسی بپردازند. اینکه یک عدهای بیایند یکباره در عملکرد مسئولان تشکیک ایجاد کنند خیلی ساده است، اما عقلانی نیست و متخصصان و فرهیختگان چنین کاری نمیکنند.
محمدخان درباره ادعای طرفداران اقتصاد آزاد مبنی بر سرکوب ارزی گفت: این تعبیر مربوط به آقای دکتر غنینژاد است. این گونه نیست. سرکوب مال چیز دیگری است. لغتهایی میتراشند که چندان موضوعیتی ندارد. قیمت ارز متناسب با سایر کالاها باید بالا میرفت. ارز با نخود و لوبیا و نخودچی کشمش فرق میکند. ارز تأثیر مستقیم روی تودههای مردم و داراییهای مردم دارد. نمیشود شما عرضه و تقاضای ارز را با عرضه و تقاضای هندوانه یکسان بگیرید. این آقایان چیزهایی را به هم میبافند و از سرکوب سخن میگویند و باید آزاد شود. خب الان آزاد شد. جواب مردم را چه کسی میخواهد بدهد؟ مردم چه گناهی کردهاند که سرمایهشان به یک سوم کاهش پیدا کرد؟ کجاست آن آدمی که اقتصاد آزاد را قبول داشت. بعضی دوره افتادهاند و چیزهایی را که یاد گرفتهاند، بر زبان میآوردند.
دم خروس جنجال چند هفته اخیر علیه نظارت استصوابی شورای نگهبان، از شبکه دولتی انگلیس بیرون زد.
ظرف هفتههای اخیر برخی نمایندگان و نشریات اجارهای، برای فرار از پاسخگویی درباره بزک توافق شیطان بزرگ و تحمیل خسارتهای بزرگ اقتصادی و سیاسی به کشور، اقدام به حمله هماهنگ علیه نظارت استصوابی شورای نگهبان شده و ادعا کردند اگر این نظارت نبود، منتخبان قویتر در مجلس حاضر میشدند. پدرخواندههای افراطیون حتی در این زمینه، پادوهایی چون سلحشوری و حیدری را در مجلس وادار به خودزنی و خودتحقیری کردند!
دیروز شبکه دولتی بیبیسی، ضمن یادداشت مفصلی نوشت: «اعتراض به نظارت استصوابی، بازسازی گفتمان نیروهای سیاسی میانهرو است. پیشنهاد «مبارزه با نظارت استصوابی» به علل گوناگون جدی گرفته شده. ایران با چالشهای بیسابقه در سیاستهای داخلی و خارجی و اقتصادی روبرو است و نیروهای سیاسی برای اینکه بتوانند راهحلهایی برای مدیریت و بهرهبرداری از این شرایط ارائه دهند به تلاش افتادهاند.
چالشهای اخیر سیاسی در ایران نیروهای میانهرو را به بازسازی گفتمان خود واداشته است. در بررسی این تلاشها، طی یک ماه گذشته، میتوان برخی روندها را شناسایی کرد، ازجمله استراتژی نوین میانهروها عناصر متفاوتی دارد و «مبارزه با نظارت استصوابی» یکی از آنها است.
پیشنهاد بیبیسی برای بازسازی جبهه فروپاشیده افراطیون درحالی است که طی هفتههای اخیر، حزب غربگرای کارگزاران به خاطر تشدید سوءمدیریت دولت، بیانیهای تند و علنی علیه دولت و حزب اعتدال و توسعه صادر کرد. همچنین برخی نمایندگان عضو فراکسیون امید با مردم و منتقدان در انتقاد از عملکرد عقیم برخی مدیران دولتی همراه کردند. اکنون به نظر میرسد پدرخواندههای افراطیون با هدایت بیگانگان تلاش دارند. مطالبات اقتصادی مردم را با حاشیههای سیاسی منحرف کنند تا تکنوکراتهای غربگرا را از زیر ضرب انتقاد مردم و صاحبنظران خارج کنند.
بیبیسی در یادداشت خود از خاتمی و طیفی از اصلاحطلبان که بحثهایی نظیر نظارت استصوابی را پیش میکشند تمجید کرد. بیبیسی مینویسد:
بحث «مبارزه با نظارت استصوابی» طی ماه اخیر به تدریج اوج گرفت. شاید بتوان گفت که کار با مصطفی تاجزاده و محمد خاتمی آغاز شد. تاجزاده «با صراحت» اعلام کرد که با نظارت استصوابی مخالف است. چندروز بعد خاتمی در ملاقاتی گفت «محدودیتهای بیجا» را نمیپذیرد و ضروری است «زمینه برگزاری انتخابات باز و آزاد با محوریت مردم» فراهم آید. سپس، گروهی از فعالان اصلاحطلب برخی از همان پیشنهادها را در بیانیه «نجات ایران» آوردند و اعلام کردند نظارت استصوابی ارکان انتخاباتی را بیمعنا کرده است. سه هفته بعد مهدی کروبی، طی نامهای خطاب به مجلس خبرگان، موضع مفصل و مشروحی درقبال این موضوع گرفت.»
مردم گرفتار تورم مسکن وزیر، سرگرم مقالهنویسی
وزیر راه و شهرسازی در بحبوحه آشفتهبازار مسکن، درباره دریا و دریانوردی مقاله مینویسد.
عباس آخوندی که پیش از این هم درباره ایرانشهری و نوروز و... قلمفرسایی کرده، در روزنامه همشهری مینویسد: «دریانوردی در ایران، ریشهای دیرینه دارد. این دیرینگی را با مراجعه به اسناد مختلف میتوان به اثبات رساند، اما در جهان مدرن امروز که هر مفهومی ارزشهای چندگانه دارد، دریانوردی ایرانیان نیز مثل همیشه تاریخ، جایگاه مهم و چند وجهی در فرآیند دریانوردی، تجارت، حمل و نقل و ترانزیت بار در دنیا یافته است. بخش عمدهای از حمل و نقل تجاری در جهان امروز از طریق خطوط کشتیرانی و با تکیه بر ناوگان بزرگ دریانوردان انجام میشود و ایران به عنوان کشوری با مرزهای آبی گسترده در شمال و جنوب، جایگاه خود را به عنوان یکی از اثرگذارترین و قدرتمندترین کشورهای دنیا در این عرصه تثبیت کرده است.
یکی از نشانههای این حضور قدرتمند را میتوان در قدمت عضویت ایران در سازمان بینالمللی دریانوردی (IMO) دریافت؛ نهادی که در طول نزدیک به 70 سال کوشیده با تصویب و تدوین کنوانسیونها، آییننامهها و مقررات فنی و تخصصی، راه را برای امنیت، ایمنی و محیط زیست دریا و دریانوردی هموارتر کند.
اکنون، پس از 70 سال، برای نخستین بار مهمترین عضو این نهاد کانونی دریایی جهان، مهمان ایرانیان شده است. حضور آقای کیتاک لیم، دبیر کل سازمان بینالمللی دریانوردی، در مناسبتی که جهان آن را به عنوان پاسداشت زحمات دریانوردان به این نام ثبت کرده، ارزشی دوچندان برای میزبانی که ما هستیم، خواهد داشت.»
سرگرمی وزیر راه و شهرسازی با این قبیل مطالب در حالی است که بنابر گزارش روزنامههای اصلاحطلب حامی دولت، در پنج سال گذشته به اندازه یک سال مسکن ساخته شده است.
بنابر آمار رسمی بانک مرکزی، قیمت مسکن در تهران در مقایسه با مرداد ماه سال گذشته 62 درصد افزایش یافته است.
بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم، وزارت راه و شهرسازی در سال 94 مکلف به ایجاد سامانه ثبت املاک و مسکن و اخذ مالیات از واحدهای مسکونی خالی در شهرهای بالای 100 هزار نفر جمعیت است.
طبق آمار رسمی، تعداد واحدهای خالی (احتکار شده) در کشور از سال 90 تا 95، به میزان 60 درصد افزایش داشته و از 1/6 میلیون واحد به 2/5 میلیون واحد مسکونی رسیده است.
وزیر راه در 5 سال گذشته بیشترین بدگویی را علیه مسکن مهر داشت که 2 میلیون خانوار را صاحب خانه کرد. او از 20 سال پیش مدعی ساخت مسکن اجتماعی است اما نه تنها هنوز حتی یک واحد از این مسکن ساخته نشده بلکه حتی یک نقشه و تصویر طراحی شده از آن نیز به مردم عرضه نشده است.
ناگفتهای نمانده جز اینکه 18 میلیارد دلار را به چه کسی دادید؟!
رئیسجمهور برای چندمین بار چنین القا کرد که حرفهای ناگفتهای داشته اما بنابر مصلحت، از گفتن آنها در روز پاسخگویی به سوال نمایندگان مجلس صرفنظر کرده است.
روحانی دیروز در جشنواره شهید رجایی گفت: بعد از حضورم در مجلس و پاسخگویی به سوالات نمایندگان، یکی از دوستان خوبم نامهای برای من نوشت و در آن به من گفت که ای کاش فلان مطلب را در پاسخ به سوالات میگفتی اما من در پاسخ به او تنها در چند پاراگراف نوشتم که همه حرفهایت درست است اما این حرفها برای شرایط صلح است؛ اگر دشمن به میدان نیامده بود و آمریکا نیز شمشیرش را از غلاف خارج نکرده بود، من جور دیگری سخن میگفتم اما امروز روز جنگ با دشمن است.
وی افزود: مردانگی، مروت، اخلاق، اصول انقلاب و منافع ملی همه اقتضا میکند که امروز در کنار یکدیگر باشیم و همدیگر را یاری کنیم. چراکه دولت نمیتواند از یک طرف با آمریکا مبارزه کند و از طرفی دیگر حواسش به راست و چپ باشد؛ دولت که نمیتواند در سه جبهه بجنگد. امروز روبهروی دولت، آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستاده است و راست و چپ به عنوان دو جناح باید حامی دولت در این میدان جنگ باشند وگرنه اگر من بخواهم به راست یا چپ جواب دهم، ما به جایی نمیرسیم.
روحانی با اشاره به انتخابات مجلس یازدهم که در سال آینده برگزار میشود، گفت: من میفهمم که سال دیگر انتخابات است و من به نوعی این کاره هستم و سالها در انتخابات شرکت کردم و میدانم شرایط انتخابات به چه معناست اما امروز همه چیز را باید کنار بگذاریم چراکه امروز روز آزمایش بزرگ ملی ماست.
آقای روحانی در روز پاسخگویی نیز با لحنی منتگذارانه درباره ناگفتن برخی مسائل سخن گفته بود و چون این ادعا تکرار میشود، نیازمند نقد و بررسی است.
در اینکه امروز باید بیش از گذشته وحدت و همدلی در کشور حاکم باشد و همه دستگاهها و صاحبان سلایق سیاسی در کنار هم و در مقابل دشمن باشند، تردیدی نیست. اتفاقا از همین منظر میتوان فهمید اصرار بر ایجاد دوقطبیهای سیاسی دشمنپسند در انتخابات 92 و 94 و 96 برای جمع کردن چند رای بیشتر، چهقدر بیانصافانه و جفاکارانه بوده است؟ اتفاقا آن روز هم برخی طیفهای همسو با آقای روحانی و احیانا خود وی، به برخی تقابلها و اختلافها بر سر اصول دامن میزدند.
نکته دوم این است که امروز منتقدان دلسوز غالبا نجابت به خرج میدهند و از 100 اعتراض، یکی را آن هم با ملاحظه و مماشات بیان میکنند. در نقطه مقابل، احزاب تندرویی مانند کارگزاران و ... قرار دارند که بیشترین سهم را از غنیمتهای انتخاباتی بردهاند اما اکنون دولت را صریحا دچار سرگشتگی معرفی میکنند. آقای روحانی خود باید راسا تکلیف خود را با مدعیان اصلاحطلبی که دولت را رحم اجاره و شخص او را -با عرض پوزش - ساندیس معرفی کردند، معلوم و مرزبندی کند که متاسفانه تاکنون نکرده است.
اما درباره ادعای وجود ناگفتهها و منت گذاشتن بر سر نظام و مردم مبنی بر اینکه آنها را نگفته تا وحدت و امنیت کشور به خطر نیفتد، ملاحظاتی هست. اولا اگر ناگفته منصفانه و واقعی - نه سیاستبازی و شانتاژ و عملیات روانی - درباره علل سوءمدیریت دولت و نابسامانی اقتصادی موجود در میان است، چرا نباید گفته شود و مردم مطلع شوند و مسئولان راه آن را ببندند. مثلا دولت چرا توضیح نمیدهد که در کدام فرآیند تصمیمگیری رانت 18 میلیارد دلاری و واگذاری ارزان قیمت 7 میلیون سکه را ایجاد کرد و چه کسانی با کدام رانتهای اطلاعاتی از این واگذاریها سود بردند؟ و... سئوالاتی از این قبیل.
اما اگر مقصود، جنجال سیاسی و ترور شخصیت سایر نهادها به قصد فرافکنی (نقشه دشمن و نفوذیها و پادوهای بیگانه) است، باید پرسید مگر حرف ناگفتهای هم در عملیات روانی و دروغسازی و منفیبافی علیه نهادهایی مانند سپاه پاسداران، شورای نگهبان، قوه قضاییه و از این قبیل باقی مانده که نگفته باشند و تازگی داشته باشد؟ مگر در همین انتخابات 96، کم دروغ و سیاهنمایی علیه سپاه پاسداران و شورای نگهبان و ... گفته شد؟ و فراتر از اینها مگر ادعا نشد اینها 38 سال است میخواهند چوبههای دار بلند کنند و در پیادهروها خیابان بکشند و ... حرفهایی که سازمان تروریستی منافقین و سلطنتطلبان در رسانههای بدنامی چون BBC و VOA را سر ذوق آورد؟
و بالاخره اینکه سوءمدیریت اقتصادی، نیازمند بازنگری در راهبرد اقتصاد، تیم اقتصادی دولت و تغییر نگرش شخص رئیس دولت از خارج به ظرفیتهای انبوه داخلی است. هر پاسخ غیراقتصادی و سیاسیکارانه پس از 5 سال وعده و وعید به مردم و اخذ امتیازات کمسابقه، مسموع نیست وگوینده(گان) را بیشتر از گذشته، از چشم عوام و خواص میاندازد. فراموش نکنیم یک عضو حزب کارگزاران بود که گفت اگر به یک چوب خشک، اختیارات داده شده به دولت را واگذار میکردند، اقتصاد اکنون سامان یافته بود.
واقعیت این است که متاسفانه آقای روحانی با علم به اینکه حرف ناگفتهای ندارد، وسوسه میشود از فضاسازی محافل ضدانقلاب و نفوذی درباره ناگفتهها، به شکلی متفاوت استفاده کند و منتی هم برای اینکه دوباره به رادیکالیسم دامن نزده، سر مردم بگذارد!
پاسخ اعتدال و توسعه به منطق کارگزارانی رها کردن نرخ ارز
عضو حزب اعتدال و توسعه گفت: مدافعان اقتصاد آزاد در دولت باید پاسخگوی شرایط اقتصادی باشند.
مرتضی محمد خان وزیر اقتصاد دولت هاشمی در گفتوگو با فرهیختگان اظهار داشت: در روزهای اخیر اکثر رسانهها به گفتوشنودهای یک هفته اخیر بین اعتدالیها و کارگزارانیها پرداختهاند که بازیگر نقش اول این ماجرا هم آقای حسین مرعشی، از دوستان عزیز و بزرگوار ما بود. حرف اصلی آقای مرعشی این است که آقای نوبخت عملکرد خوبی نداشته و باید فرد دیگری جایگزین وی در سازمان برنامه و بودجه شود. نظر شخصی و حزبی آقای مرعشی است و ضمن احترامی که برای حرفهایش قائلم، لازم میدانم بگویم تصمیمگیری حول چنین مواردی در صلاحیت رئیس جمهور مملکت است و نظر آقای مرعشی در مورد اینکه چه کسی تصدی مسئولیت سازمان برنامه و بودجه را داشته باشد، ملاک نیست.
وی با انتقاد از هجمههای کارگزاران به نوبخت و سازمان برنامه و بودجه میافزاید: اینکه عدهای بگویند عملکرد آقای نوبخت در سازمان برنامه و بودجه بد بوده است که نشد حرف! باید بیایند و استدلال کارشناسی برای حرفشان بیاورند. زیر سؤال بردن عملکرد سازمانی که متخصصان بسیاری در آن مشغول به کار هستند و کار کارشناسی هم انجام میدهند، آن هم بدون هیچ استدلال خاصی قابل قبول نیست. بالاخره آقای نوبخت این کارشناسان را از خانهاش که نیاورده است. اینها از قبل هم بودهاند و در آنجا فعالیت میکردهاند.
به نظر من منتقدان به عملکرد آقای نوبخت اگر میخواهند رفتاری منصفانه داشته باشند، باید بیایند و در مواردی مثل درآمدهای مالیاتی، بودجه عمرانی، بودجه جاری، تخصیص ارز و فروش ارز در کشور، به ارائه نظر کارشناسی بپردازند. اینکه یک عدهای بیایند یکباره در عملکرد مسئولان تشکیک ایجاد کنند خیلی ساده است، اما عقلانی نیست و متخصصان و فرهیختگان چنین کاری نمیکنند.
محمدخان درباره ادعای طرفداران اقتصاد آزاد مبنی بر سرکوب ارزی گفت: این تعبیر مربوط به آقای دکتر غنینژاد است. این گونه نیست. سرکوب مال چیز دیگری است. لغتهایی میتراشند که چندان موضوعیتی ندارد. قیمت ارز متناسب با سایر کالاها باید بالا میرفت. ارز با نخود و لوبیا و نخودچی کشمش فرق میکند. ارز تأثیر مستقیم روی تودههای مردم و داراییهای مردم دارد. نمیشود شما عرضه و تقاضای ارز را با عرضه و تقاضای هندوانه یکسان بگیرید. این آقایان چیزهایی را به هم میبافند و از سرکوب سخن میگویند و باید آزاد شود. خب الان آزاد شد. جواب مردم را چه کسی میخواهد بدهد؟ مردم چه گناهی کردهاند که سرمایهشان به یک سوم کاهش پیدا کرد؟ کجاست آن آدمی که اقتصاد آزاد را قبول داشت. بعضی دوره افتادهاند و چیزهایی را که یاد گرفتهاند، بر زبان میآوردند.