نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
روحانی با ترامپ دیدار کند اما مذاکره نکند!
روحانی از فرصت نشست سران شورای امنیت برای دیدار با ترامپ استفاده کند! تکرار سراب برجام در FATF و چرخه سنی برخی در دولت از مدیریت گذشته است از جمله مطالب دیروز مطبوعات زنجیرهای بود.
سرویس سیاسی ـ
روزنامه مدعی اصلاحات بهار دیروز در سرمقاله خود نوشت: «جلسه سران عضو شورای امنیت با توجه به اینکه هم حسن روحانی و هم دونالد ترامپ در آن حضور دارند میتواند زمینهساز گفتوگو میان این دو مقام عالی رتبه ایران و ایالات متحده آمریکا شود.» [!]
این روزنامه در ادامه در استدلالی عجیبتر مدعی شده: «البته برخی بر این باورند که با توجه به فرمایشات رهبری، به هیچ عنوان ایران با آمریکا وارد مذاکره نخواهد شد اما بعضی از تحلیلگران تاکید دارند که باید حساب مذاکره با دیدار را از یکدیگر جدا کرد! آنها تاکید دارند در علم سیاست مذاکره و دیدار به یک معنی نیست. یعنی روحانی میتواند با رئیسجمهور ایالات متحده دیداری داشته باشد و نقطه نظرات خود را عنوان کند و اگر به نقاطاشتراکی رسیدند آن زمان است که میتوان درخصوص مذاکره یا عدم مذاکره به بحث و گفتوگو پرداخت» [!]
گفتنی است، اصرار مدعیان اصلاحطلبی بر دیدار روحانی و ترامپ بیشتر به یک لجبازی شبیه است وگرنه بعید به نظر میرسد عقل سیاسی به این تنزل شأن رئیسجمهور کشور، حتی اگر از جناح مخالف ما باشد، رأی بدهد؛ چه رسد که رئیسجمهور از جناح خودمان هم باشد! دونالد ترامپ، رئیسجمهور کشوری است که همه برجامی را که سرمایه چهار سال دولت حسن روحانی و تلاش رسانهای اصلاحطلبان بود، از بین برد و حالا همین حامیان روحانی باید اصلیترین مخالفان مذاکره با ترامپ باشند اما قضیه کاملاً برعکس است. اصلاحطلبان دولت را تشویق به دیدار با ترامپ میکنند و حتی از احتمالات دیدار تیتر یک میزنند؛ همانهایی که روزی تیتر اولشان «امضای جان کری تضمین است» بود.
تکرار سراب برجام در FATF
روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود در یادداشتی به موضوع اما و اگرهای پيوستن به كارگروه مبارزه با تامين مالي تروريسم «FATF» پرداخت اما در میان نکات مختلفی که در این یادداشت آمده موضوعی هست که حافظه تاریخی مخاطبان را حساس میکند.
پیش از شروع مذاکرات هستهای طیف مدعی اصلاحطلبی برای زمینهسازی هستهای چنین وانمود میکردند که عن قریب است که تحریمها تیرخلاص به ایران بزنند! در حین مذاکرات نیز این موضوع دنبال شد که اولا برجام شاه کلید است که همه قفلها را باز میکند همچنین دنیای پس از برجام توسط روزنامههای این طیف به تصویر کشیده شد که در آن حتی به سبب برجام «بر عمر خلبانان هواپیماهای مسافربری نیز اضافه میشد» (این را روزنامه ایران نوشته بود)
تمام این تصاویر تا صبح نخستین روز اجرای توافق هستهای در دی ماه همچنان رخ مینمودند و در صفحات نخست زنجیرهای «روز بدون تحریم»! آغاز شد.
اندکی بعد مشخص شد همه آن تصاویر سراب بوده و گویا اصلا قرار نبوده تحریمها بروند و بدون تحریم باشیم. بعدها البته گفتند که تحریمهای هستهای رفته و تحریمهای غیرهستهای مانده!! این را آن روزها نگفته بودند. الغرض هرچه بود نتیجه این شد که کماکان و به رغم پیش دستی وزارت خارجه در اجرای تعهدات، حاصل ما از آن کاخ آرزوها «تقریبا هیچ» بود. البته تعجبی هم ندارد وقتی یک سر طناب موفقیت خود را به دست دشمن و اراده او بدهی انتظار اقدامات صلاح و صواب سادهلوحانه است.
همه این توضیحات گفته شد که به این نتیجه برسیم که اکنون هم در مورد FATF همان چیزها را میگویند و همان مسیر را طی میکنند، چنانکه اعتماد در یادداشت خود آورده است: «در حالي كه كمتر از ٤٠روز به پايان مهلت پيوستن ايران به لايحه FATF مانده است پيوستن به آن همچنان با اماواگرهايي موجود است. نپيوستن به FATF با توجه به تحريمهاي پيشرو مشكلات كشور را دوچندان خواهد كرد و عدم تصويب آن اقتصاد كشور را در حالت فلج كامل قرار خواهد داد. دور دوم تحريمها ١٣ آبان ماه آغاز خواهد شد، از همين رو در صورت تصويب نشدن FATF بايد منتظر يك بحران و چالش جدي و پيامدهاي ناشي از آن باشيم. پيوستن به FATF ميتواند زمينه ورود مسالمتآميز و اطمينانبخشتر ايران به بازار بينالمللي را در وضعيت كنوني فراهم كند...»
دقت کنید که در سطرهای بالا چه فریبکارانه به موضوع پرداخته شده؛ اگر از 13آبان تحریمها اجرا شوند دیگر بود و نبود FATF چه تاثیری خواهد داشت؟ اگر FATF تصویب شود و 13آبان تحریمها نیز اجرا شوند و باز در مراودات بانکی دچار مشکل شویم آنگاه این جماعت در همین روزنامهها بهانهای برایش میتراشند مثل قبل.
همه برجام را با آن عظمتش که جمیع کشورهای صاحب حق وتو پای آن را امضا کردند و شورای امنیت برایش قطعنامه صادر کرد و تقریبا شرق و غرب از آن استقبال کردند دچار این عاقبت شد حالا چطور جماعت سهلاندیش با این اطمینان به عاقبت به خیری یک کنوانسیون کارگروه اقدام مالی رای میدهند و برایشگریبان چاک میکنند؟
در حال حاضر بیش از 200 شخص و شرکت ایرانی در لیست تحریمها وجود دارند که در صورت پیوستن کامل به FATF باید علیه آنان تحریمهای متنوعی اعمال کنیم!
اگر FATF و اعضای آنکه از قدرتمندترین کشورهای جهان به شمار میآیند، متولی مبارزه با تامین مالی تروریسم هستند چگونه داعش، جبهه النصره، القاعده، احرارالشام، طالبان، پژاک، الفاروق، جیشالفتح، جیشالاسلام و چندین جین گروه تروریستی دیگر تامین مالی و تسلیحاتی میشوند!؟ داعش با وجود حضور در لیست تروریسم سازمان ملل و آمریکا چندین سال نفت عراق و سوریه را میفروخت و از جدیدترین تجهیزات، وسائل نقلیه و تسلیحات استفاده میکرد.
پیوستن به FATFفرصت بهانهجویی و ایرادگیری حریف را افزایش میدهد چراکه کشور را زیر بار تعهدات گروه ویژه اقدام مالی (FATF) بردهایم که اگر در مسیر ادعایی مبارزه با تأمین مالی تروریسم ریگی به کفشش نبود و حسابش پاک بود، میبایست جلوی تأمین مالی گروههای خونآشام تروریستی از جمله داعش را میگرفت. در روزهایی که وزارت خزانهداری آمریکا به اتاق جنگ اقتصادی علیه ملت ایران تبدیل شده و چریکهای کت و شلواری آن دم از تغییر رژیم در ایران میزنند، برخی تصمیمگیران و تصمیمسازان عرصه سیاسی کشور نه تنها در جهت مقابله با این جنگ اقتصادی قدم برنداشتهاند، بلکه جاهلانه و یا خائنانه به پیاده نظام دشمن تبدیل شدهاند.
خوان زاراته، معاون سابق مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا گفته بود: «برای قراردادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است.»
گرا دهندگان تحریم و بزک گران FATF
مدعیان اصلاحات در پاسخ به خطرات همکاری ایران با FATF با عوام فریبی میگویند حق تحفظ اعلام میکنیم! در حالی که FATF در بیانیه چندی پیش خود، حق تحفظ ایران را مردود اعلام کرد و آب پاکی را روی دست بزککنندگان توافقات خسارت بار ریخت. مصر هنگام الحاق به کنوانسیون صراحتا با ماده ۲ و تعریف کنوانسیون از تروریسم مخالفت کرده بود که پس از مخالفت هلند و سایر کشورهای غربی این حق شرط و تحفظ، نادیده گرفته شد! مدعیان اصلاحات به این مسائل آگاهند؛ اینکه با این دروغپردازیها در پی صاف کردن جاده تحریمها اند، به سابقه وطن فروشی آنها و دادن گرای تحریم در فتنه 88 باز میگردد. آنها امروز پیاده نظام جنگ اقتصادی آمریکا هستند و با بزکFATF میخواهند دقت سلاحهای تحریمی را افزایش دهند.
چرخه سنی برخی در دولت از مدیریت گذشته است
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «چرخه سنی برخی در دولت از مدیریت گذشته و همان چرخه بسته تکرار میشود.» این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «فشاری که اصلاحطلبان به شهردار، معاونان شهرداری و غیره برای قرار دادن افراد حزب، گروه، باند و دوستان خودشان وارد میکنند، خیلی زیاد است و در نتیجه افرادی که برای آن جایگاه مناسب نیستند معرفی میشوند. این موضوع در شهرداری بسیار حاد شده است و ادامه دارد.»
مدعیان اصلاحات از یکسو بیتوجه به لزوم چرخش نخبگان، اصطلاح «ژنرال» را اختراع و تقدیس کرده و در معادلهای واژگونه، نشانه حقانیت افراد هم معرفی میکنند و از سوی دیگر، حضور آقازاده ها- بدون هیچگونه سابقه کاری- را به عنوان یک حق و یک امر طبیعی و بدیهی تعبیر میکنند.
یکی از معایب دولت روحانی(هم در دولت یازدهم و هم در دولت دوازدهم) بالا بودن سن دولت و به عبارتی پیر بودن و کم تحرکی دولت بوده است. حالا که 5 سال از عمر دولت روحانی سپری شده است، مدعیان اصلاحات تازه به این نتیجه رسیدهاند که دولت کم تحرک و پیر است. از سوی دیگر افراطیون مدعی اصلاحات همواره به رفتار قبیلهای و باندبازی مشهور بودهاند. حال حتی رسانههای این طیف نیز به این مسئله اذعان دارند.
روزنامه مدعی اصلاحات بهار دیروز در سرمقاله خود نوشت: «جلسه سران عضو شورای امنیت با توجه به اینکه هم حسن روحانی و هم دونالد ترامپ در آن حضور دارند میتواند زمینهساز گفتوگو میان این دو مقام عالی رتبه ایران و ایالات متحده آمریکا شود.» [!]
این روزنامه در ادامه در استدلالی عجیبتر مدعی شده: «البته برخی بر این باورند که با توجه به فرمایشات رهبری، به هیچ عنوان ایران با آمریکا وارد مذاکره نخواهد شد اما بعضی از تحلیلگران تاکید دارند که باید حساب مذاکره با دیدار را از یکدیگر جدا کرد! آنها تاکید دارند در علم سیاست مذاکره و دیدار به یک معنی نیست. یعنی روحانی میتواند با رئیسجمهور ایالات متحده دیداری داشته باشد و نقطه نظرات خود را عنوان کند و اگر به نقاطاشتراکی رسیدند آن زمان است که میتوان درخصوص مذاکره یا عدم مذاکره به بحث و گفتوگو پرداخت» [!]
گفتنی است، اصرار مدعیان اصلاحطلبی بر دیدار روحانی و ترامپ بیشتر به یک لجبازی شبیه است وگرنه بعید به نظر میرسد عقل سیاسی به این تنزل شأن رئیسجمهور کشور، حتی اگر از جناح مخالف ما باشد، رأی بدهد؛ چه رسد که رئیسجمهور از جناح خودمان هم باشد! دونالد ترامپ، رئیسجمهور کشوری است که همه برجامی را که سرمایه چهار سال دولت حسن روحانی و تلاش رسانهای اصلاحطلبان بود، از بین برد و حالا همین حامیان روحانی باید اصلیترین مخالفان مذاکره با ترامپ باشند اما قضیه کاملاً برعکس است. اصلاحطلبان دولت را تشویق به دیدار با ترامپ میکنند و حتی از احتمالات دیدار تیتر یک میزنند؛ همانهایی که روزی تیتر اولشان «امضای جان کری تضمین است» بود.
تکرار سراب برجام در FATF
روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود در یادداشتی به موضوع اما و اگرهای پيوستن به كارگروه مبارزه با تامين مالي تروريسم «FATF» پرداخت اما در میان نکات مختلفی که در این یادداشت آمده موضوعی هست که حافظه تاریخی مخاطبان را حساس میکند.
پیش از شروع مذاکرات هستهای طیف مدعی اصلاحطلبی برای زمینهسازی هستهای چنین وانمود میکردند که عن قریب است که تحریمها تیرخلاص به ایران بزنند! در حین مذاکرات نیز این موضوع دنبال شد که اولا برجام شاه کلید است که همه قفلها را باز میکند همچنین دنیای پس از برجام توسط روزنامههای این طیف به تصویر کشیده شد که در آن حتی به سبب برجام «بر عمر خلبانان هواپیماهای مسافربری نیز اضافه میشد» (این را روزنامه ایران نوشته بود)
تمام این تصاویر تا صبح نخستین روز اجرای توافق هستهای در دی ماه همچنان رخ مینمودند و در صفحات نخست زنجیرهای «روز بدون تحریم»! آغاز شد.
اندکی بعد مشخص شد همه آن تصاویر سراب بوده و گویا اصلا قرار نبوده تحریمها بروند و بدون تحریم باشیم. بعدها البته گفتند که تحریمهای هستهای رفته و تحریمهای غیرهستهای مانده!! این را آن روزها نگفته بودند. الغرض هرچه بود نتیجه این شد که کماکان و به رغم پیش دستی وزارت خارجه در اجرای تعهدات، حاصل ما از آن کاخ آرزوها «تقریبا هیچ» بود. البته تعجبی هم ندارد وقتی یک سر طناب موفقیت خود را به دست دشمن و اراده او بدهی انتظار اقدامات صلاح و صواب سادهلوحانه است.
همه این توضیحات گفته شد که به این نتیجه برسیم که اکنون هم در مورد FATF همان چیزها را میگویند و همان مسیر را طی میکنند، چنانکه اعتماد در یادداشت خود آورده است: «در حالي كه كمتر از ٤٠روز به پايان مهلت پيوستن ايران به لايحه FATF مانده است پيوستن به آن همچنان با اماواگرهايي موجود است. نپيوستن به FATF با توجه به تحريمهاي پيشرو مشكلات كشور را دوچندان خواهد كرد و عدم تصويب آن اقتصاد كشور را در حالت فلج كامل قرار خواهد داد. دور دوم تحريمها ١٣ آبان ماه آغاز خواهد شد، از همين رو در صورت تصويب نشدن FATF بايد منتظر يك بحران و چالش جدي و پيامدهاي ناشي از آن باشيم. پيوستن به FATF ميتواند زمينه ورود مسالمتآميز و اطمينانبخشتر ايران به بازار بينالمللي را در وضعيت كنوني فراهم كند...»
دقت کنید که در سطرهای بالا چه فریبکارانه به موضوع پرداخته شده؛ اگر از 13آبان تحریمها اجرا شوند دیگر بود و نبود FATF چه تاثیری خواهد داشت؟ اگر FATF تصویب شود و 13آبان تحریمها نیز اجرا شوند و باز در مراودات بانکی دچار مشکل شویم آنگاه این جماعت در همین روزنامهها بهانهای برایش میتراشند مثل قبل.
همه برجام را با آن عظمتش که جمیع کشورهای صاحب حق وتو پای آن را امضا کردند و شورای امنیت برایش قطعنامه صادر کرد و تقریبا شرق و غرب از آن استقبال کردند دچار این عاقبت شد حالا چطور جماعت سهلاندیش با این اطمینان به عاقبت به خیری یک کنوانسیون کارگروه اقدام مالی رای میدهند و برایشگریبان چاک میکنند؟
در حال حاضر بیش از 200 شخص و شرکت ایرانی در لیست تحریمها وجود دارند که در صورت پیوستن کامل به FATF باید علیه آنان تحریمهای متنوعی اعمال کنیم!
اگر FATF و اعضای آنکه از قدرتمندترین کشورهای جهان به شمار میآیند، متولی مبارزه با تامین مالی تروریسم هستند چگونه داعش، جبهه النصره، القاعده، احرارالشام، طالبان، پژاک، الفاروق، جیشالفتح، جیشالاسلام و چندین جین گروه تروریستی دیگر تامین مالی و تسلیحاتی میشوند!؟ داعش با وجود حضور در لیست تروریسم سازمان ملل و آمریکا چندین سال نفت عراق و سوریه را میفروخت و از جدیدترین تجهیزات، وسائل نقلیه و تسلیحات استفاده میکرد.
پیوستن به FATFفرصت بهانهجویی و ایرادگیری حریف را افزایش میدهد چراکه کشور را زیر بار تعهدات گروه ویژه اقدام مالی (FATF) بردهایم که اگر در مسیر ادعایی مبارزه با تأمین مالی تروریسم ریگی به کفشش نبود و حسابش پاک بود، میبایست جلوی تأمین مالی گروههای خونآشام تروریستی از جمله داعش را میگرفت. در روزهایی که وزارت خزانهداری آمریکا به اتاق جنگ اقتصادی علیه ملت ایران تبدیل شده و چریکهای کت و شلواری آن دم از تغییر رژیم در ایران میزنند، برخی تصمیمگیران و تصمیمسازان عرصه سیاسی کشور نه تنها در جهت مقابله با این جنگ اقتصادی قدم برنداشتهاند، بلکه جاهلانه و یا خائنانه به پیاده نظام دشمن تبدیل شدهاند.
خوان زاراته، معاون سابق مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا گفته بود: «برای قراردادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است.»
گرا دهندگان تحریم و بزک گران FATF
مدعیان اصلاحات در پاسخ به خطرات همکاری ایران با FATF با عوام فریبی میگویند حق تحفظ اعلام میکنیم! در حالی که FATF در بیانیه چندی پیش خود، حق تحفظ ایران را مردود اعلام کرد و آب پاکی را روی دست بزککنندگان توافقات خسارت بار ریخت. مصر هنگام الحاق به کنوانسیون صراحتا با ماده ۲ و تعریف کنوانسیون از تروریسم مخالفت کرده بود که پس از مخالفت هلند و سایر کشورهای غربی این حق شرط و تحفظ، نادیده گرفته شد! مدعیان اصلاحات به این مسائل آگاهند؛ اینکه با این دروغپردازیها در پی صاف کردن جاده تحریمها اند، به سابقه وطن فروشی آنها و دادن گرای تحریم در فتنه 88 باز میگردد. آنها امروز پیاده نظام جنگ اقتصادی آمریکا هستند و با بزکFATF میخواهند دقت سلاحهای تحریمی را افزایش دهند.
چرخه سنی برخی در دولت از مدیریت گذشته است
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «چرخه سنی برخی در دولت از مدیریت گذشته و همان چرخه بسته تکرار میشود.» این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «فشاری که اصلاحطلبان به شهردار، معاونان شهرداری و غیره برای قرار دادن افراد حزب، گروه، باند و دوستان خودشان وارد میکنند، خیلی زیاد است و در نتیجه افرادی که برای آن جایگاه مناسب نیستند معرفی میشوند. این موضوع در شهرداری بسیار حاد شده است و ادامه دارد.»
مدعیان اصلاحات از یکسو بیتوجه به لزوم چرخش نخبگان، اصطلاح «ژنرال» را اختراع و تقدیس کرده و در معادلهای واژگونه، نشانه حقانیت افراد هم معرفی میکنند و از سوی دیگر، حضور آقازاده ها- بدون هیچگونه سابقه کاری- را به عنوان یک حق و یک امر طبیعی و بدیهی تعبیر میکنند.
یکی از معایب دولت روحانی(هم در دولت یازدهم و هم در دولت دوازدهم) بالا بودن سن دولت و به عبارتی پیر بودن و کم تحرکی دولت بوده است. حالا که 5 سال از عمر دولت روحانی سپری شده است، مدعیان اصلاحات تازه به این نتیجه رسیدهاند که دولت کم تحرک و پیر است. از سوی دیگر افراطیون مدعی اصلاحات همواره به رفتار قبیلهای و باندبازی مشهور بودهاند. حال حتی رسانههای این طیف نیز به این مسئله اذعان دارند.