سرنوشت سینما رکس آبادان
بقایای سینما رکس در سال 1384 با مجوز مسئولین شهر تخریب و به مجتمع تجاری تبدیل شد. کشته شدگان سینما شهید محسوب شدند و همچنان برای بزرگداشت آنان مراسم گلباران بر مزارشان برگزار میشود.
این ماله کشیدن بر آدمسوزی قرن و به فرموده امام خمینی(ره) شاهکار بزرگ شاه برای بدنام کردن انقلاب بود که از سوی مسئولین شهر آبادان در حق سینما رکس و شهدای مظلوم آن اعمال شد.
سینمایی که میتوانست به یکی از موزههای انقلاب تبدیل شود تا نسلهای آینده جنایات پهلوی راببینند اما اکنون هیچ نام و نشانی از آن باقی نمانده و حتی جوانان آبادانی هیچ اطلاع و آدرسی از آن جنایت را نمیدانند که به تازهواردی نشان دهند و فقط نامی از آن در تاریخ باقی مانده است.
سینما رکس آبادان در آخرین سانس شب (ساعت 23، 28 مرداد 1357 ) و در حین نمایش فیلم دچار آتشسوزی شد و چند صد نفر به همین دلیل کشته شدند.
پس ازاین حادثه هولناک جنایتکاران پهلوی دستور محو شدن بقایای سینما رکس را صادر کردند، تحقیقات آن زمان حاکی از عمدی بودن حریق بود. به عقیده بسیاری از تحلیلگران سیاسی داخلی و خارجی، یکی از مهمترین حوادث سال ۵۷ که باعث خشمگین کردن مردم و سرعت بخشیدن به انقلاب اسلامی شد، فاجعه به آتش کشیدن سینما رکس آبادان
بود.
عوامل پهلوی تلاش کرد برای خاموش کردن خشم مردم این حادثه را به تندروهای اسلامی ارتباط دهد.
به گفته شاهدان، ساواک و عوامل آن با قفل کردن درهای سینما و کارشکنی در خاموش کردن آتش، آتشسوزی وسعت گرفت و همه در میان آن سوختند.
فردای آن روز هزاران تن از بستگان قربانیان که در مراسم تشییع گرد هم آمده بودند، ساواک را مسئول این حادثه دانسته و شعارهای تندی علیه حکومت سر دادند.
در سال ۱۳۵۹ فردی به نام حسین تکبعلیزاده که قبل از انقلاب به همین اتهام دستگیر شده بود، اقرار کرد که عامل جنایت او و دوستانش که پس از آتشسوزی مفقود شدند، بودهاند. او پس از ۵۰ ساعت محاکمه در ۲۰ جلسه و در مدت سه روز، در دادگاهی به اعدام محکوم و در تاریخ پنجشنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۳۵۹ به دار آویخته شد.
به همراه تکبعلیزاده، سروان منوچهر بهمنی، ستوان شهربانی آبادان، علی نادری صاحب سینما رکس، اسفندیار رمضانی دهاقانی مدیر داخلی سینما رکس، سرهنگ سیاووش امینی آلآقا رئیس سابق اطلاعات شهربانی آبادان و فرجالله مجتهدی کارمند ساواک نیز به دار مجازات
آویخته شدند.
هنری پرکت، افسر مسئول امور سیاسی و نظامی سفارت آمریکا در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۵ و مسئول میز ایران در وزارت امور خارجه ایالات متحده در سالهای پرالتهاب ۱۳۵۷ تا1359 ضمن گفتوگویی تفصیلی با چارلز استوارت کندی اعتراف کرد: «متعاقباً اواخر ماه اوت، شاید بیست و پنجم، سینمایی در آبادان دچار آتشسوزی شد و فکر کنم ۷۰۰ نفر کشته شدند، چون درها قفل شده بودند. فاجعه هولناکی بود. آدمهای شاه تقصیر را انداختند به گردن روحانیون، در حالیکه این ادعا را در ایران هیچکس باور نکرد. همه اعتقاد داشتند حکومت شاه این کار را کرده و تقصیرش را به گردن روحانیها انداختند. اما این گفته سطح بیاعتمادی مردم به حکومت را افزایش داد و هیچکس در هیچ زمینهای حرف حکومت را باور نمیکرد.
سیدکریم بحرینی