توطئه چریکهای کت و شلواری
درست است که آمریکا از جنگ نظامی و درگیری فیزیکی، کماکان به عنوان یک «گزینه روی میز» علیه ایران اسلامی نام میبرد، اما واقعیت غیرقابل انکار این است که پیش از این نه یک بار بلکه چندین بار در اشکال گوناگون این گزینه را به کار گرفته و در برابر خروش و مقاومت ملت ایران راه به جایی نبرده است و در واقع جنگ رویاروی در عرصه نظامیگری، گزینهای سوخته و تمام شده برای آمریکا است.
هرچند در هشت سال جنگ ناجوانمردانه و نابرابر علیه ایران، پهلوان پنبهای بیمخ به نام صدام، سعی داشت با ورجه ورجه کردن جلوی دوربین خبرنگاران و کنفرانسهای مطبوعاتی و در اینجا و آنجا، خود را نقش اول تجاوز و جنایت علیه مردم ایران جا بزند، اما به زودی بر همگان روشن شد که او در واقع سیاهیلشگری بیش نبوده که در آن جنگ افسارش چون عروسکان خیمهشب بازی در دست قدرتهای سلطهگر و در راس همه آمریکا بود و... باز جهانیان دیدند که وقتی هم تاریخ مصرفش تمام شد، او را از فاضلابی که برای پنهان کردنش تعبیه کرده بودند، بیرون کشیده، روانه آتش جهنم کردند. دشمن غدار و آمریکای جنایتکار قانونشکن نومید از تفنگداران و هفتتیرکشان جیرهخوارش در منطقه (مثل صدام، داعش و...) برای تحقق هدف قدیمی خود یعنی واداشتن انقلاب اسلامی به تسلیم و سرفرودآوردن، یعنی همان چیزی که دولتمردان آمریکایی در اظهارات خود «تغییر رفتار»! ایرانیان میخوانند، حالا بیش از همیشه به تعبیر یکی از مقامات آمریکایی (خوان زارته، معاون مدیریت مبارزه با تروریسم در خزانهداری آمریکا) به «چریکهای کت و شلواری» خود دلبسته و آنها را در مبارزه خود علیه ایران انقلابی به میدان آورده است. حالا آمریکا جنگ تمام عیار را به عرصههای غیرنظامی و عمدتا اقتصادی کشانده است و بینقاب و علنیتر از همیشه مراکز اقتصادی مثل خزانهداری خود را به «اتاق جنگ» علیه جمهوری اسلامی تبدیل کرده است و با شدت بخشیدن به «تحریم» و «بایکوت اقتصادی» وارد مبارزه با این ملک و ملت شده است. بماند که این حربه نیز تاکتیک و سازوکار جدیدی نیست و آمریکا این ترفند را هم تقریبا از همان سالهای آغازین پیروزی انقلاب ضد استعماری مردم ایران علیه آن به کار گرفته است و... تا حالا هم نتیجهای نگرفته است! و به نظر بسیاری از کارشناسان بینالمللی و مقامات سیاسی دنیا باز هم نتیجه نخواهد گرفت! مقامات آمریکایی در مصاحبهها و اظهارات ضدایرانی خود چنین وانمود میکنند که ابتدا با زبان خوش! خواهان «تغییر رفتار» ما، یعنی دست شستن از منافع ملی و تن دادن به خواستهها و تحمیلات آنها هستند و اگر نشد با سلاح زور و تهدید و تحریم ما را وادار به «تغییر رفتار» خواهند کرد. ریچارد نفیوکه یکی از اصلیترین «چریکهای کت و شلواری» آمریکا و معروف به «معمار تحریمها» علیه ایران است، صریحا در این باره مینویسد: «هدف از اعمال تحریمها ایجاد سختی است یا به عبارت بهتر ایجاد درد و ناکامی، به نوعی که کشور هدف تحریم، رفتار خود را تغییر دهد.» این است که میگوییم آمریکا به جای «سلاح آتشین»، «سلاح تحریم» را به دست گرفته تابه وسیله آن به هدف دیرینه خود، یعنی در هم شکستن استقامت 40 ساله مردم ایران برسد. بنابراین تکلیف و نقشه راه خیلی روشن و مشخص است! در برابر تهاجم جدید و پردامنه دشمن که هر لحظه و هر روز نیز در حرف و عمل به شدت آن میافزاید، وظیفه بدیهی و ملی و شرعی، همگان ایستادگی و مقاومت همهجانبه و البته مدبرانه است. ایستادگی و مقاومتی که هم باید جنبه ایجابی داشته و معطوف به سازندگی و ترمیم خرابیها و اصلاح روند و گیر و گرفتهای اقتصادی و برداشتن موانع بر سر راه تولید و تولیدکننده و بالا بردن کیفیت کالا و برطرف کردن نیازهای اساسی جامعه و حمایت از کالای ایرانی و... باشد و هم جنبه سلبی و متمرکر بر کوبیدن حربهها و توطئههای اقتصادی دشمن و... هر کس، با هر سلیقه و گرایشی باید هدف خود را دفاع از منافع ملی بداند و مصالح مردم و کشور را «خط قرمز» خود بداند. وقتی میگوییم منافع ملی، منظور روشن است و با آن چه به نام «منافع ملی» در فرهنگ نظام سلطهگر و ارتجاعی و استعماری غرب تعریف می شود، کاملا تفاوت دارد. آنجا «منافع ملی» هدفی است که به هر وسیلهای میتواند و باید تامین شود ولو تجاوز به کشورهای دیگر، دستاندازی و غارت مال و منابع دیگران و قربانی کردن بیامان انسانهای بیگناه و... و سیری و رفاه و آسایش بیحد و حصر برای خود و گرسنگی و ناامنی و بیماری و قحطی و مرگ و... دیگران! اما اینجا «منافع ملی» منطبق است بر آموزههای مکتبی و اعتقادی. پاسداری و تامین منافع ملی یک وظیفه انسانی و ملی است بدون چشمداشت به ثروت و هستی دیگران و... باری، این یک اصل ثابتشده تاریخی و قانون اجتماعی است که تا زمینه نفوذ و ضربهزدن از «درون» هموار نباشد، دشمن بیرونی و بینقاب هرچقدر هم قوی و مصمم باشد، نمیتواند در برابر اراده و اتحاد یک ملت مصمم، به اهداف خود برسد. در اینباره آرنولد توینبی مورخ شهیر و فیلسوف معاصر انگلیسی میگوید: «تمدنها و حکومتها هرگز اول (از بیرون) شکست نمیخورند تا بعد منحط شوند، بلکه اول از «درون» منحط میشوند و بعد با یک تلنگر بیرونی فروپاشیده، شکست میخورند.» این ترجمان سخن نورانی و عالمانه مرتضی علی(ع) است که: اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک! و کتاب تاریخ در این باره چقدر نمونهها و مثالهای فراوان در برگهای خود ثبت کرده است. و ما میدانیم که متاسفانه در کشور ما و در همین برهه و زمانه، متاسفانه کسانی با نیات و اغراض فرصتطلبانه و سودجویانه و یا با نیات خائنانه و همدستی پنهانی با دشمن بیرونی، عملا در مسیر اهداف دشمن و هموار کردن راه نفوذ و تحقق اهداف او حرکت میکنند. دشمن نیز در مبارزهاش علیه ملت ایران سخت به این جماعت امید بسته است. به تعبیر امام(ره): «میخواهند شکست شما به دست خودتان باشد...»!
از سوی دیگر به گواه و نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی چیزی حدود 80 درصد مشکلات اقتصادی و تنگناهای معیشتی ریشه داخلی دارد. بنابراین توقع مردمی که دشمن بیمحابا از طریق تحریم و دیگر ابزار در اختیار و بنگاههای خبرپراکنی و قلمها و میکروفنهای اجیر شده «نان و روان» آنها را نشانه رفته است، مردمی که بزرگترین مدافع عزت و استقلال کشور خود بوده و هستند و مردانه و نجیبانه و هشیارانه در برابر تهاجم دشمن ایستادگی میکنند و حاضر به «تغییر رفتار»! خود نیستند، از مسئولان کشورشان این است که با قدرت و بدون اهمال و تعلل و مماشات، با اعمال مدیریت جهادی و انقلابی برای ریشهکن کردن مشکلات و برخورد با مسببان و عاملان داخلی و عناصر تشکیلدهنده لایههای زیرین و باندهای سازماندهی شده، به میدان آیند و خیلی محکمتر و فراتر از این که تاکنون شده و انجام داده، همت و اقدام نمایند و با انجام کارهای تاثیرگذار، پایگاه داخلی دشمن را درهم بکوبند و مکر او را به خودش برگردانند. مردم از همه مسئولان و کارگزاران حکومتی توقع عمل انقلابی و ملی به وظیفه دارند. آنها در این مقطع حساس و سرنوشتساز اصلا تحمل دعواها و درگیریهایی را که بوی «جنگ قدرت» و معنی «سابیدن کشک خود»! را داشته باشد، ندارند. در این شرایط بیش از هر وقت دیگر داعیههای مصلحانه گروههای مختلف وقتی معنادار میشود و برای مردم مفهوم جدی پیدا میکند که به توصیه کتاب آسمانی: «اشداء علیالکفار رحماء بینهم...» و «... لا یجرمنکم شنئان...» نماد و تبلور اتحاد انقلابی و مدیریت جهادی علیه دشمن و به مفهوم قرآنی، «حزبالله»، در خدمت جامعه و کشور باشد. مردم از دستگاههای نظارتی و تشکیلات امنیتی خود میخواهند بیش از همیشه بر مسائل مختلف و آنچه درون این کشور میگذرد، نظارت و کنترل و اشراف داشته باشند تا به دست و توطئه خناسان ریالی از ثروت مردم و سطر و برگی از کاغذ روزنامهها و ثانیهای از برنامههای رسانهها و... خواسته و ناخواسته در خدمت اهداف دشمن و علیه خود این مردم و منافع ملی آنها به کار گرفته نشود.
آنها از دولت خود به ویژه شخص ریاست محترم جمهوری انتظار دارند، فراتر از اقداماتی چون تغییر رئیس بانک مرکزی (که امری لازم و انشاءالله مفید هم خواهد بود) و ارائه بسته ارزی جدید و... هرچه سریعتر به ترمیم و تقویت تیم اقتصادی خود دست زند و مهمتر از هر چیزی رویکرد خود را بیش از پیش به سمت تامین منافع ملی و دفاع از حقوق مردم تغییر داده و بینش و روش خود را درباره مبارزه با مفاسد و مفسدان از یکسو و اقدامات سازنده و کارساز اقتصادی تغییر دهد و اصلاح کند و...، انتظارات مردم، انتظارات منطقی و به حقی است که مسئولان باید در برآورده ساختن آنها درنگ و معطلی را جایز ندانند و به وظیفه خود عمل کنند.
نامه اخیر رئیس قوه قضائیه به رهبر معظم انقلاب درباره لزوم تسریع در مبارزه و محاکمه مفاسد و فاسدان اقتصادی و متعاقب آن اذن و توصیههای ارزنده رهبر انقلاب، موجی از امیدواری در میان مردم و دوستداران انقلاب ایجاد کرده، که امیدواریم نتایج عملی و عینی «اقدام سریع و عادلانه» این قوه کام دوستان انقلاب و ایران عزتمدار را شاد کند و انگیزه مقاومت را در آنان مضاعف سازد و ضربهای سنگین و نومیدکننده بر توطئه دشمن گستاخ وارد آورد.
هرچند در هشت سال جنگ ناجوانمردانه و نابرابر علیه ایران، پهلوان پنبهای بیمخ به نام صدام، سعی داشت با ورجه ورجه کردن جلوی دوربین خبرنگاران و کنفرانسهای مطبوعاتی و در اینجا و آنجا، خود را نقش اول تجاوز و جنایت علیه مردم ایران جا بزند، اما به زودی بر همگان روشن شد که او در واقع سیاهیلشگری بیش نبوده که در آن جنگ افسارش چون عروسکان خیمهشب بازی در دست قدرتهای سلطهگر و در راس همه آمریکا بود و... باز جهانیان دیدند که وقتی هم تاریخ مصرفش تمام شد، او را از فاضلابی که برای پنهان کردنش تعبیه کرده بودند، بیرون کشیده، روانه آتش جهنم کردند. دشمن غدار و آمریکای جنایتکار قانونشکن نومید از تفنگداران و هفتتیرکشان جیرهخوارش در منطقه (مثل صدام، داعش و...) برای تحقق هدف قدیمی خود یعنی واداشتن انقلاب اسلامی به تسلیم و سرفرودآوردن، یعنی همان چیزی که دولتمردان آمریکایی در اظهارات خود «تغییر رفتار»! ایرانیان میخوانند، حالا بیش از همیشه به تعبیر یکی از مقامات آمریکایی (خوان زارته، معاون مدیریت مبارزه با تروریسم در خزانهداری آمریکا) به «چریکهای کت و شلواری» خود دلبسته و آنها را در مبارزه خود علیه ایران انقلابی به میدان آورده است. حالا آمریکا جنگ تمام عیار را به عرصههای غیرنظامی و عمدتا اقتصادی کشانده است و بینقاب و علنیتر از همیشه مراکز اقتصادی مثل خزانهداری خود را به «اتاق جنگ» علیه جمهوری اسلامی تبدیل کرده است و با شدت بخشیدن به «تحریم» و «بایکوت اقتصادی» وارد مبارزه با این ملک و ملت شده است. بماند که این حربه نیز تاکتیک و سازوکار جدیدی نیست و آمریکا این ترفند را هم تقریبا از همان سالهای آغازین پیروزی انقلاب ضد استعماری مردم ایران علیه آن به کار گرفته است و... تا حالا هم نتیجهای نگرفته است! و به نظر بسیاری از کارشناسان بینالمللی و مقامات سیاسی دنیا باز هم نتیجه نخواهد گرفت! مقامات آمریکایی در مصاحبهها و اظهارات ضدایرانی خود چنین وانمود میکنند که ابتدا با زبان خوش! خواهان «تغییر رفتار» ما، یعنی دست شستن از منافع ملی و تن دادن به خواستهها و تحمیلات آنها هستند و اگر نشد با سلاح زور و تهدید و تحریم ما را وادار به «تغییر رفتار» خواهند کرد. ریچارد نفیوکه یکی از اصلیترین «چریکهای کت و شلواری» آمریکا و معروف به «معمار تحریمها» علیه ایران است، صریحا در این باره مینویسد: «هدف از اعمال تحریمها ایجاد سختی است یا به عبارت بهتر ایجاد درد و ناکامی، به نوعی که کشور هدف تحریم، رفتار خود را تغییر دهد.» این است که میگوییم آمریکا به جای «سلاح آتشین»، «سلاح تحریم» را به دست گرفته تابه وسیله آن به هدف دیرینه خود، یعنی در هم شکستن استقامت 40 ساله مردم ایران برسد. بنابراین تکلیف و نقشه راه خیلی روشن و مشخص است! در برابر تهاجم جدید و پردامنه دشمن که هر لحظه و هر روز نیز در حرف و عمل به شدت آن میافزاید، وظیفه بدیهی و ملی و شرعی، همگان ایستادگی و مقاومت همهجانبه و البته مدبرانه است. ایستادگی و مقاومتی که هم باید جنبه ایجابی داشته و معطوف به سازندگی و ترمیم خرابیها و اصلاح روند و گیر و گرفتهای اقتصادی و برداشتن موانع بر سر راه تولید و تولیدکننده و بالا بردن کیفیت کالا و برطرف کردن نیازهای اساسی جامعه و حمایت از کالای ایرانی و... باشد و هم جنبه سلبی و متمرکر بر کوبیدن حربهها و توطئههای اقتصادی دشمن و... هر کس، با هر سلیقه و گرایشی باید هدف خود را دفاع از منافع ملی بداند و مصالح مردم و کشور را «خط قرمز» خود بداند. وقتی میگوییم منافع ملی، منظور روشن است و با آن چه به نام «منافع ملی» در فرهنگ نظام سلطهگر و ارتجاعی و استعماری غرب تعریف می شود، کاملا تفاوت دارد. آنجا «منافع ملی» هدفی است که به هر وسیلهای میتواند و باید تامین شود ولو تجاوز به کشورهای دیگر، دستاندازی و غارت مال و منابع دیگران و قربانی کردن بیامان انسانهای بیگناه و... و سیری و رفاه و آسایش بیحد و حصر برای خود و گرسنگی و ناامنی و بیماری و قحطی و مرگ و... دیگران! اما اینجا «منافع ملی» منطبق است بر آموزههای مکتبی و اعتقادی. پاسداری و تامین منافع ملی یک وظیفه انسانی و ملی است بدون چشمداشت به ثروت و هستی دیگران و... باری، این یک اصل ثابتشده تاریخی و قانون اجتماعی است که تا زمینه نفوذ و ضربهزدن از «درون» هموار نباشد، دشمن بیرونی و بینقاب هرچقدر هم قوی و مصمم باشد، نمیتواند در برابر اراده و اتحاد یک ملت مصمم، به اهداف خود برسد. در اینباره آرنولد توینبی مورخ شهیر و فیلسوف معاصر انگلیسی میگوید: «تمدنها و حکومتها هرگز اول (از بیرون) شکست نمیخورند تا بعد منحط شوند، بلکه اول از «درون» منحط میشوند و بعد با یک تلنگر بیرونی فروپاشیده، شکست میخورند.» این ترجمان سخن نورانی و عالمانه مرتضی علی(ع) است که: اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک! و کتاب تاریخ در این باره چقدر نمونهها و مثالهای فراوان در برگهای خود ثبت کرده است. و ما میدانیم که متاسفانه در کشور ما و در همین برهه و زمانه، متاسفانه کسانی با نیات و اغراض فرصتطلبانه و سودجویانه و یا با نیات خائنانه و همدستی پنهانی با دشمن بیرونی، عملا در مسیر اهداف دشمن و هموار کردن راه نفوذ و تحقق اهداف او حرکت میکنند. دشمن نیز در مبارزهاش علیه ملت ایران سخت به این جماعت امید بسته است. به تعبیر امام(ره): «میخواهند شکست شما به دست خودتان باشد...»!
از سوی دیگر به گواه و نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی چیزی حدود 80 درصد مشکلات اقتصادی و تنگناهای معیشتی ریشه داخلی دارد. بنابراین توقع مردمی که دشمن بیمحابا از طریق تحریم و دیگر ابزار در اختیار و بنگاههای خبرپراکنی و قلمها و میکروفنهای اجیر شده «نان و روان» آنها را نشانه رفته است، مردمی که بزرگترین مدافع عزت و استقلال کشور خود بوده و هستند و مردانه و نجیبانه و هشیارانه در برابر تهاجم دشمن ایستادگی میکنند و حاضر به «تغییر رفتار»! خود نیستند، از مسئولان کشورشان این است که با قدرت و بدون اهمال و تعلل و مماشات، با اعمال مدیریت جهادی و انقلابی برای ریشهکن کردن مشکلات و برخورد با مسببان و عاملان داخلی و عناصر تشکیلدهنده لایههای زیرین و باندهای سازماندهی شده، به میدان آیند و خیلی محکمتر و فراتر از این که تاکنون شده و انجام داده، همت و اقدام نمایند و با انجام کارهای تاثیرگذار، پایگاه داخلی دشمن را درهم بکوبند و مکر او را به خودش برگردانند. مردم از همه مسئولان و کارگزاران حکومتی توقع عمل انقلابی و ملی به وظیفه دارند. آنها در این مقطع حساس و سرنوشتساز اصلا تحمل دعواها و درگیریهایی را که بوی «جنگ قدرت» و معنی «سابیدن کشک خود»! را داشته باشد، ندارند. در این شرایط بیش از هر وقت دیگر داعیههای مصلحانه گروههای مختلف وقتی معنادار میشود و برای مردم مفهوم جدی پیدا میکند که به توصیه کتاب آسمانی: «اشداء علیالکفار رحماء بینهم...» و «... لا یجرمنکم شنئان...» نماد و تبلور اتحاد انقلابی و مدیریت جهادی علیه دشمن و به مفهوم قرآنی، «حزبالله»، در خدمت جامعه و کشور باشد. مردم از دستگاههای نظارتی و تشکیلات امنیتی خود میخواهند بیش از همیشه بر مسائل مختلف و آنچه درون این کشور میگذرد، نظارت و کنترل و اشراف داشته باشند تا به دست و توطئه خناسان ریالی از ثروت مردم و سطر و برگی از کاغذ روزنامهها و ثانیهای از برنامههای رسانهها و... خواسته و ناخواسته در خدمت اهداف دشمن و علیه خود این مردم و منافع ملی آنها به کار گرفته نشود.
آنها از دولت خود به ویژه شخص ریاست محترم جمهوری انتظار دارند، فراتر از اقداماتی چون تغییر رئیس بانک مرکزی (که امری لازم و انشاءالله مفید هم خواهد بود) و ارائه بسته ارزی جدید و... هرچه سریعتر به ترمیم و تقویت تیم اقتصادی خود دست زند و مهمتر از هر چیزی رویکرد خود را بیش از پیش به سمت تامین منافع ملی و دفاع از حقوق مردم تغییر داده و بینش و روش خود را درباره مبارزه با مفاسد و مفسدان از یکسو و اقدامات سازنده و کارساز اقتصادی تغییر دهد و اصلاح کند و...، انتظارات مردم، انتظارات منطقی و به حقی است که مسئولان باید در برآورده ساختن آنها درنگ و معطلی را جایز ندانند و به وظیفه خود عمل کنند.
نامه اخیر رئیس قوه قضائیه به رهبر معظم انقلاب درباره لزوم تسریع در مبارزه و محاکمه مفاسد و فاسدان اقتصادی و متعاقب آن اذن و توصیههای ارزنده رهبر انقلاب، موجی از امیدواری در میان مردم و دوستداران انقلاب ایجاد کرده، که امیدواریم نتایج عملی و عینی «اقدام سریع و عادلانه» این قوه کام دوستان انقلاب و ایران عزتمدار را شاد کند و انگیزه مقاومت را در آنان مضاعف سازد و ضربهای سنگین و نومیدکننده بر توطئه دشمن گستاخ وارد آورد.
سیدمحمدسعید مدنی