ضرورت رونق هنرهای سنتی و بومی و پتانسیلهای اشتغالزایی - بخش نخست
هنرهای بومی در انتظار توجه مسئولان
گروه گزارش
روستای قاسمآباد بمپور از حدود ٧٠سال پیش یکی از مراکز مهم بلوچدوزی کشور بوده است. آن زمان اقتصاد اصلی روستا از کشاورزی و دامداری تأمین میشد، اما در دو دهه اخیر خشکسالی باعث از بینرفتن اقتصاد کشاورزی و دامپروری روستا شده است و تنها منبع درآمد خانوارها در کنار یارانه، فقط هنر صنعت بلوچدوزی است. مردان هم یا برای کار به بندرعباس و قشم و چابهار میروند یا اگر امکاناتی داشته باشند مسافرکشی میکنند.
بسیاری از کشورها از هنر برای فعالیت مشترک و احیای اقتصاد خود، آموزش، سواد، گسترش نیروی کاری، توریسم، پایداری اجتماعات، خدمات اجتماعی و برنامههای مراقبت از جانبازان استفاده کردهاند. هنر متحرکی برای بخشهایی با تجارت کوچک نیز هست. صنعتهای خلاق از کارکنان آزاد و یا استخدامی توسط کارگاههای کوچک تشکیل شدهاند. هنر باعث مورد استقبال قرار گرفتن، پرجنبوجوش شدن و مطلوبگشتن اجتماعات میشود. مکانها و اتفاقهای هنری همانند یک آهنربایی که نه تنها هنرمندان بلکه خانوادهها، مسافران و مشاغل را جذب خود میکنند. اگر داشتن فضای خلاقانه برای مخاطب جذاب باشد میتواند در روند اقتصادی محلی تاثیر مثبت بگذارد. همه این کارها باعث ایجاد مشاغل جدید برای افراد، اتحاد و قویشدن اجتماعات مردمی، نفوذ در احیای رونق محلی و در کنار هم بودن اقشار مختلف میشود و همۀ اینها نیازمند حمایت قوی از طرف بخشهای دولتی خواهد بود.
هنر دختران سوزندوز بلوچ
نیازمند حمایت مسئولان
حالا شش سال است که دیگر مهتاب بر دخترانش نمیتابد، اما این دختران بلوچ هنوز میراث مهتاب را بر تار و پود پارچه نقش میزنند. میراث مهتاب این روزها تنها روزنه امید 150 دختر سوزندوز بلوچیاست که با خلق این هنر اصیل ایرانی، هم حافظ هنر سرزمینشان هستند و هم نان بر سفرههای خانوادهشان میبرند.
همزمان با ششمین سالگرد درگذشت مهتاب نوروزی، مادر سوزندوزی بلوچ، در خانه هنرمندان، نمایشگاه دختران مهتاب با آثار 150 دختر سوزن دوز بلوچی در حال برگزاری است.
زینب نوروزی برادر زاده و همراه مهتاب در تمام این سالها حالا راهنمای این دختران است و در این نمایشگاه حضور یافته است.
پای گفتوگو با زینب نوروزی، برادرزاده مهتاب نوروزی، مینشینیم. زینب نوروزی که کار سوزن دوزی را از 9سالگی آغاز کرده، میگوید: «از وقتی کلاس سوم ابتدایی بودم با دوختن حاشیههای کوچک کارم را شروع کردم تا اینکه وقتی سوم راهنمایی بودم، توانستم کارهای بزرگتری مثل یک لباس بلوچی کامل در کنار عمهام انجام دهم.»
وی همچنین در ادامه میافزاید: «از سال 86 شرکت تعاونی با 35 نفر از زنان و دخترانی که یا سوزن دوزی را بلد بودند یا در کنار ما یادگرفتند تشکیل دادیم و هم اکنون حدود 150 نفر برای ما فعالیت میکنند.»
وقتی از زینب نوروزی درمورد نام دختران مهتاب میپرسیم، توضیح میدهد: «عمهام مهتاب هیچ وقت ازدواج نکرد، اما تمام دخترانی که به سوزندوزی علاقه نشان میدادند و برای یادگیری و کار پیش او میآمدند مهتاب آنها را دختر خودش میدانست؛ به همین دلیل اسم این مجموعه به «دختران مهتاب» نام گرفت.»
مهمترین عنصر در توسعه کارآفرینی، خصوصا برای زنان روستایی حمایت مسئولین است. با گذشت حدود 11 سال از آغاز فعالیت مجموعه دختران مهتاب، نوروزی حمایتها را آن طور که نیاز بوده است نمیداند و میگوید: «حمایت بوده، اما منت هم بوده است.»
وقتی علت این کلام را از او جویا میشویم با ابراز ناراحتی میگوید: «در طی این مدت تنها از سوی یک صندوق کارآفرینی وامی گرفتم؛ وقتی به دلیل مشکلات عدیده مالی و همچنین کار، مبلغی از قسطم معوق شد با من برخورد بدی کردند و منت بسیاری سرم گذاشتند، که این رفتار با یک کار آفرین صنایع دستی مناسب نیست.»
وی همچنین درباره حمایت هم استانیهایش ادامه میدهد: «از بین مسئولین استان و منطقه، طی این مدت همواره حمایت از سوی اهل شیعه بیشتر از اهل تسنن بوده است و این درحالی است که ما با اهل تسنن هم مذهب هستیم.»
دستان سوزندوز سیستان
زیر بار چرخهای افغان ها
نمایشگاه مزین به قابهایی از سوزندوزی دختران بلوچ است؛ قابهایی که در جانش نقشهای رنگارنگ سوزندوزی از سرزمین سیستان دارد. محل برگزاری خود یک قاب است؛ قابی از هنر دست دختران بلوچستان در یک صحنه.
تماشاگران با نگاه به نقوش در هم تنیده و رنگین، گمان میبرند که هیچ چیز جز هنر اصیل دستان زنان و دختران بلوچ دراین عرصه نمیدرخشد و هیچ چالشی این هنر را تهدید نمیکند، اما وقتی با زینب نوروزی و دختران سوزندوز گفتوگو میکنیم از درد چرخهای افغان بر جان این هنر ایرانی سخنها میگویند.
نوروزی میگوید: «ما محلی برای عرضه کارهایمان نداریم و تنها راه برای فروش کارها نمایشگاههای سالانه است و ارتباطاتی که گاهی موجب پذیرش سفارش میشود، اما این تنها عامل عدم توسعه بازار ما نیست و چرخکاران افغان طرحهایی تقلبی، اما مشابه سوزندوزی زنان بلوچ تولید میکنند که قیمت پایین آنها عاملی برای فروش بسیار خوب آنها و خرید نکردن از ماست.»
هرچند که طرحهای تولیدی توسط افغانها با چرخ تولید میشوند و کار دست نیستند، اما توانستهاند به راحتی بازار دختران مهتاب و امثالهم را تا حد زیادی راکد کنند.
مردم باید هنرهای بومی را بشناسند
سوزندوزیهای سنتی ایران یکی از روشهای دیرینه تزیین جامه و بسیاری از منسوجات است که بهنوعی در زندگی بشر کاربرد داشته و دارد. دستدوختها بهجز جنبه تزیینی و شناسنامهای که دربرگیرنده اقلیم و جامعه پدیدآورندهاش است. در بعضی از اوقات به دلیل عقاید مذهبی روی البسه جلوهگری میکرد. پیش از اسلام به جز جنبه تزیینی، جنبه طلسم گونه آن نیز مطرح بودهاست. هنر سوزندوزی که یکی از هنرهای تاریخی و فاخر دست زنان بلوچ به شمار میرود، با وجود مهجور ماندن، اما همچنان ترسیمکننده نقشه راه مد و لباس ایرانی است و در صورت شناساندن آن، این قابلیت را دارد که نقشه راه مد و لباس بازارهای جهانی شود.
قدمت این هنر و رواج آن در همه مناطق بلوچستان به حدی است که از آن به منزله هویت، موجودیت و شناسنامه فرهنگی این قوم یاد میشود.
سوزندوزی در منطقه بلوچستان که یادگار پیوند فرهنگ ایرانی-اسلامی با گذشته تاریخی و افسانهای خود است، همواره با ظرافت و توانایی خارقالعاده سرپنجه زنان بلوچ توسعه یافته و همچنان رواج دارد.
با استقبال و حضور مردم در نمایشگاه میتوان فهمید که هنوز مردم ما به هنر اصیل ایرانی و میراث فرهنگی زنی چون مهتاب افتخار میکنند و کوچکترین کار ممکن را حضور در این محل میدانند. بعضا دیده میشود که برخی افراد به جای نگاه با افتخار به این آثار هنرمندانه نگاه دلسوزانه و ترحمآمیز دارند که باعث رنجش خاطر زینب نوروزی و سایر زیرمجموعههایش شده است.
این کارآفرین بلوچستانی در این باره میگوید: «متاسفانه مردم هنر را نمیشناسند و بعضی حتی اصلا نمیدانند که سوزندوزی چیست؟ به نمایشگاه میآیند و با احساس ترحم نسبت به آنکه پول فروش آثار مستقیما به دست دختران بلوچی که درآمد دیگری ندارند، میرسد از کارها خریداری میکنند، اما آنها باید بدانند که این هنر چیست و چرا چنین بهایی دارد؟»
البته که کار دست این زنان و دختران نه تنها بخشی از هنر ایرانی است، بلکه جزو فرهنگ سرزمینمان نیز هست؛ چرا که لباسهای مردم سیستان از سوزندوزی تهیه شدهاند و باید قدر دستان زنان سیستان را دانست.
جای خالی صنایع دستی در سبد خرید خانوار
میان گفتوگو با زینب نوروزی نامی را از زبان او میشنویم که تاکید بر حمایتی موثر از طرف او برای شکلگیری نمایشگاه دارد. بعد از بازدید از نمایشگاه شرایط را برای انجام گفتوگویی با او فراهم میکنیم.
پای صحبتهای این حمایتکننده از هنر سوزندوزی مینشینیم تا برایمان از حمایت دختران مهتاب و هنر سنتی ایرانی بگویند. وی در آغاز به یکی از مهمترین معضلات جامعه کنونی اشاره میکند و میگوید: «امروزه یکی از مشکلات اساسی کشور بحث بیکاری است؛ که هم ناشی از تحریمها و مشکلاتی است که از بیرون بر ما تحمیل شده و هم ناشی از سوء عملکرد مدیران است و با این حال ما اعتقاد داریم که باید به دنبال زمینههای اشتغال برای جوانان باشیم.»
وی همچنین ادامه میدهد: «یکی از مسائلی که در حال حاضر در حوزه اشتغال و کارآفرینی به دنبال آن هستیم، این است که برای خانوادهها ایجاد کار کنیم.»
این حامی هنر سوزندوزی درحالی که یکی از ماموریتهای شهرداری را ایجاد فضای کار برای مردم خصوصا برای خانمها و به ویژه خانمهای سرپرست خانوار میداند؛ میگوید: «در قالب ایجاد چنین فضای اشتغالی خانههای کارآفرین، مراکز کوثر و بازارچههای خود اشتغالی و ساماندهی دستفروشان شکل گرفته است.»
وی میگوید: «متاسفانه صنایع دستی امروزه در سبد خرید خانوادهها نیست، چرا که با توجه به وضعیت اقتصادی کنونی مردم اغلب اولویت با مایحتاج روزمره است تا صنایع دستی؛ اما باید از صنایع دستی حمایت کرد تا کارگاههای صنایع دستی از رکود خارج شوند.»
این دلسوز هنر سوزندوزی در ادامه در حالی که معتقد است چهره این هنر در این سالها خوب نشان داده نشده است، بیان میکند: «سیستان و بلوچستان جنبههای مثبت بسیاری در هنر ایرانی دارد؛ این استان مهتاب نوروزی و شیرمحمد اسپندار، دونلی زن معروف (یک ساز تخصصی و محلی منطقه بلوچستان) را هم دارد. در همین راستا تصمیم به برگزاری نمایشگاه دختران مهتاب گرفتیم تا مردم تهران با هنر دستی این استان آشنا شوند که این کار همزمان خود هم حمایت از خانمهای کارآفرین منطقه و هم حمایت از هنر سنتی ایران اسلامی است.»
وی در ادامه به هفتههای فرهنگی برای استانها نیز به عنوان بخش دیگر حمایت فرهنگ و هنر اصیل ایرانی اشاره میکند و میگوید: «این هفتههای فرهنگی علاوهبر معرفی فرهنگ هر استان به سایر استانها سبب میشود تا وقتی افراد قادر به گردشگری به طور طولانی مدت و حتی کوتاه مدت در جاذبهها و فرهنگهای استانهای مختلف نیستند بتوانند با هنر و سنت آنها آشنا شوند. مثلا اینکه شاید یک فرد که در تهران به دنیا آمده، اما اصالت او به رشت بازمیگردد، نداند رشتی دوزی چیست؟ و چگونه انجام میشود؟ اما در قالب این هفتههای فرهنگی چنین هنرهای بومی هر منطقه شناسانده میشوند.»
وی همچنین میافزاید: «از ثمرات این هفتههای فرهنگی اشتغالزایی، رونق بازار و حتی جذب گردشگر را برای استانها شاهد بودهایم.»
هنگامی که درباره رواج چرخ کاریهای افغانی که مدتی است رونق را از سوزن دوزی زنان بلوچ گرفتهاند با او گفتوگو میکنیم، میگوید: «وقتی که از صنایع دستی ما حمایت نشود، قطعا کپیبرداری از این هنرها رخ میدهد؛ اگر وام قرضالحسنه به این کارآفرینان داده نشود؛ حمایت نشوند و کار گران دربیاید، قطعا استقبال به سمت کارهایی چون چرخکاری افغانی و ارزان قیمت زیاد میشود.» وی در پایان با تاکید بر حمایت از کارآفرینان هنر ایرانی میگوید: «اگر هر کس هر جا که هست از این هنر و صنایع دستی حمایت کنند، قطعا شاهد رونق روزافزون هنر ایرانی به دست کارآفرینان این سرزمین خواهیم بود.»