kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۸۲۰۳
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۰:۱۲
مقاومت در فضای مجازی

دل‌نوشته‌ خبرنگار کُرد برای 11 شهید حمله تروریستی مریوان




خبرنگار خبرگزاری دفاع پرس در کردستان در واکنش به شهادت 11 مدافع وطن در مریوان به دست گروهک تروریستی پژاک نوشت:
زیبا پر گشودند و مردم زیبا به استقبال‌شان رفتند، سبک‌بال پر کشیدند و آسوده خوابیدند، چه زیبا است این‌گونه به دیاری پر بکشی که بهترین‌های دنیا ذره‌ای بیش نیستند. خداوند، زیبا بهشت را برای‌تان آفرید؛ چرا که هم دنیا، برای‌تان حسرت به دل ماند و هم مردمش آرزو به دل یک دیدار دیگر شما ماندند.
قلم قاصر من در وصف شهیدانی که در شأن آنان آیه «عند ربهم یرزقون» آمده است، چه تواند گفت؟ ایثار و آزادگی ۱۱ سبزپوش کُردستانی را چطور می‌توان با قلم و بیان و گفت و شنود شرح داد؟
خواستم از ۱۱ شهیدی بنویسم که در روستای «دری» به دست گروهک‌ «پژاک» به شهادت رسیدند، شهیدانی که از جنس آسمان سر به فلک و افلاک‌ها کشیده‌اند بنویسم، اما قلم بی‌جان از خود نوشته یا نگارشی به جای نگذاشت به فکر فرو رفتم، فهمیدم حرف دل قلم این است! که مبادا در وصف شهدا کم بگذارم یا به درستی حق کلام را ادا نکنم، بر چرخاندن قلم اصرار ورزیدم تا قلم شروع به اشک ریختن روی صفحه کاغذ کرد.
شهید «سید مرتضی آوینی» چه زیبا نوشت: «خوشا آنان‌که مردانه می‌میرند و تو‌‌ای عزیز! خوب می‌دانی که تنها کسانی مردانه می‌میرند که مردانه زیسته باشند».
سلام بر شهیدانی که هم‌چون کبوتری سبک‌بال، خونین بال به راه ملکوت پر گشودند و سلام بر شهیدانی که جان دادند تا جان ما آزاد باشد.
صبح روز یک‌شنبه بود که مردم شهرستان «سنندج» به استقبال شهیدی رفتند که از جنس خودشان بود، از جنسی که عاشق انقلاب و این دیار بود، صحنه‌های دردناک و غمگینی دل هر انسانی را به درد می‌آورد، به راستی این شهیدان چرا این چنین باید به دست افرادی مزدور به دیار باقی بشتابند، چرا مزدوران انقلاب خود را داعی همه چیز تمام می‌دانند و این‌گونه اعمال ناجوانمردانه‌ای را مرتکب می‌شوند.
می‌گویند پسر عصای دست پدر است، اما پدر شهید «عبدی» به دنبال جایی بود تا به آن تکیه بزند که مبادا زانوانش سست شود.
می‌گوید: «پسرم را در راه اسلام تقدیم کرده‌ام تا ایران اسلامی پابرجا بماند».
نگاهی به قد و بالای پیکر پسر شهیدش می‌کند که در میان پارچه سفید کفن زیباتر از همیشه است.
مادر رنجور و‌گریان شهید «قانع کرم‌ویسه» با چهره بی‌تاب، اما صبور از تقدیم فرزندش در راه انقلاب به پیشواز پیکر فرزند شهیدش آمده بود و از بی‌گناه کشته شدن فرزندش اشک می‌ریخت.
آیا‌گریه و ماتم پدر و مادری که نمی‌توانستند از تابوت پسرشان دست بکشند را می‌بینند، آیا‌گریه فرزندانی را که قاب پدرشان را در آغوش گرفته‌اند آزارشان نمی‌دهد، کاش کمی به عمق وجودشان می‌نگریستند تا انتهای درد را با تمام وجود احساس کنند.
جوان کُرد سمبل اصالت و انسانیت است و تقوایش ریشه در مقاومت از اسلام ناب محمدی (ص) دارد، تفکرش بسیجی است و انقلابی و دشمنان باید بدانند قصدشان هرچه هست همه خفت است و خواری پوچ و پلید، خودشان هم خوب می‌دانند شیرمردان کُرد آنی و کمتر از آنی دست از دفاع از آب و خاک و ناموس نخواهند کشید.