بهمناسبت سومین سالگرد برجام
ده پرسش تاریخی درباره برجام
ابراهیم کارخانهای*
نظر به اینکه جناب آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه در سومین سالگرد برجام علیرغم ابهامات، اشکالات و خسارتهای فراوان، برجام را یک حماسه و پیروزی خواندند بر آن شدم جهت پاسخ به حقایق برجام در تاریخ از میان سؤالات فراوان و گسترده فقط به ۱۰ پرسش در این باره اکتفا نمایم:
۱- در حالیکه بر اساس بندهای ۷ و ۱۳ ضمیمه ۵ برجام طرفین متعهد شدهاند در فاصله روز توافق تا روز اجرا (1394/7/23 لغایت 1394/10/23) کلیه موانع اداری و حقوقی لازم را از سر راه اجرایی شدن برجام بردارند و بر همین اساس جمهوری اسلامی ایران با برداشتن تمامی موانع کلیه تعهدات خود را یکجا تا تاریخ ۲۶ دیماه ۱۳۹۴ عملیاتی نمود. متأسفانه طرفهای مقابل بدون آنکه موانع اصلی موجود را از سر راه اجرای برجام بردارند صرفاً به صدور ۲ الی ۳ بیانیه اکتفا کردند! و در فرصت سهماهه که جمهوری اسلامی ایران تمامی تعهدات خود را انجام داد هیچ اقدام عملی در جهت رفع موانع و مشکلات مالی و بانکی و معاملاتی موجود به عمل نیاوردند حال سؤال این است چرا تیم مذاکرهکننده علیرغم تأکید و نظارت دقیق بر اجرای هرچه سریعتر تعهدات جمهوری اسلامی ایران، در حالی که طرف مقابل موانع موجود اداری و حقوقی اجرای برجام را از سر راه بر نداشته بود تن به اجرای عجولانه رسمی برجام داد و در پاسخ منتقدین دلسوز نظام مبنی بر تسریع طرف مقابل در اجرای تعهدات با طرح عناوین خم رنگرزی، عجول و... به توجیه سهلانگاری و بدعهدی طرفهای مقابل پرداختند!؟
۲- در حالی که طرف آمریکایی به علت اینکه بخش اعظم تحریمها بر اساس مصوبه کنگره اعمال شده و لغو آنها در اختیار دولت آمریکا نبوده است با طرح موضوع تعلیقهای موقت ۱۲۰ روزه و ۱۸۰ روزه پایه تحریمها را همچنان بر سر دولت و ملت ایران حفظ کردند؛ متأسفانه تیم مذاکرهکننده ایرانی علیرغم چهار مصوبه مهم مجلس از جمله قانون الزام دولت به حفظ دستاوردها و حقوق هستهای ملت ایران درخصوص همزمانی لغو تحریمها و انجام تعهدات ایران و نیز قوانین مربوط به عدم اجرای پروتکل الحاقی و نظارتهای خارج از پادمانی را نادیده گرفتند و برخلاف نص صریح مصوبات مجلس شورای اسلامی عمل کردند؛ حال سؤال این است که چرا در حالی که طرف آمریکایی بر رعایت و اجرای قوانین مصوب کنگره اصرار ورزیدند، طرف مذاکرهکننده ایرانی مصوبات مجلس شورای اسلامی را نادیده گرفتند و زیر بار تعهداتی رفتند که بر خلاف مصوبات مجلس شورای اسلامی بود؟ آیا اگر آنها مانند طرف آمریکایی بر رعایت مصوبات مجلس کشورشان اصرار میورزیدند سرنوشت مذاکرات بهگونه دیگری رقم نمیخورد؟
۳- در حالیکه FATF از سال ۲۰۱۰ جمهوری اسلامی ایران را در لیست سیاه تحریمها قرار داده است چرا تیم مذاکرهکننده علیرغم اطلاع از این مهم، در آن زمان که دست جمهوری اسلامی ایران پر بود از خواستههای طرف مقابل، به حل موضوع FATF که نهادی تحت نفوذ و سلطه آمریکاست اقدام نکرد و بلافاصله پس از اجرایی شدن برجام و خالی شدن دست جمهوری اسلامی ایران با پذیرش شروط ۴۱ بندی برنامه اقدام که تعهدات خطرناکی را بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل میکند پیگیری جدی FATF را در دستور کار خود قرار داد؟ در حالیکه تهدیدات FATF ریسک معاملات دیگر کشورها را تحت تأثیر قرار میدهد، صرفاً توجه به رفع تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا در زمان مذاکرات و غفلت از این مهم درحالیکه هردو به مثابه لبههای یک قیچی جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار قرار میدهند چه توجیهی میتواند داشته باشد ؟ و نیز در حالیکه بر طبق بندهای ۷ و ۱۳ ضمیمه ۵ برجام طرفین میبایست تمام موانع اداری و حقوقی را از سر راه اجرایی شدن برجام بردارند آیا FATF یک مانع اصلی و بنیادی سر راه رفع تحریمهای جمهوری اسلامی ایران نبوده است که نسبت به رفع آن در زمان مقتضی اقدام نشده است؟
۴- در حالیکه امتیاز برجسته رآکتور آب سنگین اراک استفاده از اورانیوم طبیعی به عنوان سوخت است که با حضور آب سنگین به عنوان خنککننده و کندکننده محقق میگردد، با توجه به اینکه با تغییر نوع سوخت رآکتور از اورانیوم طبیعی به اورانیوم غنی شده عملاً آب سنگین ضرورت وجودی خود را از دست میدهد و بهجای آن از آب سبک که بهصرفهتر است استفاده میشود، آیا اصرار غیرواقعی بر حفظ ماهیت رآکتور آب سنگین اراک توجیهی برای فرار از فشار افکار عمومی مردم نبوده است؟
۵- در حالیکه تمام تصمیمات کمیسیون مشترک ۱+۵ بر اساس اجماع اتخاذ میگردد چرا در حوزه دسترسی به اماکن اعلام نشده تنها ۵ رأی از ۸ رأی که معمولاً همواره حاصل است(آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و نماینده عالی اتحادیه اروپا) کفایت شده است، آیا اهمیت دسترسی به اماکن مهم نظامی و استراتژیک از دیگر موارد کمتر بوده است که تیم مذاکرهکننده زیر بار آن رفته است؟
۶- در حالی که مواضع دو کشور روسیه و چین در برجام به جمهوری اسلامی ایران نزدیکتر است چرا در ارجاع موضوع شکواییه اعضا به شورای امنیت «استمرار لغو تحریمها» به رای گذاشته میشود که بر اساس آن دو کشور روسیه و چین امکان استفاده از حق وتو به نفع جمهوری اسلامی ایران را نخواهند داشت ولی آمریکا از این حق علیه جمهوری اسلامی ایران برخوردار است!؟
۷- در حالیکه جمهوری اسلامی ایران تمامی تعهدات خود را از قبل پیشپرداخت کرده است و جهت اثبات پایبندی شدیدترین و بیسابقهترین نظارتهای پیشرفته هستهای جهان را پذیرفته است، طرف مقابل نه اینکه هیچگونه سازوکار نظارتی را بر اجرای تعهدات خود را نپذیرفته است، بلکه با مسکوت ماندن ۳۰ روزه شکایت هر یک از طرفین در شورای امنیت، کلیه قطعنامههای شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایران مجدداً برقرار میگردد و این بدان معناست که از جمهوری اسلامی حتی حق شکایت نیز سلب گردیده است. حال سؤال این است در کدام آیین حل اختلاف چنین شرطی پذیرفته شده است که تیم مذاکرهکننده زیر بار آن رفته است؟
۸- علیرغم آنکه میبایست کلیه تحریمهایی که به بهانههای هستهای بر جمهوری اسلامی ایران اعمال گردیده است از جمله کلیه تحریمهای عرضه، فروش، تمامی اقلام، مواد، تجهیزات، کالاها و فناوریهای موشکی و کلیه تسلیحات نظامی لغو گردد؛ متأسفانه تیم مذاکرهکننده علیرغم مخالفتهای روسیه و چین زیر بار محدودیتهای ۸ ساله و ۵ ساله در تأمین اقلام فوق، زیر نظر شورای امنیت سازمان ملل متحد رفته است، حال سؤال این است که چرا علیرغم مخالفت دو کشور روسیه و چین؛ تیم مذاکرهکننده زیر بار چنین تعهدی رفته است که حتی این دو کشور نیز با اعمال آن مخالفت ورزیدهاند؟
۹- محدودیت خرید کالاهای با کاربرد دوگانه که به بهانه هستهای بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل گردیده است میبایست تماما لغو میگردید لیکن نه اینکه لغو نگردیده بلکه در فرآیندی پیچیده با کنترل و نظارت از مبدأ تا مصرفکننده نهایی زیر نظر هیئتی چندجانبه متشکل از کارگروه خرید، کمیسیون مشترک و کمیته ویژه شورای امنیت، مراحل سخت و دشواری را بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل نموده است که بر همین اساس انگلیس توانست از خرید ۹۰۰ تن کیک زرد از کشور قزاقستان جلوگیری کند. تیم مذاکرهکننده میبایست پاسخ دهد چرا زیر بار چنین تعهد سخت و بیمبنایی رفته است که پیشرفت کشور را زیر ذرهبین اراده دشمن قرار میدهد!
۱۰- چرا علیرغم حل شدن موضوع PMD و اعمال سختترین، پیشرفتهترین و بیسابقهترین نظارتهای هستهای جهان بر فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران، تیم مذاکرهکننده زیر بار دسترسی بر مواد و اماکن اعلام نشده که حد یقفی بر آن متصور نیست رفته است!؟ اگر معیار دسترسی به ندیدهها و بهانههای دشمن باشد میبایست چک سفید بازرسی نه تنها از دانشگاهها بلکه از هر جای ایران را به بازرسان آژانس داد، آیا چنین رویهای امنیت کشور را هدف قرار نمیدهد؟ آیا در حالی که به گفته مذاکرهکننده ارشد هستهای، برجام در ICU بستری است بازدید بازرسان و جاسوسان آژانس از مراکز حساس چه پیامی به دشمن میدهد!؟
__________________
* رئیس کمیته هستهای مجلس نهم