ادبیات و تصویرگری کتابهای کودک و نوجوان و چالشهای پیش رو- بخش نخست
فروغ ادبیات کودک و نوجوان در گرو سلیقه وطنی
گروه گزارش
ادبیات کودک و نوجوان! با شنیدن این کلمات گمان میرود که از یک هیکل تنومند تنها فسیلش باقی مانده باشد. فسیلی که اگر به دادش نرسیم همین هم از بین میرود. شاید در نگاه اول این قضاوت کمی تند به نظرتان آمده باشد، اما پیکره با عظمت ادبیات کودک و نوجوان هر روز و هر لحظه در حال فرسایش است. شاید این فرسایش در برگزاری جشنوارهها و جایزه بازیها چندان دیده نشود، اما همین که کودک و نوجوان با ادبیات خود بیگانهاند؛ یعنی باید نگران بود؛ باید کاری کرد؛ باید آنان که در این حوزه فعالاند و آنان که خود را اصحاب و مسئول ادبیات و فرهنگ میدانند به داد این بیگانگی برسند.
برای فرزندان امروز جای کتاب، شعر، داستان و هنر و ادبیات را چیزهای دیگری پر کرده است. کمتر پیش میآید کودک یا نوجوانی برای داشتن یک مجله یا کتاباشتیاق داشته باشد؛ کمتر میبینیم کتاب و مجله را در دستان بچه ها! حال ادبیات کودک و نوجوان این نسل خوب نیست و کاش کسی کاری کند یا حداقل دست آنان که کاری میکنند را بگیرد.
اهمیت درون مایه و محتوا
در تولید آثار
پای گفتوگو با محمدحسین صلواتیان، مدیر مسئول مجله کیهان بچهها، مینشینیم؛ مجلهای که نقطه عطف خاطرات کودکی بچههای دیروز با دنیای ادبیات است.
وی معتقد است بیشتر او را به عنوان تصویرگر کتابهای کودک و نوجوان میشناسند، اما در حوزههای تصویرگری، کاریکاتور و نویسندگی کودک و نوجوان نیز بچههای این سرزمین وامدار آثار او هستند. تصویرگر حدود هزار نسخه از کتب داخلی و خارجی کودک و نوجوان در گفتوگو با گزارشگر کیهان درباره اهمیت ادبیات در شکوفایی کودکان و نوجوانان میگوید:« ادبیات کودک و نوجوان یکی از شاخصهها و مولفههای فرهنگی حوزه ادبیات است. علاوهبر آن ادبیات کودک و نوجوان حدود یک صده است که به طور جدی مطرح شده؛ پیش از آن اغلب آثار در حوزه بزرگسال بود و گاها نیم نگاهی به حوزه کودک و نوجوان وجود داشت.»
وی همچنین در حالی که ادبیات کودک و نوجوان را یکی از مولفههای گسترش فرهنگی میداند؛ میافزاید:«بچههای امروزی با توجه به گسترش فضای رسانهای حوزه ادبیاتشان بسیار متحول شده است. این در حالی است که در برخی قسمتها قدرتمند و دربرخی دیگر دچار آسیبهایی شده است.»
در ادامه درباره اهمیت تصاویر در ارائه ادبیات با او صحبت میکنیم. صلواتیان در این باره ضمناشاره به اهمیت محتوا در تولید آثار بیان میکند:«درادبیات یک بحث، بحث جلوهگری و زیبایی است که آراستن کلام را سبب میشود که هم تخصص و هنر به شمارمیرود؛ اما درون مایه و محتوا شاهرگ اصلی و استخوان بندی اصلی حوزه ادبیات است.»
صلواتیان همچنین ادامه میدهد:« خوشبختانه پس ازانقلاب موضوعاتی به ادبیات کودک ونوجوان وارد شد که بسیار فاخر و تاثیرگذار بودند که این مسئله سبب فاصله گرفتن ادبیات کودک و نوجوان با بسیاری از فرهنگها و کشورهای دیگر شد.»
صلواتیان معتقد است ادبیات فاخر کودک و نوجوان بعد از انقلاب دوران درخششی داشته است و کم کم در برخی قسمتها این اوج فروکش کرد و حالا در بعضی جهات حرکت به سمتی است که حتی آسیب زننده نیز هست. به هر حال ما با وجود فرهنگ شیعه، دستی پر در درون مایه و محتوا داریم.
مدیر مسئول مجله کیهان بچهها میگوید:« در فرهنگ شیعه، نگاه شیعه نسبت به انسان با تمام مکاتب متفاوت است و از طرفی مسئله جایگاه انسان در عالم و جهانبینی بسیار مسئله مهمی است. حال نوع نگاه به انسان و جایگاه عظیم انسان که شیعه دارد باعث میشود ما موضوعات و درون مایههایی را ارائه کنیم که خاص و اصیل است.البته که زیبایی کلام هم مهم و مد نظر است اما درون مایه و محتوا از اهمیت بیشتری برخوردار است.»
محمدحسین صلواتیان درمورد محتوا و درون مایه در آثار ترجمه کودک و نوجوان نیز میگوید:«در یکی، دو دهه اخیر با حجم کثیری از ترجمه درون مایههای ادبی روبرو بودیم که شامل شعر، داستان، داستان کوتاه و... بوده است که از خارج کشور سرایت کرده و عدهای هم متولیاشاعه این موضوعات اند؛ البته بعضی از این موضوعات خوب است که منطبق با فطرت و برخواسته از وجدانهای پاک بشری است و در بسیاری از بخشها برخاسته از فرهنگ غرب است؛ که فرهنگ غرب یک فرهنگ ناقص و آسیب زننده و به تعبیر قرآن، فرهنگ کفر است.»
صلواتیان معتقد است وقتی درون مایه فرهنگ کفر در چنین قالب ادبی قرار میگیرد هر چند هم که زیبا باشد، نجات بخش نیست و آسیب زننده است.
تخریب اصالت
در شیوع تصویرگری مدرنیته
این روزها شاهد سیل عظیمی از استقبال کودکان و نوجوانان به آثار تولید شده توسط غرب که به کشور وارد شدهاند هستیم. اغلب این آثار انیمیشنهای تخیلی هستند که از دو سو به نوجوانان ما آسیب وارد میکنند. این بازیها و انیمیشنها علاوه بر ترویج دوری از مطالعه، این نسل را به علاقهمندی و درگیر شدن با درون مایههای ناسالم این آثار تشویق میکند.
محمد حسین صلواتیان، نویسنده و تصویرگر کودک و نوجوان در این باره در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید:« موج عظیمی که در حال حاضر با آنها روبه رو هستیم، بحث ادبیات توهمی است. در حوزه انیمیشن آثاری تولید شده که دارای موجودات خیالی هستند.» این درحالی است که وی این آثار را با موجودات توهمی میداند، چرا که خیال و وهم از هم متفاوتاند. وی همچنین بیان میکند:« خیال از حوزه اندیشه است، اما توهم در اندیشه منطقه حضور شیاطین است. ادبیات توهمی در حال حاضر حتی به کتابها و آثار داخلی هم ورود پیدا کردهاند.»
صلواتیان درحالی که تصویرگری را یک رشته مرتبط با ادبیات میداند، میگوید: «تصویرگری با متن در ارتباط است و هرچقدر متن اصیل و فاخر باشد به تصویر هم سرایت میکند. البته در تصویرگری هم متاسفانه این دگر اندیشی وجود دارد که از خارج کشور گروههایی با خط و ربطهایی که دارند حدود 30 سال تصویرگری ایران را از مسیر خود خارج کردهاند و حالا به جایی رسیده که نگاه بسیاری از تصویرگران به تصویرگری نگاه مدرنیته است.»
وی همچنین در ادامه میگوید:« نو و مدرن با هم متفاوت است؛ نو یعنی ایجاد قالبهای جذاب و به روز همراه با اثربخشی بیشتر، اما مدرن یعنی فعالیت در حوزه مکتب مدرنیته که به نوعی بیبند و باری و هرج و مرج است که بسیار هم فراگیر است.»
این مربی باتجربه کودک و نوجوان در حال حاضر عرصه مطالعاتی کودک و نوجوان را تنگ و محدود میداند و درپایان گفتوگوی خود میگوید:« در حال حاضر مطالعات بچهها بسیار محدود شده که علاوهبر گسترش فضای مجازی به مسئله فرهنگ سازی
برمی گردد که خیلی اهل مطالعه نیستند و علاوهبرآن ادبیات فضای مجازی هم بر ادبیات کودکان و نوجوانان ما اثر دارد که سبب شده ادبیات آنان بسیار سطحی و سخیف شود.»
از زبان پدر قصههای مجید
«من هیچگاه ادعای نوشتن برای کودکان و نوجوانان را نداشتهام، اما از این بابت که سه نسل مختلف از بچههای 8، 9 ساله بگیر تا پیرمردهای 70، 80 ساله کتابهای من را میخوانند خوشحالم. در واقع از این بابت که کتاب هایم مثل سیبی است که همه جور میشود آن را خورد، خرسندم!»
این توصیفی است که هوشنگ مرادی کرمانی از داستانهای خودش میدهد. این نویسنده با سابقه را همه ما با قصههای مجید میشناسیم؛ مجموعه داستانی بسیار موفق که برای خیلی از ما حداقل مجموعه تلویزیونیاش خاطرهانگیز و جذاب است.
مرادی کرمانی در جلسهای که به مناسبت بزرگداشت ادبیات کودک و نوجوان، درباره ورودش به دنیای ادبیات کودک، میگوید: «سالهای خیلی قبل من با رادیو همکاری میکردم. روزهای پنجشنبه برنامههای رادیو را مینوشتم و روزهای
سه شنبه هم برنامه خانواده را. یادم میآید نزدیک عید که میشد عوامل تهیهکننده رادیو به ما میگفتند که دم عید است، شروع کنیم به تولید برنامههای عیدانه و شاد. من پیشنهاد کردم که زندگی یک پسربچه یتیمی را که در روزهای عید از مادر بزرگش درخواستهایی دارد و مادربزرگ پیرش هم نمیتواند آنها را برآورده کند، در قالب قصه بنویسیم؛ که گفتند آخر این چه قصهای است؟! در ایام عید که نباید مردم را با داستان یک پسر بچه یتیم غمگین کنیم، ولی من گفتم که این قصه را به صورت طنز مینویسم. خلاصه دست آخر اجازه این کار را به من ندادند.»
این اجازه ندادن اما مرادی کرمانی را از راه به در نمیکند. او مینشیند و قصه را مینویسد با نام «لباس عید» که در واقع نسخه شکل گیری «قصههای مجید» هم میشود. او طی سالهای 53 تا 58 به نوشتن ادامه میدهد و بعد ناگهان میبینید که تبدیل شده به نویسنده ادبیات کودک و نوجوان.
نویسنده داستان معروف «خمره» به ویژگی شاهکارهای ادبی حوزه کودک و نوجواناشاره کرده و میافزاید: «اگر قهرمان داستانهایی مانند «اولیور توییست»، «هاکلبریفین»، «تام سایر» و آثاری از این دست را بررسی کنید، میبینید که اکثر این قهرمانها بچههای یتیم بودهاند و با فقر و مشکلات عدیده دست و پنچه نرم میکردهاند. با این حال بیشتر آنها دارای شخصیتهای استوار و محکمی هستند هر چند برخی نکات منفی هم در این شخصیتها وجود دارد. در هر حال این قهرمانان توانستهاند از سرزمینهای مختلف عبور کنند و در واقع به زبانهای مختلف ترجمه شوند و به دست ما برسند.»
وی ادامه میدهد: «مسئله دیگری که در این خصوص تاثیر منفی زیادی داشته است، ضعف زبان نویسندگان است. زبان داستانی ما متاسفانه زبان جذابی نیست، بلکه یک زبان ترجمهای است و گذشته از آن نویسندگانی که امروزه کار کرده اند، همانهایی هستند که زبان نوشتاری خود را از تلویزیون یاد گرفته اند، نه از کوچه و خیابان و یا از پدربزرگها و یا مادربزرگ ها. ما از یک زبان کم واژه رنج میبریم و این باعث اُفت در کارهای ما شده است.» این نویسنده پیشکسوت همچنین میگوید:«من شخصا کتابهای ترجمهای را خیلی کم میخوانم و اگر هم میخوانم خیلی از آنها خوشم نمیآید. مسئله دیگر اینکه ما خنده را از بچهها گرفته ایم و درواقع فکر میکنیم بچههای ما، آدمهای کوچولویی هستند که باید به سرعت بزرگ شوند و به همین خاطر است که این همه نصیحت و مسائل اخلاقی را ریختهایم در نوشتههایمان.»
برای کودکان
چه باید خلق کرد؟
بسیاری از افسانهها و برخی از داستانها، مشحون ازوقایع و حوادثی است که بیخردانه به یاری پارهای ازاشخاص داستان میشتابد، ایشان را ثروتمند میسازد، کامروا میکند.
حقیقت این است که کودک باید بداند تمام آسان زیستیهای امروز ما نتیجه کوشش و تلاش صمیمانه و پیگیر اجداد و پدران ماست وما برای افزودن به این بهروزی و سعادت باید در صدد تلاش و کوشش برآییم.
موفقیت نویسنده در رساندن پیام، تناسب قالب، تکنیک چاپ، نوع کاغذ، نوع حروف، طرز صحافی، جلد کتاب، تصاویر ونقاشیها و... نیز از عوامل بسیار مهمی هستند که در مناسب بودن یک اثر برای کودکان یا نوجوانان دخیلاند.