ادب؛ برترین زینت مسلمان(خوان حکمت)
گاهي به ما ميگويند انسان يک دوست دارد و آن دين اوست. يک دوست دارد و آن عقل اوست، همهاش به عنوان حصر است. آن بيان نوراني امام رضا(ع) که فرمود: «صَدِيقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه»،(1)همين است. اين بيان نوراني امام رضا که خبر را مقدم آورده مبتدا را موخر، براي افاده حصر است. فرمود انسان يک دوست دارد و آن فهم اوست. نفرمود: «عقل کل امرئ صديقه»، عقل مبتداست،صديق خبر است؛ فرمود: «صَدِيقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه». اين طرز حرف زدن را اوّل از وجود مبارک حضرت امير به ياد دارند. حضرت امير هم به کميل فرمود، کميل! تو يک برادر داري و آن دين توست. نفرمود: «دينُک اخوک» مبتدا را مقدم نياورد خبر را مؤخر؛ فرمود: «أَخُوكَ دِينُكَ»، اين «أَخُوكَ» خبري است مقدم، «دين» مبتدا است و مؤخر. فرمود تو يک برادر داري و آن دين توست. حالا که يک برادر داري دور اين برادرت را ديوار بکش که هر کسي نيايد از تو بگيرد. اينکه ميگويند فلان شخص محتاط است، زاهد است، با ورع است، احتياط کرده؛ يعني دور دينش را حائط کشيده است. «حائط»؛ يعني ديوار. اگر يک کشاورز زحمت بکشد درخت بکارد، بارور بشود، دورش ديوار نکشد، همه ميوهاش ميرود بيرون. فرمود: «تَاخُذَ الْحَائِطَهًَْ لِدِينِك»؛ حالا که دين داري، ايمان داري، دور آن را حائط يعني ديوار بکش که هر کسي نيايد، هر چه دلش بخواهد از دين تو بگيرد و برود؛ لذا فرمود: «اَخُوكَ دِينُكَ»، نه «دينک اخوک». «فَاحْتَطْ»؛ يعني «خُذ الْحَائِطَه»، احتياط کن احتياط کن! يعني دور دين خود حائط بکش، نه اينکه دست خود را پنج شش بار آب بکشي! اينکه احتياط نيست. اين شخص محتاط است؛ يعني دين خود را در وسط گذاشته، دورش را ديوار کشيده، هيچکس نميتواند بيايد از دين او استفاده کند.
تقسیم علم به ارثی و درسی
وجود مبارک حضرت امیر(ع) فرمود: «وَ الْعِلْمُ وِرَاثَه كَرِيمَه» (2)؛ اوّلاً فرمود ما دو گونه علم داريم: يک علم است که در حوزه و دانشگاه است که اين چيز خوبي است؛ ولي در حد اقتضاست، ممکن است به عمل برسد، ممکن است به عمل نرسد. عالم بيعمل هم کم نيست؛ اما فرمود يک علم «علم الوراثه» است، نه «علم الدراسه». آنکه در حوزه و دانشگاه است، در درس و بحث گيرميآيد. آن علمي که در درس و بحث نيست؛ ولي پشتوانه درس و بحث است، «علم الوراثه» است. در «علم الوراثه» ما يک ارث مادي داريم،يک ارث معنوي که ميگويند علما ورثه انبيا هستند: الْعُلَمَاءَ وَرَثَهُ الاَنْبِيَاء.(3) در ارث مادي تا مورّث نميرد چيزي به وارث نميرسد، تا پدر نميرد چيزي به پسر نميرسد. در ارث علمي و معنوي تا وارث نميرد چيزي به او نميدهند. ببين تفاوت ره از کجاست تا به کجا! تا وارث نميرد، «مُوتُوا قَبْلَ أَنْ تَمُوتُوا»،(4) تا هوس را، تا هوي را، تا بدخواهي را، تا کينه را نکُشيم، چيزي به ما نميدهند. در «الْعُلَمَاءَ وَرَثَهُ الْانْبِيَاء»؛ گفتند: «مُوتُوا قَبْلَ أَنْ تَمُوتُوا»،حضرت در جای دیگر فرمود: «قَدْ اَحْيَا عَقْلَهُ وَ اَمَاتَ نَفْسَهُ»(5) اين غرور را، اين خودخواهي را که من بايد بالا بنشينم! حرف من بايد بالا باشد! اين القاب را بايد به من بدهند! چرا نام مرا نبردند! همين چرا من و من! اين غدّه بدخيم است. اين تا آبروي آدم را نبرد رها نميکند، وقتي آبروي آدم را برد رها ميکند.
دین و آبرو، دو رهزنی شیطان
مشکل دشمن داخلي و خارجي اين است؛ دشمن خارجي از ما نفت ميخواهد و گاز ميخواهد و زمين ميخواهد و همين! اما شيطان که حضرت فرمود: «اَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ» (6) آنکه از ما نفت و گاز نميخواهد، او که از ما زمين و مکان نميخواهد؛ او از ما دو چيز ميخواهد به ترتيب: اوّل دين، بعد آبرو. اين طور نيست که ـ معاذالله ـ اگر دين کسي را گرفته او را کافر کرده، او را رها بکند؛ تا او را مسلوب الحيثيه نکند، آبرويش را نبرد رهايش نميکند. اين را بايد بيندازد در سطل زباله، ما با چنين دشمني روبهرو هستيم. اين بيانات نوراني حضرت به ما ميگويد که اين دشمني که ميخواهد شما را در سطل زباله بيندازد اوّل دين را ميگيرد بعد آبرو را، راه نجاتش اين است.
اين کم افتخار است که روزي ده هزار نفر بگويند «قال الشهيد رحمهًْالله»؟ خواجه طوسي اين طور است، علامه حلّي اين طور است، محقق حلّي اين طور است شيخ انصاري اين طور است، امام اين طور است. ميبينيد روزي هزارها ميگويند «قال کذا رحمه الله»، چرا ما اين طور نشويم؟ اين راه باز است. اين دستورات اخلاقي براي همين است که شما وارث پيغمبر هستيد، وارث پيغمبر هستيد يعني چه؟ وجود مبارک پيغمبر(ص) يک بيان رسمي داشت به همه اعلام کرد: شما قبل از بلوغ، شناسنامهتان را پدر و مادر ميگيرد؛ اما وقتي بالغ شديد بايد براي خودتان شناسنامه بگيريد. بايد پدرتان را انتخاب بکنيد و من و علي(سلامالله عليهما) حاضريم شما را به عنوان فرزندي بپذيريم: «انَا وَ عَلِيٌّ اَبَوَا هَذِهِ الامَّهِ»(7) اگر وجود مبارک حضرت امير پدر ما شد و ما فرزندي او را قبول کرديم، مادر ما چه کسي خواهد بود؟ ما چرا اين راه را نرويم؟ فرمود شما بياييد بچههاي ما بشويد، ما شما را قبول ميکنيم. اینها (معاذالله) مگر حيات و ممات دارند؟ اين آيه نوراني که درباره آن حضرت آمده است که برای زمان حيات اوست، الان هم وقتي به حرم مطهر حضرت در مدينه مشرّف ميشويم همين را در کنار حرم او ميخوانيم، خدا فرمود: اگر اينها گناه بکنند ظلم به نفس بکنند، نزد تو بيايند استغفار بکنند، تو براي اينها استغفار بکني، (وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرَوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِيماً) (8)اين برای زمان حيات است؛ الان ما همين آيه را در کنار حرم مطهّر او در مدينه ميخوانيم. حيات و مماتشان يکي است. اين ديگر صريح است، دستور هم به ما دادند که زيارت هم بکنيد. اينها صريحاً اعلام کردند بياييد بچههاي ما بشويد ، بچههاي اينها که شديم، ميشويم وارث اينها: «الْعُلَمَاءَ وَرَثَهُ الاَنْبِيَاء»، منتها تا وارث نميرد چيزي از مورّث به او نميرسد.
بالاترین زینت
حضرت فرمود:«وَ الْادَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهًْ وَ الْفِكْرُ مِرْآهٌ صَافِيَهًْ»، آداب، زیورهای همیشه تازه و اندیشه، آینهای شفاف است.(9)؛در روايات ما هست که «وَ إِنْ جَالَسَكَ يَهُودِيٌّ فَاَحْسِنْ مُجَالَسَتَهُ»، اگر يك يهودي همنشينت شد، به نيكي رفتار كن؛(10) يهوديها هميشه بدرفتار بودند، فرمود در سفر و در حضر اگر يک يهودي با تو همنشين شد، يک جا نشست، ادب را رعايت بکن! اين ظرافت است، اين زينت است. مگر شما نميخواهيد در سه بخش با جهان رابطه داشته باشيد؟ بخش اوّل بخش ملّي و محلي است که با خود مسلمانها رابطه داريم. بخش دوم بخش منطقهاي است که با غير مسلمان، ولي موحّد؛ مثل مسيحي کليمي و اينها رابطه داريم. بخش سوم بخش بينالمللي است، با انسانها رابطه داريم ،چه مسلمان چه کافر. فرمود در هر بخشي ادب را رعايت کنيد. اين کتاب قرآن (ذِكْري لِلْبَشَرِ)(11) است، حقوق بشر را دارد مشخص ميکند؛ تنها مسلمانها که نيستند. در سوره مبارکه «فرقان» دارد: (لِلْعالَمينَ نَذيراً).(12)، درباره خود حضرت هم فرمود: (وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاّ كَافَّهًْ لِّلنَّاسِ)،(13) اگر ناس است ناس سه قسم است سه بخش است ملّي است، منطقهاي است و بينالمللي؛ فرمود: شما بايد ادب را درباره جامعه انسانيت رعايت بکنيد تا آنها به شما رغبت بکنند، بشود «الْاسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَي عَلَيْه». فرمود: فکر يک آينه خوبي است، انسان اگر فکر کند در آينه فکر اسرار عالم ميتابد. آدم که مقلّدانه درس بخواند، وقتي وارد مجلس درس ميشود اينها را به خاطر بسپارد؛ مثل جعبه ضبط صوت، بعد هم تحويل ديگري بدهد، اين ديگر توليد ندارد! اما وقتي که اينها را به صورت آينه قرار داد، اين آينه حقايق بيرون را نشان ميدهد، ميتواند فکر بکند. وقتي تفکر کرد موضوع و محمول و رابط و حد وسط و اينها را به هم نزديک کرد، خيلي از حقايق براي او روشن ميشود.
بيانات حضرت آيتالله جوادي آملي (دام ظله) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعی از دانشجويان و طلاب، قم؛ 26/11/96
مرکز اطلاعرسانی اسرا
_______________________
1.الكافي (ط ـ الاسلاميه)، ج1، ص11. 2. نهج البلاغه صبحی صالح، حکمت5. 3. الكافي (ط ـ الاسلاميه)، ج1، ص32. 4.بحارالانوار، ج69، ص59. 5. نهج البلاغه صبحي صالح، خطبه220. 6. مجموعه ورام، ج1، ص59. 7. علل الشرائع، ج1، ص127. 8. نساء، 64. 9. نهج البلاغه صبحی صالح، حکمت5. 10. من لا يحضره الفقيه، ج4، ص404. 11. مدثر، 31. 12. فرقان، 1. 13. سبا، 28.
خوان حکمت روزهای یک شنبه منتشر میشود.