شخصيت حضرت معصومه (س)
از مقام عصمت كه (تنها مخصوص چهارده تن ميباشد و اززنان تنها حضرت فاطمه(س) داراي اين مقام ميباشد) بگذريم، حضرت معصومه(س) از جمله زناني است كه ميتوان ادعا كرد كه تاليتلو معصوم است؛ زنان اندكي ظرفيت آن را داشتند كه بيشترين بهره را از فروغ جاودان الهي و نور ولايت، دريافت كنند و بتوانند خود را در كمالات معنوي اندكي پايينتر از معصومان (عليهم السّلام) بسازند، بسان حضرت زينب كبري و حضرت معصومه (عليهما السّلام)[1] بنا به مقتضاي ضرب المثل معروف «اهل البيت ادري بما في البيت» اهل خانه از آنچه كه در خانه ميگذرد، بيشتر از ديگران ميدانند، بهتر است آن بانوي بزرگ را از زبان امامان معصوم(ع) بشناسيم.
امام صادق(ع) فرمود: خدا حرمي دارد و آن مكه است، پيامبر(ص) حرمي دارد و آن مدينه است، اميرالمومنين(ع) حرمي دارد و آن كوفه است... بهشت هشت در دارد كه سه تاي آن از قم است؛ در اين شهر زني از فرزندان من از دنيا ميرود، نام او فاطمه دختر موسي(ع) است و با شفاعت او همه شيعيان من روانه بهشت ميشوند.[2]
شهر قم مدفن تعداد زيادي از امامزادگان است و هر كدام داراي مقامات بس والايي هستند، اما ائمه (عليهم السّلام) تنها از اهميت شخصيت و زيارت دختر موسي بن جعفر ـ س ـ سخن گفتهاند، اين خود نشانگر عظمت معنوي اين بانوي بزرگ است.
يكي ديگر از نشانههاي شخصيت آن حضرت داشتن زيارت نامه مخصوص بسان پيامبر(ص)و امامان (ع) است، در حالي كه در آرامگاههاي ديگر امامزادگان به طور معمول خواندن فاتحه مرسوم است. چند نكته در زمينه شخصيت آن بانوي بزرگ در خورد توجه است:
1. مسافرت ايشان به سمت ايران به جهت ديدار با برادر پس از هجرت اجباري برادر بزرگوارش امام رضا(ع) به مرو، ، اما آنگونه كه مورخان نوشتهاند اين مسافرت به سرانجام نرسيد و حضرت معصومه با رسيدن به ساوه بيمار شد و دستور داد او را به قم ببرند و در همين شهر بود كه جان را به جان آفرين تسليم كرد.[3]
حركت آن حضرت از مدينه به سمت ايران با اين مسير طولاني و به جان خريدن همه سختيهاي مسافرت مخصوصاً خطراتي كه از ناحيه حكومت مامون آن حضرت را تهديد ميكرد حاكي از شخصيت سياسي و اجتماعي اين بانوي بزرگ است.
2. در اين مسافرت آنگاه كه مريض شد و از دستيابي به امام رضا(ع) مايوس شد، با توجه به آگاهي او از موقعيت آينده قم و مركزيت فرهنگي آن دستور داد او را به قم ببرند تا پس از پرواز روح بلندش به سوي ملكوت، حرم بهشت گونهاش مامن عاشقان اهل بيت(ع) قرار گيرد.
اين تصميم يعني دستور براي رسيدن به قم، حاكي از داشتن ديد فرهنگي دختر موسيبنجعفر(س) است. در اين راستا وقتي زندگينامه آن حضرت را مطالعه كنيم در مييابيم كه يكي از القاب مشهور آن حضرت «محدثه»[4] است، وي رواياتي را از اجداد طاهرينش نقل كرده، همچنين جمعي از ارباب علم حديث از او نقل حديث كردهاند؛ از آن جمله ميتوان به روايتي كه آن حضرت در سلسله سند هست و به خبر مسلسل به فواطم[5] مشهور شدهاشاره كرد:
بكر بن احمد قصري از فاطمه دختر امامرضا(ع) و او از فاطمه (حضرت معصومه) و زينب و ام كلثوم دختران امام كاظم(ع) و آنان از فاطمه دختر امام صادق(ع) روايت كردهاند و سند اين حديث به حضرت فاطمه زهرا (س) ميرسد كه فرمود: آيا فراموش كردهايد فرمايش رسولخدا(ص) را در روز عيد غدير كه فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه».[6]
و همچنين روايت ديگري با همين سلسله سند كه به حديث معراج مربوط است.[7]
* مرکز پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
پی نوشت ها:
[1] .حكيمي، محمد،حضرت معصومه و شهر قم، معاصر، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، قم، چاپ دوم، 1376، ص 41.
[2] .قمي، عباس، سفينهًْالبحار، ج 2، ص 376.
3] .قمي، عباس، همان، ص 376.
[4] .محمدحسون؛ ام علي مشكور، اعلام النساء المومنات، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1411ه -ق، ص 577.
[5] .قمي، عباس، همان، واژه شيع و فطم.
[6] .شافعي، شمسالدين محمد، اسني المطالب، مكتبه الامام اميرالمومنين، اصفهان، ص 50.
[7] .مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، داراحياء التراث العربي، بيروت، ج 65، ص 76، ح 136.
امام صادق(ع) فرمود: خدا حرمي دارد و آن مكه است، پيامبر(ص) حرمي دارد و آن مدينه است، اميرالمومنين(ع) حرمي دارد و آن كوفه است... بهشت هشت در دارد كه سه تاي آن از قم است؛ در اين شهر زني از فرزندان من از دنيا ميرود، نام او فاطمه دختر موسي(ع) است و با شفاعت او همه شيعيان من روانه بهشت ميشوند.[2]
شهر قم مدفن تعداد زيادي از امامزادگان است و هر كدام داراي مقامات بس والايي هستند، اما ائمه (عليهم السّلام) تنها از اهميت شخصيت و زيارت دختر موسي بن جعفر ـ س ـ سخن گفتهاند، اين خود نشانگر عظمت معنوي اين بانوي بزرگ است.
يكي ديگر از نشانههاي شخصيت آن حضرت داشتن زيارت نامه مخصوص بسان پيامبر(ص)و امامان (ع) است، در حالي كه در آرامگاههاي ديگر امامزادگان به طور معمول خواندن فاتحه مرسوم است. چند نكته در زمينه شخصيت آن بانوي بزرگ در خورد توجه است:
1. مسافرت ايشان به سمت ايران به جهت ديدار با برادر پس از هجرت اجباري برادر بزرگوارش امام رضا(ع) به مرو، ، اما آنگونه كه مورخان نوشتهاند اين مسافرت به سرانجام نرسيد و حضرت معصومه با رسيدن به ساوه بيمار شد و دستور داد او را به قم ببرند و در همين شهر بود كه جان را به جان آفرين تسليم كرد.[3]
حركت آن حضرت از مدينه به سمت ايران با اين مسير طولاني و به جان خريدن همه سختيهاي مسافرت مخصوصاً خطراتي كه از ناحيه حكومت مامون آن حضرت را تهديد ميكرد حاكي از شخصيت سياسي و اجتماعي اين بانوي بزرگ است.
2. در اين مسافرت آنگاه كه مريض شد و از دستيابي به امام رضا(ع) مايوس شد، با توجه به آگاهي او از موقعيت آينده قم و مركزيت فرهنگي آن دستور داد او را به قم ببرند تا پس از پرواز روح بلندش به سوي ملكوت، حرم بهشت گونهاش مامن عاشقان اهل بيت(ع) قرار گيرد.
اين تصميم يعني دستور براي رسيدن به قم، حاكي از داشتن ديد فرهنگي دختر موسيبنجعفر(س) است. در اين راستا وقتي زندگينامه آن حضرت را مطالعه كنيم در مييابيم كه يكي از القاب مشهور آن حضرت «محدثه»[4] است، وي رواياتي را از اجداد طاهرينش نقل كرده، همچنين جمعي از ارباب علم حديث از او نقل حديث كردهاند؛ از آن جمله ميتوان به روايتي كه آن حضرت در سلسله سند هست و به خبر مسلسل به فواطم[5] مشهور شدهاشاره كرد:
بكر بن احمد قصري از فاطمه دختر امامرضا(ع) و او از فاطمه (حضرت معصومه) و زينب و ام كلثوم دختران امام كاظم(ع) و آنان از فاطمه دختر امام صادق(ع) روايت كردهاند و سند اين حديث به حضرت فاطمه زهرا (س) ميرسد كه فرمود: آيا فراموش كردهايد فرمايش رسولخدا(ص) را در روز عيد غدير كه فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه».[6]
و همچنين روايت ديگري با همين سلسله سند كه به حديث معراج مربوط است.[7]
* مرکز پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
پی نوشت ها:
[1] .حكيمي، محمد،حضرت معصومه و شهر قم، معاصر، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، قم، چاپ دوم، 1376، ص 41.
[2] .قمي، عباس، سفينهًْالبحار، ج 2، ص 376.
3] .قمي، عباس، همان، ص 376.
[4] .محمدحسون؛ ام علي مشكور، اعلام النساء المومنات، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1411ه -ق، ص 577.
[5] .قمي، عباس، همان، واژه شيع و فطم.
[6] .شافعي، شمسالدين محمد، اسني المطالب، مكتبه الامام اميرالمومنين، اصفهان، ص 50.
[7] .مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، داراحياء التراث العربي، بيروت، ج 65، ص 76، ح 136.