kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۶۴۲۶
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۳۹۷ - ۲۱:۰۷
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

سانسور شیرین شدن کام مردم خوزستان و خودکفایی در تولید بنزین


سرویس سیاسی-
مدعیان اصلاحات با «بزرگ‌نمایی حریف» و «ضعیف‌نمایی خود»، نماد «تنبلی و کرختی» و مصداق اتّم «ما نمی‌توانیم» هستند. از سوی دیگر این طیف به دلیل آلودگی شدید به سیاسی بازی و سیاسی کاری، از مطالبات و دغدغه‌های عموم مردم فرسنگ‌ها فاصله دارند.
چهارشنبه هفته گذشته، پروژه عظیم آب‌رسانی خرمشهر و آبادان به همت قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) سپاه پاسداران به نتیجه رسید. با همت جهادی قرارگاه خاتم‌الانبیا (ص) و کار کردن ۳ شیفته برای تکمیل خط لوله غدیر خوزستان سرانجام ۲ روز زودتر از تاریخ ۱۵ تیر این خط لوله افتتاح شد.
اما این اقدام تحسین برانگیز و مهم که خرسندی هموطنانمان در خوزستان را در پی داشت، هیچ جایی در صفحات اول روزنامه‌های زنجیره‌ای نداشت.
روزنامه‌های زنجیره ای، همزمان با سانسور این اقدام مهم و تحسین برانگیز، برای فیلتر اینستاگرام دلواپس شدند.
در همین رابطه روزنامه آفتاب یزد نوشت:«همه چیز دوباره درحال تکرار شدن است مثل فیلم‌های تکراری که صدا و سیما مدام آنها را در فواصل مختلف زمانی پخش می‌کند. حالا پروسه فیلترشدن شبکه‌های اجتماعی مورد استفاده ایرانی‌ها دچار تکرار شده است چرا که گویا قرار است هر آنچه بر تلگرام گذشته برسر شبکه اجتماعی «اینستاگرام» بیاید».
گفتنی است در روزهای گذشته در اقدامی مشابه، اتفاق بزرگ و مهم بهره‌برداری از فاز دوم پالایشگاه ستاره خلیج فارس- به عنوان بزرگ‌ترین پالایشگاه میعانات گازی جهان- که دستاورد دیگری از متخصصان قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه است، به صورت هماهنگ توسط روزنامه‌های زنجیره‌ای سانسور شد.
لازم به ذکر است که بهره‌برداری کامل از پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس نه تنها ایران را در تأمین نیاز داخلی بنزین خودکفا می‌کند، بلکه ظرفیت‌های صادرات این فرآورده استراتژیک نفتی را نیز برای ایران فراهم خواهد کرد.

گلایه از بی‌انگیزگی، بی‌برنامگی و بی‌هدفی برخی دولتمردان
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «برخی از مدیران دولت گرچه با آقای روحانی وارد عرصه شدند اما به شدت دچار بی‌انگیزگی، بی‌برنامگی و بی‌هدفی بوده و هستند».
چندی پیش روزنامه زنجیره‌ای آرمان در مطلبی نوشته بود:«اعضای کابینه آقای روحانی باید در کنار پرداختن به مسئله برجام در زمینه‌های تخصصی خود نیز فعالیت می‌کردند و سیاست‌های داخلی را نیز ساماندهی می‌کردند. این در حالی است که اتاق فکر سیاست داخلی دولت آقای روحانی خاموش بود و به صورت مؤثر نقش‌آفرینی نکرد».
کارنامه دولت در حوزه‌های مختلف و به خصوص حوزه اقتصادی بسیار ضعیف و غیرقابل قبول است. اما نکته مهم در اینجا، سهم مدعیان اصلاحات در این کارنامه است. مدعیان اصلاحات اکثریت مطلق کابینه را در اختیار دارند. اما از پاسخگویی درخصوص وضع موجود طفره رفته و ژست «اپوزیسیون» به خود گرفته و به «سیاه‌نمایی»، و «نق زدن» مشغول است.
«برجام بی‌فرجام»، «حقوق‌های نجومی»، «قراردادهای محرمانه از 2030 و FATF گرفته تا خرید هواپیما و خودروسازی»، «وعده‌ها و آمارهای‌اشتغالزایی و افزایش بیکاری»، «رکود اقتصادی» و...موضوعاتی است که اصلاح‌طلبان با در اختیار داشتن اکثریت مطلق کابینه باید درخصوص آن به افکار عمومی پاسخ بدهند.

طبق مفاد برجام، اجازه شکایت از آمریکا را نداریم!
روزنامه شرق در مطلبی نوشت:«برجام یک معاهده یا یک موافقت‌نامه حقوقی بین‌المللی یا حتی اجرائی نیست که الزام حقوقی برای طرف‌های آن ایجاد کرده باشد و خروج از آن برای آنها دشوار باشد. برجام یک معاهده نیست که به تصویب مجالس کشورهای ذی‌ربط رسیده باشد. سند مربوطه حتی امضای کشورهای ذی‌ربط را هم ندارد. برجام یک تعهد سیاسی و داوطلبانه است. پنج بار در سند برجام تصریح شده که این یک «برنامه عمل داوطلبانه» است...بنابراین برجام تعهد یا الزام حقوقی برای طرف‌های آن ایجاد نکرده که یکی از آنها بتواند از طریق دیوان، طرف یا طرف‌های دیگر را به انجام تعهدات ناشی از برجام وادار کند».
اعضای تیم مذاکره‌کننده بارها تاکید کرده بودند که متن برجام براساس بی‌اعتمادی نوشته شده است. این در حالی است که در متن برجام هیچ راهکاری درخصوص بدعهدی طرف مقابل گنجانده نشد. در حقیقت یکی از دلایل اصلی دستاورد تقریبا هیچ برجام، اقدامات نقد دولت روحانی در مقابل وعده‌های نسیه طرف مقابل و علی الخصوص آمریکاست. اقدامات نقد و یکطرفه و برگشت ناپذیر دولت روحانی- از جمله بتن ریزی در راکتور اراک- در حالی صورت گرفت که منتقدان با توجه به سابقه عهدشکنی‌های گسترده آمریکا در مذاکرات بین‌المللی، بارها به این روند اعتراض کردند ولیکن متاسفانه دولتمردان و دستگاه دیپلماسی هیچگاه به این نقدها توجه نکرده و منتقدان را به جهنم حواله دادند.
علت عدم اعتراض رسمی ایران به نقض برجام، وجود بند ۳۷ یا همان «مکانیزم ماشه» در متن برجام است که در صورت اعتراض ایران به نقض توافق توسط طرف‌های مقابل، در نهایت تحریم‌ها علیه ایران باز می‌گردد! متن ضعیف برجام به گونه‌ای تنظیم شده که طرف مقابل تعهدات را نقض می‌کند ولی اگر دولت ایران اعتراض کند در نهایت قطعنامه‌های شورای امنیت که به طور مشروط لغو شده دوباره علیه کشورمان باز می‌گردد! این بخشی از متن «فتح الفتوح برجام»! است.

ژست مردم سالاری به قیافه شما زار می‌زند
روزنامه قانون در مطلبی نوشت:«افزایش اختیارات شورای نگهبان اصل مردم‌سالاری را مخدوش می‌کند».
چندی پیش روزنامه زنجیره‌ای شرق در مطلبی نوشته بود:«نظارت استصوابی باعث می‌شود نیروهای توانمند و اصیل حذف شوند و فرصت حضور در صحنه را پیدا نمی‌کنند».
این موضع گیری‌ها در حالی است که نظارت استصوابی در یک کلام بررسی شرایط نامزدها با شرایط قانونی لازم برای حضور در مسئولیت‌های کلان نظام است. موضوع «احرازصلاحیت»، بررسی انطباق شرایط و خصوصیات افراد با شرایطی است که دارا بودن آن برای تصدی یک شغل و یا مسئولیت، لازم و ضروری است و این بررسی و تحقیق نه فقط در همه دنیا و برای تصدی همه مسئولیت‌ها وجود دارد بلکه یک اصل بدیهی است. نباید ساده‌اندیشی کرد و از این نکته غافل بود که نظارت استصوابی یعنی دروازه‌بانی مراکز تصمیم‌ساز نظام. دشمن با بهانه‌های مختلف همواره به دنبال حذف نظارت شورای نگهبان بوده است و این موضوع، یکی از اهداف تعریف شده در استراتژی آمریکا علیه موجودیت جمهوری اسلامی ایران است که بارها به صراحت از آن یاد کرده‌اند و در تمامی فتنه‌های ریز و درشت از سوی فتنه‌گران آماج حمله و تاخت و تاز بوده است.
جماعتی که در فتنه و آشوب نیابتی سال ۸۸، با دروغ تقلب، قانون را زیر پا گذاشت و بر پر کردن تک تک خانه‌های جدول دشمن اصرار ورزید، حرمت شکنان روز عاشورا را «مردمان خداجو»! نامید، در برابر جمهوریت و اسلامیت ایستاد، روی اسلام در عبارت جمهوری اسلامی خط کشید، با دروغ تقلب، جشن مردم سالاری دینی را تبدیل به دستمایه بی‌ثبات سازی کشور و معبر گشایی برای نفوذ دشمن کرد و سرانجام؛ آدرس تحریم‌های فلج‌کننده را به دشمنان داد، حالا ژست دفاع از مردم سالاری گرفته است.
ژست دفاع از مردم سالاری بر قیافه و سوابق مدعیان اصلاحات زار می‌زند. آنها دست کم باید با صدای بلند از مردم و نظام عذرخواهی کنند.

کدام جریان دنبال استیضاح است؟
روزنامه ایران دیروز در مطلبی نوشت: «استیضاح را می‌توان از یک منظر دیگر فرصت هم دید یعنی زمینه‌ای فراهم شود که رئیس‏‌جمهوری با صراحت و شفافیتی شبیه آنچه که در کمپین‌های انتخاباتی دیده بودیم یا در مناظرات شاهد بودیم، از واقعیات و مشکلات راهبردی کشور در صحن علنی مجلس با مردم صحبت کند...در بین جریان اصلاح‎طلب انگیزه و تمایلی برای استیضاح آقای رئیس‎جمهور نمی‎بینم و واقعاً نمی‎دانم که اصولگرایان با چه استدلالی پیشنهاد استیضاح را به زمین اصلاح‎طلبان انداخته‎اند.»
سطرهای فوق به خوبی نشان می‌دهد که اتفاقا استیضاح رئیس‌جمهور، علیرغم انکار و نفی ظاهری، مطلوب و میل باطنی همین مدعیان اصلاحات و جریان آلوده است و آن را مجال و امکانی برای سرشاخ شدن با آرمان‌ها و کلیت نظام و رسیدن به منافع نامشروع‌‌شان می‌دانند؛ آن هم در شرایطی که رئیس‌جمهور پس از عقیم ماندن راهکار مذاکره برای رفع تحریم‌ها و رونق اقتصادی، از لزوم همدلی، یک پارچگی و هماهنگی در جنگ اقتصادی سخن می‌گوید.
برخلاف ادعای مطرح شده در این یادداشت، خواسته جریان انقلابی چابکی و کارآمدی دولت، حل نابسامانی‌‎ها و جهت گیری و حرکت بر اساس سیاست‌های کلی نظام است.

مدعیان اصلاحات توان دیدن هیچ حرکت عزتمندانه‌ای را ندارند
دو سخنرانی رئیس‌جمهور در این اواخر مورد توجه و تحسین اصولگرایان قرار گرفت. روزنامه اعتماد روز پنج شنبه در یادداشت کوتاهی با عنوان «معناي سياسي نامه سردار سليماني به رييس‌جمهور از دو نگاه» به این موضوع پرداخته است.
در این یادداشت آمده: «حسن روحاني براي دومين بار در يك هفته گذشته مورد توجه و تحسين اصولگرايان قرار گرفت. او اين همراهي را مديون موضع‌گيري‌هاي اخيرش در حوزه سياست خارجي است. هنوز موج حمايت‌هاي كلامي اصولگرايان كه بعد از سخنراني چهارشنبه گذشته برآمده بود، فروننشسته يك سخنراني جنجالي ديگر كرد. اين بار در سوئيس. روحاني تاكيد كرد كه اگر مانع فروش نفت ايران شويد ما هم مانع خروج نفت از منطقه مي‌شويم. اين كلام تهديدآميز مورد پسند سياسيون خاصه اصولگرايان قرار گرفت.»
در سطرهای فوق حداقل دو نکته به چشم می‌خورد: نخست آنکه پس از حمایت اصولگرایان از سخنان اخیر روحانی روزنامه‌های زنجیره‌ای خلاف شعارهایی که از باب لزوم وحدت سرمی دادند به حاشیه سازی پیرامون حمایت اصولگرایان روی آوردند. آنها در عملی ناشایست که حتی مصداقی برای آن نبود این حمایت را به قصد امتیازگیری عنوان کردند. جالب آنکه در همین روزنامه اعتماد در هفته گذشته گزارشی منتشر شد که در آن موضوع امتیازگیری بیان شده بود. اما نکته تاسف بار این بود که در تمام مصداق‌هایی که از اصولگرایان در این گزارش ذکر شد حتی یک مورد هم‌اشاره‌ای در این باب وجود نداشت.
به عبارتی این روزنامه طیف اصلاح‌طلب آنچه خود در نظر داشت (امتیازگیری) در تیتر و میان تیترهایش گنجانده بود ولی در نقل قول‌هایی که از اصولگرایان شده بود چنین چیزی نبود. یعنی هدف این روزنامه القای یک موضوع نادرست به مخاطب بود و هیچ شاهدی بر آن مدعا نداشتند. حالا در یادداشت روز پنج شنبه اما همین روزنامه اعتماد نوشته: «او [روحانی] اين همراهي را مديون موضع‌گيري‌هاي اخيرش در حوزه سياست خارجي است» پس هر دو گزاره در ادعای طیف اصلاحات غیرواقعی بوده؛ هم آنکه این حمایت را چرخش اصولگرایان نامیده بودند و هم اینکه آن را به قصد امتیازگیری عنوان کرده بودند.
در این یادداشت کوتاه برخی کلام به کار گرفته شده که برای شناخت بیشتر مشی و روش طیف موسوم به اصلاح‌طلب قابل تامل است. در این سطرها دقت کنید: «آنان اين تغيير رويه روحاني كه به اقتضاي شرايط ايجاد شده را نوعي بازگشت به اصل خويش تلقي كرده و براي همراهي بيشتر با او مي‌كوشند. همين تغيير رويه است كه سردار سليماني را نيز قدردان و دست به قلم كرده است. حميد رضا ترقي عضو حزب موتلفه اين نامه را به مثابه پشتوانه نظامي سخنان روحاني تعبير مي‌كند و الهه كولايي استاد دانشگاه اين نامه را پيام يكپارچگي داخلي مي‌داند.»
این یادداشت تغییر رویه روحانی را «به اقتضای شرایط» خوانده که خب قطعا هر شخص دیگری هم اگر به جای روحانی بود به اقتضای شرایط به موضع گیری محکم‌تر روی می‌آورد. اما به کارگیری این عبارات از این روزنامه به منظور دیگری است که یعنی جناح اصولگرا چندان هم به ادامه این مشی عزتمندانه دلخوش نکند! نکته دیگر آنکه اهالی تسامح در برابر سلطه جویان، قطعا توان دیدن هیچ حرکت عزتمندانه‌ای را ندارند و به همین سبب آن را «تهدیدآمیز» می‌خوانند و حامیان آن را تندرو و خود را اهل منطق و دیپلماسی!