«معرفی کتاب لب خط قرمز»
شیرین مثل عسل، تلخ مثل شوکران
ناهید زندیپژوه
طنز ابزاری است در دست متفکران باذوق تا با آن حق خود و مردم را از مهتر و کهتر بستانند، البته طنز وقتی دست اهلش باشد سازنده است.
اسماعیل امینی، دارای دکترای ادبیات فارسی از چهرگان طنز امروزی است. ایشان دارای طبعشعر است و از نوجوانی شعر به دو زبان فارسی و ترکی میسرود. او سابقه درخشانی دارد. در جشنواره بینالمللی طنز موفق به دریافت رتبه نخست بخش پژوهش گردید. بخشی از فعالیتهای ادبی وی در حیطه نقد ادبی و پژوهش است؛ از این رو در جشنواره فجر صاحب عنوان برتر در بخش فعالیتهای ادبی گردید. دکتر اسماعیل امینی از پرکارترین طنزپردازان کشور محسوب میشود و تالیفات زیادی از خود به یادگار گذاشته ازجمله: لبخند غیرمجاز، تبسم دوست، گزیده شعر طنز، جلسه شعر، اسبها و خرها، نشر اکاذیب، دلقک و شاعر دربار. او در حوزه ترانه و تصنیف نیز آثار فراوانی ساخته که درخور تقدیر و ستایش است.
کتاب «لب خط قرمز» تازهترین دستمایه امینی است که توسط دفتر طنز حوزه هنری شرکت انتشارات سوره مهر در سال 1396 در 154 صفحه به چاپ رسیده است.
لب خط قرمز مجموعه طنزهای مطبوعاتی و داستانهای کوتاه اسماعیل امینی است. گویا ایشان سالها با مطبوعات همکاری داشته و عضو تحریریه نشریه گلآقا بوده است.
کتاب لب خط قرمز از روزگار حاضر و ناراستیهای آن گلایه میکند ولی نمیتوان آن را در طنز سیاه جای داد. به نظر میرسد دلمشغولی اسماعیل امینی دغدغههای اجتماعی است؛ از اینرو موضوعات طنزش روزمره است. امینی در نشان دادن تفاوت میان آنچه هست با آنچه باید باشد موفق عمل کرده. قالبی که در کتاب لب خط قرمز به چشم میخورد گفتوگوهای انتزاعی است یعنی مناظرههایی بین چیزهایی که حرف نمیزنند. از شگردهایی که امینی برای ایجاد طنز در کتاب لب خط قرمز به کار برده مهملگویی با استفاده از بدیهیات است و در جاهایی از ترفند نقیضه بهره گرفته است. طنزهای کتاب از ذهن خلاق دکتر امینی سرچشمه میگیرد. شیوایی و شیرینی نثر او در این نوشتههای طنزآمیز قابل ستایش است و از امتیازات طنزش، استواری و سلامت زبان است.
میتوان گفت که دکتر اسماعیل امینی همانند فیلسوفی به کژیها و ناراستیهای جامعه اندیشیده و سپس آنها را به طور منصفانه به زبان شیرین، کنایی، و نشاطآور مکتوب کرده؛ در این راستا، قلم رسا، دایره لغات زیاد و استفاده از فرهنگ عامیانه او را در این زمینه یاری داده است.
یکی از موضوعات طنز کتاب لب خط قرمز سیاست است که موضوع جذاب و همیشگی طنزهاست. به نظر میرسد دکتر امینی در این کتاب روی لبه خط قرمز رفته اما خود را رنگی نکرده که نشان از مهارت و تبحر او در زمینه طنزنویسی است.
مجموعه طنزهایی که در کتاب لب خط قرمز گردآوری شده به واقع نوعی افشاگری است نسبت به مسایلی چون: مفسدان اقتصادی، مذکرات سیاسی، پرداخت حقوق معلمان، وام مسکن، کسب مدارک دانشگاهی، تخلفات ستاد انتخاباتی، مشکلات اقتصادی، جشنواره شعر، آلودگی هوا و ...
دکتر اسماعیل امینی گنجینهای بیپایان برای ادبیات بهخصوص در زمینه طنز است. ایشان در زمینه طنز شیرین همانند عسل و تلخ مثل شوکران است.
باید اعتراف کنم در این مجال اندک نتوانستهام آنطور که باید حق مطلب را ادا کنم چون هدف در حد معرفی کتاب لب خط قرمز بوده است. برای حسنختام به سلیقه خویش قسمتی از طنز «خرها مشاغل کاذب ندارند» را انتخاب کردم، امید که مورد قبول واقع شود و انبساط خاطری برای خوانندگان این سطور پدید آورد.
«خرها با آنکه داخل آدم حساب نمیشوند، اما خیلی از انحرافات و کجرفتاریهای آدمیان را ندارند. مثلا خرها هیچ وقت بیکار نیستند و از آن مهمتر مشاغل کاذب ندارند؛ نه در کنار خیابان بساط سیگارفروشی دارند، نه لیدر باشگاههای فوتبال میشوند، نه دلالی بلدند که بروند از قراردادهای چرب و شیرین پورسانت بگیرند و نه آنقدر عقل و شعورشان میرسد که مشاور چند تا بنگاه اقتصادی گردن کلفت باشند و با پیمانکاران و مشتریان آن بنگاه دل بدهند و قلوه بستانند... اصلا راستش را بخواهید خرها هیچوقت به هیچ چیز اعتراض ندارند که هیچ حتی از هیچ چیزی انتقاد هم نمیکنند؛ سربه زیرند و پا به راه و صبور و سرسنگین. عبور از خط قرمز؟ هرگز. تشویش اذهان؟ بعیدالامکان. نشر اکاذیب؟ حاشا و کلا! با این همه هیچ کس قدرشان را نمیداند و هیچوقت از زحمات آنها قدردانی نمیشود. من خودم بارها دیدهام که از عوامل تولید برنامهها و سریالهای موفق و حتی ناموفق و درپیتی تقدیر میشود. از بازیگر و نابازیگر، از نویسنده و کارگردان و تهیهکننده و خواننده تیتراژ، از دلالها و کارچاقکنها و ربایندگان لقمههای چرب و پروژههای نون و آبدار تقدیر میشود. اما هرگز از هیچ خری تقدیر نمیشود؛ با آنکه خرها در اغلب فیلمها به ویژه فیلمها و سریالهای تاریخی نقشهای کلیدی را بازی میکنند. خرها حتی اگر از بیکاری دچار افسردگی بشوند و از گرسنگی شکمشان به قار و قور بیفتد عقلشان آنقدر قد نمیدهد که از راه خرید و فروش مقالات و پایاننامههای دانشگاهی کسب و کار راه بیندازند. حالا شما وسط دعوا نرخ تعیین نکنید و نفرمایید که خر کجا و فعالیت علمی و پژوهشی کجا؟...»