اخبار ویژه
تجاهل نکنید!تاکید رهبر انقلاب روشن است
با وجود تاکید روشن رهبرمعظم انقلاب، رئیسمجلس میگوید بررسی الحاق به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم را با رهبری در میان میگذاریم(!)
علی لاریجانی درباره تکلیف بررسی کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) بعد از بیانات مقام معظم رهبری درباره معاهدات بینالمللی گفت: حتما ما این را با ایشان در میان میگذاریم و براساس تدابیر ایشان در مجلس پیگیری میکنیم. وی در حاشیه ششمین اجلاس شورای عالی استانها درباره اینکه با توجه به صحبتهای اخیر مقام معظم رهبری درباره معاهدات آیا لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم مسکوت میماند و یا اینکه قرار است مجلس قانون جدیدی وضع کند، پاسخ داد: حتما این را با ایشان در میان میگذاریم و نظر کاملشان را میگیریم براساس تدابیری که ایشان داشته باشند در مجلس پیگیری میکنیم.
لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم گذشته با اعتراض عدهای از نمایندگان به مدت دو ماه مسکوت گذاشته شد.
این اظهارات در حالی است که رهبر معظم انقلاب، چهارشنبه گذشته در دیدار رئیسو نمایندگان مجلس با صراحت فرمودند: این معاهدات بینالمللی که به آن در لغت فرنگی گفته میشود کنوانسیون، در اصل در یک نقطهای پختوپز میشود که اطراف قضیّه، مِنباب مثال آن ۱۰۰ کشور یا ١۵۰ کشور که بعداً به آن میپیوندند، هیچ تأثیری در آن پختوپز اوّلیّه ندارند. یک جایی بالاخره چند قدرت بزرگ در مجموعههای هیئتهای فکریشان -به قول خودشان اتاق فکرشان- مینشینند برای یک منافعی و مصالحی که برای خودشان تعریف کردند، یک چیزی را پختوپز میکنند، بعد این را بهوسیله دولتهایی که همسوی با آنها هستند یا مرعوب آنها هستند یا دنبالهرو آنها هستند و خیلی منافعی هم در این کار ندارند، تصویب میکنند؛ اگر یک دولت مستقلّی هم پیدا بشود -حالا مثل جمهوری اسلامی- که مثلاً بگوید «من این را قبول ندارم؛ این کنوانسیون را، این معاهده بینالمللی را قبول ندارم»، سرش میریزند که «آقا! ۱۲۰ کشور، ١۵۰ کشور، ۲۰۰ کشور این را قبول کردند؛ شما چطور قبول نمیکنید؟» کنوانسیونها غالباً این[جور] است.
[گفته میشود] حالا چهکار بکنیم؟ بعضی از این معاهدات بینالمللی و کنوانسیونها موادّ مفیدی دارند. خیلی خوب،اشکالی ندارد؛ بنده هم در مورد همین چیزهایی که اخیراً در مجلس مطرح شد در این چند ماه اخیر، گفتم مجلس مستقلاً خودش قانون بگذارند. فرض کنیم [موضوع] مبارزه با تروریسم یا پولشویی است؛ خیلی خب، مجلس شورای اسلامی یک مجلس رشید و عاقل و بالغی است و پشتوانههای کاریِ خیلی خوبی هم دارد؛ بنشینند یک قانون بگذارند؛ این قانون، قانون مبارزه با پولشویی است، هیچ مشکلی هم ندارد، شرایط زیادی هم ندارد و همان کاری که خود شماها میخواهید بکنید، در این قانون مندرج است؛ این مهم است. هیچ لزومی ندارد که ما برویم چیزهایی را که نمیدانیم تهَ آن چیست یا حتّی میدانیم که مشکلاتی هم دارد، بهخاطر آن جهاتِ مثبت و جنبههای مثبت، قبول بکنیم.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش دیگری از سخنان خود فرمودند:
من ملاحظه کردم بعضی از قوانین مربوط به خانواده که در مجلس مطرح است و بحث میشود یا تصویب میشود، انسان احساس میکند که تحت تأثیر و اثرپذیری از رسوم غربی است؛ از این باید اجتناب بشود.
ایشان همچنین تصریح کردند:
یک مسئله دیگر، مسئله اجرای قوانین است. خب، رئیسمحترم مجلس چندی پیش گفتند که فلان قانون را دو سال است که فلان دستگاه اجرا نکرده؛ سؤال بنده این است که خب در این دو سال شما که مجلس هستید، چهکار کردید؟ [اگر] او اجرا نکرد، شما باید دنبال بکنید. چرا اجرا نشود؟ اینهمه شما خرج میکنید وقت و عمر و پول و امکانات و مانند اینها را برای اینکه این قانون تصویب بشود؛ حالا این قانون بعد از اینهمه مقدّمات، تصویب شده، آن مسئول اجرا نمیکند! خب باید یک فکری برایش بکنید. حالا گفتند بعضی از این عدم اجراها را به قوّه قضائیّه ارجاع دادهاند، آنها هم گفتهاند که این جزو عناوین مجرمانه نیست؛ خب، اگر چنانچه بخواهید جزو عناوین مجرمانه باشد، چهکسی باید بکند این کار را؟ باز هم خود مجلس باید بکند.نخیر، [کار] قوّه قضائیّه نیست؛ قوّه قضائیّه بایستی عناوین مجرمانه را تعقیب کند؛ چه کسی میتواند بگوید این جزو عناوین مجرمانه است؟ مجلس شورای اسلامی. مجلس بایستی این کار را انجام بدهد. شما بگویید این تخلّف اگر چنانچه اینجوری شد، این جرم است و اینقدر مجازات دارد، بعد این را بفرستید تا آنها بتوانند عمل بکنند؛ یعنی این کار، کار خود مجلس است.
بیخیال گرانی کمرشکن پویول را بچسب!
نایبرئیس مجلس به جای اینکه رئیسجمهور یا وزیران و معاونان اقتصادی دولت را درباره سوءمدیریت بر بازار و نابسامانی قیمتها مورد خطاب و سوال قرار دهد، به صداوسیما به خاطر بستن باب کاسبی در برنامه ویژه جام جهانی حمله کرد.
علی مطهری در نامه سرگشاده به رئیس صداوسیما نوشت: ماجرای دعوت از آقای کارلوس پویول کارشناس و بازیکن سابق تیم ملی فوتبال اسپانیا برای شرکت در برنامه جام جهانی شبکه 3 در آستانه بازی ایران و اسپانیا و سرانجام لغو آن پس از اعلام در آن برنامه، نشانه حکومت ملوکالطوایفی و یا فرمانبری از بیرون در آن سازمان است.
صرفنظر از اینکه پولهای کلان میلیاردی در این آوردن و بردن افرادی مانند پویول جابهجا میشود و کشور نیز از کارشناس و تحلیلگر فوتبال خالی نیست که ضرورتی به آوردن کارشناس از خارج و هزینه پولهای کلان باشد، باید از نایبرئیس مجلس سوال کرد چنین مسئلهای، اولویت چندم کشور و مردم است که آقای مطهری ترجیح میدهد آن را برجسته کند و از وضعیت ملوکالطوایفی که دولت مورد حمایت امثال نایبرئیس مجلس در بازار ایجاد کرده عمداً چشم بپوشد؟!
برای مثال وکیلالدولههایی نظیر مطهری و همکارانش خبر ندارند که نرخ سکه دیروز به 2/7 میلیون تومان رسید که 130 درصد افزایش را نسبت به سال گذشته نشان میدهد؟ یا مثلا جهش دلار غیررسمی به مرز 8هزار تومان و شوکهای جدید در بازار خودرو و مسکن که به چشم امثال آقای مطهری نمیآید و سر سوزنی مکدرشان نمیکند. باید دید این قبیل وکیلالدولهها، چرا برایشان نه مشکل اشتغال و بیکاری مردم اهمیت دارد و نه مسئله ازدواج و مسکن جوانان؟! و پس از همه این پرسشها باید به یک سوال اساسیتر رسید و آن اینکه امثال این نماینده، درواقع وکیل مردمند یا وکیلالدولههایی که با اراده و بیارادگی دولت، تنظیم موج میشوند؟!
سایت حامی دولت هم از ولنگاری مدیریت اقتصادی به ستوه آمد
رهاشدگی قیمتها از سوی مدیران ذیربط در دولت، صدای اعتراض یک سایت حامی را هم بلند کرد.
«انتخاب» در گزارشی تحلیلی نوشت: گویا مدیریت را به شوخی گرفتهاند.
تصور میکنند با وعده «با مردم صحبت میکنیم» همه مشکلات را حل میکنند! همه قیمتها رو به بالاست، اما به زعم حضرات، یا حباب است، یا جنگ روانی! شنیدهها حاکی از آن است که دولت در برخی امور، اساساً رها شده و برخی بزرگان دولتی نیز، انگیزه و تمایلی برای حل مشکلات و معضلات ندارند! شیرین ماجرا آنجاست که هر چند وقت یکبار، میگویند «بزودی با مردم سخن میکنیم»؛ تصور میکنند قرار است چه معجزاتی پس از صحبتهای آنان با مردم اتفاق بیفتد. تجربههای پیشین نشان داده، تکرار مکررات و انداختن توپ در زمین رقیب و حتی رسانه ها! که «چرا توقعات مردم را بالا میبرید». گویی این رسانهها بودند که در ایام رقابتهای انتخاباتی این دوره و دوره پیشین گفتند «آنچنان رونق اقتصادی و درآمد سرشار آنچنان رونق اقتصادی ایجاد بشه و مردم درآمد سرشار داشته باشند که اصلا این ٤٥ هزار تومن(یارانه) رو نیاز نداشته باشند»!
این واکنشهای دولتی از سوی تیم اقتصادیاش، البته مربوط به روزهای گذشته است؛ امروز ماجرا مثل قبل، اندکی تفاوت بیشتری کرده است! رسانهها از بازار چنین خبر دادهاند که دلار ۸ هزار تومان را رد کرد! و یورو نیز ۹ هزار تومان را! و اصلاً قرار نیست کسی از دولت، پاسخ دهد به وعدهای که دادند. نه یک قول که هزاران قول! مهمترینش اظهارات رئیسجمهور در آخرین برنامه تلویزیونیاش! آنجا که رضا رشید پور گفت «علی برکت الله…اما اگر چنین است، چرا دلار ۴۷۰۰ تومان»!
اگر واکنش رئیسجمهور را فراموش کرده باشیم، باور نمیکنیم که امروز دلار به چنان وضعی افتاده باشد؛ ما اما یادآوری میکنیم که او چه گفت؟!
روحانی در واکنش به اعلام عدد ۴۷۰۰ تومانی دلار روی آنتن تلویزیون، اندکی ناراحت شد، آبروانش را بالا انداخت و غمزهای گلایهآمیز نثار مجری برنامه کرد و گفت: «البته چنین قیمتی نیست و قول میدهم پایینتر بیاید»!
با وجود وعدههای مداوم مقامهای اقتصادی دولت، نه تنها خبری از کنترل بازار سکه نیست، بلکه قیمتها، هر روز شرایط ناامیدکنندهتری را نسبت به روزهای قبل به تصویر میکشد. روز شنبه، بهای سکه تمام بهار آزادی طرح جدید با افزایش قابل توجه ۱۱۲ هزار تومانی به ۲ میلیون و ۷۱۱ هزار تومان رسید.
در این شرایط، سکوت دولت و نهادهای اقتصادی آن درخصوص این گرانیهای افسارگسیخته غیرقابل توجیه است. چگونه میتوان تصور کرد، قیمت کالاهای تعیینکننده در کشور نسبت به یک سال گذشته تا این حد افزایش یافته و همه مسئولان در این خصوص روزه سکوت بگیرند و صرفا به فرافکنیهایی مانند وجود «حباب» اکتفا کنند؟ این افزایش شوکآور قیمتها در حالی است که اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور که ریاست ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی و ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را نیز بر عهدهدارد، دو بار وعده «تصمیمات جدی» دولت و سخن گفتن با مردم را داده بود. با وجود این وعده و گذشت ۹ روز از پایان ماه رمضان – زمان وعده جهانگیری – معاون اول رئیسجمهور درباره آنچه مشکلات دولت خوانده، حرف صریح و جدیدی بیان نکرده است.
کارشناسان اقتصادی بطور کلی، دو عامل فشار خارجی به اقتصاد ایران و سوءمدیریت را باعث اوضاع کنونی میدانند. بر کسی پوشیده نیست که عامل سوءمدیریت، نقش بسیار پررنگی در این شرایط دارد. چراکه وضعیت بینالمللی کشور، از نظر تحریمها و نیز همراهی کشورهای مختلف و موثر با آن، قابل مقایسه با سال ۹۱ که بحرانی نسبتا مشابه داشتیم نیست و شرایط امروز مطلوبتر است. در نتیجه، تردیدی نیست که سوءمدیریت عامل مهمی برای اوضاع نابسامان کنونی است.
حتی اگر اخلالگران اقتصادی را دارای نقش تعیینکننده و بزرگی در شرایط کنونی بدانیم، بازهم نمیتوان از تقصیر دولت گذشت. در این شرایط، سؤال قابل تاملی اذهان را به خود مشغول میکند؛ دولت و رئیسجمهور چرا هیچ تغییری در تیم اقتصادی خود به وجود نمیآورند؟ تیم اقتصادی فعلی، ظاهرا تیمی با چند فرمانده و چند عضو بدون اختیار است. باید وضعیت کشور به کدام فاجعه نزدیک شود تا براساس آن بتوان صحبت از تغییر در جایگاههایی که اکنون در اختیار نوبخت، نهاوندیان، کرباسیان، نیلی، سیف، شریعتمداری و سایر اعضای تیم اقتصادی دولت است، به میان کشید؟
احتمال تغییرات در کابینه؟حامیان دولت: سرکاری است
سخنان رئیسدفتر رئیسجمهور درباره احتمال تغییراتی در کابینه، به موضوع تحلیل و گمانهزنی نشریات حامی دولت تبدیل شده است.
روزنامه شرق به بهانه سخنان واعظی نوشت:
رئيس دفتر رئيس جمهوري در حالي از جوانگرايي در دولت سخن گفته که کمتر از يک سال از روي کار آمدن کابينه دوم حسن روحاني ميگذرد؛ کابينه اي که از همان بدو معرفي آن به مجلس، با انتقادات مردم و جريان هاي سياسي مواجه شد. البته حضور محمدجواد جهرمي، به عنوان يک جوان دهه شصتي در سمت وزير ارتباطات، نشانه توجه او به جوانان تعبير شد، اما محدودشدن فضاي مجازي باعث شد طرفداران حسن روحاني از او هم نااميد شوند. اين در حالي است که تيم اقتصادي دولت نیز با وجود فشارهاي اقتصادي حال حاضر، پاسخ گويي لازم را ندارد و همه تيرها به سمت حسن روحاني نشانه رفته است.
صحبت هاي محمود واعظي، آن هم درباره تغييرات در کابينه، باز هم همان ماجراي قديمي را به ياد مي آورد که نقش اسحاق جهانگيري به عنوان معاون اول رئيس جمهوري در دولت دوم روحاني کمرنگ شده است.
جهانگيري در گفت وگو با سالنامه «شرق» درباره نقش رئيس دفتر در دوره محمود واعظي تلويحا گفته بود که نقشش در انتخاب اعضاي کابينه کمرنگ است. نکته ديگري که درباره اسحاق جهانگيري وجود دارد، اين است که با توجه به اينکه او رئيس ستاد فرماندهي اقتصاد مقاومتي است، بحث هاي اقتصادي و حل مشکلاتي مانند گران شدن دلار، از سوي او تبیين و اعمال مي شود؛ چنانکه بعد از اعلام نرخ چهارهزارو 200توماني دلار، در فضاي مجازي با جهانگيري شوخي هايي هم صورت گرفت، اما اين روزها باز هم محمود واعظي برخلاف جهانگيري و حتي تيم اقتصادي کابينه درباره اتفاقات اقتصادي با خبرنگاران سخن ميگويد که باز شايعه کمرنگ شدن دوباره اسحاق جهانگيري را پررنگ ميکند.
از سوی دیگر روزنامه آرمان نوشت: سخن از جایگزینی نفرات تازه نفس و پرانگیزه و جوان گاهی شتاب بیشتری گرفته و زمانی آرام شده است اما چندین و چند بار مطرح شده است. نکته مهم این است که طرح چنین مسائلی از سوی منتقدان با طرح آن از سوی بخشهای نزدیک به دولت و حتی خود دولت تفاوت مهمی دارد. به نظر میرسد که دولت با دامن زدن به چنین مسئلهای در صدد آرام کردن فضا و نرم کردن تیغ انتقادات است و به چنین موضوع مهمی به مثابه تاکتیک مینگرد که در غیراین صورت میتوانست زودتر از اینها به نتیجه برسد. نه منتقدان و نه تحلیلگران و نه حتی رسانههایی که این مهم را دنبال میکنند و نه حتی مردم از دولت در این زمینه گامی مشاهده نکردهاند و دقیقا از همین زاویه است که گویی دولت هنوز به نتیجه نرسیده که تغییر در کابینه میتواند موجب افزایش کارایی شود. حوادث و رویدادهای مختلف در طول یکسال گذشته دلیلی بر اهمیت و لزوم تغییر در دولت بود که از سوی دلسوزان به رئیسجمهور گوشزد میشد.
ترجیع بند سخن همه منتقدان در هفتههای اخیر ضعف تیم اقتصادی دولت است و این طور که بهنظر میرسد آقای رئیسجمهور بالاخره آنطور که میگفت صدای مردم و مخالفان را شنیده است. انتظار میرود که تغییرات آتی گام در راستای بهبود باشد و مثل آن تغییراتی که با شروع دولت دوازدهم در تیم اقتصادی داده شد؛ کار را بدتر نکند.
روزنامه اعتماد دیگر روزنامه حامی دولت نیز در گزارشی خاطر نشان کرد: كابينه تغيير ميكند. تغييرات در انتظار هيئت دولت اما آن چيزي نيست كه بسياري از منتقدان بر آن اصرار داشته و دارند. حرف و حديثهاي حاشيه جلسه هيئت دولت نشان ميدهد كه قرار نيست وزيري برود و سياستمداري ديگر بر كرسي وزارتخانهاي تكيه زند. همه تغييراتي كه خبر آن در حياط پاستور رسانهاي شد در راستاي لايحه اصلاح ساختار دولت است. با وجود اين حالا كه قرار است دولت در صورت تصويب اين لايحه بار ديگر جلسات متمادي و رايزنيها و رفت و آمدها به مجلس را براي معرفي وزراي جديد آغاز كند چرا از همين فرصت براي تغييرات اساسي در كابينه استفاده نكند؟
كابينهاي كه انتقاد به برخي وزرايش از محافل سياسي و رسانهاي به رياستجمهوري رسيد و حتي نااميدي برخي از وزرا باعث شد شخص رئيسجمهوري هم لب به انتقاد از كابينه بگشايد. انتقادات رئيسجمهوري اما با واكنشهايي مواجه شد. برخي معتقد بودند كه روحاني كه خود مسئول تشكيل كابينه است چرا دست به عزل و نصبهاي جديد نميزند و تنها به نقد همكارانش در دولت اكتفا كرده است؟