kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۵۲۳۹
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۲
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

التماس به اروپا برای حفظ برجامی که در آی سی یو به سر می‌برد




سرویس سیاسی–
روزنامه زنجیره‌ای قانون در گزارشی به وضعیت کنونی برجام پرداخته و نوشت: «داستان برجام همچنان ادامه دارد؛ داستانی که درست مثل فیلم‌های سینمایی گویا پایانی باز دارد و نمی‌توان برای سکانس آخر آن، حدس و گمانه‌زنی کرد. هیچ چیز روی کاغذ مشخص نیست و نمی‌توان فهمید که داستان چگونه پیش می‌رود. شخصیت‌ها هر کدام به نوبت درباره برجام اظهار نظر می‌کنند اما گره‌ها همچنان باقی است. به نظر می‌رسد اكنون توپ در زمین اروپایی‌هاست و این سران قاره سبز هستند که می‌توانند پلان به پلان، حال برجام را خوب کنند!»
واقعیت آن است که بر خلاف ادعای روزنامه زنجیره‌ای قانون قصه برجام از ابتدا روشن و مشخص بود، بدعهدی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در مقابل انجام به تمامی تعهدات از سوی ایران آینده مشخصی را برای برجام تصویر‌گر شده بود آینده‌ای که نشان می‌داد آمریکا و اروپا در نهایت وسوسه خواهند شد تا ایران را به تعهدات جدیدی فراتر از آنچه بود پایبند سازند و خود نیز به تعهدات حداقلی گذشته خود پایبندی نداشته باشند.
جالب اینکه امروز آمریکا از برجام خارج شده و اروپا نیز خواستار پایبندی ایران به برجام مُرده است با تعهدات جدید و بیشتر از قبل.
جالب اینکه عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران در گفت‌وگو با یورونیوز درباره چگونگی حفظ برجام پس از خروج آمریکا از این توافق هسته‌ای گفته است: «برجام در آی سی یو است، چرا که مهم‌ترین نقطه تعادل خود را از دست داده است. نقطه تعادل آن خروج آمریکا از برجام است. حال اگر اروپا و دیگر امضاکنندگان برجام می‌خواهند این توافق هسته‌ای را حفظ کنند باید فداکاری بیشتر کنند و خصوصا عدم حضور آمریکا و تحریم‌های دوباره این کشور علیه ایران را جبران کنند.»
عراقچی همچنین گفته است: «برجام و تحریم‌ها هیچ گاه نمی‌توانند در کنار هم بنشینند. اغلب مردم ایران امروز به اروپا هم اطمینانی ندارند و اروپا برای کسب اطمینان این مردم باید تلاش کند. ایرانی‌ها می‌گویند خروج آمریکا‌ از برجام تنها بازی پلیس بد و پلیس خوب است. نقش پلیس خوب‌ را اروپا بازی می‌کند.»

بانک مرکزی وظیفه اصلی خود را به درستی انجام نداده است
روزنامه ایران در شماره روز پنج‌شنبه در گزارشی به نقل از یک کارشناس اقتصادی نوشت که «مدیریت انتظارات تورمی مردم وظیفه اصلی بانک مرکزی است که متأسفانه نتوانسته است آن را به‌درستی انجام دهد.»
ایران نوشت: «هجوم نقدینگی‌های سرگردان مردم از ماه‌های پایانی سال گذشته به بازار ارز کلید خورد. در این دوره که تا دو ماه نخست سال‌ جاری هم ادامه داشت، حجم بالایی از نقدینگی که بخشی از آن از راه خروج سپرده‌های بانکی تأمین شد، برای به دست آوردن بازدهی بالا و همچنین حفظ ارزش دارایی‌ها رهسپار این بازار شد.»
ارگان دولت ادامه داد: «پس از اجرای سیاست تک نرخی کردن ارز از سوی دولت و کنار گذاشتن صرافی‌ها از خرید و فروش اسکناس، این نقدینگی سایر بازارها را هدف قرار داد. بخش عمده آن به بازار موازی ارز یعنی طلا و سکه سرازیر شد و در مدت کوتاهی قیمت سکه را به بالای 2/5 میلیون تومان رساند. اما طلا تنها بازار متأثر از هجوم نقدینگی در این دوره نبود. مسکن نیز به امید کسب بازدهی مناسب و تبدیل ریال به دارایی مطمئن پس از یک دوره رکود طولانی پذیرای سیل نقدینگی شد به گونه‌ای که در ماه‌های نخست امسال قیمت‌ها در این بازار بیش از 30 درصد افزایش یافت. خودرو یکی دیگر از بازارهایی بود که به‌دلیل نقدشوندگی و سود بالا نقدینگی را متوجه خود کرد. به یک باره بازار خودرو که از نظر عرضه و تقاضا متعادل بود، با فشار تقاضا از تعادل خارج شد و علاوه ‌بر افزایش نرخ سالانه افزایش مشتری فاصله قیمتی کارخانه تا حاشیه بازار را به 100 میلیون تومان رساند.»
ایران افزود: «آخرین بازاری که در این شرایط با ورود نقدینگی تازه جان گرفت و باعث خوشحالی اقتصاددانان شد، بازار سرمایه و بورس بود. درحالی که بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال تا دو دهه ابتدای خرداد به رشد کم‌رمق بسنده کرده بود، از 23 خرداد ماه به یکباره رکوردشکنی‌های شاخص کل بورس آغاز شد و برای نخستین بار در تاریخ 50 ساله بورس شاخص شش رقمی شد و رکورد بیشترین رشد روزانه شاخص را به ثبت رساند.»
این روزنامه از قول یک کارشناس اقتصادی نوشت: «یک بانک مرکزی مستقل و مورد اعتماد مردم با اتخاذ سیاست‌های درست می‌تواند انتظارات مردم را در بازارها و اقتصاد مدیریت کند.» این کارشناس درباره دلایل هجومی که به بازارهای مختلف نظیر طلا، ارز، مسکن و خودرو شده است، اظهار کرد: مهم‌ترین دلیل این اتفاق شکل‌گیری انتظار تورمی شدید در آینده است. با وجودی که طبق آمارهای دولت هم‌اکنون نرخ تورم تک رقمی است ولی مردم این‌طور پیش‌بینی می‌کنند که در آینده تورم بالایی در کشور داشته باشیم. وی ادامه داد: برهمین اساس به طور طبیعی مردم به گونه‌ای رفتار می‌کنند که از موج تورم آینده آسیب کمتری ببینند. بنابراین کسانی که سرمایه بیشتری دارند آن را به ملک تبدیل می‌کنند و عده‌ای نیز به سمت بازارهای طلا و ارز هدایت می‌شوند تا ریسکی که در آینده احتمالاً دارایی آنها را کاهش می‌دهد را مدیریت کنند. این کارشناس اقتصادی تأکید کرد: در اینجا مدیریت انتظارات تورمی مردم وظیفه اصلی بانک مرکزی است که متأسفانه نتوانسته است آن را به‌درستی انجام دهد. دلیل این ناکامی هم این است که بانک مرکزی در ایران هنوز مستقل نیست و بین مردم به تورم‌ستیزی شهره نیست.»

ترجیع‌بند سخن همه منتقدان، ضعف تیم اقتصادی دولت است
روزنامه آرمان نیز در مطلبی نوشت:«از زمانی که کار دولت دوازدهم آغاز شد، چندان طولی نکشید که منتقدان و تحلیلگرانی که به مسائل کابینه دوازدهم نظر داشتند، سخن از ترمیم کابینه و در مواردی به جایگزینی نفرات به میان کشیدند. به بیان دیگر حرف از ترمیم کابینه تقریبا به موازات کابینه دوازدهم وجود داشته است. سخن از جایگزینی نفرات تازه نفس و پرانگیزه و جوان گاهی شتاب بیشتری گرفته و زمانی آرام شده است اما چندین و چند بار مطرح شده است... اما نه منتقدان و نه تحلیلگران و نه حتی رسانه‌هایی که این مهم را دنبال می‌کنند و نه حتی مردم از دولت در این زمینه گامی مشاهده نکرده‌اند... ترجیع‌بند سخن همه منتقدان در هفته‌های اخیر ضعف تیم اقتصادی دولت است».
گفتنی است دلار 3300 تومانی سال 92، ظرف چند ماه به 7 هزار تومان در اسفند 96 رسید؛ سکه طلا که تابستان پارسال یک میلیون و دویست هزار تومان بود، به دو میلیون و پانصد هزار تومان صعود کرد و قیمت مسکن ظرف یک سال اخیر 35 درصد افزایش یافته است. بازار خودرو نیز در تاخت و تاز دلالان و محتکران به وضعیت نامناسبی دچار شده است.
اکنون نه تنها از 150 میلیارد دلار پولی که دولت وعده بازگشت آن در پسابرجام را داده بود، خبری نیست بلکه به واسطه اتکا به دیوار دشمن و تشجیع او به خباثت‌های جدید، اقتصاد ملی با وجود ظرفیت‌های فراوان، آسیب‌پذیر شده است.
چندی پیش «عبدالله ناصری» از فعالین اصلاح‌طلب گفته بود: «رئیس‌جمهور با انتقاد از وزرا و ناامید و پاشنه ور نکشیده معرفی کردن آنها نمی‌تواند از مسئولیت خود شانه خالی کند...اگر هر کاستی‌ای وجود دارد، متوجه دولت و شخص رئیس‌جمهور است. با انتصابات و انتخاب‌های آقای روحانی این فضا ایجاد شده است، لذا هیچ‌کس این توجیهات را از آقای روحانی قبول نمی‌کند».

آمریکا در چه دوره‌ای عقلانیت داشته که امروز آن را از دست داده است؟!
روزنامه اعتماد در شماره روز پنج شنبه خود به موضوع خروج آمریکا از شورای حقوق بشر سازمان ملل پرداخته است. در این یادداشت چند نکته ظریف و دقیق وجود دارد که به اختصار به بخشی از آن می‌پردازیم.
عنوان یادداشت مذکور این است: «عقلانیت از دست رفته آمریکا؟!» همان ابتدای روبه‌رو شدن با عنوان یادداشت این سؤال در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد که کدام عقلانیت؟! یعنی آمریکا در کدام دوره از ادوار اخیرش عقلانیت به خرج داده؛ در دوره اوباما، بوش پسر، کلینتون، بوش پدر و... که حالا از دست رفته باشد؟ در تمام این ادوار نمونه‌های فراوانی برای برخورد گزینشی با حقوق بشر و استفاده ابزاری از آن برای تحت فشار قرار دادن دیگر کشورها می‌توان یافت.
در ابتدای یادداشت آمده: «خروج آمريكا از شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد دو علت اصلي دارد كه يكي عمومي و ديگري تاريخي است كه به سياست‌هاي استثناگرايانه آمريكا نسبت به حقوق بشر باز مي‌گردد. كل نظام سياسي آمريكا چه دموكرات و چه جمهوريخواه، بر اين باورند كه حقوق بشر آمريكايي برتر از ساير مناطق جهان است بنابراين آنها استثنا هستند...»
در همین سطرهای نخست آنچه دیده می‌شود «تفرعن» و «غرور» نظامی استکباری است. البته ما نیز بر این عقیده‌ایم که برای امر «حقوق بشر» نمی‌توان نسخه‌ای واحد پیچید و هنجارها و ناهنجارها و نیز «تکالیف» و «حقوق» مردمان در جوامع مختلف بر بستر فرهنگ آن مردم شکل می‌گیرد. اما نگاه آمریکا از زاویه ارباب و رعیتی است و برتری‌‌جویانه.
این یادداشت در بخشی دیگر می‌افزاید: «همه كشورها بايد به استانداردهاي جهاني حقوق بشر پايبند باشند، نه استانداردهاي ملي؛ البته هركشوري مي‌تواند به صورت فردي استانداردهايي داشته باشد، اما نبايد مغاير با استانداردهاي بين‌المللي باشد.»!
باید از این دست نویسندگان پرسید که آن استانداردها را که بر پایه آن حقوق بشر جهانی تنظیم می‌شود از کدام فرهنگ اتخاذ خواهد شد؟ قطع به یقین موضوعی مانند رعایت حقوق اولیه اسیران جنگی مورد پذیرش فرهنگ‌های مختلف است و اختلاف‌ها در جاهایی دیگر رخ می‌دهد که در آن هنگام نیز این نهادها هیچ گاه فرهنگ آمریکایی یا اروپایی را رها نمی‌کنند و به معیارهای فرهنگی ما و کشورهایی نظیر ما نظر نمی‌افکنند.

روند نگران‌کننده از بین رفتن فرصت‌های شغلی!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت:«همین چندماه پیش مرکز آمار گزارشی را ارائه کرد که در آن نشان داده شد روند از بین رفتن فرصت‌های شغلی طی 5 ساله اخیر یک روند فزاینده و به شدت نگران‌کننده است».
متاسفانه دولت علی‌رغم سپری شدن قریب به پنج سال از عمر خود، در حوزه ‌اشتغالزایی کارنامه قابل قبولی از خود ارائه نداده است.
گفتنی است حجم سیلاب‌وار نقدینگی سرگردان از ۴۳۰ هزار میلیارد تومان در سال ۹۲ به ۱۴۹۰ هزار میلیارد تومان در سال جاری رسیده و بیش از سه برابر شده است. کارشناسان اقتصادی معتقدند که اگر دولت ۲۰ درصد این نقدینگی‌ را برای تأمین نیازهای واحدهای تولیدی تعطیل شده به کار گیرد، علاوه ‌بر برگشت رونق به اقتصاد، مشکل بیکاری جوانان تحصیل‌کرده و کارگران بیکار شده را حل می‌کند.