تاریخ تمدن اسلامی- 39
دارالشفای تمدن اسلامی
هزینههای پزشک و دارو و غذا از موقوفات تامین شود
هنگامی که «ثابت بن سنان بن ثابت بن قره»، رئیس بیمارستان «عضدی» در بغداد، متوجه شد عایدات مقرری بیمارستان که از طریق موقوفات تامین میشد، مکررا تقلیل مییابد، گزارشی به وزیر مربوطه، «علی بن عیسی» نوشت. در این نامه با لغات بیآلایش و خشک میخوانیم که چگونه بیماران به خاطر کم کردن جیره ذغال، بالاپوش، خوراک و دارو رنج میبردند. آن وزیر آزادمنش که موسس یکی از بیمارستانها به نام خود در بغداد نیز بود، فورا در پشت نامه این جملات دستوری بدون القاب را به سرپرست اوقاف، «ابی الصقر» نوشت:
«... خداوند فریادرس شما باشد، این نامه را بخوانید. آنچه در آن نوشته شده واقعا باید مورد توجه قرار گیرد. در هرحال شما بایستی سهم بیمارستان را تکمیل بدهید. بالاخره مسئله بیمارستان و مریض در میان است که به کمک احتیاج دارند و مسئله خیریه در میان است که از آن خیریه باید این کمک تامین شود. مرا از نتیجه باخبر کنید. خداوند به فریادتان برسد که این مسخرگی کم کردن بودجه پولی و کم کردن اجناس مایحتاج بیمارستان در این ماههای اخیر چه معنی دارد، به خصوص در این فصل زمستان و ازدیاد سرما! هرکاری از دستتان بر میآید کوتاهی نکنید تا اینکه در پرداخت وجه به بیمارستان تسریع به عمل آید و بیماران با لحاف، لباس و ذغال گرم شوند و غذای حسابی، پرستار و کمکهای پزشکی دریافت کنند. بگذارید من از جریان با اطلاع شوم که شما در این مورد چه کاری انجام خواهید داد.»
این حساسیت و تعهد دوران تمدن اسلامی را مقایسه کنید با آنچه امروز در اغلب بیمارستانها و محیطهای پزشکی ما در
جریان است!
ج) گزارش کار بیمارستان در تمدن اسلامی
گزارشی به قلم پزشک معروف دوران تمدن اسلامی، «ابن ابی اصیبعه» که شاعر هم بود و در زادگاه پدریاش طب تحصیل کرده بود، در دست است. در این گزارش، امور مختلف و کارهایی که روزانه میبایست توسط رئیس پزشکان مرتبا انجام گردد، شرح داده شده است. این یک گزارش عینی است؛ آنچه گویی امروز در بیمارستانهای اروپا انجام میگیرد:
«... کار روزانه «ابوالحکم»، رئیس بیمارستان نوری در دمشق، این بود که صبح بیماران را بازدید کرده، از وضع و حال ایشان مطلع میشد و به خواسته هایشان گوش میداد. معاونین او و همچنین پرستاران در این مدت با او بودند و هرچه او طبابت میکرد و یا دارو و دستور غذایی که مینوشت، دقیقا با تمام جزئیات و بدون وقفه انجام میشد. بعد از اینکه دور بازدید صبحانه بیمارستان به پایان میرسید، به قصبه (حکومت) میرفت تا شخصیتهای کشوری و صاحب مقامهایی را که بیمار بودند، بازدید کند.
پس از این دوباره به بیمارستان بازمی گشت و در سالن بزرگ تدریس مینشست و به خواندن کتابهایی مشغول میشد تا خود را برای تدریس آماده کند. نورالدین (خدا روحش را شاد کند) کتابخانه مفصلی در این بیمارستان ترتیب داده بود و آنها را در قفسههای بلندی که در سالن اصلی قرار داشتند مرتب کرده بود. طبیبان و بسیاری از محصلین علوم به اینجا میآمدند، پای درس او مینشستند.
ابوالحکم برای طالبان علم، درس میگفت و با پزشکان درباره مسائل پزشکی و بیماریهای نادری که عینا در بیمارستان ملاحظه شده بود، به طور تخصصی و در رابطه با عمل بحث میکرد...»
پروتکلهای طبی بیمارستانهای معظم بغداد
و شهر ری
در اسناد پزشکی دوران تمدن اسلامی آمده است که در بیمارستانها با دقت کافی صورتجلسه (پروتکل) نوشته میشد. در این صورتجلسهها، درباره معاینه، نظریه پزشک، دستورات پزشک و تاثیرات آنها، تغییراتی که در طول بیماری حاصل شده و خلاصه شرح بیماری یادداشت میشد. این صورتجلسهها شامل شرح بیماری مریضهایی بود که در بیمارستانهای معظم شهر بغداد و شهرری، در ربع اول قرن دهم میلادی تحت معالجه قرار داشتند. همین پروتکلهای طبی یک هزار سال پیش برای پزشکان اروپا مدت صدها سال مانند گنج عظیمی مورد استفاده قرار گرفت و به عنوان کتاب علم طب مطالعه شد.
این بایگانی مملو از تجربیات، روی هم دسته و نخ پیچی شد، به وسیله مهمترین طبیبان جهان در قرون وسطی و بزرگترین طبیبان تاریخ بشریت تا آن زمان، یعنی زکریای رازی جمع آوری شد، که هم مورد استفاده و نتیجهگیریهای علمی خودش و هم برای محصلین و طالبان علم طب مورد استفاده قرار گیرد.
ابن سینا، فیلسوف و طبیب معروف قرن چهارم و پنجم هجری نیز منابع مهمی در پزشکی و طب تالیف کرد که بعضا همین امروز نیز در دانشکدههای پزشکی معتبر دنیا از کتابهای مرجع به شمار میآید. کتاب «قانون فیالطّب» که یک دائرهًْالمعارف پزشکی محسوب میشود، در قرن دوازدهم میلادی به زبان لاتین ترجمه شد و پس از آن ترجمههایی از آن به زبان عبری و انگلیسی و فرانسه و آلمانی صورت گرفت و تا قرن هفدهم در مراکز علمی اروپا تدریس میشد. دانشمندان اسلامی بر کتاب «قانون» شروح و حواشی متعددی نوشتند که از مهمترین آنها میتوان از شرح «ابن نفیس» (دانشمند بزرگ اسلامی و کاشف گردش صغیر خون در بدن انسان) نام برد که گذشته از اینکه بخش تشریح «قانون» را شرح کرده کتابی هم به صورت اختصار به عنوان «موجز القانون» تألیف کرده است و همچنین شرح فخرالدین رازی و شرح قطبالدین شیرازی از شروح مهم کتاب «قانون» به شمار میرود.
«قانون» ابنسینا در سه مجلد در سال ۱۲۹۴ هجری قمری در بولاق قاهره چاپ شده و سپس در چهار مجلد که جلد چهارم آن اختصاص به فهرستهای مختلف کتاب دارد، در سال ۱۴۰۸هجری قمری یعنی۱۹۸۷میلادی در بیروت منتشر گردیده و چاپ دیگری هم در سال ۱۴۰۲ به وسیله معهد تاریخ الطبی و الابحاث الطبیه در دهلینو از آن به عمل آمد و ترجمه فارسی آن به دست عبدالرحمن شرفکندی به همت انتشارات سروش در سال ۱۳۶۴ (چاپ سوم) چاپ و منتشر شده است.
اصطلاحات پزشکی «قانون» که در کتابی تحت عنوان «قاموس القانون فی الطب لابن سینا» جمعآوری گردیده، به وسیله ادارة تاریخ الطب و التحقیق الطبی در دهلی نو به همت دائرهًْالمعارف العثمانیه در سال ۱۳۸۷هجری قمری برابر ۱۹۶۷میلادی در حیدرآباد دکن چاپ شده است.
ابنسینا که از ذوق شعری هم برخوردار بوده، مکتوبی در طب دارد که متن عربی آن با ترجمه فرانسه در سال ۱۹۵۶ تحت عنوان «الارجوزهالطبیه» در پاریس چاپ شده و سپس ترجمهای هم به زبان انگلیسی از آن صورت گرفته است. ارجوزه ابنسینا را ابن رشد مورد شرح و تفسیر قرارداده که در سال ۱۹۹۶ دانشگاه قطر چاپ کرد.
طلاب علم طب و تجربه در کنار رئیس بیمارستان
«ابن ابی اصیبعه» از دوران تحصیلیاش در دمشق تعریف میکند که چگونه به عنوان طلبه یا دانشجوی علم طب، رئیس بیمارستان را در موقع ملاقات بیماران همراهی میکرده و با چشم خود میدیده که در ساعات ملاقات، چگونه بیماران را آزمایش و یا با آنان چگونه رفتار کرده، نسخه نوشته و کرارا گوش فرا میداده است. «ابن ابی اصیبعه» موقعی که رئیس بیمارستان با یکی از همکاران معروفش، درباره بیماری مشورت میکرده است، مینویسد:
«... حضور در بیمارستان، موقعی که این دو نفر در حضور ما، درباره بعضی از بیماران و چگونگی معالجه آنان بحث میکردند، برای ما دو برابر ارزش داشت...»
بیمارستانها، مکان آموزش طب هم بودند
هر بیمارستان بزرگ در عین حال نقش مدرسه عالی پزشکی (دارالشفاء) را نیز به عهده داشت. طلاب و نوآموزان علم طب میتوانستند عقاید بقراط و جالینوس و نظریه پزشکان بزرگ آسیایی، همه را در جلسه درس عمومی در شبستان مسجد یا به طور انفرادی وهمچنین در مدارس علمیه مخصوص طب که ریاستش بر عهده پزشکان بود و مهمتر از همه درسالنهای وسیع بیمارستان بشنوند و بفهمند.