چرا رسانههای ضدایرانی از دراویش داعشی حمایت میکنند؟(اخبار ادبی و هنری)
رسانههای غربی نیز همگام با نهادهای سیاسی و امنیتی صهیونیستی به حمایت از عضو فرقه دراویش داعشی که سه نفر از هموطنانمان را ترور کرده و به شهادت رسانده بود پرداختند. اما هدف اصلی این رسانهها از حمایت از یک جانی چیست؟
با بررسی و تحلیل محتوای اخبار رسانههای غربی در انعکاس خبر قصاص ثلاث به اتهام قتل سه نفر از هموطنانمان به برجستهسازی این رسانهها از یک کلیدواژه پی میبریم. اغلب این رسانهها در اخبار خود، ثلاث را نه به عنوان یک جنایتکار، بلکه به عنوان عضو فرقه دراویش (داعشی) معرفی میکنند و سعی در برجستهسازی این فرقه دارند. به طور مثال، در خبر بیبیسی فارسی درباره قصاص ثلاث در روز 28 خرداد، فرد معدوم نه به عنوان قاتل سه نفر از هموطنانمان، بلکه به عنوان عضو فرقه دراویش معرفی شد. این ترفند رسانهای در سایر رسانههای ضدایرانی ازجمله صدای آمریکا نیز به کار رفت. شبکه تلویزیونی وابسته به دولت آمریکا نیز طی روزهای اخیر، برنامههای متعددی را با هدف و محوریت حمایت از دراویش داعشی پخش کرد. به این ترتیب، کاملا آشکار است که این رسانهها در کنار حمایت از یک تروریست که دستش به خون چند انسان بیگناه آلوده است، در پی ترویج این فرقه هم هستند. اما رسانههای وابسته به کانونهای امنیتی و نظامی آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس، چه سودی از حمایت دراویش داعشی میبرند؟
یکی از ترفندهای کانونهای صهیونی و همچنین دولتهای استعماری، به ویژه آمریکا و انگلیس، ترویج عرفانهای جعلی بوده است. عرفانهایی که اساسشان بر جدایی دین از سیاست (همان تئوری صهیونیستی سکولاریسم) قرار دارد و تحت عنوان تصوف به تدریج فرقهها و انجمنهای دراویش را پدید آورد. فرقهها و انجمنهایی که قرار بوده و هست، وجوه ظلمستیزی و عدالتطلبی اسلام را هدف قرار دهند. مایکل برانت (کارشناس ارشد و سابق بخش شیعهشناسی سازمان CIA) چند سال قبل از اختصاص 900 میلیون دلار برای ایجاد انحراف در شیعه و از جمله سوق دادن آن به سوی درویشیگری و انزوا سخن گفته بود. همچنین صحبتهای پروفسور حامد الگار (اسلامشناس مقیم برکلی آمریکا) درباره کنفرانس «تصوف و سیاست خارجی آمریکا» که چند سال پیش در واشینگتن برگزار شد نشان میدهد که چگونه در این کنفرانس، برای استفاده از گروههای صوفی علیه اسلام انقلابی و شیعه راهکارهایی مشخص گردید.
در بخشی از قسمت «درویشان سکولار» در مجموعه مستند «راز آرماگدون» از وابستگی یکی از اولین تجمعات صوفیگری به نام «انجمن اخوت» با تشکیلات جهانی فراماسونری پرده برداشته میشود. اسناد مکتوب، شفاهی و تصویری که در این بخش ارائه میشود، به روشنی ارتباط پایهگذار این انجمن، علی خان ظهیرالدوله را با لژ گراند اوریان فرانسه نشان میدهد. آن چنان که وی حتی سیستم تشکیلاتی «انجمن اخوت» را نیز برمبنای همان لژ فراماسونری سازمان داده بود. انجمنی که در آن تنها موضوعی که به چشم نمیخورد همانا اسلام و عرفان بود. «انجمن اخوت» از یک سو پیروانشان را به گوشهنشینی، عزلتگزینی و دوری از صحنه اجتماع میکشانند و از سوی دیگر با وابستگی به دربارها و انجمنهای ماسونی، خیانت خویش به دین و سرزمینشان را از طریق مزدوری برای دشمنان تاریخی این ملک و ملت، بروز میدهند. فرقههایی که کوس رسواییشان تا افشای رذیلانهترین اعمال ضد اخلاقی، عالم و آدم را فرا گرفته است.