kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۴۷۸۷
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۱۵
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

اعضاي شوراي‌ عالي اصلاح‌طلبان قبيله‌اي انتخاب می‌شوند

شیوه گزينش اعضاي شوراي‌عالي اصلاح‌طلبان به نظامات قبيله‌اي شباهت دارد!، دولت برای رفع مشکل بیکاری نباید دست به دامان رقم‌بازی شود!، ریشه‌های تحریم بانکی اروپا علیه ایران به پیش از ترامپ بازمی‌گردد و مشکلات مردم با حرف حل نمی‌شود از جمله مطالب دیروز روزنامه‌های زنجیره‌ای بود.

سرویس سیاسی ـ

گاه مسائل و اتفاقات طوری رقم می‌خورد که پرده از ماهیت اظهارات و عملکرد افراد و جریان‌های مختلف برافتد. تازه‌ترین مصداق این موضوع را می‌توان در نامه‌ای که برخی از افراد این طیف خطاب به خاتمی نوشتند به وضوح دید؛ نامه‌اي که روز سه‌شنبه گذشته منتشر شد و امضا‌كنندگان آن مجموعه‌اي از فعالان سياسي و رسانه‌اي و البته اعضاي جوان‌تر اين جريان بودند، ضمن تأکید بر اصلاح ساختار نهاد تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز اصلاح‌طلبان (اشاره به‌ به شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان) از فردمحوری در اردوگاه خود گلایه کردند.
اصلاح‌طلبان و شیوه‌های قبیله‌ای!
در باب این نامه روزنامه اعتماد در شماره روز پنج‌شنبه مصاحبه‌ای با یکی از فعالان طیف موسوم به اصلاح‌طلب منتشر کرد. در بخشی از این گفت‌وگو عنوان شده است: «طرح اين نامه از سوي ۱۰۰ نفر از اصلاح‌طلبان جوان مي‌تواند متضمن اين مرزبندي با مطالبات افراد و گروهي از جوانان باشد كه در يكي دو سال گذشته، دنبال حضور در رده‌هاي مديريتي بوده‌اند. اين نامه مي‌گويد كه دغدغه ما گرفتن موقعيت‌هاي مديريتي و پست‌هاي دولتي نيست و بلكه ما نگران اصلاحات و كارآمدي شيوه‌هاي اصلاح‌طلبانه هستيم. در خلال اين پيام مسائل و موضوعات ديگري هم مطرح شد.»
جامعه به یاد دارد که در انتخابات 88 «دغدغه رسیدن به کرسی ریاست» با برخی افراد چه کرد و کار ایشان را به آنجا رساند که حتی حاضر نشدند به قانون تمکین کنند و دست از اغتشاش آفرینی بردارند. همین میل به قدرت یافتن این عده خسارات سنگینی به جامعه تحمیل کرد.
جالب توجه‌ترین بخش این مصاحبه آنجاست که گفته می‌شود: «بحث ديگر بر سر انتخاب افراد است. انتخاب نماينده احزاب بايد به عهده خود احزاب باشد نه اينكه شورا از بالا دستچين كند. شيوه كنوني گزينش اعضاي شوراي‌عالي اصلاح‌طلبان ساختاري مشابه با «اهل حل و عقد» در نظامات قبيله‌اي دارد.»
سطرهای بالا از این زاویه قابل تامل است که طیف موسوم به اصلاح‌طلب همواره در مواردی مانند «نظارت استصوابی» نقدهای تند و تیزی را مطرح کرده‌اند که قالب آنها بیشتر به تخریب شبیه است. اما همانگونه که خواندید ایشان خود حتی پا را از این مرحله فراتر گذاشته و شورای عالی اصلاح‌طلبان خودش تصمیم می‌گیرد که نماینده هر حزب در این شورا چه کسی باشد.
روزنامه ایران نیز طی گفت‌وگویی در همین زمینه نوشت: «معتقدم خودرأیی باید کنار گذاشته شود. احزاب اصلاح‌طلب در کشور باید دور هم بنشینند، تصمیم بگیرند و حزب در کشور قدرت را به عهده بگیرد تا بتوان پاسخگو بود... دنبال تقویت شورای هماهنگی هستیم تا از تکروی جلوگیری کنیم. چه معنا دارد با نظر یک شخص، چند نفر به عضویت شورای عالی سیاستگذاری دربیایند؟»
وی درباره ایده پارلمان اصلاحات هم می‌گوید: «قطعاً مخالفم؛ در پارلمان اصلاحات هم احزاب نیستند؛ باز هم اعضای پارلمان را افراد انتخاب می‌کنند نه احزاب. هر حرکتی که منشأ آن احزاب نباشد، به نتیجه مطلوب منجر نمی‌شود. توصیه من به دوستان اصلاح‌طلب‌مان این است که با مجموعه‌های من درآوردی، احزاب و تشکیلات حزبی اصلاح‌طلبان را تضعیف نکنند و در مجموعه احزاب اصلاح‌طلب، متمرکز شوند.»
منتقدان زیر آتش ارگان دولت
ارگان دولت روز پنج‌شنبه در گزارشی نوشت: «در بازار ارز نیز همچون طلا و سکه قیمت‌ها لحظه‌ای تغییر می‌کند» این جمله یادآور انتقاد روحانی از چنین وضعیتی در دولت دهم است. در چنین شرایطی روزنامه ایران دست به کار شده و به تقلای خاصی افتاده است. ارگان دولت با فرافکنی و کتمان ناکارآمدی دولت در مدیریت کشور و نداشتن اهتمام لازم در کنترل بازار، گرای توپخانه‌اش را علیه «دلواپسان و منتقدان» تنظیم کرده و آنها را می‌کوبد.
روزنامه ایران در شماره روز پنج‌شنبه در مطلبی با پیش کشیدن مسائلی مانند مخالفت‌ها علیه لوایح چهار قلوی ضد امنیت ملی مانند پیوستن به FATF و اقدام نادرست اتهام‌زنی عده‌ای به رئیس‌سازمان انرژی اتمی، منتقدان دولت را مخالفان نامید و با ایجاد این دشمن فرضی، سعی کرد آنان را مسبب نابسامانی‌ها جا بزند و آتش تهیه‌ای را هم برای جهانگیری آماده کند که گفته بود «باید بعد از ماه رمضان در مورد شرایط کشور با مردم صحبت کنیم تا مردم در جریان شرایط دولت قرار بگیرند.»
ارگان دولت نوشت: «اگر زمانی نیاز به سخن گفتن و صحبت کردن بی‌پرده دولتی‌ها با مردم باشد، دقیقاً همین زمانی است که در آن قرار داریم. زمانی که خیلی‌ها امید دارند تا وعده اسحاق جهانگیری رنگ تحقق به خود ببیند و میدان اینقدرها هم برای ضربه زدن یک طرفه رقبا به اعتبار دولت خالی نباشد.»
اما اینها در حالی بود که روزنامه ایران در همین شماره و در گزارشی اقتصادی نوشت: «روزگذشته به‌دنبال رشد‌هایی که نرخ سکه را طی چند روز به 2/5 میلیون تومان رساند، نرخ این کالای جذاب با رشد 75هزار و 500 تومانی از دو میلیون و 600 هزار تومان هم عبور کرد...در بازار طلا نیز هرگرم طلای 18 عیار نزدیک به 5 هزار و 800 تومان بالا رفت و به 216 هزار تومان دست یافت...در بازار ارز نیز همچون طلا و سکه قیمت‌ها لحظه‌ای تغییر می‌کند و میل به افزایش دارد.»
مشکلات مردم با حرف حل نمی‌شود
روزنامه آفتاب یزد اما درباره این وعده جهانگیری خاطرنشان کرد که «آیا سخن گفتن با مردم مشکلات را حل می‌کند؟»
این روزنامه در مطلبی نوشت: «اسحاق جهانگیری اعلام کرده است که پیرامون مشکلات اقتصادی کنونی، بعد از عید فطر قرار است دولت با مردم سخن بگوید بسیاری این اظهارات را دیر هنگام تعبیر می‌کنند و معتقدند مسئولان خیلی زودتر ازاین‌ها‌ می‌بایست با مردم دراینباره سخن می‌گفتند، اما پرسش اینجاست که آیا سخن گفتن با مردم مشکلات را حل می‌کند؟... نیاز به اقدامات عملی وجود دارد تا مسائل و مشکلات حل شود. راهکار برون رفت از اقتصاد کازینویی امروز که در آن میزان بالا و پایین شدن اجناس سکه و دلار تبادلات را به قمار تبدیل کرده است، نیازمند این است که اولا ریشه‌های این مشکلات دیده شود و سپس در این راستا اقدامات عملی صورت بگیرد.»
در روزهای گذشته همین روزنامه در مطلبی نوشته بود: «این روزها کم نیستند افرادی که منتقد وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه هستند و این شرایط نامناسب اقتصادی، برای آنها مشکلات عدیده‌ای از زندگی روزمره تا کسب و کارشان ایجاد کرده است...بر کسی پوشیده نیست که طی ماه‌های اخیر و پس از بروز رویدادهای عجیب و غریب در اقتصاد ایران، واکنش مسئولان مربوطه، گذشته از اینکه همواره با تاخیر بسیار همراه بوده، به هیچ وجه خوشایند مردم نبوده است. واکنش‌ها و اظهارات روسای طراز اول اقتصادی کشور، نه تنها موجب بازگشت آرامش به بازار و راحت‌شدن خیال مردم نشده، بلکه به دلیل تکرار کلمات کلیشه‌ای مانند «وجود حباب» و «جو روانی»، اعتمادها به شدت از این مجموعه سلب شده است. این سلب اعتماد از مسئولان، به باور بسیاری از تحلیلگران یکی از بزرگترین آفات جامعه است که می‌تواند منجر به بروز غیرقابل باورترین بحران‌ها در یک کشور گردد... بارها و بارها از زبان بسیاری از اعضای تیم اقتصادی دولت شنیده‌ایم که «قیمت‌ها حباب دارد و این حباب به زودی از بین خواهد رفت!» یا «این گرانی‌ها فقط نتیجه جو روانی است و مردم نباید به این جو دامن بزنند!» یا «مردم از خرید سکه، طلا، مسکن، دلار، خودرو و با قیمت‌های فعلی اجتناب کنند؛ چرا که قیمت‌ها به زودی کاهش خواهد یافت!» بر کسی پوشیده نیست که در کمال تاسف، هیچ‌یک از این اظهارات مکرر، صحت نداشته و به مرور زمان، اندک تاثیر خود را نیز از دست داده است. شاید آنچه که با شنیدن این سخنان به ذهن متبادر می‌شود، به سخره گرفتن مردم و سطح دانش اقتصادی و آگاهی آنها از حوادث پیرامون خود است.»
این روزنامه زنجیره‌ای از مشکلات اقتصادی گلایه کرده و توجیه مسئولان دولتی را توهین به شعور مردم نامیده است. این رفتار دولت موضوع جدیدی نیست و متاسفانه از ابتدای فعالیت دولت آقای روحانی در سال 92 این نوع رفتار وجود داشته است. نکته تأمل برانگیز اینجاست که هرگاه منتقدین به کارنامه غیرقابل قبول اقتصادی دولت‌اشاره می‌کردند، روزنامه‌های زنجیره‌ای به منتقدان حمله کرده و انتقادات را با فحاشی پاسخ می‌دادند.
روزنامه‌های زنجیره‌ای و مدعیان اصلاحات که اکثریت مطلق کابینه را در اختیار دارند، در وضع موجود با دولت شریک هستند و می‌بایست به افکار عمومی پاسخگو باشند.
ریشه‌های تحریم بانکی اروپا علیه ایران به پیش از ترامپ بازمی‌گردد
روزنامه زنجیره‌ای شرق در یادداشتی به یک تجربه شخصی در تعامل ایرانی‌ها با غرب پرداخته و نوشته است: «شواهد بسیاری نشان می‌دهد ریشه‌های تحریم بانکی اروپا علیه ایران به پیش از ترامپ بازمی‌گردد.»
نویسنده در ادامه تجربه شخصی خود را ذکر کرده و افزوده است: «37 سال پیش از طریق بانک فرانسوی سوسیته ژنرال که در ایران نمایندگی بدون گیشه داشت، حساب پس‌اندازی در بخش مشتریان خارجی آن بانک در پاریس گشودم. مقصودم افزودن تدریجی موجودی آن بود تا در زمان خود بتوانم هزینه‌های تحصیلات تکمیلی دو فرزندم را در خارج تأمین کنم.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «در تمام دوران تحریم‌ها که حساب خارجی خیلی‌ها بسته شد، با حساب مختصر من کاری نداشتند. دو سال پیش، پیش از انتخابات آمریکا و روی‌کارآمدن ترامپ و در زمانی که برجام امضا و تحریم‌ها برداشته شده بود، از سوسیته ژنرال نامه‌ای به دستم رسید که اعلام کرده بودند چون ایرانی هستم، حساب من بسته می‌شود و قابل انتقال به ایران هم نیست؛... سرانجام وقتی به فرزندم که پافشاری می‌کرد پرخاش کردند، او در پاسخ گفت شما طوری رفتار می‌کنید که انگار دزد من هستم! ‌متصدی بانک گفت این حرف توهین و به این معنی است که ما دزد هستیم. فرزندم گفت توهین هنگامی است که شما دزد نباشید و پس‌ندادن تتمه حسابی که با نژادپرستی بسته‌اید، جز دزدی نیست. به هر حال به یکی از نزدیکان نمایندگی دادم و بازگشتم ولی پول را خوردند. خوشحال شدم که پولدار نبودم. احساس کسی را دارم که دستش در تصادف بشکند و همه بگویند شانس آوردی کمرت نشکست یا مغزت متلاشی نشد.»
تقصیر برگشتن تحریم‌ها هم متوجه ایران است!
نویسنده در ادامه مدعی شده است: «در واقع آن روحیه آغازین برجامی و ابراز خوش‌بینی که شرکت‌ها و گروه‌های دیپلماتیک و اقتصادی غربی را روانه تهران می‌کرد و منجر به آزادی مبلغ معتنابهی از سپرده ایران در آمریکا شد و صحبت از همکاری شرکت ‌فورد در صنعت اتومبیل ایران و شرکت‌های نفتی را در ‌نفت و گاز و پتروشیمی مطرح کرد، بسیار زود با برخی رفتارها و شعارهای غیرسازنده در ایران به‌ویژه علیه آمریکا، کمرنگ شد. آن‌اشتیاق فرونشست و از همان زمان در عمل تحریم ناگفته‌ای را از سر گرفتند، به بهانه اینکه دولت‌ها برجام را قبول دارند اما نمی‌توانند بانک‌ها و شرکت‌ها را ملزم به معامله کنند.»
درباره این یادداشت نکاتی هست که ذکر آن ضروری به نظر می‌رسد؛ نخست آنکه نویسنده ریشه تحریم‌ها را به قبل از ترامپ مرتبط می‌داند و این یعنی اینکه دولت‌های مختلف آمریکا و دیگر کشورهای غربی در دشمنی با ایران ریشه مشترکی دارند و این قابل انکار نیست. در چنین شرایطی دل بستن به اروپا برای ادامه برجام از خاستگاه عقلانی برخوردار نیست. البته اروپایی‌ها هم با صراحت گفته‌اند که «هیچ تضمینی به ایران نمی‌دهند»، «ما به خاطر ایران، درگیری استراتژیک و تجاری با آمریکا پیدا نخواهیم کرد و درگیر نخواهیم شد»و «هدف ما، مذاکرات جدید برای تکمیل برجام و در حوزه‌های موشکی و نقش منطقه‌ای ایران است.»
نویسنده مدعی است پس از برجام دارایی‌های ایران آزاد شد ولی با شعارهای غیرسازنده ضدآمریکایی تحریم‌های ناگفته از سر گرفته شد! گذشته از اینکه آزاد شدن دارایی‌های ایران در پسابرجام یک دروغ و فریب برای بزک جنازه برجام است، غربی‌ها خود اذعان دارند که ایران به همه تعهدات برجامی خود عمل کرده است ولی در مقابل آمریکا از همان روز نخست و در دولت اوباما به تعهدات خود پایبند نبوده است، انداختن تقصیرها به گردن جمهوری اسلامی و ندیدن بدعهدی طرف آمریکایی اوج خباثت و خیانت مدعیان اصلاحات را نشان می‌دهد. خسارت محض برجام ناشی از اعتماد بیجای دولت به آمریکا، معرکه‌گیری مدعیان اصلاحات پیرامون برجام و غالب کردن آن به عنوان نسخه گشایش اقتصادی به کشور از سوی همین طیف بود.
دولت برای رفع مشکل بیکاری نباید دست به دامان رقم‌بازی شود!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «دولت برای رفع مشکل بیکاری نباید دست به دامان رقم‌بازی شود؛ آماری که خود در زمینه بیکاری ارائه می‌کند، حدود سه‌میلیون بیکار است، اما شما در هر خانواده ایرانی حداقل با یک نفر بیکار روبه‌رو هستید که اگر ۲۴‌میلیون خانواده داشته باشیم عدد بیکاری متفاوت است با آنچه دولت ارائه می‌کند؛ اساسا دولت چه کسانی را بیکار می‌داند؟ آیا فقط کسانی که خود را به ادارات کاریابی معرفی کرده‌اند بیکار هستند؟ آیا کسانی که کار پاره‌وقت یا کار ساعتی دارند باید شاغل محسوب شوند؟»
در حالی که ایجاد‌اشتغال از وعده‌های اصلی دولت روحانی بود و حتی ادعای ایجاد یک میلیون شغل در سه ماه از سوی مسئولان دولتی اعلام شد، واقعیت موجود نشان‌دهنده آن است که نرخ بیکاری رکورد بالاترین میزان را در پنج سال اخیر ثبت نموده است. متاسفانه دولت آقای روحانی به جای حل معضل بیکاری به آمارسازی روی آورده است. کارشناسان معتقدند که آمارهای خیالی‌اشتغال برای جبران شعارهای تحقق نیافته است. لازم به ذکر است که نرخ‌های اعلامی دولت درباره میزان‌اشتغال‌زایی و نرخ بیکاری، همواره با بی‌اعتمادی مردم مواجه بوده است.