نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
دولت روحانی دولت گذار است انتظار چنداني از آن نيست!
سرویس سیاسی-
روزنامه زنجیرهای شرق در سرمقاله شماره دیروز خود به قلم سردبیر نوشت: «اگر خصيصه اصلي دولتهاي بعد از انقلاب را خلاق و انقلابيبودن بدانيم، دولتهاي بعد از انقلاب اسلامي 57 در اين زمينه و در فرايندي 40ساله سيری نزولي داشتهاند و دولتها در هر مقطع و به دلايلي پارهاي از مردم را از كف دادهاند. اين دولتها بيش از آنكه خلاق و انقلابي باشند، در پي افزايش اقتدار خويش بودهاند.»
در حالی که مهندس بازرگان نخستوزیر دولت موقت خود را یک انقلابی نمیدانست و به سیاست گامبهگام و غیرانقلابی در برخورد با مشکلات کشور و حتی در طول مبارزه با رژیم طاغوت اعتقاد داشت نویسنده روزنامه شرق دولت او را انقلابی دانسته و مینویسد: «دولت موقت بسيار تلاش كرد تا دولتي خلاق و انقلابي باشد؛ خلاق به آن معنا كه مردم نقشي اساسي در تصميمات دولتي داشته باشند و انقلابي از آن جهت كه اين تصميمات به دست مردم تداوم يابد.»
سردبیر شرق همچنین در بخش پایانی یادداشت خود مینویسد: «دولت روحاني، دولتي خلاق و انقلابي نيست؛ دولت گذار است كه همواره بعد از توفانهاي سهمگين روي كار ميآيد. دولتي كه انتظار چنداني از آن نيست. با اين مقياس دولت روحاني بيش از ظرفيت خودش مثبت عمل كرده است. دولتهای يازدهم و دوازدهم فرصتي است براي خيزش دولتي از ميان تضادهاي دولت هاشمي و احمدينژاد كه تا انتها خصم يكديگر بودند.»
در این باره گفتنی است که هنوز یکسال از دولت دوازدهم، دولتی که اصلاحطلبان حامی آن هستند، نگذشته که این جریان سیاسی به فکر انتخابات 1400 است. شعار اصلاحطلبان در انتخابات سال 96 «با روحانی تا 1400» بود اما حالا این شعار برعکس شده و هدف انتخابات آینده ریاست جمهوری با عبور از دولت است.
کنش انتخاباتی اصلاحطلبان آن هم در اولین سال دولتی که از آن حمایت کردهاند، دو موضوع مهم را نشان میدهد. اول اینکه اصلاحطلبان تنها به انتخابات برای پیروزی میاندیشند. کنشهای سیاسی این جریان از این انتخابات به سوی انتخابات دیگر است و از این رو هدفگذاری آنان در فضای سیاسی کشور انتخاباتی است. البته معلوم نیست کی اصلاحات میخواهد برای مردم کار کند و شعارها و وعدههایی که با این دولت به مردم داده و در آن شریک است را جامه عمل بپوشاند.
نکته دیگر اینکه با وجود انتقادات و مشکلاتی که در دولت دوازدهم وجود دارد و بسیاری از انتظارات در آن پاسخ مثبتی داده نشده، این جریان سیاسی سعی دارد با شانه خالی کردن از این مشکلات و با فرار به سمت انتخابات و طرح مباحث انتخاباتی فضای افکارعمومی را از پاسخگویی به مشکلات به سمت رقابت انتخاباتی سوق دهد، موضوعی که میتوان از آن به «مدیریت انتخاباتی» اصلاحات در فضای فشارها و مشکلات مردم یاد کرد. با این حال سؤالات زیادی برای مردم در این عرصه شکل میگیرد که چرا کنشهای سیاسی اصلاحطلبان انتخاباتی است؟، چرا اصلاحات جریانی است که از این انتخابات به انتخابات دیگر میپرد؟ اصلاحات کی میخواهد کار کند؟ و در آخر آیا اصلاحات یک کمپین انتخاباتی است یا یک جریان سیاسی؟
معیار حضور در لیست امید
دشنام بیشتر به احمدینژاد!
روزنامه آرمان دیروز در گفتوگو با یک نماینده اصلاحطلب مجلس نوشت: «فراکسیون امید خوداتکایی و خودباوری خود را از دست داده است... دلیل اصلی این مسئله این است که لیست از ابتدا به درستی بسته نشده است. در ابتدا 158 نفر با ما عکس یادگاری گرفتند اما در عمل تنها 124 نفر به آقای عارف رأی دادند. در نتیجه بهنظر میرسد بقیه زنبیل خود را در جای دیگری گذاشتهاند. ما فکر میکردیم اکثریت مطلق را در مجلس در اختیار داریم، اما در واقعیت چنین اتفاقی رخ نداد. شرایط به شکلی بود که هرکسی که در حوزه انتخابی خود دشنام بیشتری به احمدینژاد میداد اصلاحطلبان از او دعوت میکردند که در لیست حضور داشته باشد. در نتیجه از همان ابتدا رویکرد صحیحی در ارائه لیست انتخاباتی اصلاحطلبان صورت نگرفت.»
اندر حکایات لیست بستن مدعیان اصلاحات، افراد و رسانههای همین طیف مطالب جالبی گفتهاند. از گرفتن دو میلیارد تومان پول از متقاضیان حضور در لیست امید به تصریح رسانههای اصلاحطلب تا بستن لیست با رانت و پول به گفته الهه کولایی. اکنون هم بری تازه از این باغ رسیده، نغزتر از نغز! و آن؛ شرط دشنام بیشتر به احمدینژاد برای حضور در لیست!
در بخش دیگری از این مصاحبه آمده است: «بنده در طول انتخابات ریاستجمهوری به بیش از40 شهر کشور سفر کردم تا برای آقای روحانی تبلیغ کنم. با این وجود امروز احساس میکنم تنها نردبان برخی افراد بودیم.»
این نماینده اصلاحطلب مدعی شد: «بهنظر میرسد مهمترین حربه جریان رقیب این است که با ناامیدکردن مردم، سطح مشارکت در انتخابات را کاهش بدهند تا بتوانند دوباره به قدرت برسند.»
ناامیدی را همین مدعیان اصلاحات به جامعه پمپاژ کردند که با تیتر «صبح بدون تحریم» و «فروپاشی سازمان تحریمها» و آفتاب تابان نامیدن خسارت محض و توافق یکطرفه برجام، مردم را فریب دادند. وعده دادند تحریمها بالمره رفع و گشایش اقتصادی ایجاد میشود اما دایره تحریمها گستردهتر شد؛ پولهایمان را هم غارت کردند. آخرش هم تیر خلاص را به توافق شلیک کردند. فرافکنی و فرار رو به جلو از افراطیون مدعی اصلاحطلبی عجیب نیست. دست پیش میگیرند که پس نیفتند. همین الان هم میگویند اروپا تضمین هم ندهد، باید در برجام بمانیم؛ برجام را با حمام عمومی اشتباه گرفتهاند! چون در حمام عمومی اگر هیچکس دیگری غیر خودت نباشد باز هم میتوانی بمانی. اما برجام یک معاهده است و باید طرفین با هم تبادل نظر کنند و بده و بستان داشته باشند. اینها یا دیوانهاند یا خائن.
شرکتهای اروپایی سر پیچ دوربرگردان
روزنامه ایران دیروز در گزارشی به انصراف دومینو وار شرکتهای اروپایی از همکاری اقتصادی با ایران پرداخت و نوشت: «کلاف سر درگم تحریمها، این عبارتی است که برای قراردادهای اقتصادی ایران با شرکتهایی چون توتال، بوئینگ و پژو و... میتوان تفسیر کرد. قرار بود، شرکتهای اروپایی که زمانی از ایران رفته بودند با برگشت دوباره خود گذشته را جبران کنند و با هیچ تحریمی از ایران نروند اما کوچکترین تلنگر باعث شد تا همان شرکتها برای خروج از ایران پا پیش بگذارند و این موضوع به شرکتهایی که در کشورمان سرمایهگذاری کرده بودند هم سرایت پیدا کرد.»
ایران ادامه داد: «قبل از تحقق برجام کارشناسان بر سرمایهگذاری مشترک با شرکتهای خارجی تأکید کردند و یادآور شدند اگر سرمایهگذاری از طرف خارجی صورت گیرد دیگر شرکتها ایران را ترک نخواهند کرد چرا که منافعشان به خطر میافتد. اما گذشت زمان و تحریم مجدد ایران نشان داد که سرمایهگذاری آنها هم مانعی برای خروج از ایران نیست. چرا که شرکتهای اروپایی منافعشان در آمریکا است و حاضر نیستند شریک دیرینه خود را از دست بدهند. از طرفی برخی از کارشناسان هم یادآور شده بودند که وزارتخانهها و شرکتها نباید با مجموعههایی وارد مذاکره شوند که زمانی از ایران رفته بودند و به تحریمها دامن زدند. این مجموعهها نمیتوانند شریک خوبی باشند.بدین جهت پیشبینی دوم کارشناسان این روزها درست از آب درآمده است چرا که بدعهدی از سوی مجموعههایی صورت گرفت که پیش از برجام از کشورمان رفته بودند.»
ارگان دولت افزود: «شرکت پژو که با عذرخواهی برگشت و مدیر ارشد آن گفت برای جبران به ایران بازگشتهایم چند وقتی است که در مورد چگونگی همکاریهای غیر مستقیم با شرکتهای ایران خودرو و سایپا مذاکره میکند. آنها میگویند سرمایهگذاری را متوقف میکنیم اما مدیران فرانسوی شرکت ایکاپ، شرکتی که سال 95 تأسیس شد تا خودروهای 2008، 208 و 301 را با ایران خودرو تولید کند، از ادامه همکاریها صحبت میکنند و میگویند با سرعت داخلیسازی خودروهای جدید را شروع کردیم تا در صورت تحریم، همکاریها تحتالشعاع قرار نگیرد. این اتفاق باعث میشود که در نهایت ایران در مورد تأمین قطعات خودروهای خانواده پژو سراغ چین یا ترکیه برود که قطعاً این مهم هزینههای تولید را افزایش خواهد داد. شرکتی که قرار بود به قول کارلوس تاوارس سنگ تمام بگذارد چند روزی است که برای کاهش همکاریها و هدایت ایران به شرکتهای جانبی پای میز مذاکره مینشیند. سؤال این است که سرنوشت 400 میلیون دلار سرمایهگذاری در شرکت ایکاپ با چه سرانجامی روبهرو خواهد شد. عضو هیئت علمی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی معتقد است: با تعلیق فعالیت پژو سیتروئن در ایران و حتی در صورت خروج دیگر خودروسازان خارجی، خودروسازان داخلی بر توسعه خودروهای داخلی و پلتفرمهای در دست طراحی متمرکز خواهند شد بنابراین اصطلاحاً دست این شرکتها در حنا نمیماند.»
تمرکز خودروسازها بر ظرفیت و توانمندی نیروهای داخلی، مسیری است که میبایست از سالها پیش دنبال میشد اما بر خلاف این رویه معقول و با وجود استعداد سرشار دانشمندان جوان کشورمان در حوزه طراحی و ساخت، خودروسازها به شرکتهای اروپایی دخیل بستند؛ اکنون هم که با بدعهدی آنها روبرو شدهاند، عدهای میگویند خودروسازها بر توسعه خودروهای داخلی و پلتفرمهای در دست طراحی متمرکز خواهند شد! تکلیف خسارت کشور در این قراردادها چیست؟ تضمین لازم چرا گرفته نشده است؟
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «سیدتقی کبیری عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی درباره اقدام گروه هواپیماسازی بوئینگ آمریکا مبنی بر فسخ قرارداد با ایران گفت: در تجربیات قبلی ما از آمریکاییها، شاهد نقض قراردادهایشان با دیگر کشورها هم بودهایم، با خروج این کشور از برجام، بهانهای برای فسخ اینگونه قراردادها برایشان ایجاد شد. باید از همان ابتدا تضمین قوی از این شرکت هواپیماسازی میگرفتیم تا براحتی قراردادهایشان را نقض نکنند البته در این راستا تذکراتی داده بودیم. بعد از برجام، ایرانایر قرارداد 16/6 میلیارد دلاری با بوئینگ برای خرید ۸۰هواپیمای مسافربری امضا کرده بود، همچنین قراردادی به ارزش ۱۰ میلیارد دلار هم برای تحویل ۱۰۰ هواپیمای جت با شرکت رقیب بوئینگ، ایرباس، امضا کرده بود. با تحریمهای آمریکا هر دوی این قراردادها لغو میشود چراکه برخی از قطعات هواپیمای ایرباس هم در آمریکا تولید میشود و برای فروش به آنها نیاز به مجوز آمریکا وجود دارد.»
فاصله چند فرسخی زنجیرهایها با منتقدان
روزنامه شرق در گزارشی پیرامون صنعت خودرو سازی ایران به خروج شرکت پژوی فرانسه برای بار دوم از ایران پرداخته است.
در بخشی از این گزارش آمده است: «اين دومينباري است كه پژو- سيتروئن از ايران خارج ميشود. نخستينبار با اعمال تحريمهاي شديد آمريكا عليه ايران، اين شركت خودروسازي از كشور خارج شد و همكاري با صنعت خودروي ايران را مسكوت گذاشت. بار ديگر اما با خروج ترامپ از برجام، پژو- سيتروئن اعلام كرده است كه با اتمام ضربالاجل تعيينشده از سوي آمريكا از ايران خارج خواهد شد... اما سؤال اينجاست كه چگونه يك خودروساز خارجي بدون هيچ پيششرطي براي بار دوم در صنعت خودروي ايران پذيرفته ميشود؟»
لازم به ذکر است که آن روزها منتقدان مسایلی از این دست را مطرح میکردند. برای نمونه همین موضوع که چرا فرانسه که نقش پلیس بد مذاکرات را داشت و تیم ایرانی را بیش از همه تحت فشار قرار داد بیشتر از سایر کشورها از منافع برجام منتفع شده است؟
دیگر اینکه شرکتی مانند پژوی فرانسه یا توتال فرانسه که سابقه خروج از ایران را داشتهاند و به طور کامل تحت سیطره سیاستهای زیادهخواهانه آمریکا هستند چرا بدون تضمینهای لازم دوباره پذیرفته شدهاند؟! اما همان موقع متاسفانه دولتمردان و همین روزنامههای زنجیرهای منتقدان را به انواع و اقسام چیزها متهم کردند. از جمله اینکه چشم دیدن ثمرات برجام را ندارند! حالا فاصله چند ده ماهی این دو طیف (یعنی منتقدان و زنجیرهایها) در بازنمایی حقیقی از مسایل روشن شده است.