بیتوجهی وزارت ورزش به وعدههای رئیس جمهور
حال و روز بد مجموعه ورزشی آزادی بعد از حضور یک فرماندار!(نکته ورزشی)
تبعات منفی استفاده از مدیران بیگانه با ورزش در این حوزه این بار خیلی زود در مجموعه ورزشی آزادی نمایان شده است. با گذشت 5 ماه از حضور حسن کریمی در شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور و 3 ماه از آمدن ناصر محمودی فرد به مجموعه ورزشی آزادی شرایط در مجموعه ورزشی آزادی نه تنها بهتر نشده بلکه بدتر هم شده است.
سرویس ورزشی -
تصاویر منتشر شده از مجموعه ورزشی آزادی نشان دهنده وخامت اوضاع در بزرگترین مجموعه ورزشی ایران است:
جالب اینکه یک ماه قبل کریمی مدیرعامل شرکت توسعه در نشست خبریاش مدعی شده بود روزی که آزادی را تحویل گرفت، این مجموعه بیشتر شبیه زبالهدان بود تا کمپلکس ورزشی؛ توصیفی عجیب از مجموعه که حتی واکنش طباطبایی مدیر سابق آزادی را هم به دنبال داشت.
البته کریمی در همان نشست خبری وعده داد کمتر از چند ماه دیگر مجموعه ورزشی از این رو به آن رو میشود و همه شاهد تغییرات مثبتش خواهند بود ولی حالا آنچه که تصاویر روایت میکند این است که حال و روز آزادی بدتر از قبل شده است!
بدتر شدن شرایط آزادی تنها به وخامت اماکن ورزشی آن نیست، در این چند ماه بزرگترین مجموعه ورزشی دستخوش حواشی ریز و درشتی هم بوده که نشان از نبود دیدگاه فنی و ورزشی در این مجموعه بزرگ است.
اهالی ورزش خوب یاد دارند که چند ماه قبل ابتدا خبر اعتصاب کارگران آزادی به گوش رسید. چند روز بعدش تصاویر نشان داد که به جای کارگران ایرانی از کارگران افغان استفاده شده. هفته قبل کار مامور حراست مجموعه به درگیری با ملیپوش دوچرخهسواری رسید و روز دوشنبه هم گفته شد که خیابان دور مجموعه آزادی توسط دوچرخهسواران آسفالت شده است!
اینها تبعات منفی استفاده از مدیران غیرمتخصص و بیگانه با ورزش است. موضوعی که انتقادات فراوانی را در فضای رسانهای به دنبال داشت ولی مدیرعامل شرکت توسعه که حالا زمزمه کوچ او به شهرداری تهران به گوش میرسد به جای استقبال از نقد صورت گرفته، به توجیه آن پرداخت و گفت: آزادی به جای مدیر ورزشی به شهردار احتیاج دارد!
بر اساس همین دیدگاه بود که کریمی، محمودیفر را به عنوان مدیر مجموعه ورزشی آزادی برگزید و لاله را به عنوان مدیر مجموعه ورزشی انقلاب منصوب کرد. جالب اینکه حوزه فعالیت این دو کیلومترها از ورزش فاصله داشت، اولی در دماوند فرماندار بود و دومی هم شهردار پردیس به حساب میآمد.
البته استفاده از مدیران بیگانه با ورزش تنها به همین دو مورد خلاصه نمیشود، چندی قبل خبرگزاری فارس با انتشار گزارشی مدعی شد نزدیک به 20 جابجایی در شرکت توسعه صورت گرفته و تعداد زیادی از مدیران استانداری تهران و میراث فرهنگی به ورزش تزریق شده اند.
بسیاری از مدیرانی که امروز در ورزش صاحب سمت شدهاند، از استانداری تهران و میراث فرهنگی آمدهاند؛ همان حوزههایی که سلطانیفر و کریمی پیش از حضور در ورزش در آنجا فعالیت داشتند!
مدیران تازهوارد ورزش که تجربهای در این حوزه ندارند، باید آزمون و خطاهای بسیاری را پشت سر بگذارند تا به گوهر گرانبهایی چون تجربه دست یابند. غافل از اینکه همین آزمون و خطاها علاوه بر هزینههای مادی، خروج تعدادی از مدیران ورزشی از چرخه مدیریت را به دنبال دارد.
جالبتر از همه اینکه یکی از شعارهای اصلی حسن روحانی در حوزه ورزش برای انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم این بود که ورزش «باید توسط ورزشی ها اداره شود» ولی عجیب اینکه در وزارت ورزش و جوانان توجهی به وعدههای رئیس جمهور نمیشود!
تصاویر منتشر شده از مجموعه ورزشی آزادی نشان دهنده وخامت اوضاع در بزرگترین مجموعه ورزشی ایران است:
جالب اینکه یک ماه قبل کریمی مدیرعامل شرکت توسعه در نشست خبریاش مدعی شده بود روزی که آزادی را تحویل گرفت، این مجموعه بیشتر شبیه زبالهدان بود تا کمپلکس ورزشی؛ توصیفی عجیب از مجموعه که حتی واکنش طباطبایی مدیر سابق آزادی را هم به دنبال داشت.
البته کریمی در همان نشست خبری وعده داد کمتر از چند ماه دیگر مجموعه ورزشی از این رو به آن رو میشود و همه شاهد تغییرات مثبتش خواهند بود ولی حالا آنچه که تصاویر روایت میکند این است که حال و روز آزادی بدتر از قبل شده است!
بدتر شدن شرایط آزادی تنها به وخامت اماکن ورزشی آن نیست، در این چند ماه بزرگترین مجموعه ورزشی دستخوش حواشی ریز و درشتی هم بوده که نشان از نبود دیدگاه فنی و ورزشی در این مجموعه بزرگ است.
اهالی ورزش خوب یاد دارند که چند ماه قبل ابتدا خبر اعتصاب کارگران آزادی به گوش رسید. چند روز بعدش تصاویر نشان داد که به جای کارگران ایرانی از کارگران افغان استفاده شده. هفته قبل کار مامور حراست مجموعه به درگیری با ملیپوش دوچرخهسواری رسید و روز دوشنبه هم گفته شد که خیابان دور مجموعه آزادی توسط دوچرخهسواران آسفالت شده است!
اینها تبعات منفی استفاده از مدیران غیرمتخصص و بیگانه با ورزش است. موضوعی که انتقادات فراوانی را در فضای رسانهای به دنبال داشت ولی مدیرعامل شرکت توسعه که حالا زمزمه کوچ او به شهرداری تهران به گوش میرسد به جای استقبال از نقد صورت گرفته، به توجیه آن پرداخت و گفت: آزادی به جای مدیر ورزشی به شهردار احتیاج دارد!
بر اساس همین دیدگاه بود که کریمی، محمودیفر را به عنوان مدیر مجموعه ورزشی آزادی برگزید و لاله را به عنوان مدیر مجموعه ورزشی انقلاب منصوب کرد. جالب اینکه حوزه فعالیت این دو کیلومترها از ورزش فاصله داشت، اولی در دماوند فرماندار بود و دومی هم شهردار پردیس به حساب میآمد.
البته استفاده از مدیران بیگانه با ورزش تنها به همین دو مورد خلاصه نمیشود، چندی قبل خبرگزاری فارس با انتشار گزارشی مدعی شد نزدیک به 20 جابجایی در شرکت توسعه صورت گرفته و تعداد زیادی از مدیران استانداری تهران و میراث فرهنگی به ورزش تزریق شده اند.
بسیاری از مدیرانی که امروز در ورزش صاحب سمت شدهاند، از استانداری تهران و میراث فرهنگی آمدهاند؛ همان حوزههایی که سلطانیفر و کریمی پیش از حضور در ورزش در آنجا فعالیت داشتند!
مدیران تازهوارد ورزش که تجربهای در این حوزه ندارند، باید آزمون و خطاهای بسیاری را پشت سر بگذارند تا به گوهر گرانبهایی چون تجربه دست یابند. غافل از اینکه همین آزمون و خطاها علاوه بر هزینههای مادی، خروج تعدادی از مدیران ورزشی از چرخه مدیریت را به دنبال دارد.
جالبتر از همه اینکه یکی از شعارهای اصلی حسن روحانی در حوزه ورزش برای انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم این بود که ورزش «باید توسط ورزشی ها اداره شود» ولی عجیب اینکه در وزارت ورزش و جوانان توجهی به وعدههای رئیس جمهور نمیشود!