نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
روزنامهنگاران اصلاحطلب باعث رونق بیبیسی و صدای آمریکا شدهاند!
سرویس سیاسی-
عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه همدلی و در واکاوی نقش رسانههای از دوران اصلاحات تا به امروز، علت رونق گرفتن رسانههای خارجی (بی بیسی، صدای آمریکا، من و تو.. ) را مهاجرت روزنامه نگاران اصلاحطلب به این رسانهها عنوان کرد و گفت: «آنهایی که در فضای دوم خرداد روزنامهنگار آماتور بودند، پس از آن دوران بالیده شدند و بخش قابل توجهی همانطور که گفتم به خارج کشور رفتند و نمود حضور آنان را در برخی رسانههای خارجی میتوان دید. امروز این تحولات را در رسانههای خارجی میبینم که حاصل حضور شمار زیادی از روزنامهنگاران حرفهای در این رسانهها است. برای مثال برخی از این رسانهها را پیش از سال 88 اصلا دنبال نمیکردم چرا که سبقه ضدایرانی در بسیاری از آنان دیده میشد اما بچههای حرفهای روزنامههای دوم خردادی به آنجا رفتند و آن رسانهها را متحول کردند. من به نوبه خود آن تشبیه و تمثیل پیش از سال 88 را درباره این رسانهها ندارم».
گفتنی است صرف نظر از اینکه رسانههای خارجی مورداشاره این فعال سیاسی، در تبدیل برخی اعتراضات اقتصادی و صنفی مردم به اغتشاش و آشوب نقش اساسی و فعال داشتهاند و همواره به انحای مختلف از ایجاد آشوب و تخریب اموال عمومی و مردمی و قتل و کشتار مردم توسط عوامل دست نشانده منافقین و سلطنت طلبها حمایت کردهاند، یکی از پروژههای ثابت اینگونه رسانهها برای دسترسی آسان به اخبار داخلی و گاها محرمانه از داخل ایران جذب گسترده عناصر کارشناس ایرانی و خبرنگاران و روزنامهنگاران عموما اصلاحطلب بوده است که ناصری از آن به عنوان یک دستاورد برای اصلاحات یاد کرده است.
این درحالی است که چندی پیش یکی از فراریان ضد انقلاب و از کارشناسان بیبیسی در مقالهای دلیل حمایت و سرمایهگذاری رسانههای خارجی از جمله بیبیسی بر روی اصلاحطلبان را موثر بودن این جریان در تضعیف نظام جمهوری اسلامی عنوان کرده و گفته بود: «سازمانهای جاسوسی غرب و رسانههای فارسی زبان وابسته به آنها با استدلال فوق به دنبال جذب و به کارگیری اصلاحطلبان و تریبون دادن به آنان میباشند».
روحانی و تیماش نمیدانند رسانه چیست!
ناصری در ادامه این گفتوگو نشستهای مطبوعاتی روحانی را بینظم و «کنترل شده» توصیف کرده و گفت: «یکی از انتقادها به دولت آقای روحانی به تیم رسانهای او است. برای مثال نشستهای مطبوعاتی ایشان اصلا فضای نشستهای مطبوعاتی آقای خاتمی را ندارد. یعنی به عنوان یک شاهد، این نشستها نسبت به آن دوران هم بینظمتر و هم کنترل شدهتر است. به هر حال انتقاد واردی به این مقوله میشود و یکی از دلایل اینکه مطبوعات نتوانستند در دوران آقای روحانی روی پا بایستند شاید همین است. با وجود این همه انتقاد به تیم رسانهای دولت فکر میکنید چرا این نقص بزرگ تا بهحال برطرف نشده است؟»
این فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که روحانی رسانه را نمیشناسد. وی در این باره گفت : «تلقی من به عنوان یکی از منتقدان به این نقص این است که شخص آقای روحانی و به دنبال آن تیم ایشان متوجه نشدهاند که رسانه چیست، کجاست و چه کارکردهایی برایشان دارد و اتفاقا از همین نقطه ضربه خوردند.»
طنز جالب یک روزنامه زنجیره ای؛ دولت انتقاد پذیر است!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«گروهی بهدنبال اختلافافکنی و ضربهزدن به دولت هستند. در پاسخ به اینگونه افراد باید گفت هرچند انتقاداتی به دولت وارد است و نقصهایی در کار دولت دیده میشود اما آنچه از جانب این افراد صورت میگیرد نه تنها انتقاد محسوب نمیشود بلکه با یک انتقاد غیرمنصفانه هم فاصله چشمگیر دارد. در واقع اعمالی که اینگونه افراد در مقابله با دولت انجام میدهند جز نتایج منفی برای کل جامعه، نتیجه دیگری بهدنبال نخواهد داشت و باید توجه داشته باشند که خود این افراد هم جزئی از جامعه هستند و در نهایت در معرض آسیبهای منبعث از اعمال خود قرار خواهند گرفت... دولت انتقادپذیر است نه تخریبپذیر».
گفتنی است چندی پیش مشاور وزیر راه و شهرسازی گفته بود:«مجموعه دولت از سعهصدر بالایی در نقدپذیری برخوردار است و عملکرد آن در طول پنج سال گذشته نشان داده که باب نقد را به روی کارشناسان باز کرده بدون آنکه تبعاتی برای ایشان داشته باشد».
ادعای نقدپذیری و سعه صدر بالای دولت در حالی است که روحانی چندی پیش در نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت در حالیکه از منتقدان خواست که دولت و مدیران دولتی و حتی رئیسجمهور را نقد کنند، در پنجاهوپنجمین توهین رسمی ثبتشده، منتقدان دولت را «ناقصالعقل» خواند.
بیسواد، بیشناسنامه، بیشعور، مزدور، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یاسآفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند، انقلابیون نفهم، یک مشت لات و...تنها بخشی از توهینهای دولتمردان خطاب به منتقدان است.
طرح دهها شکایت از سوی دولت علیه رسانههای «منتقد» به دلیل انتشار «گزارشهای انتقادی»، گروگانگیری بودجه صدا و سیما به دلیل پخش برخی گزارشهای «نقادانه» نسبت به عملکرد دولت و تعطیلی چندین و چند برنامه انتقادی سیما با فشار مستقیم دولت، تنها بخشی از مصادیق انتقادناپذیری دولت است.
آمریکا از برجام خارج شده ولی فحش آن را به روسیه بدهید!
روزنامه زنجیرهای شرق که به گفته مدیر مسئول آن در چند سال گذشته وظیفه بزک برجام و سیاستهای هستهای دولت را به عهده داشته است طی یادداشتی در شماره دیروز خود به روسیه و چین در ماجرای خروج آمریکا از برجام حمله کرد گویی که این پوتین بوده که از برجام خارج و همه آرزوهای زنجیره ایها و مدعیان اصلاحات را نقش بر آب کرده است!
شرق در این یادداشت نوشته است : « اکنون خروج ایالات متحده از برجام، آزمون دیگری برای راستیآزمایی روسیه است که پنداشته میشود از ایران در برابر ایالات متحده پشتیبانی خواهد کرد. ولی این شکل اخلاقی مناسبات در عرصه بینالملل جایی ندارد. هم چین و هم روسیه کشورهایی با درجه بالایی از زیادهخواهی در ارتباط با شرکای خود هستند و اگرچه بازی برد-برد را به نظر خودشان با ایران داشتهاند ولی سهم آنها خیلی بیشتر از سهم ایران بوده است.»
فارغ از اینکه تحلیل به کار رفته در این یادداشت تا چه اندازه با واقعیت منطبق یا از آن دور است میتوان از زنجیرهایها پرسید که چه کسی از برجام خارج و در دو سال گذشته آن را نقض کرده است؟! آمریکا یا روسیه و چین؟ پاسخ این سوال واضح و آشکار است ، پس چرا زنجیرهایها روی آن را ندارند که از آمریکا و غرب گله کنند و بپرسند که چرا علیرغم اجرای همه تعهدات از سوی ایران شما به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرده و اروپا نیز علیرغم همه آمد و رفتها تاکنون کاری در مقابل ترامپ انجام نداده است؟!
قیمت دارو 30 درصد افزایش مییابد!
روزنامه شرق در گزارشی با اشاره به اینکه «واردکنندگان و بانک مرکزی در توافقی دارو را از فهرست کالاهای اساسی مشمول یارانه خارج کردند» از احتمال افزایش 30 درصدی دارو خبر داد.
در این گزارش آمده است: «واردکنندگان دارو و بانک مرکزی روز گذشته به یک توافق رسیدند؛ دارو از دایره کالاهای اساسی با دریافت یارانه خارج شود. به اینترتیب دارویی که در دو ماه اخیر با دلار کمتر از چهارهزارتومان وارد میشد، از این به بعد بدون دریافت یارانه و با همان دلار چهار هزارو200تومانی مصوب وارد میشود. شرط بانک مرکزی برای اختصاص یارانه به واردکنندگان، ثابت نگهداشتن قیمت دارو تا پایان امسال بود، اما واردکنندگان اعلام کردند که واردات دارو بعد از افزایش قیمت ارز دیگر برایشان صرفه اقتصادی ندارد و حاضرند یارانه دریافت نکنند، اما قیمت دارو را افزایش دهند.»
گفتنی است یک ماه پیش سخنگوی وزارت بهداشت گفته بود: «خروج آمریکا از برجام تاثیری بر بازار دارو و تجهیزات پزشکی نخواهد گذاشت؛ چراکه وابستگیمان به داروی وارداتی بسیار اندک است.»
مسئولین دولتی نیز در چند سال گذشته امضای برجام را عامل ارزانی دارو اعلام کرده بودند و به نظر میرسد با وابسته کردن دارو به برجام از سوی دولت این روزها حیات بیماران به خطر افتاده و کسی نیز پاسخگوی این بیمبالاتی نیست.
تفسیر مضحک روزنامه زنجیرهای از منافع ملی!
روزنامه زنجیرهای قانون تلاش برخی نمایندگان برای جلوگیری از تصویب FATF در مجلس شورای اسلامی را همانند آتشزدن برجام در صحن علنی مجلس شورای اسلامی حرکت خلاف منافع ملی دانست!
در بخشی از این گزارش آمده است: «دلواپسان در مقابل شفافیت ایستادگی میکنند. اقلیتی پر سر و صدا که میخواهند از هر فرصتی برای مخالفت با دولت و منافع ملی استفاده کنند، بعد از اینکه برجام را در مجلس به آتش کشیدند و بنا به گفته نمایندگان به قانون کشور توهین کردند، حالا با انجام آبستراکسیون سعی دارند تا جلوی بررسی لوایح سهقلو مبارزه با پولشویی، مقابله با تامین مالی تروریسم و الحاق ایران به کنواسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) را بگیرند.»
گفتنی است کارشناسان و دلسوزان تصویب FATF را ادامه و تکمیلکننده برجام دلخواه آمریکا و اروپا میدانند. دولت در نظر دارد که تا پایان شهریور ماه سال جاری چهار لایحه مربوط به «پولشویی» و «تامین مالی تروریسم» را در مجلس به تصویب برساند تا از این طریق گامی برای بهبود سرمایهگذاری خارجی بردارد.
مقامات دولت معتقدند که باید هرچه زودتر از لیست سیاه نهاد FATF خارج شوند تا زمینههای سرمایهگذاری بیشتر در کشور مهیا گردد. هر چند پیش از این ادعا شده بود که با توافق هستهای زمینه سرمایهگذاری بیشتر مهیا شده و ایران در این زمینه دچار هیچ مشکلی نیست. اما گذر زمان نشان داده که برجام اساساً یک دومینویی است که درصدد است دست و پای اقتصاد ایران را بیشتر و محکمتر ببندد.
یکی از این طرحها، پذیرش و اجرای مفاد و قوانین FATF در ایران است، طرحی که بررسی آن بهشدت خطرناک است و میتواند زمینه خودتحریمی هرچه بیشتر ایران را به وجود آورد.
با توجه به خروج آمریکا از برجام، و عدم تحقق دور برگرد U-Turn (چرخه دلار) توسط آمریکا، که مانع بنیادین هرگونه تبادل پولی و بانکی جمهوری اسلامی با نظام مالی بینالملل محسوب میشود، تصویب این لایحه در مجلس شورای اسلامی با توجیه تسهیل تبادلات پولی و بانکی با جهان از طریق الحاق به این کنوانسیون، از اساس بلاوجه و بیهوده است.
با توجه به لیست تحریمی قطعنامه 2231 آیا دولت جمهوری اسلامی آماده است که افراد موجود در این لیست را به دولتهای غربی تحویل دهد و یا در خاک خود آنها را به درخواست دولتهای مدعی مورد پیگرد قرار داده و محاکمه نماید؟
از سوی دیگر این کنوانسیون بسیار مبهم و تفسیرپذیر است و الحاق به آن دردسرساز بوده و بهانههایی را به کشورهای غربی و شورای امنیت سازمان ملل متحد میدهد تا ادعاهای عجیبشان را افزایش دهند؛ به طوری که تفسیرپذیری و ابهامات بسیار این کنوانسیون در مفاد اعلامیههای تفسیری کشورهای مختلف در پیوستن به آن مشهور است.
با وجود ضد امنیت ملی بودن FATF اصرار روزنامههای زنجیرهای بر امضا و تصویب آن همانند برجام یا نشان از سادهلوحی آنان دارد و یا نشانه عدم دلبستگی آنان به منافع کشور که با توجه به شواهد و قرائن احتمال دوم بعید به نظر نمیرسد.
عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه همدلی و در واکاوی نقش رسانههای از دوران اصلاحات تا به امروز، علت رونق گرفتن رسانههای خارجی (بی بیسی، صدای آمریکا، من و تو.. ) را مهاجرت روزنامه نگاران اصلاحطلب به این رسانهها عنوان کرد و گفت: «آنهایی که در فضای دوم خرداد روزنامهنگار آماتور بودند، پس از آن دوران بالیده شدند و بخش قابل توجهی همانطور که گفتم به خارج کشور رفتند و نمود حضور آنان را در برخی رسانههای خارجی میتوان دید. امروز این تحولات را در رسانههای خارجی میبینم که حاصل حضور شمار زیادی از روزنامهنگاران حرفهای در این رسانهها است. برای مثال برخی از این رسانهها را پیش از سال 88 اصلا دنبال نمیکردم چرا که سبقه ضدایرانی در بسیاری از آنان دیده میشد اما بچههای حرفهای روزنامههای دوم خردادی به آنجا رفتند و آن رسانهها را متحول کردند. من به نوبه خود آن تشبیه و تمثیل پیش از سال 88 را درباره این رسانهها ندارم».
گفتنی است صرف نظر از اینکه رسانههای خارجی مورداشاره این فعال سیاسی، در تبدیل برخی اعتراضات اقتصادی و صنفی مردم به اغتشاش و آشوب نقش اساسی و فعال داشتهاند و همواره به انحای مختلف از ایجاد آشوب و تخریب اموال عمومی و مردمی و قتل و کشتار مردم توسط عوامل دست نشانده منافقین و سلطنت طلبها حمایت کردهاند، یکی از پروژههای ثابت اینگونه رسانهها برای دسترسی آسان به اخبار داخلی و گاها محرمانه از داخل ایران جذب گسترده عناصر کارشناس ایرانی و خبرنگاران و روزنامهنگاران عموما اصلاحطلب بوده است که ناصری از آن به عنوان یک دستاورد برای اصلاحات یاد کرده است.
این درحالی است که چندی پیش یکی از فراریان ضد انقلاب و از کارشناسان بیبیسی در مقالهای دلیل حمایت و سرمایهگذاری رسانههای خارجی از جمله بیبیسی بر روی اصلاحطلبان را موثر بودن این جریان در تضعیف نظام جمهوری اسلامی عنوان کرده و گفته بود: «سازمانهای جاسوسی غرب و رسانههای فارسی زبان وابسته به آنها با استدلال فوق به دنبال جذب و به کارگیری اصلاحطلبان و تریبون دادن به آنان میباشند».
روحانی و تیماش نمیدانند رسانه چیست!
ناصری در ادامه این گفتوگو نشستهای مطبوعاتی روحانی را بینظم و «کنترل شده» توصیف کرده و گفت: «یکی از انتقادها به دولت آقای روحانی به تیم رسانهای او است. برای مثال نشستهای مطبوعاتی ایشان اصلا فضای نشستهای مطبوعاتی آقای خاتمی را ندارد. یعنی به عنوان یک شاهد، این نشستها نسبت به آن دوران هم بینظمتر و هم کنترل شدهتر است. به هر حال انتقاد واردی به این مقوله میشود و یکی از دلایل اینکه مطبوعات نتوانستند در دوران آقای روحانی روی پا بایستند شاید همین است. با وجود این همه انتقاد به تیم رسانهای دولت فکر میکنید چرا این نقص بزرگ تا بهحال برطرف نشده است؟»
این فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که روحانی رسانه را نمیشناسد. وی در این باره گفت : «تلقی من به عنوان یکی از منتقدان به این نقص این است که شخص آقای روحانی و به دنبال آن تیم ایشان متوجه نشدهاند که رسانه چیست، کجاست و چه کارکردهایی برایشان دارد و اتفاقا از همین نقطه ضربه خوردند.»
طنز جالب یک روزنامه زنجیره ای؛ دولت انتقاد پذیر است!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«گروهی بهدنبال اختلافافکنی و ضربهزدن به دولت هستند. در پاسخ به اینگونه افراد باید گفت هرچند انتقاداتی به دولت وارد است و نقصهایی در کار دولت دیده میشود اما آنچه از جانب این افراد صورت میگیرد نه تنها انتقاد محسوب نمیشود بلکه با یک انتقاد غیرمنصفانه هم فاصله چشمگیر دارد. در واقع اعمالی که اینگونه افراد در مقابله با دولت انجام میدهند جز نتایج منفی برای کل جامعه، نتیجه دیگری بهدنبال نخواهد داشت و باید توجه داشته باشند که خود این افراد هم جزئی از جامعه هستند و در نهایت در معرض آسیبهای منبعث از اعمال خود قرار خواهند گرفت... دولت انتقادپذیر است نه تخریبپذیر».
گفتنی است چندی پیش مشاور وزیر راه و شهرسازی گفته بود:«مجموعه دولت از سعهصدر بالایی در نقدپذیری برخوردار است و عملکرد آن در طول پنج سال گذشته نشان داده که باب نقد را به روی کارشناسان باز کرده بدون آنکه تبعاتی برای ایشان داشته باشد».
ادعای نقدپذیری و سعه صدر بالای دولت در حالی است که روحانی چندی پیش در نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت در حالیکه از منتقدان خواست که دولت و مدیران دولتی و حتی رئیسجمهور را نقد کنند، در پنجاهوپنجمین توهین رسمی ثبتشده، منتقدان دولت را «ناقصالعقل» خواند.
بیسواد، بیشناسنامه، بیشعور، مزدور، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یاسآفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند، انقلابیون نفهم، یک مشت لات و...تنها بخشی از توهینهای دولتمردان خطاب به منتقدان است.
طرح دهها شکایت از سوی دولت علیه رسانههای «منتقد» به دلیل انتشار «گزارشهای انتقادی»، گروگانگیری بودجه صدا و سیما به دلیل پخش برخی گزارشهای «نقادانه» نسبت به عملکرد دولت و تعطیلی چندین و چند برنامه انتقادی سیما با فشار مستقیم دولت، تنها بخشی از مصادیق انتقادناپذیری دولت است.
آمریکا از برجام خارج شده ولی فحش آن را به روسیه بدهید!
روزنامه زنجیرهای شرق که به گفته مدیر مسئول آن در چند سال گذشته وظیفه بزک برجام و سیاستهای هستهای دولت را به عهده داشته است طی یادداشتی در شماره دیروز خود به روسیه و چین در ماجرای خروج آمریکا از برجام حمله کرد گویی که این پوتین بوده که از برجام خارج و همه آرزوهای زنجیره ایها و مدعیان اصلاحات را نقش بر آب کرده است!
شرق در این یادداشت نوشته است : « اکنون خروج ایالات متحده از برجام، آزمون دیگری برای راستیآزمایی روسیه است که پنداشته میشود از ایران در برابر ایالات متحده پشتیبانی خواهد کرد. ولی این شکل اخلاقی مناسبات در عرصه بینالملل جایی ندارد. هم چین و هم روسیه کشورهایی با درجه بالایی از زیادهخواهی در ارتباط با شرکای خود هستند و اگرچه بازی برد-برد را به نظر خودشان با ایران داشتهاند ولی سهم آنها خیلی بیشتر از سهم ایران بوده است.»
فارغ از اینکه تحلیل به کار رفته در این یادداشت تا چه اندازه با واقعیت منطبق یا از آن دور است میتوان از زنجیرهایها پرسید که چه کسی از برجام خارج و در دو سال گذشته آن را نقض کرده است؟! آمریکا یا روسیه و چین؟ پاسخ این سوال واضح و آشکار است ، پس چرا زنجیرهایها روی آن را ندارند که از آمریکا و غرب گله کنند و بپرسند که چرا علیرغم اجرای همه تعهدات از سوی ایران شما به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرده و اروپا نیز علیرغم همه آمد و رفتها تاکنون کاری در مقابل ترامپ انجام نداده است؟!
قیمت دارو 30 درصد افزایش مییابد!
روزنامه شرق در گزارشی با اشاره به اینکه «واردکنندگان و بانک مرکزی در توافقی دارو را از فهرست کالاهای اساسی مشمول یارانه خارج کردند» از احتمال افزایش 30 درصدی دارو خبر داد.
در این گزارش آمده است: «واردکنندگان دارو و بانک مرکزی روز گذشته به یک توافق رسیدند؛ دارو از دایره کالاهای اساسی با دریافت یارانه خارج شود. به اینترتیب دارویی که در دو ماه اخیر با دلار کمتر از چهارهزارتومان وارد میشد، از این به بعد بدون دریافت یارانه و با همان دلار چهار هزارو200تومانی مصوب وارد میشود. شرط بانک مرکزی برای اختصاص یارانه به واردکنندگان، ثابت نگهداشتن قیمت دارو تا پایان امسال بود، اما واردکنندگان اعلام کردند که واردات دارو بعد از افزایش قیمت ارز دیگر برایشان صرفه اقتصادی ندارد و حاضرند یارانه دریافت نکنند، اما قیمت دارو را افزایش دهند.»
گفتنی است یک ماه پیش سخنگوی وزارت بهداشت گفته بود: «خروج آمریکا از برجام تاثیری بر بازار دارو و تجهیزات پزشکی نخواهد گذاشت؛ چراکه وابستگیمان به داروی وارداتی بسیار اندک است.»
مسئولین دولتی نیز در چند سال گذشته امضای برجام را عامل ارزانی دارو اعلام کرده بودند و به نظر میرسد با وابسته کردن دارو به برجام از سوی دولت این روزها حیات بیماران به خطر افتاده و کسی نیز پاسخگوی این بیمبالاتی نیست.
تفسیر مضحک روزنامه زنجیرهای از منافع ملی!
روزنامه زنجیرهای قانون تلاش برخی نمایندگان برای جلوگیری از تصویب FATF در مجلس شورای اسلامی را همانند آتشزدن برجام در صحن علنی مجلس شورای اسلامی حرکت خلاف منافع ملی دانست!
در بخشی از این گزارش آمده است: «دلواپسان در مقابل شفافیت ایستادگی میکنند. اقلیتی پر سر و صدا که میخواهند از هر فرصتی برای مخالفت با دولت و منافع ملی استفاده کنند، بعد از اینکه برجام را در مجلس به آتش کشیدند و بنا به گفته نمایندگان به قانون کشور توهین کردند، حالا با انجام آبستراکسیون سعی دارند تا جلوی بررسی لوایح سهقلو مبارزه با پولشویی، مقابله با تامین مالی تروریسم و الحاق ایران به کنواسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) را بگیرند.»
گفتنی است کارشناسان و دلسوزان تصویب FATF را ادامه و تکمیلکننده برجام دلخواه آمریکا و اروپا میدانند. دولت در نظر دارد که تا پایان شهریور ماه سال جاری چهار لایحه مربوط به «پولشویی» و «تامین مالی تروریسم» را در مجلس به تصویب برساند تا از این طریق گامی برای بهبود سرمایهگذاری خارجی بردارد.
مقامات دولت معتقدند که باید هرچه زودتر از لیست سیاه نهاد FATF خارج شوند تا زمینههای سرمایهگذاری بیشتر در کشور مهیا گردد. هر چند پیش از این ادعا شده بود که با توافق هستهای زمینه سرمایهگذاری بیشتر مهیا شده و ایران در این زمینه دچار هیچ مشکلی نیست. اما گذر زمان نشان داده که برجام اساساً یک دومینویی است که درصدد است دست و پای اقتصاد ایران را بیشتر و محکمتر ببندد.
یکی از این طرحها، پذیرش و اجرای مفاد و قوانین FATF در ایران است، طرحی که بررسی آن بهشدت خطرناک است و میتواند زمینه خودتحریمی هرچه بیشتر ایران را به وجود آورد.
با توجه به خروج آمریکا از برجام، و عدم تحقق دور برگرد U-Turn (چرخه دلار) توسط آمریکا، که مانع بنیادین هرگونه تبادل پولی و بانکی جمهوری اسلامی با نظام مالی بینالملل محسوب میشود، تصویب این لایحه در مجلس شورای اسلامی با توجیه تسهیل تبادلات پولی و بانکی با جهان از طریق الحاق به این کنوانسیون، از اساس بلاوجه و بیهوده است.
با توجه به لیست تحریمی قطعنامه 2231 آیا دولت جمهوری اسلامی آماده است که افراد موجود در این لیست را به دولتهای غربی تحویل دهد و یا در خاک خود آنها را به درخواست دولتهای مدعی مورد پیگرد قرار داده و محاکمه نماید؟
از سوی دیگر این کنوانسیون بسیار مبهم و تفسیرپذیر است و الحاق به آن دردسرساز بوده و بهانههایی را به کشورهای غربی و شورای امنیت سازمان ملل متحد میدهد تا ادعاهای عجیبشان را افزایش دهند؛ به طوری که تفسیرپذیری و ابهامات بسیار این کنوانسیون در مفاد اعلامیههای تفسیری کشورهای مختلف در پیوستن به آن مشهور است.
با وجود ضد امنیت ملی بودن FATF اصرار روزنامههای زنجیرهای بر امضا و تصویب آن همانند برجام یا نشان از سادهلوحی آنان دارد و یا نشانه عدم دلبستگی آنان به منافع کشور که با توجه به شواهد و قرائن احتمال دوم بعید به نظر نمیرسد.